ماه رمضان، ماه ارزانی بود نه گرانی!
زمانهایی که آسمان ابری بود مردم به مجتهد شهر و روستا اعتماد کرده و ماه رمضان را آغاز میکردند.مناجاتنامهخوانی یکی از مناسک مهم ماه رمضان بود، در قدیم به این مراسم ریزهخوانی میگفتند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در همه ادیان توحیدی، روزهداری یکی از مناسکی است که از طریق آن، مومنان تلاش میکنند با تزکیه نفس خود به خداوند نزدیک شوند، به گفته محمد رضا حسنبیگی کارشناس فرهنگ عامه، در ایران باستان و دوره هخامنشیان گروه جاویدان در روزهایی از سال روزه میگرفتند تا برای روزهای سخت که غذا و آب به سختی یافت میشود،.دوام بیاورند.از زمانی که ایرانیان مسلمان شدند، ماه رمضان به یکی از مناسک مهم آنها تبدیل شد و برای آن آداب خاصی در نظر گرفتند.با حسنبیگی همصحبت شدیم تا برایمان از آداب ایرانیان در ماه رمضان بگوید
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,قدیمترها که وسایل ارتباط جمعی به اندازه امروز وسیع و گسترده نبود، روزهای ماه رمضان چگونه سپری میشد؟
, قدیمترها که وسایل ارتباط جمعی به اندازه امروز وسیع و گسترده نبود، روزهای ماه رمضان چگونه سپری میشد؟,ماه رمضان، ماه بهار دلهاست.ایرانیان همیشه تلاش کردهاند که این ماه را به بهترین شکل برگزار کنند.مراسم این ماه به دو بخش تقسیم میشود؛ یکی استقبال از ماه رمضان و دیگری اتفاقاتی که در طول ماه رمضان رخ میدهد.در گذشته استقبال از ماه رمضان تقریبا از نیمه ماه شعبان شروع میشد.گروهی از جوانان با حمایت معتمدین محل، نظافت و غبارروبی مساجد محله را شروع میکردند که این کار تا به امروز ادامه یافته است.زنان هم آذوقه ماه رمضان را تدارک میدیدند.رسم بر این بود که چند خانم ( همسایه یا فامیل) پولهایشان را روی هم گذاشته و یکجا خرید میکردند.این روش باعث میشد اجناس را ارزانتر و بیشتر بخرند.از خریدها، سهمی را برای مستمندان محله در نظر میگرفتند و اول ماه رمضان به آنها میدادند تا در این ماه کسی در تنگنا و سختی نباشد.
,یعنی قبل از شروع ماه رمضان به فکر نیازمندان بودند؟
, یعنی قبل از شروع ماه رمضان به فکر نیازمندان بودند؟,بله ! در قدیم فطریه ماه رمضان که آخر این ماه به نیازمندان داده میشود، در اول ماه به آنها داده میشد تا تنگدستی و فقر باعث نشود آنها روزه نگیرند.استهلال ماه هم به این شکل بود که معتمدان محله به روی پشت بام رفته و هلال ماه را میدیدند و آغاز ماه رمضان را با دهل به مردم اطلاع میدادند.
,بدون تلسکوپ و اصطلاحا با چشم غیر مسلح ماه را میدیدند در این شرایط امکان خطا بود؟
, بدون تلسکوپ و اصطلاحا با چشم غیر مسلح ماه را میدیدند در این شرایط امکان خطا بود؟,در آن زمان آسمان کاملا تمیز و پاک بود و ستارهها و ماه به راحتی دیده میشد.مثل الان نبود که دود و غبار اجازه ندهد، حتی یک ستاره در آسمان دیده شود.زمانهایی که آسمان ابری بود مردم به مجتهد شهر و روستا اعتماد کرده و ماه رمضان را آغاز میکردند.مناجاتنامهخوانی یکی از مناسک مهم ماه رمضان بود، در قدیم به این مراسم ریزهخوانی میگفتند. گروهی از مردم قبل از آغاز سحر به روی پشت بامها میرفتند و مناجات را زمزمه میکردند و به مرور صدایشان بلندتر میشد و گاهی هنگام سحر، صدای مناجات از ده ، پانزده خانه بلند میشد و مردم محله بیدار میشدند. دکانها در سحر باز بود که اگر کسی به چیزی احتیاج داشت، معطل نماند.حمامها نیز تا سحر باز بود.یادم هست در قدیم محلهها و کوچهها در زمان سحر زنده بود و مردم در رفت و آمد بودند و بچهها در کوچه بازی میکردند.سنت زیبای دیگری هم بود که کیسه مراد نام داشت.دختران جوان خانواده کیف پول پارچهای را در مسجد میدوختند و در آخر ماه رمضان از یک آدم معتمد و مومن مثل روحانی محل یا بزرگ فامیل، پولی میگرفتند و داخل آن کیف گذاشته آن را به پدر خود می دادند با این نیت که جیب پدر خانواده همیشه پر از پول باشد.نکته خیلی مهمی که در قدیم باب بود و الان کاملا برعکس آن عمل میشود، این بود که کسبه در ماه رمضان، قیمتها را پایین میآوردند که کسی به خاطر گرانی، از روزه گرفتن محروم نشود.دکاندارها معمولا نزدیک افطار جلوی مغازه خود خوردنیهایی مانند خرما، نقل، شیرینی و ... میگذاشتند که اگر فردی زمان افطار به خانه نرسیده بتواند روزه خود را باز کند تا به خانه برسد.نذوراتی مانند نان نذری و غذای نذری هم بود که امروزه هم هنوز این کارها انجام میشود.در روز عید فطر کسانی که وسعشان نمیرسید برای همه اعضای خانه فطریه بدهند،زکات یک نفر را دست به دست میکردند، البته این رسم هنوز هم بین خانوادههای کم درآمد رایج است.اگر کسی حتی این وسع را نداشت، یک شی از خانه را در گروی فطریه میگذاشتند تا زمانی که بتوانند فطریه را پرداخت کنند.
,کمک به نیازمندان در ابتدای ماه رمضان و در طول این ماه یکی از رسوم خوبی بوده که این روزها کمرنگ شده ...
, کمک به نیازمندان در ابتدای ماه رمضان و در طول این ماه یکی از رسوم خوبی بوده که این روزها کمرنگ شده ...,چون سبک و جغرافیای زندگی ما تغییر کرده است.سابق مردم یک محله یکدیگر را میشناختند و گاهی در یک خانه چند خانواده زندگی میکرد.فامیلها معمولا در یک کوچه زندگی میکردند.ارتباط بین مردم زیاد بود و اگر کسی نیازمند بود، دیگران به او کمک میکردند اما الان ساکنان یک آپارتمان یکدیگر را نمیشناسند و نمیتوانند هم کمک کنند.معتقدم غذای نذری و نان نذری یکی از کارهای پسندیده است که با زنده نگه داشتن آن میتوان به نیازمندان کمک کرد.البته مساجد هم میتوانند نقش موثری در شناخت نیازمندان محله و کمک به آنها داشته باشند.مجالس قرآنخوانی که در مساجد ماه رمضان برگزار میشود، بهترین زمان و مکانی است که کمک به نیازمندان برنامهریزی شود.قدیمترها، متمولان محلهها در ماه رمضان در مساجد افطاری میدادند، این کار باعث میشد که نیازمندان بعد از نماز خواندن افطاری هم بخورند.این کار هنوز در برخی از شهرستانها و محلات قدیمی تهران رایج است که به نظرم باید فرهنگ آن فراگیر شده و در همه محلات این کار ارزشمند اجرا شود.
,*روزنامه جام جم
]
ارسال دیدگاه