بررسی زمینههای فروپاشی نظام سلطه آمریکا؛
بنبستهایی که پیش روی آمریکا قرار گرفتهاند/ طبل توخالی یانکیها با وجود داشتن امپراطوری رسانهای
با توجه به بررسی این سه مقوله مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کشور امریکا می توان به این نتیجه رسید که هیمنه این کشور در حال تنزل است و این مساله از مطالعه دقیق آمارهای بین المللی قابل درک است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از صبح زاگرس کشور امریکا در سال های اخیر با وجود اینکه خود را همیشه به عنوان یک ابر قدرت در دنیا نشان داده است، اما از درون در بسیاری از موارد دچار مشکلات فراوانی است و می توان گفت با استفاده از قدرت رسانه ای خود توانسته است ضعف های خود را پوشش دهد و آن چه که حقیقت دارد را پناهان می کند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صبح زاگرس,,
در این گزارش قصد داریم شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور امریکا را در گفتگو با کارشناسان و با استفاده از آماری که موسسات بین الملل ی ارائه کرده اند بررسی کنیم.
,,
,
آمارهایی که تنها روی کاغذ خوب است
, آمارهایی که تنها روی کاغذ خوب است, آمارهایی که تنها روی کاغذ خوب است,موسسه تحقیقاتی Urban Institute واشنگتن در گزارشی اعلام کرد آمارهای ارائه شده از سوی دولت آمریکا نسبت به رشد اقتصادی در این کشور تنها روی کاغذ خوب است.
,,
وزارت بازرگانی آمریکا نیز چندی قبل اعلام کرد رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا به بالاترین میزان خود در ۴ سال گذشته رسیده و این در حالی است که تقریبا نیمی از مردم آمریکا برای گذران زندگی خود با مشکل کمبود درآمد مواجه هستند و درآمد آنها نمی تواند نیازهای آن ها را در سایه بالارفتن قیمت کالاهای اساسی تأمین کند.
,,
کارشناسان و سرمایهگذاران در آمریکا با توجه به بالا رفتن بیش از انتظار نرخ اشتغال، رشد بالای تولید ناخالص داخلی طی ماههای گذشته، و همچنین شکستن رکود در بورس نزدک و رد شدن شاخص آن از رقم 8000 واحد برای نخستین بار در تاریخ معاملات، رشد اقتصادی در آمریکا را درخشان توصیف می کنند.
,,
متاسفانه این آمارهای گیرا فقط روی کاغذ بوده و درباره زندگی واقعی مردم در آمریکا صدق نمی کنند.
,, ,
موسسه تحقیقاتی Urban Institute واقع در واشنگتن دی سی اخیرا گزارشی درباره جزئیات معیشتی زندگی مردم آمریکا منتشر کرده است که نشان می دهد 40 درصد مردم آمریکا بین سنین 15 تا 64 سال در تأمین نیازهای خود در حوزه آموزش، بهداشت و درمان، مسکن، و تأمین مواد غذایی مورد نیاز از نظر مالی مشکل جدی دارند.
,,
بر اساس ارزیابی های انجام شده در حال حاضر بیش از 40 میلیون نفر از مردم آمریکا، به عنوان ثروتمندترین کشور جهان، زیر خط فقر زندگی می کنند که معادل 13 درصد از جمعیت این کشور است.
,,
به گزارش شبکه CNBC، بالغ بر 55 میلیون نفر در آمریکا حتی توانایی تأمین 1000 دلار برای شرایط اضطراری را ندارند.
,,
در گزارش موسسه Urban Institute آمده است که در گزارش وزارتخانههای آمریکایی درباره اوضاع خوب اقتصاد این کشور حتی شرایط خاص کشاورزان آمریکایی که در نتیجه اتخاذ تصمیمات دولت ترامپ بازار خود در آسیا را از دست داده اند و دولت مجبور شد برای کمک به آنها 6 میلیارد دلار بپردازد مد نظر قرار نگرفته است.
,,
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع): شکاف اقتصاد وال استریت با اقتصاد حقیقی امریکا منجر به شکل گیری نوسانات بزرگ شد
, عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع): شکاف اقتصاد وال استریت با اقتصاد حقیقی امریکا منجر به شکل گیری نوسانات بزرگ شد, عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع): , شکاف اقتصاد وال استریت با اقتصاد حقیقی امریکا منجر به شکل گیری نوسانات بزرگ شد, شکاف اقتصاد وال استریت با اقتصاد حقیقی امریکا منجر به شکل گیری نوسانات بزرگ شد,,
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در گفتگو با پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس درباره شرایط اقتصادی امریکا گفت: اقتصاد امریکا یک سری مشکلات ذاتی دارد که به بحران سرمایه داری در این اقتصاد برمی گردد، بحران هایی که در حوزه اخلاق در اقتصاد آن ها وجود دارد، بحران هایی که در نتیجه بی توجهی به انسانیت و کرامت های انسانی مخصوصا در میان اقشار آسیب پذیر در اقتصاد امریکا وجود دارد و همینطور بحرانی که به دلیل عدم تناسب بین بخش پولی و مالی با بخش حقیقی اقتصاد این کشور در چهار دهه اخیر بیشتر شده است.
, صبح زاگرس,,
عادل پیغامی بیان کرد: به نوعی می توان گفت بزرگترین گسل را در ابتدای قرن 21 و بحران های سال 2007 شاهد بودیم؛ در واقع شکاف اقتصاد وال استریت با اقتصاد حقیقی امریکا منجر به شکل گیری نوسانات بزرگ شد، رکود و بیکاری و بُعد مربوط به کرامت انسانی در جنبش های یک درصد و 99 درصد خودش را نشان داد.
, ,,
وی افزود: اقتصاد امریکا به نسبت رقبای بیرونی نیز دارای وضعیت نه چندان مثبتی است که مشخصا در اروپا و آسیا رقبایی که دارد باعث شده چشم انداز اقتصاد امریکا در دهه های آینده چندان مثبت نباشد.
, .,,
پیغامی در ادامه بیان کرد: ظهور ترامپ و اتخاذ رویکردهای درون گرایانه مانند افزایش تعرفه ها، پیشنهاد حمایت گرایی داخلی برای اقتصاد امریکا و خروج از پیمان نامه های بین المللی که نشان از این رویکرد دارد و به دلیل ضعفی است که در تعاملات بین المللی با رقبای خارجی مخصوصا اتحادیه اروپا و به ویژه از ابتدای قرن بیست و یکم آغاز شد که می توان سیر نزولی برای اقتصاد امریکا قائل باشیم.
, .,, ,
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه صحبت های خود گفت: دلار امریکا روز به روز از پول بین المللی دورتر می شود، سهمی که دلار امریکا از مبادلات پولی دنیا دارد کاهش پیدا کرده است و یورو توانسته است سهم تقریبا مساوی را در دو دهه اخیر به خود اختصاص دهد و این از اقتدار امریکا کاسته است چرا که پیش از این بدهی ها و کسری بودجه خود را با پول بین المللی که داشت و انتشار آن برای برای دنیا، جبران می کرد اما اکنون این امکان را از دست داده است و کمتر شده است.
,,
وی در پایان تصریح کرد: برای اقتصاد امریکا می توان ترکیبی از سیاه و سفید را قائل باشیم اما چشم انداز آن به صورت مثبت تلقی نمی شود.
, .,,
بنابراین با توجه به آمارهای سازمان های بین المللی و صحبت های مطرح شده می توان به این نتیجه رسید که در ترکیب سیاه و سفید از اقتصاد امریکا، بخش تاریک آن پررنگ تر است و چشم انداز مثبتی برای اقتصاد این کشور در آینده نمی توان متصور شد.
,,
کارشناس ارشد مسائل سیاسی: پنجه در پنجه شدن با ایران زمینه ساز افول و انزوای امریکا شده است
, کارشناس ارشد مسائل سیاسی: پنجه در پنجه شدن با ایران زمینه ساز افول و انزوای امریکا شده است, کارشناس ارشد مسائل سیاسی: , پنجه در پنجه شدن با ایران زمینه ساز افول و انزوای امریکا شده است, پنجه در پنجه شدن با ایران زمینه ساز افول و انزوای امریکا شده است,آمریکا به لحاظ سیاسی نیز به بن بست کشیده شده است؛ در همین راستا کارشناس ارشد مسائل سیاسی در گفتگو با پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس در خصوص سیاست های چهار دهه اخیر امریکا و آینده سیاسی این کشور گفت: با نگاهی به فراز و فرود تمدن های گذشته، اگر با یک دید تاریخی و فرهنگی به ایالات متحده امریکا نگاه کنیم متوجه می شویم که حداقل در چهار دهه گذشته امریکایی ها بسیار افول داشته اند.
, صبح زاگرس, .,
سید رضا صدرالحسینی افزود: امریکایی که بعد از انتخاب سیاست انزوا در جنگ اول جهانی توانست در همه امور بعد از جنگ دوم جهانی حضور داشته باشد و مقدرات بخش قابل توجهی بیش از 50 درصد از جهان را ترسیم کند، امریکا که در طول سال های گذشته دشمن قدری برای خودش متصور بود که آن هم نظام کمونیستی بود و پس از جنگ سرد موفق شدند این نظام کمونیستی را سرنگون کنند و از عرصه رقابت خارج کنند.
صدرالحسینی عنوان کرد: حرکت هایی که از امریکا مشاهده می شد پس از پیروزی انقلاب اسلامی متوجه این موضوع می شویم که امریکای فعلی دیگر امریکای سابق بخصوص در چهار دهه اخیر نیست، امریکایی که با اعزام ناوهای خود به سراسر دنیا می توانست در کلیه امورات سیاسی، اجتماعی و امنیتی کشورها دخالت داشته باشد، در دهه های اخیر این موضوع افول پیدا کرده است.
وی گفت: امریکایی که در منطقه خایج فارس و غرب آسیا با دکترین خود منطقه ای گسترده ای از انسانها، انرژی و منابع زیرزمینی و روزمینی را کنترل می کرد، مشاهده می کنیم که مجبور است خودش وارد صحنه شود و در بسیاری از موارد با اصرار فراوان بتواند این موضوعات و مسایل مورد نظر خود را پیش ببرد، اما این نکته نیز در دهه های اخیر افول پیدا کرده است بخصوص در دهه گذشته مشاهد می کنیم که با وجود داشتن یک ظاهر قدرتمند و صدای خیلی بلند توسط امپراطوری رسانه و یا ذراد خانه ای از اسلحه های مختلف و سلاح های اتمی، میکروبی و شیمیایی اما نتوانستند بر اراده مردم بخصوص در نقاطی که انرژی وجود دارد تاثیر گذاری کنند و غرب آسیا یک از این نقاط است.
کارشناس ارشد مسائل سیاسی با بیان اینکه همین وضعیت را امریکایی ها در منطقه امریکای لاتین دارند گفت: در گذشته بخش قابل توجهی از کشورها با اراده کشور امریکا رئیس جمهمور خود را انتخاب می کردند، ولی در حال حاضر مشاهده می کنیم در بسیاری از کشورهای امریکای لاتین، رئیس جمهور ضد امریکایی بر سرکار هستند، این مسئله نیز در شرق آسیا هم وجود دارد بنابرین شرایط کنونی امریکا را در افول و ضعف مشاهده می کنیم و این موضع موضوعی نیست که فقط در قالب گفتار و شعار باشد، واقیتی اسشت که همه تحلیل گران سیاسی، سیاسی-اقتصادی، اجتماعی ، نظامی و امنیتی دنیا و و بسیاری از تحلیل گران مسائل داخلی امریکا به این مسئله اذعان دارند.
صدرالحسینی با بیان اینکه امریکا دیگر آن امریکای دهه هفتاد و هشتاد نیست، گفت: امروز با وجود موضوعات پیش آمده نیز می توانیم به خوبی بگوییم که امریکای امروز دیگر آن امریکای دهه نود و اوایل قرن بیست و یکم هم نیست.
وی افزود: امریکایی که در گذشته با یک اشاره می توانست رهبران کشورها، امرا و پادشاهان اغلب کشورها را با سیاست های خود هماهنگ کند امروز مخالفت های شدیدی را درقالب اقدامات مردمی و حرکت های دولتی در قبال خود مشاهده می کنند.
صدرالحسینی با اشاره به اینکه امریکایی ها امروز مورد تنفر بخش قابل توجهی از مردم جهان هستند، گفت: فراموش نمی کنیم که میلیون ها انسان در یک روز مشخص برعلیه امریکا تظاهرات می کنند، امروز درغرب آسیا مشاهده می کنیم که دولت هایی در حال اداره جامعه خود هستند که کاملا مخالف امریکا و سیاست های آن هستند.
وی افزود: امریکا هم پیمانان خودش از جمله بخشی از اروپای غربی را نیز از دست داده است یعنی یک نمونه بارز از این را در ماه های اخیر می توانیم مشاهده کنیم که اروپایی ها کاملا خود را در خصوص مسائل اقتصادی در مقابل امریکا قرار داده اند.
کارشناس ارشد مسائل سیاسی عنوان کرد: در یک جمع بندی باید گفت اگر یک نمودار از زمان تشکیل امریکا تا به امروز ترسیم کنیم، مشاهده می شود که بعد از قدرت یافتن امریکا به عنوان ابر قدرت امپریالیسم، در چهار دهه گذشته از قدرت امریکا به میزانی که قدرت رسانه ها و افکار عمومی افزایش یافته است، کاسته شده و ضعیف شده است.
صدرالحسینی گفت: نکته اساسی که در این راستا وجود دارد آنجاست که امریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی با ملت ایران پنجه در پنجه انداخته است، در این زمینه افول امریکا را در این نمودار فرضی می توان به وفور مشاهده کرد، در عین حال اگر بخواهیم بر اساس این روند شناسی امریکا را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، باید گفت بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان تمدن شناس که سالیان طولانی در غرب و امریکا تحصیل و زندگی کرده اند موضوع نابودی این تمدن غربی را توسط امریکا کاملا مشاهده می کنند و آن را می توان مورد تائید قرار داد .
وی در پایان گفت: یکی از دلایلی که امروزه اندیشمندان بزرگ غربی و امریکایی تذکرات بسیار جدی را به سردمداران امریکا می دهند این است که این سردمداران کاخ سفید افول و نابودی قدرت و اقتدار امریکا را تسریع بخشیده اند، بنابراین بر اساس سنت الهی و آیات مستند قرآنی این موضوع را مورد تاکید قرار می دهیم که قدرت امریکا رو به نابودی است و یقینا امریکایی که امروز در اوایل قرن بیست و یکم مشاهده می کنیم، به هیچ عنوان در دهه های آینده نمی تواند خود را به عنوان یک کشور قدرتمند حتی برای مناطق نسبی خود قلمداد کند.
,
سید رضا صدرالحسینی افزود: امریکایی که بعد از انتخاب سیاست انزوا در جنگ اول جهانی توانست در همه امور بعد از جنگ دوم جهانی حضور داشته باشد و مقدرات بخش قابل توجهی بیش از 50 درصد از جهان را ترسیم کند، امریکا که در طول سال های گذشته دشمن قدری برای خودش متصور بود که آن هم نظام کمونیستی بود و پس از جنگ سرد موفق شدند این نظام کمونیستی را سرنگون کنند و از عرصه رقابت خارج کنند.
, .,,
صدرالحسینی عنوان کرد: حرکت هایی که از امریکا مشاهده می شد پس از پیروزی انقلاب اسلامی متوجه این موضوع می شویم که امریکای فعلی دیگر امریکای سابق بخصوص در چهار دهه اخیر نیست، امریکایی که با اعزام ناوهای خود به سراسر دنیا می توانست در کلیه امورات سیاسی، اجتماعی و امنیتی کشورها دخالت داشته باشد، در دهه های اخیر این موضوع افول پیدا کرده است.
,,
وی گفت: امریکایی که در منطقه خایج فارس و غرب آسیا با دکترین خود منطقه ای گسترده ای از انسانها، انرژی و منابع زیرزمینی و روزمینی را کنترل می کرد، مشاهده می کنیم که مجبور است خودش وارد صحنه شود و در بسیاری از موارد با اصرار فراوان بتواند این موضوعات و مسایل مورد نظر خود را پیش ببرد، اما این نکته نیز در دهه های اخیر افول پیدا کرده است بخصوص در دهه گذشته مشاهد می کنیم که با وجود داشتن یک ظاهر قدرتمند و صدای خیلی بلند توسط امپراطوری رسانه و یا ذراد خانه ای از اسلحه های مختلف و سلاح های اتمی، میکروبی و شیمیایی اما نتوانستند بر اراده مردم بخصوص در نقاطی که انرژی وجود دارد تاثیر گذاری کنند و غرب آسیا یک از این نقاط است.
, .,, ,
کارشناس ارشد مسائل سیاسی با بیان اینکه همین وضعیت را امریکایی ها در منطقه امریکای لاتین دارند گفت: در گذشته بخش قابل توجهی از کشورها با اراده کشور امریکا رئیس جمهمور خود را انتخاب می کردند، ولی در حال حاضر مشاهده می کنیم در بسیاری از کشورهای امریکای لاتین، رئیس جمهور ضد امریکایی بر سرکار هستند، این مسئله نیز در شرق آسیا هم وجود دارد بنابرین شرایط کنونی امریکا را در افول و ضعف مشاهده می کنیم و این موضع موضوعی نیست که فقط در قالب گفتار و شعار باشد، واقیتی اسشت که همه تحلیل گران سیاسی، سیاسی-اقتصادی، اجتماعی ، نظامی و امنیتی دنیا و و بسیاری از تحلیل گران مسائل داخلی امریکا به این مسئله اذعان دارند.
, .,صدرالحسینی با بیان اینکه امریکا دیگر آن امریکای دهه هفتاد و هشتاد نیست، گفت: امروز با وجود موضوعات پیش آمده نیز می توانیم به خوبی بگوییم که امریکای امروز دیگر آن امریکای دهه نود و اوایل قرن بیست و یکم هم نیست.
, .,,
وی افزود: امریکایی که در گذشته با یک اشاره می توانست رهبران کشورها، امرا و پادشاهان اغلب کشورها را با سیاست های خود هماهنگ کند امروز مخالفت های شدیدی را درقالب اقدامات مردمی و حرکت های دولتی در قبال خود مشاهده می کنند.
, .,,
صدرالحسینی با اشاره به اینکه امریکایی ها امروز مورد تنفر بخش قابل توجهی از مردم جهان هستند، گفت: فراموش نمی کنیم که میلیون ها انسان در یک روز مشخص برعلیه امریکا تظاهرات می کنند، امروز درغرب آسیا مشاهده می کنیم که دولت هایی در حال اداره جامعه خود هستند که کاملا مخالف امریکا و سیاست های آن هستند.
,,
وی افزود: امریکا هم پیمانان خودش از جمله بخشی از اروپای غربی را نیز از دست داده است یعنی یک نمونه بارز از این را در ماه های اخیر می توانیم مشاهده کنیم که اروپایی ها کاملا خود را در خصوص مسائل اقتصادی در مقابل امریکا قرار داده اند.
,,
کارشناس ارشد مسائل سیاسی عنوان کرد: در یک جمع بندی باید گفت اگر یک نمودار از زمان تشکیل امریکا تا به امروز ترسیم کنیم، مشاهده می شود که بعد از قدرت یافتن امریکا به عنوان ابر قدرت امپریالیسم، در چهار دهه گذشته از قدرت امریکا به میزانی که قدرت رسانه ها و افکار عمومی افزایش یافته است، کاسته شده و ضعیف شده است.
,, ,
صدرالحسینی گفت: نکته اساسی که در این راستا وجود دارد آنجاست که امریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی با ملت ایران پنجه در پنجه انداخته است، در این زمینه افول امریکا را در این نمودار فرضی می توان به وفور مشاهده کرد، در عین حال اگر بخواهیم بر اساس این روند شناسی امریکا را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، باید گفت بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان تمدن شناس که سالیان طولانی در غرب و امریکا تحصیل و زندگی کرده اند موضوع نابودی این تمدن غربی را توسط امریکا کاملا مشاهده می کنند و آن را می توان مورد تائید قرار داد .
,,
وی در پایان گفت: یکی از دلایلی که امروزه اندیشمندان بزرگ غربی و امریکایی تذکرات بسیار جدی را به سردمداران امریکا می دهند این است که این سردمداران کاخ سفید افول و نابودی قدرت و اقتدار امریکا را تسریع بخشیده اند، بنابراین بر اساس سنت الهی و آیات مستند قرآنی این موضوع را مورد تاکید قرار می دهیم که قدرت امریکا رو به نابودی است و یقینا امریکایی که امروز در اوایل قرن بیست و یکم مشاهده می کنیم، به هیچ عنوان در دهه های آینده نمی تواند خود را به عنوان یک کشور قدرتمند حتی برای مناطق نسبی خود قلمداد کند.
,,
فروپاشی خانواده و ترویج نژادپرستی
, فروپاشی خانواده و ترویج نژادپرستی , فروپاشی خانواده و ترویج نژادپرستی ,آمارهای مختلفی حکایت از این دارند که خانواده های سنتی (مرکب از شوهر، زن و فرزندان) و زندگی خانوادگی در آمریکا در حال محو شدن است یک عامل مهم فروپاشی خانواده در آمریکا فاصله گرفتن جوانان از ازدواج است همزیستی خارج از ازدواج و «همخانگی» موقتی در برخی از اقشار جوانان به میزان زیادی جایگزین ازدواج شده است.
,,
در گزارشی که از سوی مرکز تحقیقاتی پیو منتشر شده آمده است که نرخ ازدواج در آمریکا (درصد کسانی که در سنین 18 تا 32 سال ازدواج می کنند) در میان نسل های مختلف به شدت کاهش یافته و به نسبت نسل ساکت (1960) 65 درصد، به نسبت نسل پس از جنگ جهانی دوم (1980) 48 درصد و به نسبت نسل ایکس (1997) 36 درصد کمتر شده و در نسل هزاره (2013) تنها به 28 درصد رسیده است تنزل نرخ ازدواج در آمریکا شدید و ژرف بوده در حال حاضر آمریکاییان جوان 18 تا 32 ساله ای که ازدواج کرده اند، کمتر از نیمی (فقط 40 درصد یا بیشتر) از آمریکاییان جوانی هستند که سه نسل پیش (یعنی نسل ساکت) در همین سنین ازدواج کرده بودند.
رشد ازدواج همجنس گرایان شاهد دیگری است بر بحران ازدواج در آمریکای امروز، ازدواج همجنس با همجنس در 37 ایالت از 40 ایالت آمریکا قانونی است، در دو سوم ایالت های آمریکا که در آنها اجازه ازدواج همجنس با همجنس داده می شود، قانونی شدن این نوع ازدواج بر اساس هیچ گونه روند دمکراتیک یا قانونگذاری مشروعی صورت نگرفته و تنها به احکام دادگاه های فدرال این کارانجام می شود.
یک جلوه بزرگ دیگر فروپاشی خانواده در آمریکا انفجار فرزند آوری و فرزندپروری خارج از ازدواج است، این کودکان از بسیاری جهات به شکلی عمیق و دیرپا از مزیت های زیادی محروم می شوند. برای مثال بر اساس اعلامیه اخیر بروکلین (21 می 2015): کودکان در خانه های فاقد پدر تقریبا چهار برابر بیشتر احتمال دارد فقیر باشند. در سال 2011 در مقایسه با 44 درصد کودکان در خانواده هایی که فقط مادر داشته اند، 12درصد کودکان در خانواده های زوج های ازدواج کرده در فقر زندگی می کردند.
موضوع دیگر تبعیض نژادی است؛ تاریخ بردهداری و پس از آن تبعیض نژادی در آمریکا علیه سیاه پوستان، در سدهها و دهههای گذشته، فراز و فرودهای بسیاری داشته است؛ از زمانی که برده داری در تمام ایالات آمریکا قانونی شد و تا حال که سیاه پوستان به گونهای دیگر تحت تبعیض دستگاه حکومتی ایالات متحده قرار دارند.
نژادپرستی پدیده شومی است که در بطن جامعه آمریکا به طور تاریخی ریشه دوانیده است و لایههای مختلف اجتماع از اداره پلیس گرفته تا کارفرمایان، سیاهان را در ردیف سفید پوستها قرار نمیدهند.
در گزارشی که از سوی مرکز تحقیقاتی پیو منتشر شده آمده است که نرخ ازدواج در آمریکا (درصد کسانی که در سنین 18 تا 32 سال ازدواج می کنند) در میان نسل های مختلف به شدت کاهش یافته و به نسبت نسل ساکت (1960) 65 درصد، به نسبت نسل پس از جنگ جهانی دوم (1980) 48 درصد و به نسبت نسل ایکس (1997) 36 درصد کمتر شده و در نسل هزاره (2013) تنها به 28 درصد رسیده است تنزل نرخ ازدواج در آمریکا شدید و ژرف بوده در حال حاضر آمریکاییان جوان 18 تا 32 ساله ای که ازدواج کرده اند، کمتر از نیمی (فقط 40 درصد یا بیشتر) از آمریکاییان جوانی هستند که سه نسل پیش (یعنی نسل ساکت) در همین سنین ازدواج کرده بودند.
,رشد ازدواج همجنس گرایان شاهد دیگری است بر بحران ازدواج در آمریکای امروز، ازدواج همجنس با همجنس در 37 ایالت از 40 ایالت آمریکا قانونی است، در دو سوم ایالت های آمریکا که در آنها اجازه ازدواج همجنس با همجنس داده می شود، قانونی شدن این نوع ازدواج بر اساس هیچ گونه روند دمکراتیک یا قانونگذاری مشروعی صورت نگرفته و تنها به احکام دادگاه های فدرال این کارانجام می شود.
یک جلوه بزرگ دیگر فروپاشی خانواده در آمریکا انفجار فرزند آوری و فرزندپروری خارج از ازدواج است، این کودکان از بسیاری جهات به شکلی عمیق و دیرپا از مزیت های زیادی محروم می شوند. برای مثال بر اساس اعلامیه اخیر بروکلین (21 می 2015): کودکان در خانه های فاقد پدر تقریبا چهار برابر بیشتر احتمال دارد فقیر باشند. در سال 2011 در مقایسه با 44 درصد کودکان در خانواده هایی که فقط مادر داشته اند، 12درصد کودکان در خانواده های زوج های ازدواج کرده در فقر زندگی می کردند.
موضوع دیگر تبعیض نژادی است؛ تاریخ بردهداری و پس از آن تبعیض نژادی در آمریکا علیه سیاه پوستان، در سدهها و دهههای گذشته، فراز و فرودهای بسیاری داشته است؛ از زمانی که برده داری در تمام ایالات آمریکا قانونی شد و تا حال که سیاه پوستان به گونهای دیگر تحت تبعیض دستگاه حکومتی ایالات متحده قرار دارند.
نژادپرستی پدیده شومی است که در بطن جامعه آمریکا به طور تاریخی ریشه دوانیده است و لایههای مختلف اجتماع از اداره پلیس گرفته تا کارفرمایان، سیاهان را در ردیف سفید پوستها قرار نمیدهند.
رشد ازدواج همجنس گرایان شاهد دیگری است بر بحران ازدواج در آمریکای امروز، ازدواج همجنس با همجنس در 37 ایالت از 40 ایالت آمریکا قانونی است، در دو سوم ایالت های آمریکا که در آنها اجازه ازدواج همجنس با همجنس داده می شود، قانونی شدن این نوع ازدواج بر اساس هیچ گونه روند دمکراتیک یا قانونگذاری مشروعی صورت نگرفته و تنها به احکام دادگاه های فدرال این کارانجام می شود.
,یک جلوه بزرگ دیگر فروپاشی خانواده در آمریکا انفجار فرزند آوری و فرزندپروری خارج از ازدواج است، این کودکان از بسیاری جهات به شکلی عمیق و دیرپا از مزیت های زیادی محروم می شوند. برای مثال بر اساس اعلامیه اخیر بروکلین (21 می 2015): کودکان در خانه های فاقد پدر تقریبا چهار برابر بیشتر احتمال دارد فقیر باشند. در سال 2011 در مقایسه با 44 درصد کودکان در خانواده هایی که فقط مادر داشته اند، 12درصد کودکان در خانواده های زوج های ازدواج کرده در فقر زندگی می کردند.
موضوع دیگر تبعیض نژادی است؛ تاریخ بردهداری و پس از آن تبعیض نژادی در آمریکا علیه سیاه پوستان، در سدهها و دهههای گذشته، فراز و فرودهای بسیاری داشته است؛ از زمانی که برده داری در تمام ایالات آمریکا قانونی شد و تا حال که سیاه پوستان به گونهای دیگر تحت تبعیض دستگاه حکومتی ایالات متحده قرار دارند.
نژادپرستی پدیده شومی است که در بطن جامعه آمریکا به طور تاریخی ریشه دوانیده است و لایههای مختلف اجتماع از اداره پلیس گرفته تا کارفرمایان، سیاهان را در ردیف سفید پوستها قرار نمیدهند.
یک جلوه بزرگ دیگر فروپاشی خانواده در آمریکا انفجار فرزند آوری و فرزندپروری خارج از ازدواج است، این کودکان از بسیاری جهات به شکلی عمیق و دیرپا از مزیت های زیادی محروم می شوند. برای مثال بر اساس اعلامیه اخیر بروکلین (21 می 2015): کودکان در خانه های فاقد پدر تقریبا چهار برابر بیشتر احتمال دارد فقیر باشند. در سال 2011 در مقایسه با 44 درصد کودکان در خانواده هایی که فقط مادر داشته اند، 12درصد کودکان در خانواده های زوج های ازدواج کرده در فقر زندگی می کردند.
,موضوع دیگر تبعیض نژادی است؛ تاریخ بردهداری و پس از آن تبعیض نژادی در آمریکا علیه سیاه پوستان، در سدهها و دهههای گذشته، فراز و فرودهای بسیاری داشته است؛ از زمانی که برده داری در تمام ایالات آمریکا قانونی شد و تا حال که سیاه پوستان به گونهای دیگر تحت تبعیض دستگاه حکومتی ایالات متحده قرار دارند.
نژادپرستی پدیده شومی است که در بطن جامعه آمریکا به طور تاریخی ریشه دوانیده است و لایههای مختلف اجتماع از اداره پلیس گرفته تا کارفرمایان، سیاهان را در ردیف سفید پوستها قرار نمیدهند.
موضوع دیگر تبعیض نژادی است؛ تاریخ بردهداری و پس از آن تبعیض نژادی در آمریکا علیه سیاه پوستان، در سدهها و دهههای گذشته، فراز و فرودهای بسیاری داشته است؛ از زمانی که برده داری در تمام ایالات آمریکا قانونی شد و تا حال که سیاه پوستان به گونهای دیگر تحت تبعیض دستگاه حکومتی ایالات متحده قرار دارند.
,,
نژادپرستی پدیده شومی است که در بطن جامعه آمریکا به طور تاریخی ریشه دوانیده است و لایههای مختلف اجتماع از اداره پلیس گرفته تا کارفرمایان، سیاهان را در ردیف سفید پوستها قرار نمیدهند.
,با توجه به بررسی این سه مقوله مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کشور امریکا می توان به این نتیجه رسید که هیمنه این کشور در حال تنزل است و این مساله از مطالعه دقیق آمارهای بین المللی قابل درک است.
,از طرف دیگر کشور امریکا به لحاظ سیاسی آن امریکای 40 سال قبل نیست به خصوص در مقابل جمهوری اسلامی ایران که سیاست های مختلفی را در پیش گرفت و در تمامی آن ها به نوعی شکست خورد و یک بازنده بود.
,,
در حوزه اقتصاد نیز علی رغم اقداماتی که انجام داده اند اما نمی توان آینده ای مثبت و روشن برای اقتصاد آن ها متصور بود و جای خود را به سایر کشورها و قدرت های اقتصادی می بخشد.
,,
انتهای پیام/ط
]
ارسال دیدگاه