متولدین دهه 60 هرم جمعیت را غیرطبیعی کردند
در پاسخ به سخنان مغالطه آمیز کارشناس روزنامه شرق نسبت به بحران جمعیت کشور بیان شد.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روز گذشته در تاریخ 4 تیر ماه 1399، روزنامه شرق در سرمقاله خود، مطلبی را منتشر کرده است، که در آن کاهش رشد جمعیت ایران را ادعایی موهوم، مجهول و دور از واقعیت دانسته است.
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
محمد میرزایی، استاد جمعیت شناسی دانشگاه تهران در سرمقاله روزنامه شرق با عنوان «سالمندی جمعیت عیب نیست» سعی کرده نگرانیها درباره پیشبینی سالمندی جمعیت در 30 سال آینده ایران را بیاساس و غیرعلمی قلمداد کند. ایشان که مؤسس انجمن جمعیتشناسی ایران بوده و نقش مؤثری در سیاستگذاریهای جمعیتی گذشته داشته و البته جزء کسانی بوده که از انتهای دهه 70 نسبت به کاهش زادوولد هشدار داده، امروز دلواپسی برای آینده جمعیتی ایران را «تحلیلهای غلط مبتنی بر گزارههای باطل» میخواند؛ درحالیکه این نگرانیها دارای یک پشتوانه قوی از پژوهشهای علم اقتصاد، جامعهشناسی و جمعیتشناسی است. تناقضات سرمقاله ایشان با دادههای جمعیتشناسی روز دنیا این گمانهزنی را تقویت میکند که حلقه بسته جمعیتشناسی دانشگاه تهران هرگونه نظریهپردازی خارج از این حلقه را برنمیتابد و سعی دارد با برچسب بیسوادی و هوچیگری هر ابراز نظری را از اعتبار بیاندازد.
,
,
دکتر میرزایی در این مقاله با ذکر این نکته که پیشبینی سالخوردگی جمعیت در 1430 بهخاطر برآمدگی هرم جمعیتی ناشی از موج متولدین دهه شصت است، میگوید: «انبوه متولدان دهه ۶۰ که هرم جمعیت کشور را دچار برآمدگی یا بیرونزدگی غیرطبیعی کردند، در مقطعی جمعیت نونهالان و خردسالان را بهطور غیرطبیعی بالا بردند و مشکلاتی خلق کردند و در مقطعی جمعیت کودکان و نوجوانان را بالا بردند و کمبودهای شدیدی بهویژه در حوزه آموزش به وجود آوردند و در مقطعی -که تاکنون هم ادامه دارد- جمعیت جوانان را افزایش دادند و کمبودهای شدیدی در حوزههای اشتغال، سرمایهگذاری، مسکن و رفاه و... خلق کردند، طبعاً وقتی به سن سالخوردگی هم برسند، مشکلاتی به وجود میآورند و در نهایت از آن سن هم عبور میکنند و دوباره ساختار سنی جامعه طبیعی میشود (از شکل هرمی به شکل استوانهای و مطلوب تغییر مییابد).»
,
,
وی که مدعی عالمانه بودن نظریاتش است و در جای جای مقاله به سرزنش طرفداران افزایش جمعیت و متهم کردن آنان به بیسوادی و حرفهای غیرعلمی و غیرکارشناسی پرداخته، میگوید: «راه اصلاح برآمدگی در هرم سنی این نیست که با هزار جور و جهد در افزایش زادوولد، برآمدگی غیرطبیعی دیگری در هرم سنی به وجود آوریم.» درحالیکه واضح است که افزایش موالید در دوران فعلی جبران کننده بخشی از خطر کمبود نیروی کار و بههم خوردن توازن جمعیتی در 30 سال آینده است. این استاد دانشگاه با یک استدلال عجیب، تبلیغ و تشویق جمعیت را برای جبران سالمندی جمعیت بیفایده تصویر میکند و میگوید: «با افزایش ناگهانی رشد جمعیت، جمعیت سالخورده کاهش نمییابد؛ بلکه به جمعیت نوزاد، نونهال، کودک و... اضافه میشود».
,
,
این مغالطه از سوی یکی از بزرگترین اساتید جمعیتشناسی کشور بعید بهنظر میرسد؛ چراکه بحران امروز کشور ما خطر «کاهش جمعیت» است و مسلماً هرگونه سیاست افزایش فرزندآوری در نهایت میتواند بحران کاهش جمعیت را به تعدیل نزدیک کند؛ نه اینکه افزایش ناگهانی جمعیت را سبب شود!
,
,
آنچه که حرکت برآمدگی هرم سنی به سمت سالمندی را تبدیل به تهدید کرده، همزمانی این سالمندی با کاهش شدید زادوولد و باروری پایینتر از سطح جانشینی است.
,
,
عجیب است که ایشان با وجود ادعاء سواد و بیسواد خواندن دیگران، بهجای تکیه روی محاسبات علمی، برخورد احساسی با موضوع را برگزیده و ترس از سالمندی جمعیت را بیمبنا خوانده میگوید: «ما به هیچ روی حق نداریم از سالخوردگی جمعیت هول وهراس بیافرینیم. همه ما، حتی جوانترین آدمها، در زمانی نهچنداندور به ۶۵سالگی میرسیم و طبق تعریف درزمره جمعیت سالخورده قرار میگیریم. آیا رواست ادبیاتی بهکار بگیریم که انگار جمعیت سالخورده برای ملک و ملت حکم بار اضافه را دارند و خطرناکاند؛ آن هم در فرهنگی که این همه حرمت برای سالخوردگان و موی و ریش سپید قائل است؟»
,
مسلم است که جمعیت سالمند یک جامعه پشتوانه مشورتی و فرصت بهرهمندی از تجارب باارزشی میباشد؛ اما فهم درست این پدیده، در کنار فرصت بودنش، تهدیدهایی را به ما مینمایاند.
,
,
نتایج بهدست آمده از شبیهسازی تأثیر سالمندی بر متغیرهای اقتصاد کلان (مقاله «شبیهسازی تأثیر سالمندی بر متغیرهای اقتصاد کلان» نوشته زهرا کاشانیان، حسین راغفر، میرحسین موسوی. مجله تحقیقات اقتصادی/ دوره 53، شمارة 1، بهار 97/ ص 115-9) نشان میدهد، بر اثر سالمندی جمعیت، از یک سو بهمرور سهم عواید بازنشستگی از بودجه، افزایش و سهم سرمایهگذاری عمومی کاهش مییابد، بهعبارت دیگر سالمندی جمعیت سبب برونرانی سرمایهگذاری عمومی و از سوی دیگر سبب کاهش نرخ رشد سالیانه محصول سرانه سرمایه میشود و به تبع کاهش این دو عامل رشد اقتصادی نیز روند کاهنده خواهد داشت. همچنین سیاستهای دولت به علت زیاد شدن جمعیت سالمند و کاهش عرضهی نیروی کار مولد، افزایش مالیات و سن بازنشستگی خواهد بود، که این سیاستها کمی از شدت برون رانی سرمایهگذاری عمومی میکاهد.
,
,
براساس نتایج سرشماریها، نسبت جمعیت ۶۰ سال و بالاتر کشور از ۶/۶ % در سال ۱۳۷۵ به ۲ /۸ % در ۱۳۹۰ رسیده، در سال 1400 از مرز 10 درصد، در سال 1420 از مرز 19.4 درصد و در سال 1430 از مرز 26.1 درصد عبور خواهد کرد؛ یعنی در آن زمان یکچهارم جمعیت کشور سالمند خواهند بود! در یک جامعه تأمین اجتماعی همه اقشار برعهده جمعیت جوان در سن کار است و تناسب نسبت جمعیت جوان و سالخورده موجب شکلگیری چرخه کار و تأمین آتیه بازنشستگان خواهد شد. درصورتیکه بخش زیادی از یک جمعیت سالخورده باشد فشار بیشتری به نیروی کار وارد میشود و کشورها را به سوی بحران اقتصادی و ورشکستگی میکشاند.
,
,
وی در جای دیگر از سرمقاله برای تقویت استدلالش از ژاپن یاد میکند و میگوید: «ژاپن هماکنون سالخوردهترین جمعیت دنیا را دارد و اتفاقاً ازجمله پیشرفتهترین کشورهای دنیاست. هیچوقت هم در رسانه و مجلس و دولتش اینچنین بلوا و هراسآفرینی و هوچیگری بهراه نمیاندازند. توجه داشته باشید طبق آخرین آمار فقط شش درصد جمعیت ایران در سن سالخوردگی هستند، درحالیکه ۲۸ درصد جمعیت ژاپن در این سن قرار دارند. کشورهای قاره اروپا عموماً بیش از ۷۰ سال است که جمعیت سالخورده دارند.»
,
,
اولاً که این به قول ایشان هراسافکنیها و هوچیگریها بهخاطر پیشبینی 26.1 درصدی شدن جمعیت سالمند کشور براساس نرخ رشد فعلی در 30 سال آینده است. ثانیاً کشور ژاپن درحالحاضر با وجود وضع اقتصادی مطلوبتر نسبت به بسیاری کشورهای دیگر، از افزایش هزینههای ناشی از سالمندی جمعیتش تحت فشار است. بهطوریکه در سال گذشته هزینههای پزشکی این کشور با 30درصد افزایش به 42 تریلیون ین رسید. پیشبینی میشود که در سال 2025 این هزینهها به 62 تریلیون ین برسد.
,
,
به دلیل بالا رفتن هزینههای دولتی نگهداری از سالمندان، دانشگاهیان پیشنهاد کردهاند که تعریف سالمندی از 65 سال به 75 سال افزایش داده شود تا کسانیکه در این سنین مشغول بهکار میشوند، بهعنوان همکار سالمند شناخته شوند تا هزینههای مراقبت و پرستاری را کاهش دهند. بحران کمبود خانه سالمندان هم از معضلات این کشور است. کشور ژاپن علیرغم اتخاذ سیاستهای افزایش جمعیت نتوانسته خود را از این فاجعه نجات دهد و با پذیرش بیشتر نیروی کار خارجی، افزایش سن بازنشستگی، تشویق به ورود بیشتر زنان به نیروی کار و کاهش سهم دولت در هزینههای تأمین اجتماعی در تلاش است چالشهای اقتصادی خود را حل کند.
,
,
سؤالی که پیش میآید این استکه ارتباط چنین سرمقالههایی با جریاناتی که در سالهای گذشته ازطریق بازی با آمار واقعیتی همچون نرخ باروری ۸۴ /۱ را دستکاری و آن را ۱/ ۲ گزارش دادند چیست؟
,
,
بزرگان جمعیت شناسی کشور به جای توضیح درباره اینکه چگونه خطای محاسباتیشان طی سالها موجب به خطا افتادن سیاستگذاران جمعیتی کشور شد (براساس نامه دکتر نمکی، وزیر بهداشت به رهبر انقلاب در 20 مهرماه 98 درباره خیانت بازی با آمار جمعیت طی سالهای گذشته)، هنوز بر همان خطاها اصرار میورزند و اکنون که زمزمههای توجه جدی به جبران سیاستهای غلط جمعیتی قبلی از مجلس یازدهم به گوش میرسد، چرا ایشان باید این حرکت را تخطئه کنند؟ درحالیکه همراهی و همکاری جامعه علمی با قوه مقننه میتواند به اصلاح خطاهای گذشته کمک کند و برنامهریزیها را با پشتوانه علمی به اجرا نزدیک کند، این دست اظهارنظرها مانع از استفاده بهموقع از فرصت طلایی پنجره جمعیتی فعلی برای جبران خسارتهای سالمندی جمعیت در 30 سال آینده خواهد بود.
,
,
انتهای پیام/
,
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه