آیا قضیه سر بریدن یک معلم فرانسوی به خاطر نشان دادن کاریکاتور پیامبر اعظم (ص) در سر کلاس توسط یک جوان مسلمان فقط به همین جا ختم میشود؟[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شبکه خبری تهران نیوز، آیا قضیه سر بریدن یک معلم فرانسوی به خاطر نشان دادن کاریکاتور پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله وسلم در سر کلاس توسط یک جوان مسلمان فقط به همین جا ختم میشود؟ اظهارات امانوئل مکرون؛ رئیس جمهور فرانسه در حمایت از نشریه شارلی ابدو که یکی از رسانههای اصلی در تحقیر و استهزاء مسلمانان و ارزشهای آنهاست؛ اتفاقی است؟ چند روز پس از آن بازهم اتفاقات مشابهای در حمله به شهروندان فرانسوی روی داد و انگشت اتهام نیز به سوی مسلمانان افراطی نشانه رفت. بلافاصله نیز این حملات و قتلها، اقدامات تروریستی اسلامی برچسبگذاری شد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شبکه خبری تهران نیوز,نام و کلیدواژه اسلام در کانون حملات قرار دارد. رهبر معظم انقلاب پس از این حوادث از جوانان فرانسوی دقیقاً پیرامون همین سوژه شدن اسلام سئوالاتی مطرح کردند تا از رئیس جمهور فرانسه جوابش را جویا شوند که آیا توهین به پیامبر اسلام، نامش آزادی بیان است!؟ چرا تردید درباره هولوکاست جرم است ولی اهانت به پیامبر آزاد است؟
,رفتار دولت فرانسه در حمایت از توهینکنندگان به اسلام و نمادهای آن، خشم میلیونها مسلمان را در سرتاسر جهان برانگیخت. کمپین تحریم کالاهای فرانسوی در بسیاری از شهرهای اسلامی به راه افتاد و برخی از مقامات کشورهای مسلمان، پاسخ درخوری به امانوئل مکرون دادند. هرچند نیاز بود تا سران این کشورها بیشتر از گذشته اتحاد جهان اسلام را نشان دهند ولی همانگونه که مشخص شده، غرب از تفرقه میان مسلمانان بیشترین سود را میبرد.
,امانوئل مکرون در اظهارات اخیر خود بار دیگر مسلمانان را هدف خشم و عصبانیت خود قرار داده و با تحقیر آنها عنوان کرده که فرانسه برای مهاجران مسلمان بهترین امکانات و زندگی همراه با آزادی و رفاه را فراهم ساخته و اگر از شرایط راضی نیستند به فرانسه نیایند و یا به کشورهای خودشان برگردند! این سخنان نه در لفافه بلکه صراحتاً عنوان میکند که غرب مسلمانان عقب مانده و ضعیف را پناه داده ولی آنها قدر این نعمت را ندانسته و برای شهروندان غربی ایجاد ناامنی کرده و لیاقت چنین زندگی را ندارند.
,تمدن و رفاهی که به غارت رفت
, تمدن و رفاهی که به غارت رفت, تمدن و رفاهی که به غارت رفت,دولت فرانسه کشور خود را مهد آزادی بیان و دموکراسی میداند و در قالبهای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و … این گزاره را در جهان ترویج کرده است. بهطور کلی غرب خود را تافته جدا بافته از سایر مناطق جهان میداند که توانسته توسعه همه جانبه را به ارمغان آورد و رفاه و آزادی را برای مردم تثبت سازد.
,آیا اقتصاد پویا و رفاه غرب با تلاش جوامع کشورهای اروپایی یا آمریکای شمالی حاصل شده و یا دلایل دیگر دارد؟ در این بخش، چند موضوع را میتوان مورد بررسی دقیق و تاریخی قرار داد. عقب افتادگی کشورهای جهان سوی به چه دلیل است؟ چرا بسیاری از کشورها جهان در زمینههای علمی و اقتصادی به غرب وابسته هستند یا در گذشته نزدیک بودند؟ پشتوانه مالی غرب چگونه حاصل شد؟
,برای پاسخ به این سئوال کافی است به تاریخ قرن ۱۵ میلادی به این سو بنگریم. پاپ در سال ۱۴۹۳ بیانیهای که به “فرمان تفسیم” شهرت دارد صادر کرد و در واقع تأیید چپاول و غارت ممالک دیگر توسط دو قدرت مطرح آن روز یعنی اسپانیا و پرتغال و سرآغاز استعمار مستقیم بود. طبق این بیانیه، تمام آمریکای شمالی و قسمت عمده آمریکای جنوبی به اسپانیا و مناطقی همچون هند، ژاپن، چین و سایر سرزمینهای شرقی به انضمام آفریقا به پرتغال اعطا شد. چپاول و غارت ثروت و منابع کشورهای دیگر جهان توسط این دو استعمارگر بهصورت وحشیانهای رواج پیدا کرد. بعدها با افول قدرت این دو کشور، انگلیس و فرانسه جای در پای آنها گذاشتند و دوره جدید غارت را رقم زدند. انگلیس زمانی که به هند پای گذاشت و کمپانی هند شرقی را تاسیس کرد در مقابل پیشرفت هند در اواخر قرن ۱۶ میلادی، عقب مانده حساب میشد!
,اما بریتانیای استعمارگر با قدرت نظامی و توطئه توانست چند قرن بر بسیاری از کشورهای آسیای حکومت کند و پیشرفت خود را به بهای عقب ماندگی آنها ایجاد کند. تنها در یک نمونه از جنایات انگلیس، طی اشغال هند توسط نیروهای بریتانیا، بر اساس منابع مختلف تاریخی، در دهه ۱۷۷۰ میلادی بیش از ۱۰ میلیون هندی تنها در ایالت بنگال این کشور، بر اثر قحطی و گرسنگی، بیماری، بدرفتاری و شکنجه بهدست نظامیان انگلیس و یا بر اثر فشار کار اجباری جان خود را از دست دادند. در دوره زمانی ۱۷۶۵ تا ۱۹۳۸ بریتانیا در مجموع قریب ۴۵ تریلیون دلار از ثروتهای هند را به جیب زده است.
,وضعیت امپراطوری فرانسه که مدنظر ما در این گزارش است، به همین منوال بود. این کشور، در آفریقا و غرب آسیا به غارتگری و دزدی از منابع طبیعی و همچنین استفاده از نیروی انسانی این جوامع برای پیشرفت خود پرداخت.
,, ,
تاریخ استعمارگری فرانسه، یکی از شرمآورترین و ننگینترین جنایتهایی است که نوع بشر توانسته در مقابل هم نوع خود بروز دهد. استعمارگری فرانسه از ابتدای قرن ۱۵ میلادی آغاز شد و بسیاری از کشورهای آفریقایی در غرب و شمال آفریقا تحت سیطره و استعمار فرانسه قرار گرفتند. به بیان دیگر بیش از ۳۵ درصد قاره آفریقا ۳۰۰ سال زیر سلطه استعمار فرانسه بود.
,یکی از اقدامات وحشیانه و غیرانسانی فرانسویها، تجارت برده بود و ساحل عاج، بنین و سنگال بهعنوان مراکز اصلی این تجارت کثیف محسوب میشدند. تمام منابع گرانبهای این کشورهای زیر ظلم و جور فرانسه در طول چند قرن غارت شد. معادن فلزات گرانبهایی چون طلا و الماس جولانگانه غارت فرانسویها بود. فرانسه در جریان جنگهای داخلی استقلال خواهانه کشورهای آفریقایی، آنها را با سبعویت تمام سرکوب کردند و میلیونها آفریقایی را به کام مرگ کشاندند.
,نه تنها کشورهای آفریقایی بلکه امپراطوری فرانسه در سرزمینهای اسلامی غرب آسیا از جمله لبنان، سوریه، عراق و اردن و … دخالت کرده و این کشورها دههها زیر سلطه این کشور اروپایی قرار داشتند. از جمله یکی از ننگینترین توطئههای فرانسه در غرب آسیا، قرارداد سایس – پیکو بود که در مشارکت با استعمار پیر یعنی انگلیس، بسیاری از کشورهای خاورمیانه را بهعنوان مستعمره و منطقه نفوذ بین خود تقسیم کردند و مرزهایی را ایجاد کردند که تا به امروز محل اختلاف و درگیری میان کشورهای منطقه است.
,جنایت فراموش نشدنی در الجزایر
, جنایت فراموش نشدنی در الجزایر, جنایت فراموش نشدنی در الجزایر,تاریخ جنایات استعمار فرانسه، ویترینی از کشتارها، غارتها، توطئهها و فساد است که در خاطر جمعی بشریت هرگز فراموش نمیشود. از نمونههای بارز جنایت، مستعمره شدن کشور الجزایر بود. داستان اشغال و جنگ در الجزایر به سال ۱۸۳۰ باز میگردد که شارل دهم با لشکرکشی به الجزیره، آتش جنگ در این کشور را برافروخت. این لشکرکشی به بهانه دزدی دریایی در دریای مدیترانه و تعرض به سفارت فرانسه در الجزیره بود. از سوی دیگر، جلوگیری از یکه تازی بریتانیا در دریای مدیترانه نیز از دیگر اهداف لشکرکشی فرانسه به الجزیره بود. پس از اشغال الجزیره، این شهر تحت استعمار فرانسه قرار گرفت.
,ورود فرانسه به الجزایر، با رعب و وحشت و جنایت آغاز شد. قتل دسته جمعی مردم بهویژه روستائیان، تجاوز به زنان و قتل کودکان و نوزادان، غارت محصولات کشاورزی و نابودی مزارع، اقدامات داعشوار فرانسویها در سال آغازین سلطه بر الجزایر بود.
,کشتار سیستماتیک مردم الجزایر توسط سربازان فرانسوی از قتل عام سطیف و گلیما آغاز شد و تا زمان استقلال الجزایر در سال ۱۹۶۲ ادامه داشت. فرانسویان برنامه وحشتناکتری برای مردم الجزایر داشتند. آنها بهدنبال نابودی مردم بومی الجزایر بودند تا از این طریق راه را برای سکونت فرانسویان در استان جدیدشان هموار کنند. بهواسطه این سیاست، میلیونها الجزایری در دوران ۱۳۲ ساله اشغال کشورشان به بهانههای مختلف کشته شدند.
,اما یکی از خونبارترین وقایع تاریخ معاصر جهان، جنگ استقلال الجزایر و کشتار بیش از ۱.۵ میلیون الجزایری توسط جنایتکاران فرانسوی است. فرانسه وعده داده بود در صورت حمایت مردم الجزایر در جنگ جهانی دوم از پاریس و حضور سربازان الجزایری در جبهههای نبرد علیه آلمان نازی، استقلال این کشور را خواهد پذیرفت ولی پس از پایان جنگ، آنها به این تعهد پشت کردند و کشتار ماه مه ۱۹۴۵ با بیش از ۶۰ هزار کشته را بر جای گذاشتند. نبرد استقلال طلبانه الجزایریها با ارتش فرانسه تا ۱۹۶۲ ادامه داشت که حاصل آن صدها هزار کشته، میلیونها آواره و نابودی کامل این کشور زیبای اسلامی بود.
,تصاویر ثبت شده از جنایات فرانسویها در الجزایر یکی از خشنترین تصاویر ثبت شده در تاریخ است. سرهای بریدهای که در دستان سربازان فرانسه قرار میگرفت و با سر مردان، زنان و کودکان الجزایری عکس یادگاری میگرفتند! از جمجمه الجزایریها، کوه ساخته میشد و بسیاری از جنازهها آتش زده میشدند!
,,
, ,
این حوادث مربوط به همین چند دهه قبل است. نسلکشی از جمله نسلکشی رواندا توسط فرانسه و هزاران جنایت و قتل عام مردم تحت سلطه، لکه ننگ تاریخی بر پیشانی مردم فرانسه و مقامات شان است. این تاریخ پر از نکبت و ننگ متاسفانه از سوی برخی از مقامات فرانسوی بهعنوان افتخارات تاریخی محسوب میشود.
, فرانسه,برای نمونه؛ ژان کستکس، نخستوزیر فرانسه یکشنبه شب در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی فرانس۱ دیدگاهی را تقبیح کرد که از فرانسه میخواهد از عملکرد استعماری خود اظهار پشیمانی کند. وی در این مصاحبه خطاب به جامعه فرانسه گفت: «میخواهم اینجا تمام مصالحهها و توجیهاتی که در مواجه با اسلامگرایی رادیکال صورت گرفته را تقبیح کنم که میگوید ما باید خودمان را سرزنش کنیم و از استعمار پیشمان باشیم.»
,این اظهارات در قرن بیست و یکم از سوی مقامات فرانسوی ابراز میشود! آنها هرگز از سابقه استعماری و ننگین خود پشیمان نیستند و روشهای استعماری را به شیوههای نوین در حال اجرایی شدن دارند. استعمار نو، گزارهای است که غرب در چند دهه اخیر در برابر کشورهای در حال توسعه در پیش گرفتهاند.
,حال آنچه واضح است، موعظه و نکوهش کشورها و ملتهای مسلمان از سوی مقامات دولتی است که تاریخ کشورشان آغشته به خون ملتهای آفریقایی و اسلامی است. قاتلینی که موعظهگر شدهاند و رفتار مسلمانان را تقبیح میکنند! دستان فرانسویها هنوز هم به خون زنان و مردان الجزایری آغشته است. آنها نه تنها در حق ملتهای مسلمان از هیچ جنایتی فروگذار نکردند بلکه منابع و ثروتشان را غارت کردند. این قوم وحشی، چگونه میتواند خود را مهد آزادی بیان و دموکراسی و پیشرفت بداند؟ ویترین تاریخ فرانسه که سیاه و پر از جنایت و خونریزی است، کجای آن به ارزشهای والای انسانی و اخلاقی تشابه دارد؟ مقامات فرانسوی هرگز نمیتوانند مسلمانان را نکوهش کنند؟ ، آنها تا ابد باید از ملتهای مسلمان و آفریقایی عذرخواهی کنند. چگونه است به بیان دولتمردان غربی، سئوال و تردید درباره افسانه هولوکاست که به زعم آنها چند میلیون یهودی توسط نازیها کشته شدند، جرم است ولی جرم و جنایت فرانسه در قتل عام میلیونها آفریقایی و مسلمان و به فروش برده و … هیچ عوقبتی ندارد؟ از اینرو باید این گزاره را همواره رعایت کنیم که غرب یا فرانسه مهد تمدن و آزادی و پیشرفت و اخلاقیات و … نیست بلکه آنها تمدن و آزادی ملتهای دیگر را ربودند و با منابع و ثروت سرزمینهای تحت استعمار، برای خود رفاه و ثروت به ارمغان آوردند. غرب باید تا همیشه در برابر ملتهای دیگر جهان سر فرود آورد نه سرکشی کند.
,انتهای پیام
]
ارسال دیدگاه