نگاهی به سرمقاله روزنامه های کثیرالانتشار و چاشنی که هر کدام از رسانههای مکتوب به محتوای امروز نشریات اضافه کردند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,,
, ,
,
تیرهای غیبی راهکار اخراج
کمال احمدی در کیهان نوشت:
1- خردادماه سال85 همراه تیم رسانهای وزیر خارجه وقت کشورمان عازم عراق شدیم. در آن ایام شرایط امنیتی این کشور خصوصا بغداد به دلیل اشغالگری آمریکاییها به شدت آشفته و بحرانی بود؛ انفجارات سریالی روزانه و ترورهای پشت سر هم، هرروزه دهها و شاید صدها کشته و زخمی برجای میگذاشت. در این اوضاع ناامن وقتی به اتفاق چند تن از خبرنگاران پای در خیابانهای بغداد گذاشتیم نعمت امنیت بهغایت برایمان ملموس شد. در مقابل ساختمان وزارت خارجه عراق، سنگری قرار داشت که درونش یک سرباز آمریکایی با پوشش جلیقه ضدگلوله و کلاهخود و... پناه گرفته بود. وقتی از او درباره چرایی این حجم از پوشش آن هم در گرمای خردادماه بغداد پرسیدیم بلافاصله با لحن خاصی پاسخ داد «هر لحظه ممکن است تیری غیبی از جایی نامعلوم شلیک شود!»
پاسخ این نظامی آمریکایی نشان میداد آمریکاییها که حضور اشغالگرانهشان را با وعده ایجاد امنیت توجیه میکردند نه تنها به چنین وعدهای پایبند نبودند بلکه حتی از ایجاد امنیت برای سربازان خودشان هم عاجز بودند و هر ثانیه احتمال داشت با شلیک تیری غیبی از مکان نامعلومی یک یا چند اشغالگر هلاک شوند. البته این فقدان امنیت برای آمریکاییها، بیدلیل هم نبود زیرا آنها به بهانههای واهی به عراق لشکرکشی کرده بودند؛ اما در عمل علاوهبر غارت منابع نفتی عراق مشغول کشتار مردم بیگناه این دیار بودند مثلا در ۲۱ اسفند ۱۳۸۴ (2006) پنج سرباز نیروی زمینی آمریکا به یک دختر ۱۴ ساله عراقی تجاوز کرده و سپس او را به همراه پدر و مادر و خواهر ششسالهاش به قتل رساندند و در نهایت هم جنازه دختر را آتش زدند تا مثلا آثار جرم را از بین ببرند. یا در سال 2007 چهار عضو شرکت آمریکایی بلکواتر در نزدیکی میدان «نسور» بغداد، 17 شهروند غیرنظامی عراقی را به رگبار بستند و کشتند و برخی دیگر را زخمی کردند. حالا نکته عجیب اینکه تروریستهای آمریکایی شرکت مذکور با این سابقه جنایتبار اخیرا با دستور ترامپ مورد عفو واقع شدند!
جولان نظامیان اشغالگر آمریکایی در عراق به قدری در آن ایام فاجعهبار شده بود که حتی جرأت کرده تا نزدیکیهای حرم امیرالمومنین علی علیهالسلام در نجف هم آمده بودند اما با این وجود هنوز برخی افراد و جریانهای خوشخیال عراقی که گمان میکردند تروریستهای زباننفهم آمریکایی، منطق سرشان میشود مشغول گفتوگو با آنها بودند ولی افزایش کشتارهای مردمی که طبق برخی آمارها به بیش از 150هزار نفر رسید، نشان داد این راهکار آب در هاون کوبیدن است تا اینکه بالاخره همان تیرهای غیبی که سرباز آمریکایی نگرانش بود به کمک مردم مظلوم عراق آمد و سبب شد تا اولا تلفات آمریکاییها روزبهروز زیادتر شود تا جایی که حداقل طبق آمارهای خودشان که خیلی با واقعیت میدانی فاصله داشت طی سالهای اشغال عراق بیش از 5هزار نظامی آمریکایی داخل تابوت به خانه برگشتند، ثانیا تیرهای غیبی که برگرفته از همان خشم جوانان عراقی بود، آمریکاییها را مجبور به کاهش تعداد نیروها در یک برنامه زمانبندیشده کرد و این نشان میداد مقامات تروریست آمریکایی فقط زبان زور را میفهمند و بس.
مردم دنیا نمونهای از عمق خشم مردم عراق از آمریکاییها را در صحنه پرتاب کفشهای «منتظر الزیدی» خبرنگار تلویزیون البغدادیه در 13 دسامبر سال 2008 به سمت جرج بوش رئیسجمهور آمریکا به خوبی به یاد دارند. این صحنه به وضوح نشان داد که ملت مظلوم عراق از هر فرصتی و به هر وسیلهای برای نمایش خشمشان از تروریستهای آمریکایی بهره میگیرند.
2- سال گذشته در پی جنایت تروریستی آمریکاییها در فرودگاه بغداد و شهادت سردار محبوب جهان اسلام حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و هشت همراهشان، پارلمان عراق اقدام به تصویب قانونی برای اخراج نظامیان آمریکایی کرد. الان بیش از یک سال از این مصوبه میگذرد اما با وجود خواسته عمومی مردم عراق که در راهپیماییهای میلیونی امسال و پارسال بغداد علنی آن را فریاد زدند، هنوز چشمانداز روشنی برای عملیاتی شدن آن وجود ندارد. مقامات دولتی بارها وعدههایی درباره زمان اجرا دادهاند اما هر یک از این وعدهها در سررسیدش به وعده دیگری موکول شده است، البته شاید علت اصلی این ماجرا به بیاعتنایی آمریکاییها به قول و قرارهایشان در مذاکرات با مقامات خوشباور عراقی برمیگردد که طبق خوی شیطانیشان هربار وعدهای سرکاری درباره زمان خروج به این مقامات میدهند و بعد به بهانههای واهی زیرش میزنند. در این رابطه حجتالاسلام «سید حمید حسینی» رئیس اتحادیه رادیو و تلویزیونهای عراق چندی پیش درباره علت اجرایی نشدن مصوبه پارلمان گفت: تجربه نشان داده آمریکاییها اهمیتی برای قوانین کشورها قائل نیستند و علت عدم اجرای مصوبه مذکور هم همین است. وی تاکید کرد تنها با زبان زور و مقاومت میتوان آمریکاییها را از عراق و کل منطقه اخراج کرد.آیتالله «سید یاسین الموسوی» امام جمعه بغداد هم اخیرا در سخنانی در بصره به مناسبت اولین سالگرد شهادت سرداران مقاومت تصریح کرد «نیروهای آمریکایی باید با زور و بازوی فرزندان ما از عراق خارج شوند».
3- بحث اخراج آمریکاییها فقط به عراق محدود نمیشود بلکه با راهبرد رهبر هوشمند و بصیر انقلاب اسلامی که از سال گذشته و پس از جنایت تروریستهای آمریکایی بیان فرمودند، انتقام اصلی و سیلی سختتر به آنها «اخراج از کل منطقه» است. در حال حاضر تمام ملتهای رنجکشیده از جنایات غربیها در سراسر منطقه از پاکستان و افغانستان گرفته تا عراق و لبنان و سوریه و حتی شاخ آفریقا خواهان اخراج آمریکاییها از بلادشان هستند و خوشبختانه توان، روحیه و عزم آنها هم خصوصا پس از جنایت فرودگاه بغداد برای ضربه به تروریستهای آمریکایی صدها برابر دو دهه قبل است. به طور مثال ملت زجرکشیده یمن علیرغم بیش از 5 سال مقاومت مظلومانه و مجاهدانه در برابر تجاوز و محاصره جنایتکارانه سعودیها که با انبوهی از تسلیحات پیشرفته آمریکایی و اسرائیلی همراه است همچنان آماده مقابله و انتقام از آمریکاییها هستند تا حدی که مقامات پنتاگون وحشت دارند که مبادا نظامیانشان در منطقه از طریق یمن مورد اصابت قرار گیرند. هرچند ولگردی آنها در کل منطقه سبب شده تا آمریکاییها به سیبلها و اهداف متحرک تمام نیروهای مقاومت تبدیل شوند و برهمین مبنا وحشت سرتاپای وجودشان را فرا گرفته و به اعتراف نشریه آمریکایی «پالیتیکو» نزدیک به ۵۰ روز است که ارتش آمریکا در حالت آمادهباش شدید قرار دارد.
این وحشت به عنایت الهی روزبهروز مضاعف خواهد شد، تروریستهای آمریکایی از محلی که گمان نمیکنند ضربه خواهند خورد و تیرهای غیبی که تنها راهکار و زبان قابل فهم یانکیهاست به سمتشان روانه خواهند شد. خلف صالح شهید سلیمانی، سردار قاآنی عزیز چندی پیش در سخنانی مقتدرانه و باصلابت این وعده را اینگونه بیان کرد که «شاگردان مکتب شهید سلیمانی اول استخوان آمریکاییها را خرد خواهند کرد و بعد از منطقه بیرونشان خواهند کرد».
,
, ,
,
آینده سیاسی ترامپ در هاله ای از ابهام
, آینده سیاسی ترامپ در هاله ای از ابهام,امیرعلی ابوالفتح در خراسان نوشت:
, امیرعلی ابوالفتح در خراسان نوشت:,
سرانجام دونالد ترامپ با دومین استیضاح خود طی چهار سال ریاست جمهوری مواجه شد. مجلس نمایندگان آمریکا پنج شنبه با 231 رای موافق در برابر 197 رای مخالف، اتهامات وارد شده به دونالد ترامپ از جمله اتهام شورش علیه دولت فدرال را به تصویب رساند .نکته قابل توجه در استیضاح دوم ترامپ این که برخلاف استیضاح نخست در ماه دسامبر سال 2019 ، این بار 10 عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان از جمله لیز چنی ، مقام سوم این حزب در مجلس و همچنین، دختر دیک چنی، معاون با نفوذ جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور جمهوری خواه پیشین آمریکا به استیضاح رای مثبت دادند.البته از موضوع تصویب لایحه استیضاح در مجلس نمایندگان مهم تر، موضوع محاکمه ترامپ در سنا خواهد بود. بر اساس قانون اساسی وظیفه طرح اتهام به مقامات فدرال از جمله رئیس جمهوری، برعهده مجلس نمایندگان است و دادگاه رسیدگی به آن در سنا برگزار می شود. در دادگاه سنا نیز ریاست با رئیس دیوان عالی فدرال است و تمامی سناتورها نقش دادستان و هیئت منصفه را برعهده می گیرند و اگر اتهامات واردشده مورد تایید دو سوم سناتورها قرار گیرد، فرد متهم، گناهکارشناخته و به شکل خودکار، از سمت خود عزل می شود.اکنون مشکل استیضاح دوم ترامپ، محدود بودن زمان باقی مانده از ریاست جمهوری وی است . روز بیستم ژانویه 2021 مراسم تحلیف جو بایدن برگزار می شود و ریاست جمهوری ترامپ پایان می پذیرد. این در حالی است که نخستین جلسه سنا بعد از تصویب لایحه استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان، روز نوزدهم ژانویه برگزار می شود. با توجه به این که رسیدگی دادگاه سنا به استیضاح اول ترامپ حدود 20 روز به درازا کشیده شد، مسلما رسیدگی به استیضاح دوم، به بعد از پایان ریاست جمهوری ترامپ و آغاز ریاست جمهوری بایدن کشیده خواهد شد.
از این رو ، حتی محکومیت احتمالی ترامپ در دادگاه سنا، موجب عزل رئیس جمهوری وقت نخواهد شد.اما برای دموکرات و برخی از جمهوری خواهان که از ترامپ کینه شدیدی به دل گرفته اند، برکناری وی از سمت ریاست جمهوری از درجه اهمیت برخوردار نیست بلکه آنان، در تلاش هستند مانع بازگشت ترامپ به قدرت شوند. یکی از بندهای استیضاح ترامپ، به متمم چهاردهم قانون اساسی اشاره دارد که بعد از پایان جنگ داخلی در نیمه دوم قرن نوزدهم به تصویب رسید. این متمم عهده دار شدن هر مقام آمریکایی را که زیر سوگند، علیه دولت فدرال شورش کرده باشد، برای سمت های دولتی ممنوع می کند. اگر دموکرات ها با متحدان جمهوری خواه خود بتوانند اتهام ترامپ به شورش علیه دولت فدرال در روز ششم ژانویه را به تایید دادگاه سنا برسانند، ترامپ علاوه بر از دست دادن مزایای مالی و اجتماعی دوران بازنشستگی از سمت ریاست جمهوری، اجازه نخواهد داشت در انتخابات ریاست جمهوری 2024 شرکت کند.اما مشکلی که اکنون پیش روی دموکرات ها وجود دارد این است که همزمانی جلسه رسیدگی به اتهامات ترامپ در سنا با آغاز به کار دولت دموکرات جو بایدن می تواند در روند تایید صلاحیت وزیران دولت و تصویب برخی طرح های فوریت دار احیای اقتصادی و ضد کرونایی، اخلال ایجاد کند. جمهوری خواهان با اطلاع از این محدودیت، اصرار دارند پرونده استیضاح هرچه سریع تر به سنا ارجاع داده شود تا موضوع پرونده اتهامی ترامپ در روزهای نخست ریاست جمهوری بایدن تعیین تکلیف شود. در حالی که برخی از دموکرات ها گفته اند شاید پرونده بعد از پایان 100 روز نخست ریاست جمهوری بایدن، در اختیار سنا قرار گیرد.
,
به هر حال، فارغ از این که چه زمانی ، دادگاه رسیدگی به اتهامات ترامپ در سنا برگزار شود، آن چه که از اهمیت بیشتری برخوردار است این که، ترامپ برای باقی ماندن در کانون تحولات سیاسی و توجهات افکار عمومی در دوران پس از ریاست جمهوری با محدودیت های فراوانی مواجه است. بستن تمامی راه های دسترسی ترامپ به شبکه های اجتماعی و دشمنی عمیق میان وی و رسانه های جریان اصلی در آمریکا ، امکان برقراری ارتباط میان ترامپ با افکار عمومی را دشوار می کند. این وضعیت می تواند به تدریج، ترامپ را به سمت فراموشی نزد افکار عمومی سوق دهد، به ویژه این که هرگونه تلاشی برای بازگشت به قدرت، موجب فعال شدن مجدد نیروهای قدرتمند سیاسی – امنیتی علیه ترامپ خواهد شد.با این حال، به حاشیه رانده شدن احتمالی دونالد ترامپ به منزله فروکش کردن اعتراض حامیان وی نخواهد بود و چه بسا، در ماه های آینده ، این گروه از شهروندان آمریکایی ، نقش پر رنگ تری در سیر پرشتاب تحولات سیاسی – اجتماعی آمریکا برعهده بگیرند.
,
, ,
,
,
ضرورت راهبردی حمایت از دوستان منطقهای
رسول سنائیراد در جوان نوشت:
, رسول سنائیراد در جوان نوشت:,
کشور ایران در منطقهای قرار گرفته که با داشتن مزیتهای ژئوپلتیک از قبیل موقعیت جغرافیایی راهبردی و قرار گرفتن راههای ارتباطی، وجود تنگههای مهم آبی، اتصال سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا، منابع عظیم نفتی و... مورد توجه قدرتهای جهانی قرار داشته که همین توجه، منشأ جنگ و ناامنی بوده است.
همان گونه که نوع مداخله بیگانگان در ترسیم مرزها و استفاده از اختلافات منطقهای برای پیدا کردن بهانه حضور یا فروش سلاح و وابستهسازی کشورها به خود نیز منشأ درگیری و جنگ بوده که در این منطقه بارها به وقوع پیوسته است.
مهمتر اینکه در سالهای اخیر و پس از فروپاشی شوروی سابق و ایجاد توهم نظام تکقطبی و سیطره جهانی امریکا، سران کاخ سفید با وقاحت سناریوی پیادهسازی نقشه خاورمیانه جدید را بارها مطرح کردهاند که با سیاست کثیف بیثباتسازی منطقهای و جنگ نیابتی دنبال میشود و هدف آن هم تجزیه کشورهای بزرگ و قدرتمند اسلامی به واحدهای سیاسی کوچک و فاقد قدرت است. چراکه در این صورت سلطه امریکا بر منطقه با از بین بردن زمینه هرگونه مقاومت، قطعی شده و تمامی کشورهای کوچک و ضعیف در مدار وابستگی به امریکا قرار میگیرند.
با سلطه امریکا بر این منطقه مهم که دارای موقعیت هارتلند میباشد و مزیتهای راهبردی آن در حوزه نظامی و تجاری مثل تنگههای آبی مهم، نفت و خطوط مواصلاتی و... برای حفظ سلطه جهانی مهم است، امکان فشار بر قدرتهای حریف و رقیب نیز فراهم میشود.
چنین ایدهای موجب وسوسه سران کاخ سفید برای بهراه انداختن جنگهای نیابتی بوده که یک بار از تروریسم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ و یک بار دیگر از تروریسم تکفیری در سال ۲۰۱۱ برای نیل به هدف کثیف خود در تغییر نقشه منطقه استفاده کرده است که برخلاف برآوردهای اولیه و سرمایهگذاری سنگینی که با پولهای نفتی متحدان عربی، مداخلات آشکار و وقیحانه متحدان عربی و رسواییهای سیاسی همراه بود، هر دو نافرجام مانده و به شکست انجامید. عامل اصلی این شکست، قدرت منطقهای ایران اسلامی و مقامت اسلامی بوده که امروز با کینهورزی امریکا و متحدان آن مواجه شده است. از این رو امریکا و متحدان آن اصرار دارند که این قدرت را در کنار قدرت هستهای و موشکی ایران اسلامی به چالش کشیده و از بین ببرند. تحریم سران حزبالله لبنان، فرماندهان حشدالشعبی عراق وانصارالله یمن و فشار برای کوتاه آمدن ایران از حضور منطقهای وحمایت از مقاومت اسلامی در این راستا قابل فهم است.
در برابر این سیاست استکباری و مداخله جویانه امریکا و دولتهای غربی و عربی وابسته به آن و رژیم صهیونیستی، رهبر معظم انقلاب اسلامی به صراحت میگوید: نظام جمهوری اسلامی، موظف است طوری رفتار کند که دوستانش، هوادارانش در منطقه تقویت بشوند این وظیفه مااست. حضور ما به معنای تقویت دوستانمان و هوادارانمان است. ما نباید کاری کنیم که دوستان و وفاداران جمهوری اسلامی در منطقه تضعیف بشوند، این حضور ما یک چنین حضوری است و حضور ما ثباتآفرین است. حضور منطقهای قطعی است، بایستی وجود داشته باشد و وجود خواهد داشت.
دلایل این راهبرد اعلامی در نگاه به تجارب و واقعیتهای زیر روشنتر میشود:
۱- در حالی که دولتهای غربی، غالباً از قدرت نظامی بالایی برخوردارند، نه تنها ناتو را برای افزایش قدرت دفاعی تشکیل دادهاند، بلکه به دنبال حضور در مناطق راهبردی دنیا از جمله غرب آسیا به بهانه کمک به افزایش امنیت و منافع خودشان بوده و از دادن کمک به برخی دوستان خود از رژیمصهیونیستی تا دولت بحرین فروگذار نیستند.
۲- کشور ترکیه امروز برای توسعه نفوذ و تأمین منافع و یا پرستیژ خود، نه تنها به استخدام و حمایت گروههای نیابتی رو آورده بلکه در سوریه، لیبی و آذربایجان حضور آشکار ومداخله نظامی یافته و بر تداوم و گسترش آن نیز اصرار دارد.
۳ - در امان ماندن کشورمان از خسارتهای توسعهطلبی تروریسم صهیونیستی و تروریسم تکفیری در سالهای گذشته، مدیون عمق راهبردی ایجاد شده توسط شهید سلیمانی و یارانش و مقاومت اسلامی از لبنان تا عراق است که به عنوان دوستان و هواداران جمهوری اسلامی ایران شناخته شده و درهمان حال که از خود در برابر تروریسم وحشی و عناصر نیابتی امریکا دفاع کردهاند، مانع توسعه و خطرآفرینی آن علیه ایران اسلامی شدهاند.
تجارب فوق، بعلاوه این واقعیت آشکار که امریکاییها راهبرد سلطهجویانه خود بر غرب آسیا را با سیاست بیثباتسازی پیش میبرند، ایران اسلامی را ناچار به امتداد و تثبیت عمق راهبردی و توسعه و تقویت جغرافیای مقاومت و حمایت از دوستان و هواداران خود میکند که گرچه هزینههایی دارد، اما این هزینهها از تحمل جنگ و درگیری در مرزها و یا کشیده شدن آن به درون مرزها به مراتب کمتر است. ضمن آنکه بخش اعظمی از این دوستان با نگاه دینی و انقلابی و احساس تهدید و خطر مشترک بدون چشمداشت مادی این همراهی و حمایت را انتخاب کردهاند.
,
, ,
,
آغازی بر پایان حیات سیاسی ترامپ
, آغازی بر پایان حیات سیاسی ترامپ,
سیدعلی خرم درآرمان نوشت:
داستان ریاستجمهوری پرتنش و پرتشنج دونالد ترامپ اگرچه بهسختی ولی بالاخره در حال اتمام است. فردی راستگرای افراطی و نژادپرست که ابدا شایسته ریاستجمهوری قدرت اول جهان نبود و دادن فرماندهی کل قوا به وی، بهمثابه دادن تیغ زهرآگین بهدست زنگی مست بود. اگر فرماندهان نظامی آمریکا که با تواناییهای نظامی ایران آشنا بودند، مخالفت نکرده بودند، ترامپ چندبار قصد حمله به ایران را داشت. متاسفانه جهان شاهد برسرکار آمدن راستگرایان تندرو در عرصه است که خطر جدی برای صلح و امنیت بینالمللی محسوب میگردد. تاریخ نشان داده بروز راستگرایان افراطی در هر کشوری موجب خیانت به منافع و امنیت ملی آن کشور و ایجاد صدمات فراوان به منطقه و جهان شده است.
دونالد ترامپ نه تنها مظالم فراوان مردم ایران به کار برد بلکه با تحریمهای فراقانونی و بهبهانه سرنگونی حکومت تهران، حق حیات را از مردم ایران گرفت و ایران ثروتمند را در کنار فساد و سوءمدیریت داخلی به کشوری فقیر تبدیل کرد که شایسته مردم عزیز ایران نبود. دونالد ترامپ به مردم خود نیز خیانت کرد و با تشکیل ارتشی از اراذل و اوباش، به جنگ قانون رفت تا بلکه به کمک میلیشیا، رئیسجمهور منتخب را از رسیدن به ریاستجمهوری آمریکا بازدارد و خود کماکان ساکن کاخ سفید باشد. او با همین تصور زورگویی، دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرد و باوجود تضاد این دستور با نرمها و حقوق بینالملل، متاسفانه با مماشات جهان در محکوم کردن این ترور دولتی و با تایید برخی همحزبیهای دونالد ترامپ روبهرو شد که نتیجه آن، گسترش بیشتر خصومت و تنفر در منطقه خاورمیانه خواهد بود. این تشویق ترامپ باعث گردید او تصور نماید هرکجا بخواهد میتواند دستور ترور و وحشت دهد و حاصل آن، پیاده کردن خشونت و ترور در داخل آمریکا بود که در واقعه کنگره، پنج نفر قربانی تندرویهای ترامپ شدند. اما در آخرین صحنه نمایش، پرده کنار رفت و همه مردم آمریکا، حزب جمهوریخواه و همه کشورهای جهان مشاهده کردند آن که برای امضای تحریمهای کشنده آمریکا علیه مردم ایران جلوی دوربینها افتخار میکرد، اکنون خلافکار و جنایتکاری بیش نیست و باید این لکه ننگ از دامان تاریخ آمریکا برداشته شود. حمله ارتش اراذل و اوباش ترامپ به مرکز قانونگذاری آمریکا، نمایندگان دموکرات و برخی از جمهوریخواهان را وادار کرد او را با استیضاح از صفحه سیاسی آمریکا حذف کنند.
,ترامپ که خود را آماده میکرد اگر نتوانست جای بایدن را بگیرد، با جمعآوری 300 میلیون دلار از مردم طرفدار خودش و با نشان دادن اقتدار در مقابل قانون و مراکز حکومتی و در حقیقت باجگیری از آنان، خود را برای انتخابات 2024 فردی مقتدر و اهل عمل معرفی کند. او با همین روش در سال 2015 خودش را به حزب جمهوریخواه تحمیل کرد، کاندیدای 2016 حزب شد و جامعه آمریکا را بعد از 250 سال دوقطبی کرد و خاطره جنگهای شمال جنوب و سیطره حکومت غیردموکراتیک را زنده کرد. رئیس کنگره نمایندگان آمریکا با قوت طرح استیضاح او را جلو برد و گام اساسی در پایان دادن به حیات سیاسی ترامپ نه فقط برای این دوره بلکه برای انتخابات 2024 هم برداشته شد. اگرچه پرونده این استیضاح باید برای اجرائی شدن به مجلس سنا رفته و با کسب دوسوم آرا به تصویب رسد ولی در شرایط 51 رای دموکراتها و 50 رای جمهوریخواهان، نیازمند همراهی 16 رای جمهوریخواهان در سنا نیز هست. بهخاطر ایستادگی ترامپ در مقابل قانون، درخواست از مقامات جورجیا برای تقلب در شمارش آرا و تحریک میلیشیا به تعرض به مردم و طرفداران جو بایدن و مراکز حکومتی، حیثیت جمهوریخواهان در خطر است و باید با همراهی با دموکراتها در استیضاح دونالد ترامپ، از بدنامی خود نزد مردم آمریکا و جهان و نزد تاریخ این کشور، جلوگیری نمایند وگرنه حزب جمهوریخواه ضربه اساسی خواهد خورد.
,برخی جمهوریخواهان سعی دارند بگویند ترامپ دیگر رفتنی است و به قول معروف نباید بر جسد سگ مرده چوب زد اما خانم نانسی پلوسی بهخوبی میداند اگر در مقابل شخصی چون ترامپ، از کنگره اقتدار نشان ندهد، دوباره ترامپ یا امثال او در صحنه سیاسی آمریکا ظاهر شده، راستگرایی افراطی را تا حد فاشیسم گسترش داده و جامعه نسبتا دموکراتیک آمریکا را به قهقرا خواهند برد. روند استیضاح ترامپ و بسته شدن کلیه راههای تدارکاتی و مراوداتی ترامپ با ارتش میلیشیای اراذل و اوباش توسط توئیتر، فیسبوک، یوتیوب و بقیه، از نظر حیثیتی، ضربه سنگینی برای یک رئیسجمهور قدرقدرت به شمار میرود. از اینرو میتوان گفت بدون هزینه ایران، قادر متعال، انتقام شهید سردار سلیمانی که با دستور مستقیم ترامپ ترور شد، بازستاند. نیرو و انرژی ایران، در این موقعیت خطیر، باید صرف سازندگی اقتصادی و رشد و توسعه کشور شود تا مقداری از آلام مردم رنجدیدهمان تسکین یابد.
,,
انتهای پیام/ک
]
ارسال دیدگاه