یادداشت/ حسین نقی؛
مشارکت"حماسی"؟
حداقل میزان مشارکت در ادوار انتخابات ریاست جمهوری ایران حدود ٥٠ و حداکثر آن ٨٥ درصد است. بنابراین همواره حداقل نیمی از مردم در انتخابات مشارکت داشته اند و حداقل حدود ١٥ درصد هم هیچوقت مشارکت نداشته اند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حداقل میزان مشارکت در ادوار انتخابات ریاست جمهوری ایران حدود ٥٠ و حداکثر آن ٨٥ درصد است. بنابراین همواره حداقل نیمی از مردم در انتخابات مشارکت داشته اند و حداقل حدود ١٥ درصد هم هیچوقت مشارکت نداشته اند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
در طول ٤٠ سال گذشته، عوامل متعدد موثر در حضور یا عدم حضور مردم پای صندوق رای بر این ٣٥ درصد (فاصله بین ٥٠ تا ٨٥) تاثیر گذاشته اند. نگاه تک عاملی به میزان مشارکت مردم در انتخابات که این روزها در میان رسانه ها مد شده، هم غلط است و هم غیر علمی. از سوی دیگر وزن هر یک از این عوامل هم در هر دوره متفاوت است.
,
اما در مجموع سی چهل سال گذشته بررسی در میان این عوامل نشان می دهد سه عامل نقش مهمتری از بقیه داشته اند.
,
اولین و مهمترین عامل، کارآمدی دولت مستقر و میزان توجه او به مسائل و مشکلات مردم بوده است. دومین عامل توان ایجاد امید و انگیزه در مردم برای تغییر وضع موجود توسط نامزدها (عمدتا در انتخابات پایان دوره دوم رئیس جمهور مستقر) و سومین عامل هم فضای رقابتی، دو قطبی و هیجانی ایجاد شده در ایام انتخابات بوده است.
,
بررسی و تحلیل میزان مشارکت مردم در انتخابات ادوار مختلف ریاست جمهوری نشان می دهد هر گاه حداقل دو عامل از سه عامل پیش گفته توامان وجود داشته، اکثریت این ٣٥ درصد پای صندوقهای رای آمده اند و هر میزان حضور این سه عامل کم رنگ تر بوده، درصد پای کار آمدن این ٣٥ درصد به صفر نزدیک تر شده است.
,
برای روشن تر شدن مطلب مثال می زنم: در انتخابات سال ٧٦، عامل اول موجب کاهش انگیزه مردم برای حضور در انتخابات می شد چرا که مردم تورم ٥٠ درصدی را تجربه کرده بودند و شاهد شورشهای اجتماعی و اعتراضات اقتصادی در برخی شهرهای کشور بودیم اما حضور پررنگ دو عامل دیگر یعنی توان ایجاد امید و انگیزه تغییر در وضع موجود توسط نامزد جریان اصلاحات و ایجاد یکی از شدیدترین دو قطبی های انتخاباتهای ٤٠ سال گذشته موجب شد ٢٩درصد از ٣٥ درصد، پای صندوق بیایند.
,
در سال ٨٨ اما عامل اول، نقش مهمی در آوردن مردم پای صندوق رای داشت؛ و برای اولین بار در تاریخ انقلاب، مشارکت در انتخابات دور دوم یک رئیس جمهور، بیشتر از مشارکت دور اول انتخاب او بود. عامل دوم اما نقش جدی ای نداشت چون شرایط معیشتی برای عموم مردم مطلوب بود و تغییر وضع موجود با توجه به امکا ادامه دولت مستقر، گزینه اصلی مردم نبود.
,
اما دو قطبی شدید اتخاباتی هم به کمک مشارکت آمد و نقش موثر عامل اول و ترکیب آن با عامل سوم موجب شد رکورد حضور مردم پای صندوق رای انتخابات ریاست جمهوری شکسته شود و کل ٣٥ درصد پای صندوق بیایند.
,
سال ٩٢؛ عامل اول به دلیل اتفاقات دو سال آخر عمر دولت دهم قدری خدشه دار شده بود؛ عامل دوم و سوم هم به کم آمد تا انتخابات با مشارکت ٧٤ درصدی برگزار شود.
,
سال ٩٦ طبیعتا عامل دوم کم رنگ بود، عامل اول هم تا حد بیشتری ضعیف شده بود اما حضور پررنگ عامل سوم و دو قطبی بسیار شدید شکل گرفته موجب شد تنها ٢ درصد کمتر از دوره قبل در این انتخابات شرکت کنند.
,
با این مقدمه مشارکت حدود ٥٠ درصدی انتخابات ١٤٠٠ را چطور تحلیل کنیم؟
,
🔻انتخابات ١٤٠٠
, 🔻انتخابات ١٤٠٠ ,
در انتخابات اخیر، همه برآوردها و تحلیلهای کمی و کیفی شرایط موجود نشان می داد برای اولین بار بخشی از آن ٥٠ درصد همیشگی مشارکت کننده هم انگیزه ای برای حضور پای صندوق ندارند.
,
امسال، نبود عامل اول آنقدر جدی بود که هیچ برآوردی نمی توانست به طور یقینی چنین مشارکتی را پیش بینی کند و همه از مشارکتی به مراتب پایین تر سخن می گفتند.(دقت شود که همه نظرسنجیها عدد مشارکت را فارغ از تاثیر کرونا اعلام می کردند)
,
از طرفی عامل سوم هم به طور جدی شکل نگرفت هر چند در نهایت انتخابات یک انتخابات رقابتی بود.
,
اما عامل دوم؛ شاید برای اولین بار طی ادوار مختلف، عملکرد دولت روحانی به گونه ای معیشت مردم را دچار تنگنا کرده بود که امید و انگیزه ای برای بخش قابل توجهی از مردم نسبت به حضور در انتخابات و ایجاد تغییر نمانده بود. گلایه مندی شدید و ناامیدی ازبهبود وضعیت موجود انقدر گسترده بود که رهبر انقلاب نیز در سخنان خود به آن اشاره کردند.
,
عوامل جدید در کاهش مشارکت در سال ١٤٠٠
, عوامل جدید در کاهش مشارکت در سال ١٤٠٠,
اتفاق مهم دیگر در این دوره که آن را متمایز از دوره های پیشین می کند نقش چندین عامل دیگر در کاهش مشارکت بود. عواملی که هر کدام می توانستند چندین درصد در کاهش مشارکت موثر باشند.
,
کرونا؛ به اذعان افکارسنجیهای معتبر این عامل بین ٩ تا ١٢ درصد در کاهش مشارکت و کاهش عدد مشارکت اعلامی توسط نظرسنجیها میتوانست موثر باشد
,
خط تحریم همه جانبه انتخابات از سوی ماهواره ها، ضدانقلاب و بخشی از اصلاح طلبان
,
تحریم انتخابات و اعلام علنی آن از سوی احمدی نژاد (احمدی نژاد در بخشی از مردم که از انحرافات اعتقادی او مطلع نیستند و تنها برخی اقدامات خوب اقتصادی او را می شناسند پایگاه اجتماعی دارد)
,
اقدام قاطع شورای نگهبان در عمل به مر قانون که منجر به حذف نامزدهای اصلی جریان اصلاحات و احمدی نژاد شد (به اذعان افکارسنجیهای دقیق حضور این افراد حداکثر ٨ درصد مشارکت را افزایش می داد)
,
در نهایت اختلال و کارشکنی در روند برگزاری انتخابات در روز جمعه (به اذعان برخی نهادهای ذی ربط بین ١ تا ٢ میلیون رای در روز جمعه به دلیل این اختلالها زایل شد)
,
با این توضیحات و با یک نگاه واقع بینانه، مشارکت مردم در انتخابات امسال حداقل ١٠ و حداکثر ٢٠ درصد فراتر از همه برآوردها و انتظارات بود و اگر نام حماسه بر آن گذاشته شود، چندان هم بیراه نیست.
,
اما ویژگی متمایز این مشارکت، پررنگ بودن وجه گلایه مندی و اعتراضی آن نسبت به ادوار گذشته بود که عمدتا ناشی از ناکارآمدی مفرط دولت و کشتن امید و انگیزه مردم برای تغییر بود؛ البته بخشی از آن هم ناشی از عدم حضور نامزد مورد نظر برخی مشارکت کنندگان در انتخابات بود.
,
درصد قابل توجه آرای سفید و باطله که حدود هفت هشت درصد از نرم همیشگی این نوع رای در ادوار گذشته بالاتر بود، وجه تمایز انتخابات ١٤٠٠ بود که باید به درستی تحلیل و تبیین شود.
,
اما اینکه عده ای دوره افتاده اند و با بازی کردن با آمار مشارکت و پررنگ کردن آن نیمه غایب پای صندوق رای تلاش دارند، مشکل را به گونه دیگری ترسیم کنند دور از انصاف واقع بینی است. جریان احمدی نژاد بدون هیچ مبنایی همه آنها که مشارکت نکرده و آنهایی که سفید رای داده اند را هم نظر و هم رای با خود می داند؛ ضد انقلاب هم همه این طیف را مخالف نظام!
,
در این مجال وقت پاسخ به تک تک بازیهای آماری مضحکی که این جریانات این روزها راه انداخته اند نیست. مثلا احمدی نژاد آمار مشارکت ٩٨درصدی در رفراندوم ٥٨ را معیار قرار می دهد در حالیکه در همان سال و در اولین دوره ریاست جمهوری ٦٧ درصد مردم مشارکت داشته اند؛ یا برخیها درصد رای رئیسی نسبت به کل واجدین را نشانه ضعف رئیسی می دانند! در حالیکه این درصد به دلیل عدم مشارکت محقق شده که علتش عملکرد دولت مستقر است و اساسا رای یک رئیس جمهور در دوره دوم حضورش می تواند نشانه ای بر میزان محبوبیت و موفقیت عملکردش باشد. یا واژ ههای خودساخته ای مثل "مشارکت قطعی" می سازند تا عدد مشارکت را پایین تر نشان دهند
,
اما در یک کلام می توان گفت، نگاهی به واقعیتهای زندگی مردم بر هر بیننده منصفی مسجل می کند که علت اصلی کاهش مشارکت مردم در این دوره نسبت به دوره های قبل، چیزی نیست جز ناکرآمدی و عملکرد فاجعه بار دولت روحانی در پرداختن به دغدغه ها و مسائل مردم.
,
جمع بندی
, جمع بندی,
▫️مردم به شرایط کشور و اداره دولت معترض هستند که درانتخابات هم این را نشان دادند؛ بخشی با عدم حضور پای صندوق بخشی با رای سفید و البته بخش زیادی هم با رای به تغییر.
,
▫️معنای میزان مشارکت مردم در این انتخابات مخالفت و ضدیت با نظام نیست؛ همانطور که میزان غیرقابل پیش بینی مشارکت حدود ٥٠ درصدی هم نشانه گل و بلبل بودن اوضاع کشور نیست.
,
▫️جریان تحریم انتخابات یقینا شکست خورد
,
▫️با هیچ منطقی نمی توان اقدام قاطعانه شورای نگهبان را عامل اصلی یا تنها عامل این کاهش مشارکت عنوان کرد. عامل اصلی کاهش مشارکت، کارنامه دولت روحانی و شخص روحانی است.
,
نویسنده: حسین نقی
,
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه