انصاف گمشده امروز...به جایش سیاه نمایی آمده
وبلاگ "رهروان ولایت" نوشت: انصاف یکی از گمشدههای جامعه امروز است، هر کسی میخواهد انتقاد کند به جای آن سیاه نمایی میکند، هر کسی میخواهد عیب گیری کند، تمام برگه زندگی را سیاه جلوه میدهد، همه این گرفتاری ها به خاطر این است که روحیه انصاف در جامعه ضعیف میباشد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، وبلاگ "رهروان ولایت" نوشت: درد و دل میکرد، از دولت میگفت، از ضعفها، از نداریها، از اشتباهات؛ میگفت: اینها چه کاری برای ما کردهاند، کشورهای خارجی را نگاه کن، چه امکانات خوبی دارند، و ...
, شبکه اطلاع رسانی دانا, رهروان ولایت,
مطمئنا انتقاد راه پیشرفت را برای هر شخص و اداره و کشوری هموار میسازد و معایب کارها را به حد اقل میرساند، البته در صورتی که انتقاد از روی انصاف باشد.
انصاف یکی از گمشدههای جامعه امروز است، هر کسی میخواهد انتقاد کند به جای آن سیاه نمایی میکند، هر کسی میخواهد عیب گیری کند، تمام برگه زندگی را سیاه جلوه میدهد، همه این گرفتاری ها به خاطر این است که روحیه انصاف در جامعه ضعیف میباشد.
انصاف که از «نصف» گرفته شده است به این معنی است، انسان چون شاهین ترازو در وسط خود و دیگران قرارگیرد. ترازو وقتی میتواند وزن صحیح را نشان دهد که شاهین بین دو کفه، بی طرف و در نصف فاصله قرار گرفته باشد. [1]
در روایات نیز انصاف به معنای یکسانگریستن به منافع خویش و دیگران است، و یکى از شاخههاى آن انصاف در سخن مىباشد. در حدیث معروفى مىخوانیم که امام صادق علیه السلام فرمود:
«برترین اعمال سه چیز است: رعایت انصاف در حق مردم نسبت به خویشتن تا آنجا که چیزى را براى خود نخواهى مگر اینکه همانندش را براى آنها بخواهى و مواسات با برادر دینى در مال و ذکر خدا در هر حال. [2]
در اصول کافی درباره معنای انصاف چنین آمده است: عربی خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمد درحالی که حضرت عازم جنگ بود. عرب رکاب شتر پیامبر را گرفت و گفت: یا رسول الله به من عملی بیاموزید که مرا به بهشت برساند. حضرت فرمودند:
«هرگونه دوست داری مردم با تو رفتار کنند، تو نیز با آنها همان گونه رفتار کن، و هرچه را دوست نداری مردم با تو عمل کنند، تو نیز آن را انجام مده». [3]
انصاف که از زیباترین خصلتهای اخلاقی است به معنای عدالتورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آنهاست و این که هر خیری را برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری که برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم، این تنها راهی است جهت خوب زیستن در جامعه و مایه آسایش و ارامش است همان گونه که امام متقیان حضرت علی علیه السلام فرمودند: «انصاف، مایه آسایش است.». [4]
مکتب انبیا، مکتب انصاف است نه تعصّب. پیامبران، مخالفان خود را به کشف حقیقت دعوت مىکردند. از ابتدا نمىگفتند شما باطلید و ما بر حق، بلکه مىفرمودند:
«یکى از ما و شما بر حق و دیگرى در گمراهى است!». [5]
اما دیگران بر اساس تعصّب سخن مىگویند، همان گونه که یهودیان مىگفتند:
«مسیحیان برحقّ نیستند و مسیحیان مىگفتند: یهودیان بر حقّ نیستند.». [6]
امروزه تنها چیزی که میتواند اختلافات را به حد اقل رسانده و دلهای آحاد مردم را به هم نزدیکتر کند و نسیم دل انگیز همدلی را در آسمان دلها به حرکت در آورد روحیه انصاف است همان گونه که امام علی علیه السلام میفرماید:
«انصاف، اختلافات را از بین مىبرد و موجب الفت و همبستگى مىشود.». [7]
امید است با رعایت این شاخصه مهم و اساسی در تمام مراحل زندگی از جمله انتفادها پنجرههای خوشبختی و رضایت را به سوی خود و جامعه باز کنیم.
پی نوشت :
[1]. منبع :مثل ها وپندها-حائری شیرازی
[2]. «سَیِّدُ الْاعْمالِ ثَلاثَةٌ: انْصافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ حَتَّى لا تَرْضى بِشَىءٍ الَّا رَضِیتَ لَهُمْ مِثْلَهُ وَ مُواساتُکَ الْاخَ فِى الْمالِ وَ ذِکُرُ اللَّهِ عَلى کُلِ حالٍ؛». [کافى، جلد 2، صفحه 144.]
[3]. «جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص وَ هُوَ یُرِیدُ بَعْضَ غَزَوَاتِهِ فَأَخَذَ بِغَرْزِ رَاحِلَتِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِی عَمَلًا أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ فَقَالَ مَا أَحْبَبْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَأْتِهِ إِلَیْهِمْ وَ مَا کَرِهْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَلَا تَأْتِهِ إِلَیْهِمْ خَلِّ سَبِیلَ الرَّاحِلَ» . [اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 217]
[4]. «اَلنصافُ راحَةٌ» . [غررالحکم، ح 16]
[5]. «انّا او ایاکم لعلى هدىً او فى ضلال مبین» . [سباء آیه 24]
[6]. «قالت الیهود لیست النصارى على شىء و قالت النصارى لیست الیهود على شىء». [ سوره بقره، آیه 113]
[7]. «اَلنصافُ یَرفَعُ الخِلافُ وَیوجِبُ الیتِلافَ؛». [غررالحکم، ج2، ص30، ح1702]
انتهای پیام/
مطمئنا انتقاد راه پیشرفت را برای هر شخص و اداره و کشوری هموار میسازد و معایب کارها را به حد اقل میرساند، البته در صورتی که انتقاد از روی انصاف باشد.
انصاف یکی از گمشدههای جامعه امروز است، هر کسی میخواهد انتقاد کند به جای آن سیاه نمایی میکند، هر کسی میخواهد عیب گیری کند، تمام برگه زندگی را سیاه جلوه میدهد، همه این گرفتاری ها به خاطر این است که روحیه انصاف در جامعه ضعیف میباشد.
انصاف که از «نصف» گرفته شده است به این معنی است، انسان چون شاهین ترازو در وسط خود و دیگران قرارگیرد. ترازو وقتی میتواند وزن صحیح را نشان دهد که شاهین بین دو کفه، بی طرف و در نصف فاصله قرار گرفته باشد. [1]
در روایات نیز انصاف به معنای یکسانگریستن به منافع خویش و دیگران است، و یکى از شاخههاى آن انصاف در سخن مىباشد. در حدیث معروفى مىخوانیم که امام صادق علیه السلام فرمود:
«برترین اعمال سه چیز است: رعایت انصاف در حق مردم نسبت به خویشتن تا آنجا که چیزى را براى خود نخواهى مگر اینکه همانندش را براى آنها بخواهى و مواسات با برادر دینى در مال و ذکر خدا در هر حال. [2]
در اصول کافی درباره معنای انصاف چنین آمده است: عربی خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمد درحالی که حضرت عازم جنگ بود. عرب رکاب شتر پیامبر را گرفت و گفت: یا رسول الله به من عملی بیاموزید که مرا به بهشت برساند. حضرت فرمودند:
«هرگونه دوست داری مردم با تو رفتار کنند، تو نیز با آنها همان گونه رفتار کن، و هرچه را دوست نداری مردم با تو عمل کنند، تو نیز آن را انجام مده». [3]
انصاف که از زیباترین خصلتهای اخلاقی است به معنای عدالتورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آنهاست و این که هر خیری را برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری که برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم، این تنها راهی است جهت خوب زیستن در جامعه و مایه آسایش و ارامش است همان گونه که امام متقیان حضرت علی علیه السلام فرمودند: «انصاف، مایه آسایش است.». [4]
مکتب انبیا، مکتب انصاف است نه تعصّب. پیامبران، مخالفان خود را به کشف حقیقت دعوت مىکردند. از ابتدا نمىگفتند شما باطلید و ما بر حق، بلکه مىفرمودند:
«یکى از ما و شما بر حق و دیگرى در گمراهى است!». [5]
اما دیگران بر اساس تعصّب سخن مىگویند، همان گونه که یهودیان مىگفتند:
«مسیحیان برحقّ نیستند و مسیحیان مىگفتند: یهودیان بر حقّ نیستند.». [6]
امروزه تنها چیزی که میتواند اختلافات را به حد اقل رسانده و دلهای آحاد مردم را به هم نزدیکتر کند و نسیم دل انگیز همدلی را در آسمان دلها به حرکت در آورد روحیه انصاف است همان گونه که امام علی علیه السلام میفرماید:
«انصاف، اختلافات را از بین مىبرد و موجب الفت و همبستگى مىشود.». [7]
امید است با رعایت این شاخصه مهم و اساسی در تمام مراحل زندگی از جمله انتفادها پنجرههای خوشبختی و رضایت را به سوی خود و جامعه باز کنیم.
پی نوشت :
[1]. منبع :مثل ها وپندها-حائری شیرازی
[2]. «سَیِّدُ الْاعْمالِ ثَلاثَةٌ: انْصافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ حَتَّى لا تَرْضى بِشَىءٍ الَّا رَضِیتَ لَهُمْ مِثْلَهُ وَ مُواساتُکَ الْاخَ فِى الْمالِ وَ ذِکُرُ اللَّهِ عَلى کُلِ حالٍ؛». [کافى، جلد 2، صفحه 144.]
[3]. «جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص وَ هُوَ یُرِیدُ بَعْضَ غَزَوَاتِهِ فَأَخَذَ بِغَرْزِ رَاحِلَتِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِی عَمَلًا أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ فَقَالَ مَا أَحْبَبْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَأْتِهِ إِلَیْهِمْ وَ مَا کَرِهْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَلَا تَأْتِهِ إِلَیْهِمْ خَلِّ سَبِیلَ الرَّاحِلَ» . [اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 217]
[4]. «اَلنصافُ راحَةٌ» . [غررالحکم، ح 16]
[5]. «انّا او ایاکم لعلى هدىً او فى ضلال مبین» . [سباء آیه 24]
[6]. «قالت الیهود لیست النصارى على شىء و قالت النصارى لیست الیهود على شىء». [ سوره بقره، آیه 113]
[7]. «اَلنصافُ یَرفَعُ الخِلافُ وَیوجِبُ الیتِلافَ؛». [غررالحکم، ج2، ص30، ح1702]
انتهای پیام/
مطمئنا انتقاد راه پیشرفت را برای هر شخص و اداره و کشوری هموار میسازد و معایب کارها را به حد اقل میرساند، البته در صورتی که انتقاد از روی انصاف باشد.
انصاف یکی از گمشدههای جامعه امروز است، هر کسی میخواهد انتقاد کند به جای آن سیاه نمایی میکند، هر کسی میخواهد عیب گیری کند، تمام برگه زندگی را سیاه جلوه میدهد، همه این گرفتاری ها به خاطر این است که روحیه انصاف در جامعه ضعیف میباشد.
انصاف که از «نصف» گرفته شده است به این معنی است، انسان چون شاهین ترازو در وسط خود و دیگران قرارگیرد. ترازو وقتی میتواند وزن صحیح را نشان دهد که شاهین بین دو کفه، بی طرف و در نصف فاصله قرار گرفته باشد. [1]
در روایات نیز انصاف به معنای یکسانگریستن به منافع خویش و دیگران است، و یکى از شاخههاى آن انصاف در سخن مىباشد. در حدیث معروفى مىخوانیم که امام صادق علیه السلام فرمود:
«برترین اعمال سه چیز است: رعایت انصاف در حق مردم نسبت به خویشتن تا آنجا که چیزى را براى خود نخواهى مگر اینکه همانندش را براى آنها بخواهى و مواسات با برادر دینى در مال و ذکر خدا در هر حال. [2]
در اصول کافی درباره معنای انصاف چنین آمده است: عربی خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمد درحالی که حضرت عازم جنگ بود. عرب رکاب شتر پیامبر را گرفت و گفت: یا رسول الله به من عملی بیاموزید که مرا به بهشت برساند. حضرت فرمودند:
«هرگونه دوست داری مردم با تو رفتار کنند، تو نیز با آنها همان گونه رفتار کن، و هرچه را دوست نداری مردم با تو عمل کنند، تو نیز آن را انجام مده». [3]
انصاف که از زیباترین خصلتهای اخلاقی است به معنای عدالتورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آنهاست و این که هر خیری را برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری که برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم، این تنها راهی است جهت خوب زیستن در جامعه و مایه آسایش و ارامش است همان گونه که امام متقیان حضرت علی علیه السلام فرمودند: «انصاف، مایه آسایش است.». [4]
مکتب انبیا، مکتب انصاف است نه تعصّب. پیامبران، مخالفان خود را به کشف حقیقت دعوت مىکردند. از ابتدا نمىگفتند شما باطلید و ما بر حق، بلکه مىفرمودند:
«یکى از ما و شما بر حق و دیگرى در گمراهى است!». [5]
اما دیگران بر اساس تعصّب سخن مىگویند، همان گونه که یهودیان مىگفتند:
«مسیحیان برحقّ نیستند و مسیحیان مىگفتند: یهودیان بر حقّ نیستند.». [6]
امروزه تنها چیزی که میتواند اختلافات را به حد اقل رسانده و دلهای آحاد مردم را به هم نزدیکتر کند و نسیم دل انگیز همدلی را در آسمان دلها به حرکت در آورد روحیه انصاف است همان گونه که امام علی علیه السلام میفرماید:
«انصاف، اختلافات را از بین مىبرد و موجب الفت و همبستگى مىشود.». [7]
امید است با رعایت این شاخصه مهم و اساسی در تمام مراحل زندگی از جمله انتفادها پنجرههای خوشبختی و رضایت را به سوی خود و جامعه باز کنیم.
پی نوشت :
[1]. منبع :مثل ها وپندها-حائری شیرازی
[2]. «سَیِّدُ الْاعْمالِ ثَلاثَةٌ: انْصافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ حَتَّى لا تَرْضى بِشَىءٍ الَّا رَضِیتَ لَهُمْ مِثْلَهُ وَ مُواساتُکَ الْاخَ فِى الْمالِ وَ ذِکُرُ اللَّهِ عَلى کُلِ حالٍ؛». [کافى، جلد 2، صفحه 144.]
[3]. «جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص وَ هُوَ یُرِیدُ بَعْضَ غَزَوَاتِهِ فَأَخَذَ بِغَرْزِ رَاحِلَتِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِی عَمَلًا أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ فَقَالَ مَا أَحْبَبْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَأْتِهِ إِلَیْهِمْ وَ مَا کَرِهْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَلَا تَأْتِهِ إِلَیْهِمْ خَلِّ سَبِیلَ الرَّاحِلَ» . [اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 217]
[4]. «اَلنصافُ راحَةٌ» . [غررالحکم، ح 16]
[5]. «انّا او ایاکم لعلى هدىً او فى ضلال مبین» . [سباء آیه 24]
[6]. «قالت الیهود لیست النصارى على شىء و قالت النصارى لیست الیهود على شىء». [ سوره بقره، آیه 113]
[7]. «اَلنصافُ یَرفَعُ الخِلافُ وَیوجِبُ الیتِلافَ؛». [غررالحکم، ج2، ص30، ح1702]
انتهای پیام/
مطمئنا انتقاد راه پیشرفت را برای هر شخص و اداره و کشوری هموار میسازد و معایب کارها را به حد اقل میرساند، البته در صورتی که انتقاد از روی انصاف باشد.
انصاف یکی از گمشدههای جامعه امروز است، هر کسی میخواهد انتقاد کند به جای آن سیاه نمایی میکند، هر کسی میخواهد عیب گیری کند، تمام برگه زندگی را سیاه جلوه میدهد، همه این گرفتاری ها به خاطر این است که روحیه انصاف در جامعه ضعیف میباشد.
,
انصاف که از «نصف» گرفته شده است به این معنی است، انسان چون شاهین ترازو در وسط خود و دیگران قرارگیرد. ترازو وقتی میتواند وزن صحیح را نشان دهد که شاهین بین دو کفه، بی طرف و در نصف فاصله قرار گرفته باشد. [1]
در روایات نیز انصاف به معنای یکسانگریستن به منافع خویش و دیگران است، و یکى از شاخههاى آن انصاف در سخن مىباشد. در حدیث معروفى مىخوانیم که امام صادق علیه السلام فرمود:
«برترین اعمال سه چیز است: رعایت انصاف در حق مردم نسبت به خویشتن تا آنجا که چیزى را براى خود نخواهى مگر اینکه همانندش را براى آنها بخواهى و مواسات با برادر دینى در مال و ذکر خدا در هر حال. [2]
,
,
در اصول کافی درباره معنای انصاف چنین آمده است: عربی خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمد درحالی که حضرت عازم جنگ بود. عرب رکاب شتر پیامبر را گرفت و گفت: یا رسول الله به من عملی بیاموزید که مرا به بهشت برساند. حضرت فرمودند:
«هرگونه دوست داری مردم با تو رفتار کنند، تو نیز با آنها همان گونه رفتار کن، و هرچه را دوست نداری مردم با تو عمل کنند، تو نیز آن را انجام مده». [3]
,
انصاف که از زیباترین خصلتهای اخلاقی است به معنای عدالتورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آنهاست و این که هر خیری را برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری که برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم، این تنها راهی است جهت خوب زیستن در جامعه و مایه آسایش و ارامش است همان گونه که امام متقیان حضرت علی علیه السلام فرمودند: «انصاف، مایه آسایش است.». [4]
,
مکتب انبیا، مکتب انصاف است نه تعصّب. پیامبران، مخالفان خود را به کشف حقیقت دعوت مىکردند. از ابتدا نمىگفتند شما باطلید و ما بر حق، بلکه مىفرمودند:
«یکى از ما و شما بر حق و دیگرى در گمراهى است!». [5]
اما دیگران بر اساس تعصّب سخن مىگویند، همان گونه که یهودیان مىگفتند:
«مسیحیان برحقّ نیستند و مسیحیان مىگفتند: یهودیان بر حقّ نیستند.». [6]
,
,
,
امروزه تنها چیزی که میتواند اختلافات را به حد اقل رسانده و دلهای آحاد مردم را به هم نزدیکتر کند و نسیم دل انگیز همدلی را در آسمان دلها به حرکت در آورد روحیه انصاف است همان گونه که امام علی علیه السلام میفرماید:
«انصاف، اختلافات را از بین مىبرد و موجب الفت و همبستگى مىشود.». [7]
,
امید است با رعایت این شاخصه مهم و اساسی در تمام مراحل زندگی از جمله انتفادها پنجرههای خوشبختی و رضایت را به سوی خود و جامعه باز کنیم.
,
پی نوشت :
[1]. منبع :مثل ها وپندها-حائری شیرازی
[2]. «سَیِّدُ الْاعْمالِ ثَلاثَةٌ: انْصافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ حَتَّى لا تَرْضى بِشَىءٍ الَّا رَضِیتَ لَهُمْ مِثْلَهُ وَ مُواساتُکَ الْاخَ فِى الْمالِ وَ ذِکُرُ اللَّهِ عَلى کُلِ حالٍ؛». [کافى، جلد 2، صفحه 144.]
[3]. «جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص وَ هُوَ یُرِیدُ بَعْضَ غَزَوَاتِهِ فَأَخَذَ بِغَرْزِ رَاحِلَتِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِی عَمَلًا أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ فَقَالَ مَا أَحْبَبْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَأْتِهِ إِلَیْهِمْ وَ مَا کَرِهْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَلَا تَأْتِهِ إِلَیْهِمْ خَلِّ سَبِیلَ الرَّاحِلَ» . [اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 217]
[4]. «اَلنصافُ راحَةٌ» . [غررالحکم، ح 16]
[5]. «انّا او ایاکم لعلى هدىً او فى ضلال مبین» . [سباء آیه 24]
[6]. «قالت الیهود لیست النصارى على شىء و قالت النصارى لیست الیهود على شىء». [ سوره بقره، آیه 113]
[7]. «اَلنصافُ یَرفَعُ الخِلافُ وَیوجِبُ الیتِلافَ؛». [غررالحکم، ج2، ص30، ح1702]
انتهای پیام/
,
,
,
,
,
,
,
,
]
ارسال دیدگاه