روزگار تلخ وزنه برداری؛ از پناهندگی تا اعتصاب، از اخراج تا اتهام
وزنه برداری در باتلاق سومدیریت و حاشیه؛ آدم برفی بازنشسته، آب می شود!/ لیفت دیکتاتوری و تمامیت خواهی روی تخته
اتفاقات اخیر در وزنه برداری باز شدن سر یک دمل چرکین بود که مدتهاست در وزنه برداری ریشه دوانده و این رشته را بیمار کرده. دملی که محصول سومدیریت و ناتوانی مدیریتی در این فدراسیون است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در فدراسیون وزنه برداری چه خبر است؟ رشته ای که قدمت آن در ورزش ایران بنزدیک به یک قرن است و جزو نخستین رشته های ورزشی ایران محسوب می شد که فدراسیون آن در دهه 10 یعنی قریب به یک قرن پیش احداث شد اما اغراق نیست اگر ادعا کنیم بعد از گذشت یک قرن این فدراسیون، تاریک ترین دوران حیات یکصد ساله خود را تجربه می کند.
فدراسیونی پرمدال و پرستاره که همیشه جای ثابتی از سبد مدال های ایران در بازیهای المپیک و آسیایی داشته و همیشه در کسب مدال و موفقیت تنه به تنه کشتی زده است. رشته ای که نخستین مدال تاریخ ورزش ایران را در المپیک صید کرده و در طول تاریخ پر فراز و نشیب و طولانی اش ستاره های دانه درشتی در آن ظهور کرده که جملگی در وزنه برداری جهان یک اسطوره و ابرستاره بوده اند و بارها و بارها رکوردهای دنیا را در تیول خود داشته اند.
وزنه برداری به اندازه ای در ورزش ایران جایگاه رفیع و بلندی دارد که در هنگامه احداث مجموعه ورزشی آزادی، یک سالن تخصصی با تمامی امکانات به روز برای این رشته تاسیس شد و یکی از سالنهای مجلل و باشکوه 5 سالن آزادی به وزنه برداری اختصاص یافت تا ایران جزو معدود کشورهای دنیا در آن ایام باشد که از سالن و امکانات اختصاصی وزنه برداری بهره مند است. سالنی که این روزها بعد از گذشت نیم قرن حالا بدل به یک حیات خلوت مخروبه شده که حال نزارش خبر از سر درون وزنه برداری می دهد.
سالنی کثیف، بدون امکانات و تجهیزات فرسوده و از کار افتاده که از جلال و جبروت و شکوه سابقش هیچ نشانی ندارد و به اندازه ای مخروبه است که وزنه برداران تیم ملی استراحت در منزل را به تمرین در این سالن زشت و ویرانه ترجیح داده اند!
اتفاقی که هفته گذشته در وزنه برداری رخ داد و اعتصاب ملی پوشان با انتشار یک بیانیه واحد، در حقیقت باز شدن سر یک دمل چرکین بود که مدتهاست در وزنه برداری ریشه دوانده و این رشته را بیمار کرده. دملی که محصول سومدیریت و ناتوانی مدیریتی در این فدراسیون است.
رئیسی علیه همه
علی مرادی رئیس فدراسیون وزنه برداری که در دوره پنجم ریاست خود بر این رشته، با کلکسیونی از تصمیمات غلط مدیریتی و اشتباهات رفتاری این فدراسیون را به چاه ویلی انداخته که هر روز اخبار نومیدکننده و تلخ از این رشته ورزشی شاهد هستیم. مرادی در جایگاه ریاست فدراسیون به گونه ای عمل کرده که وزنه برداری بدل به یک حیات خلوت ویران شده که همه دلسوزان و استخوان خرد کرده های این رشته و ستاره هایش از آن فراری اند؛ حتی وزنه برداران!
در تمام این سالها به نحوه مدیریت علی مرادی انتقادات فراوانی وارد بوده، به گونه ای که در انتخابات دو سال گذشته او با حداقل رای و آرای لب مرزی توانست ریاست خود را بر فدراسیون تمدید کند. آرایی که البته از نگاه رقبا و منتقدین برای ابقا بر صندلی ریاست کافی نبود و حتی با استناد به آن ریاست مرادی بر فدراسیون وزنه برداری را غیرقانونی می دانستند اما وزارت ورزش بی اعتنا به این انتقادات مرادی را در جایگاه ریاست ابقا کرد تا حالا این رشته در گرداب بی مسئولیتی و بی تدبیری دست و پا بزند.
بازگشت برای ادامه سقوط
مرادی در دی ماه سال گذشته با حکم بازنشستگی مجبور به خداحافظی موقت و چند هفته ای با صندلی ریاست فدراسیون شد اما در طول مدت غیبت کوتاه اجباری خود به اندازه ای از نهادهای بیرونی به وزارت فشار آورد که بعد غریب به یک ماه با سلام و صلوات و با گل و شیرینی به فدراسیون بازگشت! اتفاقی عجیب که در تاریخ فدراسیون ورزشی نمونه مشابهی نداشته. او در بدو ورود مسیر گذشته را با شدت و حدت بیشتری ادامه داد و در ابتدا نفراتی مثل داوود باقری نایب رئیس سابق فدراسیون را که در غیابش چند مصاحبه توفانی علیه رئیس بازنشسته کرده بود، درجا کنار گذاشت تا باز هم برای چند صدمین بار ثابت کند تاب شنیدن انتقاد و صدای مخالف را ندارد. روحیه دیکتاتورمابانه ای که در تمام این سالها سبب شده تمامی اهالی وزنه برداری و عصاره های این رشته را کنار گذاشته و تنها کوتوله های بله قربان گو و مجیزگو را دور خود جمع کند.
بازگشت دوباره رئیس بازنشسته ادامه سقوط آزاد وزنه برداری با شدت و حدت بیشتر بود. ابتدا نخستین مدال آور وزنه برداری تاریخ زنان ایران پناهنده شد تا بعد از سه دهه شاهد این اتفاق در وزنه برداری باشیم و به فاصله چند روز بعد نخستین المپین وزنه برداری تاریخ زنان ایران نیز جلای وطن که نه، فرار از وطن کرد تا این دو فاجعه پاگشای بازگشت آقای رئیس باشد!
در ادامه اعتصاب وزنه برداران حاضر در اردو به واسطه امکانات ضعیف بار دیگر نشان داد که رئیس بازنشسته حتی توان اداره امور جاری و بدیهی فدراسیون را هم ندارد. رئیسی که ورزشکاران ملی پوشش با یک چمدان افتخار و مدال را در فضایی شبیه شعب ابی طالب به اردو می برد! اردویی که علاوه بر تجهیزات مستهلک و فرسوده، از لحاظ بهداشتی نیز وضعیت مطلوبی ندارد و حتی آب معدنی مورد نیاز ورزشکاران نیز با جیره بندی توزیع می شود. البته اگر آب معدنی وجود داشته باشد! در اردویی که به ورزشکاران کوکو سیب زمینی و عدس پلو بدون گوشت داده می شود و از آنها انتظار می رود با همین وضعیت تغذیه رقت بار رکوردشکنی کنند و مدال به سینه بزنند!
واکنش علی مرادی به این اعتصاب اما به اندازه ای عجیب بود که حتی اطرافیان بله قربان گویش آن را انتظار نداشتند. او ابتدا با زبان ارعاب و تهدید با اعتصابیون صحبت کرد و آنها را به زیاده خواهی متهم نمود و در ادامه محمدحسین برخواه سرمربی تیم ملی را به جرم حمایت از شاگردانش برکنار کرد تا یک آس مدیریتی دیگر را رو کرده باشد.
آقای بازنشسته در ادامه باز هم از زبان ارعاب و تهدید و اتهام دست برنداشته و در تازه ترین درفشانی اش، انتقادات رسانه ها را به «سفرخواهی» تعبیر کرده. ادعایی که از شنیدن آن حتی مرغ پخته هم به خنده که نه به گریه می افتد! مدیری که در سیر و سیاحت دنیا روی مارکوپولو را سپید کرده، به رسانه ها به جرم انتقاداتشان اتهام می زند. رسانه هایی که از صدقه سری علی مرادی حتی از پوشش مسابقات لیگ و قهرمانی کشور در اقصی نقاط ایران سالهاست که محروم هستند چه برسد به مسابقات خارجی!
مسامحه و انفعال وزارت ورزش
بی تردید شخص رئیس فدراسیون مقصر تمام مشکلات و بحران حال حاضر این رشته محسوب میشود. رئیسی که همه چیز را فدای منویات شخصی خود کرده. علی مرادی سودای ریاست بر فدراسیون جهانی را در سر می پروراند و تمام تمنا و تلاش او از ادامه حضور غیرقانونی در فدراسیون هوا و هوس وی برای رسیدن به کرسی جهانی است. او مدعیست به خاطر وزنهبرداری بازگشته چون احساس کرده این رشته به او نیاز دارد!
به نظر می رسد آنچه برای علی مرادی به عنوان رئیس فدراسیون اهمیت ندارد، آرامش و موفقیت در وزنه برداری است و با رویای کرسی جهانی، وزنه برداری را رها کرده تا این رشته در گرداب سومدیریت دست و پا بزند. رئیسی که باید آرامش را به این رشته تزریق کند و همه امور را سر و سامان دهد با دامن زدن به اتفاقات خود عامل نابسامانی و از دست رفتن آرامش شده. رئیس فدراسیونی که باید به عنوان متولی و بزرگتر رشته خود درصدد حل مشکلات ورزشکاران باشد، اما با سیاست ارعاب و تهدید با همه برخورد می کند تا آتش اختلافات و بحران بیشتر زبانه بکشد و وزنه برداری را بسوزاند و خاکستر کند.
نکته تامل برانگیز و عجیب سکوت وزارت ورزش در بحران به وجود آمده در وزنه برداری است. وزارت ورزش که در ماجرای بازنشستگی علی مرادی به اندازه ای مسامحه و کوتاهی کرد که آقای رئیس با سلام و صلوات دوباره به فدراسیون بازگردد و وزنه بردارزی را بیشتر به چاه تباهی سوق دهد. مشخص نیست که چرا وزارت ورزش و جوانان تا این اندازه در قبال اتفاقات و بحران وزنه برداری بی توجه و بی اعتناست و هیچ تمصمی عاجلی در این زمینه اتخاذ نمی شود. واقعا علی مرادی چه کار دیگری باید بکند تا وزارت ورزش به ماجرا ورود کند؟ بازنشستگی و بازگشت غیرقانونی به فدراسیون، پناهندگی و مهاجرت بانوان وزنهبرداری، اعتصاب و ترک اردو توسط ملیپوشان آیا برای ورود وزارت ورزش به موضوعات وزنهبرداری کافی نیست؟ مسامحه و انفعال در قبال وزنه برداری تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
ارسال دیدگاه