گلون وبلاگی یکشنبه/
اشتباه بزرگ
در نظر داریم تا هر روز گلچینی از بهترین مطالب وبلاگنویسان کشور را با عنوان «بهترین های وبلاگی» در معرض دید مخاطبان قرار دهیم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا سایت حرف تو در نظر دارد به منظور گسترش دادن مطالب نخبگان وبلاگ نویس، از تمامی اصحاب رسانه خواهشمندیم در باز نشر این بسته ما را یاری نمانید.
, شبکه اطلاع رسانی دانا, حرف تو , منظور گسترش دادن مطالب نخبگان وبلاگ نویس، از تمامی اصحاب رسانه خواهشمندیم در باز نشر این بسته ما را یاری نمانید.,لازم به ذکر است یقیناً مطالب بسیاری زیادی در فضای وبلاگی کشور وجود دارد که شایسته بهترینها هستند، لذا گلچین این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات دیگر وبلاگ ها نمیباشد.
,---------------------------------------------------------------------------
,,
,
مسابقه عید ولایت (غدیر خم)
, مسابقه عید ولایت (غدیر خم), مسابقه عید ولایت (غدیر خم), مسابقه عید ولایت (غدیر خم),,

گلستان بلاگ مسابقه گرافیکی با موضوع عید ولایت (غدیر خم) برگزار میکند.
علاقه مندان شرکت در مسابقه میتوانند آثار گرافیکی خود را در یکی از طرح های زیر با موضوع عید ولایت (غدیر خم) ارسال نمایند
****************************************


, گلستان بلاگ مسابقه گرافیکی با موضوع عید ولایت (غدیر خم) برگزار میکند.
علاقه مندان شرکت در مسابقه میتوانند آثار گرافیکی خود را در یکی از طرح های زیر با موضوع عید ولایت (غدیر خم) ارسال نمایند
****************************************
گلستان بلاگ مسابقه گرافیکی با موضوع عید ولایت (غدیر خم) برگزار میکند.
, گلستان بلاگ,علاقه مندان شرکت در مسابقه میتوانند آثار گرافیکی خود را در یکی از طرح های زیر با موضوع عید ولایت (غدیر خم) ارسال نمایند
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,****************************************
,,
روایتی مشابه روایت رفسنجانی در صدر اسلام
, روایتی مشابه روایت رفسنجانی در صدر اسلام,,



, " کلام فارس" به نقل ازوبلاگ " دانشجوی بیدار"نوشت
, کلام فارس, دانشجوی بیدار,آیت الله هاشمی رفسنجانی تاکنون چندبار اظهاراتی را به نقل از امام خمینی نقل کرده است که فقط و به فقط به وسیله او نقل شده است. طبق آنچه که یکی از مهمترین سایتهای اصلاحطلب حامی آقای هاشمی بیان داشته است، روایاتی که از امام نقل میشود سه حالت دارد. الف) سخنان نقل شده مستند هستند. در این صورت میتوان آنها را به امام نسبت قطعی داد و پذیرفت. ب) سخنان نقل شده مستند نیستند. در این صورت به راحتی می توان آنها را رد کرد. ج) سخنان نقل شده ای که مستند نیستند اما بوسیله نزدیکترین یاران امام نقل شده اند. در این صورت بسته به اینکه چقدر به نقل کننده اعتماد داشته باشیم، می توان آنها را پذیرفت یا رد کرد.
,,
بنده با قسمت الف و ب تحلیل آن سایت اشتراک نظر دارم. اما در مورد قسمت ج حرفهای دیگری برای گفتن وجود دارد.
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,**************************************
,اشتباه بزرگ ….
, اشتباه بزرگ …., اشتباه بزرگ …., اشتباه بزرگ ….,

, به گزارش گلستان بلاگ
وبسایت بصیرتیها نوشت :
جدیدا انسان هایی که میخوان معروف بشن و اسمشون بیافته تو سر زبون مردم دست به کار های عجیبی می زنند
از شما خواهش می کنم هر حرفی رو نزنید که فردا به چه کنم چه کنم بیافتید
بقرآن چند لایک تو فیس بوک ارزش این رو نداره شما بیاید چهره امام رو تخریب کنید
پیوند امام و شهدا یک پیوند قوی و آسمانی هست
و با این نسیم ها نمی لرزه ولی کار شما دل بعضیا رو شاد میکنه
دلی کسانی که خودشونو شناسنامه و پدر انقلاب می دونند
تو چند پست قبلی گفتم یه عده کاربر فیس بوک چه استاتوس ها و کامنت هایی علیه جوانان شهید ما نوشته اند
وقتی نوه امام راحل چنین حرکتی میکنه از بقیه چه توقعی میره
یعنی ارزش لایک بیشتر از ارزش های ملی هست؟
یعنی شما برای معروف شدن دست به هر کاری می زنید؟
**************************************
معنای توافق و تفاهم...

"کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان" و بلاگ"لبیک یا خامنه ای"نوشت
آمریکائىها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب، سالها است که میگویند میخواهیم مذاکره کنیم؛ این یک فرصتى نیست که براى ما بهوجود آوردند. من اول سال گفتم که خوشبین نیستم. در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم - مثل مسئلهى خاصى که در قضیهى عراق داشتیم، و بعضى از قضایاى دیگر - لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربهى من این را نشان میدهد. آمریکائىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. این چهار ماهى هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد؛ موضعگیرىهاى مسئولان و دولتمردان آمریکا نشان داد که همین مطلبى که ما گفتیم
**************************************
دلم تنگه...
به گزارش گلستان بلاگ
, گلستان بلاگ,وبسایت بصیرتیها نوشت :
, بصیرتیها ,
جدیدا انسان هایی که میخوان معروف بشن و اسمشون بیافته تو سر زبون مردم دست به کار های عجیبی می زنند
از شما خواهش می کنم هر حرفی رو نزنید که فردا به چه کنم چه کنم بیافتید
بقرآن چند لایک تو فیس بوک ارزش این رو نداره شما بیاید چهره امام رو تخریب کنید
پیوند امام و شهدا یک پیوند قوی و آسمانی هست
و با این نسیم ها نمی لرزه ولی کار شما دل بعضیا رو شاد میکنه
دلی کسانی که خودشونو شناسنامه و پدر انقلاب می دونند
تو چند پست قبلی گفتم یه عده کاربر فیس بوک چه استاتوس ها و کامنت هایی علیه جوانان شهید ما نوشته اند
وقتی نوه امام راحل چنین حرکتی میکنه از بقیه چه توقعی میره
یعنی ارزش لایک بیشتر از ارزش های ملی هست؟
یعنی شما برای معروف شدن دست به هر کاری می زنید؟
,
,
,
,
,
,
,
,
, ,
, ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,
,
**************************************
,معنای توافق و تفاهم...
, معنای توافق و تفاهم... , معنای توافق و تفاهم... , معنای توافق و تفاهم... ,,



, "کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان" و بلاگ"لبیک یا خامنه ای"نوشت
, کانون وبلاگ نویسان جوان زنجان, لبیک یا خامنه ای,آمریکائىها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب، سالها است که میگویند میخواهیم مذاکره کنیم؛ این یک فرصتى نیست که براى ما بهوجود آوردند. من اول سال گفتم که خوشبین نیستم. در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم - مثل مسئلهى خاصى که در قضیهى عراق داشتیم، و بعضى از قضایاى دیگر - لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربهى من این را نشان میدهد. آمریکائىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. این چهار ماهى هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد؛ موضعگیرىهاى مسئولان و دولتمردان آمریکا نشان داد که همین مطلبى که ما گفتیم
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,**************************************
,دلم تنگه...
, دلم تنگه...,

آزادمهر به نقل از وبلاگ فصل بی تو بودن :
دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است…
دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …
دلم برای کسی تنگ است ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…
دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد …
دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…
دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…
دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت میکشد …
دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …
****************************************
عاشقی یعنی...


, آزادمهر به نقل از وبلاگ فصل بی تو بودن :
, آزادمهر, فصل بی تو بودن ,دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است…
,دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …
,دلم برای کسی تنگ است ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…
,دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد …
,دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…
,دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…
,دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت میکشد …
,دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,****************************************
,عاشقی یعنی...
, عاشقی یعنی..., عاشقی یعنی..., عاشقی یعنی...,

, ,
به گزارش سایت قلم تو وبلاگ دریا دلان نوشت :
خواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم
که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی
*************************************
دلم مُحرم میخواد که گناه کمتر میشه

به گزارش سایت قلم تو وبلاگ دریا دلان نوشت :
, قلم تو, دریا دلان,خواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم
,که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,*************************************
,دلم مُحرم میخواد که گناه کمتر میشه
, دلم مُحرم میخواد که گناه کمتر میشه, دلم مُحرم میخواد که گناه کمتر میشه, دلم مُحرم میخواد که گناه کمتر میشه,

, ,
وبلاگ "حریم آسمانی" نوشت:
دلم گرفته ، کمی روضه میخواهد
همیشه دلم هوای محرم و ماه رمضون داره ... دوستام مسخره م میکنن و میگن آخه ماه رمضون که انتظار کشیدن نداره ! چیه بابا هی روزه بگیر روزه بگیر ... گرسنگی بکش تشنگی بکش ! اونم توی این تابستونای گرم تهران ...
میگم دلم هوای محرم اربابو کرده ، میگن محرمو میخوای چی کار؟ آخه محرم که همش غمه ... همش غصه س ... همش گریه س ... همش مصیبته !!! خوشت میاد بشینی گریه کنی چشمات قرمز و کم سو بشه ؟!
هعــــــــــی خدا ! شاید حرفاشون برا خودشون درست باشه ... اما من با گریه هایمحرم و یاد تو توی ماه رمضون زنده م ... روزایی که وقتی توی شهرم قدم برمیدارم میتونم راحت تر نفس بکشم ...
************************************
باز باران

وبلاگ "حریم آسمانی" نوشت:
, حریم آسمانی,دلم گرفته ، کمی روضه میخواهد
,همیشه دلم هوای محرم و ماه رمضون داره ... دوستام مسخره م میکنن و میگن آخه ماه رمضون که انتظار کشیدن نداره ! چیه بابا هی روزه بگیر روزه بگیر ... گرسنگی بکش تشنگی بکش ! اونم توی این تابستونای گرم تهران ...
,میگم دلم هوای محرم اربابو کرده ، میگن محرمو میخوای چی کار؟ آخه محرم که همش غمه ... همش غصه س ... همش گریه س ... همش مصیبته !!! خوشت میاد بشینی گریه کنی چشمات قرمز و کم سو بشه ؟!
,هعــــــــــی خدا ! شاید حرفاشون برا خودشون درست باشه ... اما من با گریه هایمحرم و یاد تو توی ماه رمضون زنده م ... روزایی که وقتی توی شهرم قدم برمیدارم میتونم راحت تر نفس بکشم ...
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,************************************
,باز باران
, باز باران, باز باران, باز باران,,

, ,
به گزارش وبلاگستان 8دی وبلاگ راپا نوشت:
پنجشنبه ای دیگر از راه رسید و من را با خود به خانه ی مادر بزرگ برد.
پایان هر هفته مقارن است با بوسه ای بر دستان پیرِ مادر بزرگ و دیدن چهره ی آرام و دلنشینش…
همچنین تصورِ درازکشیدن در ایوانِ خانه ای که از یک طرف به رودخانه ای کوچک و از سمتی دیگر به باغچه ی سبزیجات و درخت های آلوچه و در مقابل به کوهی پوشیده از درخت ختم می شود،اشتیاق به پایان رسیدن هفته ها را بیشتر و بیشتر می کند.
حال، من مانده ام و ایوانِ خانه ی مادر بزرگ، همراه با پتویی قرمز رنگ و نُتِ ملایم باران که فضایی نوستالژیک را برایم رقم زده است. دوست دارم که در این هوای سرد و زیر این پتو، قلم را بردارم و آنقدر بنویسم تا کودکیِ از دست رفته ام را پس بگیرم.
*************************************
به گزارش وبلاگستان 8دی وبلاگ راپا نوشت:
, وبلاگستان 8دی, راپا,پنجشنبه ای دیگر از راه رسید و من را با خود به خانه ی مادر بزرگ برد.
,پایان هر هفته مقارن است با بوسه ای بر دستان پیرِ مادر بزرگ و دیدن چهره ی آرام و دلنشینش…
,همچنین تصورِ درازکشیدن در ایوانِ خانه ای که از یک طرف به رودخانه ای کوچک و از سمتی دیگر به باغچه ی سبزیجات و درخت های آلوچه و در مقابل به کوهی پوشیده از درخت ختم می شود،اشتیاق به پایان رسیدن هفته ها را بیشتر و بیشتر می کند.
,حال، من مانده ام و ایوانِ خانه ی مادر بزرگ، همراه با پتویی قرمز رنگ و نُتِ ملایم باران که فضایی نوستالژیک را برایم رقم زده است. دوست دارم که در این هوای سرد و زیر این پتو، قلم را بردارم و آنقدر بنویسم تا کودکیِ از دست رفته ام را پس بگیرم.
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,*************************************
,
پنجره ای رو به خدا 
وبلاگ هه ناس (نفس) زرین آباد نوشت:

خدایـــــــــــــا؛
بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛
بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛
بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛
*************************************
وبلاگ عاکف نوشت:
پنجره ای رو به خدا 
پنجره ای رو به خدا 
, پنجره ای رو به خدا , پنجره ای رو به خدا , پنجره ای رو به خدا ,
, وبلاگ هه ناس (نفس) زرین آباد نوشت:
, هه ناس (نفس) زرین آباد نوشت:,

خدایـــــــــــــا؛
بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛
بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛
بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛
*************************************
وبلاگ عاکف نوشت:

,
,
, خدایـــــــــــــا؛
,بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛
,بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛
,بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛
,بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,*************************************
,وبلاگ عاکف نوشت:
, عاکف,اماما…
امروز بعضی ها از سخنان گوهر بارت پلی ساختند برای کسب
اماما … بعضی از یارانی که دیروز در کنارت ردای اخلاص و تقوا
رابر تن داشتند
اما امروز قصد تحریف سخنانت را هدف ترفندهای خود به نشانه
رفته اند
انگار دیروز را به فراموشی سپردند
اماما ...چگونه تحمل کینم و هیچ بر زبان نیاوریم
سخنان تو چراغ روشنی برای امروز ما ست
*************************************
به خاطر من ردش نکن

اماما…
,امروز بعضی ها از سخنان گوهر بارت پلی ساختند برای کسب
,,
,
اماما … بعضی از یارانی که دیروز در کنارت ردای اخلاص و تقوا
,رابر تن داشتند
,اما امروز قصد تحریف سخنانت را هدف ترفندهای خود به نشانه
,رفته اند
,انگار دیروز را به فراموشی سپردند
,اماما ...چگونه تحمل کینم و هیچ بر زبان نیاوریم
,سخنان تو چراغ روشنی برای امروز ما ست
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,*************************************
,به خاطر من ردش نکن
, به خاطر من ردش نکن, به خاطر من ردش نکن, به خاطر من ردش نکن,

, وبلاگ "کربلایی 110" نوشت:
اگر بدونی من چه جنایاتی کردم
چند وقت پیش توی تهران، توی حسینیه ای منبر میرفتم، یه جوونی اومد نزدیک سی سالش. گفت حاج آقا من با شما کار دارم. گفتم بنویس، گفت نوشتنی نیست. گفتم ببین منو قبول داری؟ گفت آره. گفتم من چند ساله با جوونا کار میکنم، کسی که نتونه حرفشو بنویسه بعدشم نمیتونه بگه. یک و دو و سه و چهار کن و بنویس. گفت باشه.
فرداشب که اومدیم، یه نامه داد به ما، من بردم خونه، نامه را که خوندم دیدم این همونیه که من در به در دنبالش میگشتم.
فرداشب اومد گفت که: چی شد؟
گفتم من نوکروتنم، من میخوام با شما یه چند دقیقه صحبت کنم.
وعده کردیم و گفت که: منو چجوری میبینید شما؟
گفتم من نه رمالم نه جادوگرم چی بگم؟
گفت: نه ظاهری، گفتم بچه هیئتی
زد زیر گریه گفت: خاک تو سر من کنند، تو اگر بدونی من چه جنایاتی کردم، چه گناهایی کردم. فقط خوب خوبه ای که میتونم بگم از گناهایی که کردم اینه که مادرمو چند بار کتک زدم، پدرمو زدم، دیگه عرق و شراب و کارای دیگه شو، دیگه...
*****************************************
نقش ما مردم در ازدواج جوانان

وبلاگ (یافا) نوشت:

تو اتوبوس داشتم کتاب درسم رو می خوندم که صدای صحبت کردن یه پسر جوون با یه آقایی که میانسال بود، که توجه منو جلب صدای خودشون کرد، گویا صحبتشون بر سر ازدواج جوونا بود.
آقای میانسال میگفت: ای بابا اینقدر مسولین، شرایط رو برای جوونا سخت کردن که دیگه کسی سمت ازدواج کردن نمی ره، میگفت خدا لعنتشون کنه.
پسر جوون، حرف اون آقا رو قطع کرد و گفت: ای آقا ما مردم چرا این طوری هستیم، تا یه چیز میشه مسولین رو لعنت میکنیم، انگار نه انگار که تو هر جامعه ای مردمش هم توی اتفاقات تلخ وشیرینی که اتفاق می افته سهم دارن.
*******************************************
هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست

وبلاگ "کربلایی 110" نوشت:
, کربلایی 110,اگر بدونی من چه جنایاتی کردم
,
چند وقت پیش توی تهران، توی حسینیه ای منبر میرفتم، یه جوونی اومد نزدیک سی سالش. گفت حاج آقا من با شما کار دارم. گفتم بنویس، گفت نوشتنی نیست. گفتم ببین منو قبول داری؟ گفت آره. گفتم من چند ساله با جوونا کار میکنم، کسی که نتونه حرفشو بنویسه بعدشم نمیتونه بگه. یک و دو و سه و چهار کن و بنویس. گفت باشه.
فرداشب که اومدیم، یه نامه داد به ما، من بردم خونه، نامه را که خوندم دیدم این همونیه که من در به در دنبالش میگشتم.
فرداشب اومد گفت که: چی شد؟
گفتم من نوکروتنم، من میخوام با شما یه چند دقیقه صحبت کنم.
وعده کردیم و گفت که: منو چجوری میبینید شما؟
گفتم من نه رمالم نه جادوگرم چی بگم؟
گفت: نه ظاهری، گفتم بچه هیئتی
زد زیر گریه گفت: خاک تو سر من کنند، تو اگر بدونی من چه جنایاتی کردم، چه گناهایی کردم. فقط خوب خوبه ای که میتونم بگم از گناهایی که کردم اینه که مادرمو چند بار کتک زدم، پدرمو زدم، دیگه عرق و شراب و کارای دیگه شو، دیگه...
,
,
,
,
,
,
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,
*****************************************
,نقش ما مردم در ازدواج جوانان
, نقش ما مردم در ازدواج جوانان, نقش ما مردم در ازدواج جوانان, نقش ما مردم در ازدواج جوانان,

, وبلاگ (یافا) نوشت:
, وبلاگ , وبلاگ , یافا, نوشت:, نوشت:, نوشت:,

, تو اتوبوس داشتم کتاب درسم رو می خوندم که صدای صحبت کردن یه پسر جوون با یه آقایی که میانسال بود، که توجه منو جلب صدای خودشون کرد، گویا صحبتشون بر سر ازدواج جوونا بود.
,آقای میانسال میگفت: ای بابا اینقدر مسولین، شرایط رو برای جوونا سخت کردن که دیگه کسی سمت ازدواج کردن نمی ره، میگفت خدا لعنتشون کنه.
,پسر جوون، حرف اون آقا رو قطع کرد و گفت: ای آقا ما مردم چرا این طوری هستیم، تا یه چیز میشه مسولین رو لعنت میکنیم، انگار نه انگار که تو هر جامعه ای مردمش هم توی اتفاقات تلخ وشیرینی که اتفاق می افته سهم دارن.
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,*******************************************
,هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست
, هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست, هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست, هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست,

, وبلاگ "هفتکل سلام" نوشت:
توی کشوری یه پادشاهی زندگی میکرد که خیلی مغرور ولی عاقل بود
یه روز برای پادشاه یه انگشتر به عنوان هدیه آوردند ولی رو نگین انگشتر چیزی ننوشته بود و خیلی ساده بود
شاه پرسید این چرا این قدر ساده است ؟
چرا چیزی روی آن نوشته نشده است ؟
فردی که آن انگشتر را آوره بود گفت: من این را آورده ام تا شما هر آنچه که میخواهید روی آن بنویسید
شاه به فکر فرو رفت که چه چیزی بنویسد که لایق شاه باشد و چه جمله ای به او پند میدهد؟
همه وزیران را صدا زد وگفت
وزیران من هر جمله و هر حرف با ارزشی که بلد هستید بگویید.
وبلاگ "هفتکل سلام" نوشت:
, هفتکل سلام,توی کشوری یه پادشاهی زندگی میکرد که خیلی مغرور ولی عاقل بود
,
یه روز برای پادشاه یه انگشتر به عنوان هدیه آوردند ولی رو نگین انگشتر چیزی ننوشته بود و خیلی ساده بود
شاه پرسید این چرا این قدر ساده است ؟
چرا چیزی روی آن نوشته نشده است ؟
فردی که آن انگشتر را آوره بود گفت: من این را آورده ام تا شما هر آنچه که میخواهید روی آن بنویسید
شاه به فکر فرو رفت که چه چیزی بنویسد که لایق شاه باشد و چه جمله ای به او پند میدهد؟
همه وزیران را صدا زد وگفت
وزیران من هر جمله و هر حرف با ارزشی که بلد هستید بگویید.
,
,
,
,
,
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,
*******************************************
چادرت را ببوس که خدا عاشق نجابتت شده

وبلاگ "لنگه کفش" نوشت:
*******************************************
,چادرت را ببوس که خدا عاشق نجابتت شده
, چادرت را ببوس که خدا عاشق نجابتت شده, چادرت را ببوس که خدا عاشق نجابتت شده, چادرت را ببوس که خدا عاشق نجابتت شده,

, وبلاگ "لنگه کفش" نوشت:
, لنگه کفش,
هوالمحبوب
چایت را دوان دوان می خوری و به ساعت نگاه می کنی. دیرکرده ای ! جلوی آینه قدی که می ایستی خودت یک ماشاء الله بگو. وبایست ... دستی به سرو رویت بکش ماه که هستی ماه تَرَش کن ... مقنعه خاکستری ات را جلوتر بیاور تا پیشانی ات کوچکتر شود وماه تر شوی ! ... چادرت را بردار ... اول ببوسش و بعد ببویش ! بوی زهرا می دهد ... بح بح بگو! حالا شب چهاردهَ ش را هم جا گذاشته ای ! یک دور بچرخ بگذار آینه دیوانهء تو شود ... مادر را بگو موقع رفتنت وان یکاد بخواند ... کفش هایت را اول جفت کن ... ببین جفت شده اند ... دو تا شده اند ... ببین چقدر شبیه هم هستند ! حالا پایت کن ... همین ها قرار است ترا تا عرش برانند ...
***************************************
گاهی چادرم خاکی می شود

هوالمحبوب
چایت را دوان دوان می خوری و به ساعت نگاه می کنی. دیرکرده ای ! جلوی آینه قدی که می ایستی خودت یک ماشاء الله بگو. وبایست ... دستی به سرو رویت بکش ماه که هستی ماه تَرَش کن ... مقنعه خاکستری ات را جلوتر بیاور تا پیشانی ات کوچکتر شود وماه تر شوی ! ... چادرت را بردار ... اول ببوسش و بعد ببویش ! بوی زهرا می دهد ... بح بح بگو! حالا شب چهاردهَ ش را هم جا گذاشته ای ! یک دور بچرخ بگذار آینه دیوانهء تو شود ... مادر را بگو موقع رفتنت وان یکاد بخواند ... کفش هایت را اول جفت کن ... ببین جفت شده اند ... دو تا شده اند ... ببین چقدر شبیه هم هستند ! حالا پایت کن ... همین ها قرار است ترا تا عرش برانند ...
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,
***************************************
,گاهی چادرم خاکی می شود
, گاهی چادرم خاکی می شود, گاهی چادرم خاکی می شود, گاهی چادرم خاکی می شود,

, حرف لربه نقل از لباس شخصی نوشت:
گاهی چادرم خاکی می شود
چادر مشکی ام از در و دیوار شهر خاکی می شود
از نگاه های طعنه آمیز خاکی می شود
از حرف های سیاه خاکی می شود...
حرف لربه نقل از لباس شخصی نوشت:
, حرف لر, لباس شخصی,گاهی چادرم خاکی می شود
,چادر مشکی ام از در و دیوار شهر خاکی می شود
,از نگاه های طعنه آمیز خاکی می شود
,از حرف های سیاه خاکی می شود...
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,,
*******************************************
هنــــر حجاب
*******************************************
,هنــــر حجاب
, هنــــر حجاب, هنــــر حجاب, هنــــر حجاب,
, معبر سایبری فندرسک نوشت :
باور دارم که حجـــاب
یک هنــــر است
اما هنرمنـــد کسی است که بتـــواند
دوست خود را با حجـــاب کند …
*****************************************
وقتی متوجه گناه بی حجابی شدم …
![]()
وبلاگ اسرار نوشت :
معبر سایبری فندرسک نوشت :
, فندرسک,,
باور دارم که حجـــاب
یک هنــــر است
اما هنرمنـــد کسی است که بتـــواند
دوست خود را با حجـــاب کند …
,
,
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,
*****************************************
,وقتی متوجه گناه بی حجابی شدم …
, وقتی متوجه گناه بی حجابی شدم …, وقتی متوجه گناه بی حجابی شدم …, وقتی متوجه گناه بی حجابی شدم …,
![]()
وبلاگ اسرار نوشت :
, اسرار,تا ۱۴ سالگی حتی حجاب را هم رعایت نمی کردم، موهایم را بالا می بستم و مقنعه ام را بالا می بردم. مانتوهایم بالای زانو بود و شلوار کوتاه می پوشیدم. حتی در مدرسه موهای هم کلاسی هایم را خودم درست می کردم!مادر و خواهرم خیلی به من می گفتند: پریسا موهات رو بزار تو! اینجوری لباس نپوش! اما من بدتر لج می کردم، با دوستان بدحجابم که می گشتم بیشتر تشویق به بدحجابی می شدم.
تا اینکه همان روزها درباره ی فیلم سیاحت غرب چیزهایی به گوشم خورد که به نظرم مسخره بود. یک روز خواهرم فیلم آن را در کامپیوتر گذاشت و در حال تماشای آن بود . من در گوشه ای از اتاق نشسته بودم و اهمیتی نمی دادم یکدفعه خواهرم صدایم کرد و گفت: پریسا پریسا نگاه کن این جا را ببین، دیدم زنی آتش گرفت، خاکستر شد دوباره زنده شد دوباره سوخت و همینطور تکرار می شد قبلا شنیده بودم بی حجابی گناه است اما نمی دانم چرا هیچ وقت روی این جمله فکر نکرده بودم. آن روز خدا کمکم کرد و این صفحه جلوی چشمانم که مجسم شد همان لحظه و همان جا اینکه بی حجابی گناه است را با تمام وجود فهمیدم و همان جا توبه کردم
*****************************************
نگاهم به آیندهاش است

وبلاگ "بیا مهدی شب هجران سحر کن" نوشت:
تا ۱۴ سالگی حتی حجاب را هم رعایت نمی کردم، موهایم را بالا می بستم و مقنعه ام را بالا می بردم. مانتوهایم بالای زانو بود و شلوار کوتاه می پوشیدم. حتی در مدرسه موهای هم کلاسی هایم را خودم درست می کردم!مادر و خواهرم خیلی به من می گفتند: پریسا موهات رو بزار تو! اینجوری لباس نپوش! اما من بدتر لج می کردم، با دوستان بدحجابم که می گشتم بیشتر تشویق به بدحجابی می شدم.
,تا اینکه همان روزها درباره ی فیلم سیاحت غرب چیزهایی به گوشم خورد که به نظرم مسخره بود. یک روز خواهرم فیلم آن را در کامپیوتر گذاشت و در حال تماشای آن بود . من در گوشه ای از اتاق نشسته بودم و اهمیتی نمی دادم یکدفعه خواهرم صدایم کرد و گفت: پریسا پریسا نگاه کن این جا را ببین، دیدم زنی آتش گرفت، خاکستر شد دوباره زنده شد دوباره سوخت و همینطور تکرار می شد قبلا شنیده بودم بی حجابی گناه است اما نمی دانم چرا هیچ وقت روی این جمله فکر نکرده بودم. آن روز خدا کمکم کرد و این صفحه جلوی چشمانم که مجسم شد همان لحظه و همان جا اینکه بی حجابی گناه است را با تمام وجود فهمیدم و همان جا توبه کردم
*****************************************
نگاهم به آیندهاش است

وبلاگ "بیا مهدی شب هجران سحر کن" نوشت:
تا اینکه همان روزها درباره ی فیلم سیاحت غرب چیزهایی به گوشم خورد که به نظرم مسخره بود. یک روز خواهرم فیلم آن را در کامپیوتر گذاشت و در حال تماشای آن بود . من در گوشه ای از اتاق نشسته بودم و اهمیتی نمی دادم یکدفعه خواهرم صدایم کرد و گفت: پریسا پریسا نگاه کن این جا را ببین، دیدم زنی آتش گرفت، خاکستر شد دوباره زنده شد دوباره سوخت و همینطور تکرار می شد قبلا شنیده بودم بی حجابی گناه است اما نمی دانم چرا هیچ وقت روی این جمله فکر نکرده بودم. آن روز خدا کمکم کرد و این صفحه جلوی چشمانم که مجسم شد همان لحظه و همان جا اینکه بی حجابی گناه است را با تمام وجود فهمیدم و همان جا توبه کردم
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,*****************************************
,نگاهم به آیندهاش است
, نگاهم به آیندهاش است, نگاهم به آیندهاش است, نگاهم به آیندهاش است,

, وبلاگ "بیا مهدی شب هجران سحر کن" نوشت:
, بیا مهدی شب هجران سحر کن,
تو شهر بازی یهو یه دختر کوچولو خوشگل اومد گفت : آقا…آقا..تو رو خدا یه لواشک ازم بخر!!
نگاش کردم …چشماشو دوس داشتم…دوباره گفت آقا...اگه ۴ تا بخری تخفیف هم بهت میدم…
بهش گفتم اسمت چیه…؟ فاطمه…بخر دیگه…! کلاس چندمی فاطمه…؟ میرم چهارم…اگه نمی خری برم.. می خرم ازت صبر کن دوستامم بیان همشو ازت میخریم
******************************************
لبریز گناه اما دیوانه

وبلاگ حریم اسمانی نوشت :
تو شهر بازی یهو یه دختر کوچولو خوشگل اومد گفت : آقا…آقا..تو رو خدا یه لواشک ازم بخر!!
نگاش کردم …چشماشو دوس داشتم…دوباره گفت آقا...اگه ۴ تا بخری تخفیف هم بهت میدم…
بهش گفتم اسمت چیه…؟ فاطمه…بخر دیگه…! کلاس چندمی فاطمه…؟ میرم چهارم…اگه نمی خری برم.. می خرم ازت صبر کن دوستامم بیان همشو ازت میخریم
,
, , ادامه مطلب, ادامه مطلب, ادامه مطلب,
******************************************
,لبریز گناه اما دیوانه
, لبریز گناه اما دیوانه, لبریز گناه اما دیوانه, لبریز گناه اما دیوانه,

, وبلاگ حریم اسمانی نوشت :
, حریم اسمانی,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه