کنگره جهانی فارابی با پیام آیت الله جوادی آملی آغاز شد؛
فارابی، نخستین نظریهپرداز حکمت اجتماعی/ نقد فارابی رواست
به همت مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و دبیرخانه دائمی جشنواره بینالمللی فارابی، نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی با هدف گرامیداشت مقام حکیم ابونصر فارابی برگزار میشود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی با مشارکت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران، وزارت علوم و آموزش عالی جمهوری قزاقستان، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاه الفارابی قزاقستان، موسسه فلسفه، علوم سیاسی و مطالعات دینی قزاقستان، بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسرا، فرهنگستان هنر، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شبکه چهار صدا و سیما، مجمع عالی حکمت اسلامی و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران از امروز آغاز به کار کرده است.
پیام آیت الله جوادی آملی به کنگره جهانی فارابی
نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی امروز چهاشنبه ۱۰ اسفندماه ۱۴۰۱ با پیام آیت الله جوادی آملی و دکتر محمدعلی زلفیگل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و دکتر سیاسات نوربیک، وزیر علوم و آموزش عالی جمهوری قزاقستان آغاز به کار میکند و تا روز جمعه ۱۲ اسفندماه ادامه دارد.
در افتتاحیه نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی که با هدف گرامیداشت مقام حکیم ابونصر فارابی برگزار میشود آیت الله جوادی آملی به عنوان سخنرای کلیدی پیام تصویری به این کنگره ارسال کردند.
برای دریافت و تماشای این پیام میتوانید به لینک: https://file.fm/u/yvqpmk53y مراجعه فرمایید.
پیام وزیر علوم به اولین کنگره جهانی فارابی
استادان، پژوهشگران، دانشپژوهان گرامی شرکتکننده در نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی
سلام و خیر مقدم
حکیم فارابی از دانشمندان یگانه جهان است که تفّرد و تمایز او در آثار نویسندگان و مورخان تأیید شده است. متفکر، فیلسوف و هنرمندی پرآوازه که حیات خود را در راه عقلانیسازی فرهنگ و تمدن بشری صرف کرد. فارابی در عین بهرهمندی از میراث عقلانیت اسلامی و گفتگوی مؤثر و نقادانه با متفکران شرق و غرب، گستره عقلانیت را بیش از پیش توسعه داد و ساحات متعدد زندگی انسان را بدان آمیخته کرد تا آدمی با دیدهای متنقذ و اندیشهای مبسوط، دریافت آگاهانهتری از محیط پیرامون خود داشته باشد. این راهی است که بسیاری پس از فارابی و متأثر از او در جهان اسلام و جهان یهود و مسیحیت طی کردند تا بدین طریق آدمی را از جهل و تعصب و کوتهبینی نجات دهند. او به راستی معلمی است که جهان اسلام و غرب و دوستداران حکمت قدیم بسیار مدیون او هستند.
نوآوریهای فارابی در حکمت و سیاست و هنر و فرهنگ و معرفت در هزاره پس از او همواره مورد بازخوانی و تفسیر و نقد واقع شده است. برای ما ایرانیها و بسیاری از ملل همسایه، فارابی متفکری است زنده که احوال و افکار او منشا تغییر و تحول بوده است. امروزه فارابی بار دیگر مورد توجه محافل علمی و آکادمی فلسفه و سیاست غرب واقع شده و پیام فکری و فلسفی او به زبانهای متعدد بازخوانی و منتقل میشود. دنیای جدید نیازمند مواجهه نقادانه با دنیای گذشته و احیای میراثهای مذکور در قالبهای جدید است. از این جهت، فارابی منبعی ارزشمند برای محققان دوران معاصر است.
فارابی، نخستین نظریهپرداز حکمت اجتماعی/ نقد فارابی رواست
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس نخستین کنگره جهانی فارابی، فرهنگ و تمدن اسلامی در مراسم افتتاحیه کنگره به ایراد سخنرانی پرداخت و ضمن خوش آمدگویی به حضار گفت:
برای من و همکارانم در موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موجب افتخار است که با اعتماد دانشگاهها و پژوهشگاههای باسابقه و فعال در ساحت فارابیشناسی، مسئولیت برگزاری این کنگره مهم را بر عهده داریم.
با وجود ارزش فراوانی که افکار فارابی در جهان حکمت، و مهد آن یعنی سرزمین کهنِ و عظیم پارسیان دارد، این کنگره اولین رویداد علمیِ بین المللی در فارابیشناسی است که پس از ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران برپا شده و لذا جای تبریک دارد.
شاید برای اکثر مخاطبان این کنگره این پرسش مطرح باشد که فارابی چه ویژگی هایی دارد که پس از گذشت تقریبا هزار و صد سال از وفاتش، همچنان یک شخصیت زنده تاریخِ معرفت محسوب میشود؟
واقعیت این است که عمده اندیشه های فارابی را باید خیر کثیری دانست که همچون جوشش هایی از چشمه ذلال حکمتِ فطرتْبنیان، از سوی خدای متعال نصیب متقیان میشود. قرآن مجید در سوره بقره آیه ۲۶۹ میفرماید: "وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا" یعنی به هر کس از سوی خداوند حکمت داده شود، خیر فراوانی داده شده است.
یکی از خصلت های اصلی حکمتِ فطرتْبنیان، جهانشمول بودن یا فرازمان و فرامکان بودن آن است و این واقعیت، اختصاصی به تعلقات دینی و مکتبی اندیشمند ندارد بلکه فراتر از هر چیز، به خودآگاهی و اتکاء اندیشمند به فطرت خود و تلاش برای بینا نگاهداشتن فطرت از طریق تهذیب نفس و خودسازی مربوط میشود.
البته تقارن دوران حیات فارابی با عصر طلایی بعثت پیامبر (ص)، و نیز حیات اهل بیت پیامبر (ع)، موضوع بسیار مهمی است. عصر بعثت و تداوم آن در امر هدایت و ارائه طریق از سوی جانشینان بر حق پیامبر، نه تنها به شکل گیری انقلابی عظیم و بینظیر انفسی، و خروج دفینه های عقلی از معدن وجود آدمی انجامیده، بلکه معارف وحیانی منحصربفردی را در اختیار انسان قرار داده است بطوریکه بتوان گفت رخداد این انقلاب معنوی، انسان را واجد دو چشم بینا یعنی عقل و وحی نموده است. در این میان، مطمئنا فارابی جزو حُکمایی است که خود را هوشمندانه در معرض این اتفاق روحبخش قرار داده است.
در کنار حقیقت افاضه حکمت به تقواپیشگان، خصلت جهان شمولیِ فطرتاندیشی و قرین بودن حیات فارابی به انقلاب روحبخش عصر بعثت پیامبر اسلام (ص) که به آنها اشاره شد، نمی توان از کنار نبوغ فکری فارابی به راحتی گذشت. فارابی یک انسان عادی نیست بلکه دارنده یک هوش برتر، خلاق و نیرومندی است که قادر است با غواصی در اعماق اقیانوس اندیشه، به دههها بلکه چند سده جلوتر از خود مشرف باشد.
یکی از امتیازات فارابی، این است که او موفق شد با استخراج لایه های عمیق ترِ فلسفه فطرتگرا در سرزمین فلسفه آن عصر یعنی یونان، و سپس پالایش و صیقل زدن به آن به مدد پیوند عقل و وحی، نه تنها حافظ میراث فلسفی بشریت باشد بلکه به تاسیسِ هویتمند جریان فکر فلسفی در عالم اسلامی به نحوی بی همتا، کمک کند.
اما چرا افکار فارابی تا این حد مهم است؟
شاید بتوان با اطمینان گفت که جامعه اندیشی و فرهنگپژوهی از ویژگیهای امتیاز بخش اندیشه فارابی محسوب میشود. فارابی بر خلاف حکیمان دیگر، در قلمرو عالم انتزاع محصور نمیشود و با تنفسِ عقلی در جامعه، تلاش می کند میان فلسفه و جامعه و فرهنگی که همچون خون در رگ های جامعه جاری است پیوند برقرار کند و از همین روست که او را می توان نخستین نظریهپرداز حکمت اجتماعی در عالم اسلامی معرفی نمود.
حکمت اجتماعی فارابی که در ذیل جهان بینی الهی معنا می یابد، جدای از عقل محوری، اخلاقبنیاد است با این ملاحظه که گوهر اخلاق در منظر فارابی اتصال به کمال و تعالی تکوینی است نه سودمندی مادی.
در میان وجوه پر اهمیت حیات علمی فارابی، عقلگرایی او از جایگاه رفیعی برخوردار است. در واقع، با آنکه فارابی یک مؤمن و دیندار است اما آزادی عقلی خود را قربانی باورهای دینی خود نمی کند؛ لذا در کمتر جایی از فکر خود میدانی باز برای عقل و عقلگرایی آزاد فراهم نمی کند تا جائیکه تفسیر او از دین نیز بیش از آنکه لباس تعبد پوشیده باشد، در حد بضاعت لباس عقل و استدلال عقلی میپوشد.
این خصیصه عقلگراییِ فارابی، در نوع مواجهه او با فلسفه یونان باستان هم رخ نمایی کرده و به تصفیه فلسفه از خرافات و موهومات که لابلای فلسفه یونانی جا خوش کرده بود، منجر شده است هر چند تلاش فارابی در این زمینه نباید به معنای کفایت تلاش در این عرصه تلقی شود.
البته منفعت عقل گراییِ فارابی، تنها به حال فلسفه خوش نبوده بلکه در دنیای دینگرایی نیز ثمرات فراوانی داشته است. آنچه مسلم است، اگر خط حکمت و عقل گرایی در حرکت ادیان ضعیف و رنجور شود، فرصتهای فراوانی برای بسط و گسترش خرافات و موهومات در متن دین به ویژه حیات فرهنگی دینداران ظهور می کند و در این میان، عقل گرایی، سدی مهم در برابر این پدیده شوم و مخرب، یعنی خرافه سرایی و موهومات پروری در بدنه فرهنگ دینی قلمداد میشود.
شاید پاسخ به این پرسش مهم تلقی شود که چقدر تاکنون افکار فارابی مورد عمقپژوهی قرار گرفته است؟
واقعیت این است که با وجود چندین سده سابقه کار علمی و تحقیقی حول افکار فارابی، همچنان بخشی از لایههای عمیق اندیشههای فارابی به خوبی کاویده نشده و یا جای رویکرد سیستمی به افکار او خالی است.
در اینجا لازم می دانم بر اهمیت رویکرد سیستمی و انداموار به اندیشههای فارابی تاکید کنم چرا که احتمالاً این رویکرد می تواند ابعاد تازه ای از افکار فارابی را نمایان کند که تاکنون فارابی شناسان به آن ابعاد عنایت کافی نداشتهاند.
هر چند نمی توان بدون وارسی های هرمنوتیکیِ آثار فارابی، و فهم صحیح زیست بوم علمی فارابی، در میدان فارابی شناسی موفق بود، اما تنوع و تکثر استنباطات از آثار فارابی، به ویژه اگر محصول تکثر زاویه دید به آثار فارابی باشد، دستاوردهای علمی نویی را در فارابی شناسی در پی خواهد داشت.
همانطور که اشاره شد، در شناخت اندیشه های فارابی، قبل از هر چیز نیازمند درک جهان فارابی هستیم. محققانی در فارابیشناسی موفق خواهند بود که نه تنها با جهان فارابی بیگانه نباشند بلکه قادر به همزیستی با فارابی در جهان او باشند. شاید یکی از دلایل اصلی تحمیل برخی انتظارات ناروا به فارابی، عدم درک جهان فارابی یا ناتوانی در تعقلِ آن جهان است.
یکی دیگر از پرسش های مطرح در میان دنبالکنندگان آراء فارابی، به نقد فارابی مربوط میشود. در واقع، پرسش این است که آیا نقد فارابی رواست؟
به نظر میرسد، نه تنها نقد فارابی، بلکه نقد هیچ فیلسوف و حکیمی ناروا نیست حتی اگر این نقدها منجر به معرفی تَرَک های ریز و درشت ستون فکری یک فیلسوف و حکیم شده و افکار او را به حاشیه ببرد.
به گمان من، اسطوره سازی از فارابی و تبدیل نظرات او به تابو، نه تنها خدمتی به اندیشه های فارابی نخواهد کرد بلکه به کمجان شدن افکار وی و جلوگیری از جاری شدن اندیشه های فارابی در جامعه علمی منجر میشود ضمن آنکه نباید از نظر دور داشت که همه آثار فارابی از جهت علمی از قدر و قیمت یکسانی برخوردار نیست.
از سوی دیگر، با آنکه بخشی عمده تفکرات فارابی به مدد فطرتگرایی او جهان شمول می نماید اما این قاعده کلی و معقول یعنی "فرزند زمان خویش بودن" را نفی نمی کند. با این وصف، ملاحظه اندیشه های فارابی به عنوان شخصیتی که از خطا و نسیان معصوم نیست، نمیتواند کاملاً منقطع از شرایط پیچیده فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی قرن سه هجری قمری صورت گیرد و فارابی را تافتهی جدا بافته از دوران خویش معرفی کند.
با این وصف، طبیعی است که علاقه وافر ما به فارابی و مهم دانستن اندیشه های او نباید به محدودسازی جریان نقد آثار فارابی کشیده شود. علاوه بر این، اطمینان دارم، جدای از بخشی از افکار فارابی که به طور طبیعی احتمالاً در برابر نقد شکننده خواهد بود، قسم قابل توجهی از افکار فارابی توان دفاع از خویش در برابر بسیاری از نقدها حتی نقدهای بتیانْافکن را دارد هر چند می دانیم که هیچ فکری نیست که در آن ضعف و کاستیای وجود نداشته باشد.
و اما پرسش پایانی این است که فارابی به چه کار امروز ما میآید؟
شاید با ابتنا به نظریه تکامل معنوی که هنوز در برابر نقدها مقاومت و جانسختی از خود نشان میدهد، پرسش از کارایی تفکرات اعصار گوناگونِ حیات انسان- اعم پیشامدرن و پسامدرن- چندان منطقی نباشد. آنچه مسلم است، هر تفکری که به رشد و تعالی معرفت کمک کند، لاجرم به تکامل معنوی انسان مدد رسانده و جزئی حیاتی و البته پویا از جریان تکامل محسوب می شود؛ با این حال، چنین پرسشی از افکار فارابی، نه تنها از منزلت افکار او نمیکاهد بلکه به بهرهگیری مضاعف از فارابی کمک شایان توجهی می کند.
فارابی، فرصت های جهاناندیشیِ عمیق که در عصر مدرن در اثر غلبه تدریجی فایدهگرایی و سپس عملگراییِ افراطی به انزوا کشیده شده را احیاء میکند. این خطای بزرگی بود که بپنداریم رفاه و قدرت بشر بدون تعمق در اعماق هستی و تلاش برای شناخت کُنه و ذات آن امکان پذیر است و به خوشبختی بشر منجر میشود.
از سوی دیگر، فارابی به ما یادآوری می کند که ارتباط فرهنگی و تمدنی، بدور از سیاستزدگی، گمشده جهان امروز است، هر چند زمانی این ارتباطات به حال بشر موثر است که با انگیزه تقویت کرامت انسانی، مبتنی بر آزادی، عدالت و اخلاق شکل گرفته و به پیش برود.
همچنین نمی توان انکار کرد که فارابی، منزلت عقل کلی و برهانی را چه در بُعد نظری و چه در بُعد عملی در مواجهه انسان با زندگی فردی و اجتماعی تجسم میبخشد؛ چه آنجاییکه درصدد معنا و هدفدار معرفی کردن حیات فردی است، و چه آنجا که در پی سامانمندسازی جامعه مدنی مبتنی بر فضائل انسانی است.
در واقع، بازگرداندن تفکر انفسی و در عین حال ذاتپژوه به جامعه بشری، در شرایطی که جهان مدرن انسان و جامعه انسانی را به شدت حسی، سطحی، وهمی و اینجهانی نموده است، هدیه بزرگی است که فارابی و هم سِلکان خردورز او به فرهیختگان اعطاء می کنند.
نمی توان از نظر دور داشت که اندیشه های فارابی قادر است پنجرههای تازه ای را به سوی ما باز کند تا از پشت این پنجره به نحو دیگری به جهان نگاه کنیم تا علاوه بر درک عمیق تر مسائل بشری، به راههای تازهای برای حل این مسائل دست یابیم.
در پایان عرایضم، شایسته می دانم از کلیه اساتید و محققان ارجمند و همچنین دانشگاهها و پژوهشگاهها و سایر مراکزی که موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ج.ا.ا را در برپایی این کنگره بسیار مهم یاری رساندند، کمال تشکر را داشته باشم.
به ویژه باید سپاس خود را نسبت به مساعی تک تک اعضای محترم کمیته علمی کنگره و دبیر علمیِ اندیشمند کنگره جناب آقای دکتر رضا ماحوزی، ابراز دارم.
محققان بسیاری از کشورهای گوناگون دعوت کنگره جهانی فارابی را پذیرفتند و مقالات ارزشمندی را برای کنگره تالیف نمودند که در بین آنها شماری از فارابیشناسان زبده و باسابقه در جهان مشاهده میشود. لازم می دانم از همه این اساتید و محققان سپاسگزاری کنم.
سزاوار می دانم به طور ویژه و صمیمانه از فیلسوف و حکیم گرانقدر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی که با ارسال پیام مهم و تفصیلی خودشان به کنگره، به افتخارات ما در برگزاری این کنگره افزودند قدردانی کنم.
این کنگره نخستین اقدام مبتکرانه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ج.ا.ا در جهت پیگیری رهنمود مشفقانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنهای مبنی بر تشکیل کمیته مشترک ایران و قزاقستان در فارابیشناسی است.
امیدوارم چنانچه استاد گرامی جناب آقای دکتر زلفیگل، وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری ج.ا.ا در پیامخود به کنگره تاکید داشتهاند، زمینه برگزاری دومین کنگره جهانی فارابی، فرهنگ و تمدن اسلامی در کشور دوست و برادر، جمهوری قزاقستان مهیا شود.
انتظار می رود با برگزاری «کنگره جهانی فارابی، فرهنگ و تمدن اسلامی» ابواب تازه ای در زمینه نقد و بررسی اندیشه های فارابی در دانشگاهها و پژوهشگاههای جهان باز شود و در آینده شاهد انتشار آثار علمی جدید و فراوانی در ساحت فارابی شناسی باشیم.
گزارش دبیر علمی کنگره جهانی فارابی
رضا ماحوزی دبیر علمی کنگره در این مراسم با اشاره به چگونگی برگزاری این کنگره گفت:
اردیبهشت سال ۱۴۰۱ به ابتکار ریاست مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و دبیرخانه جشنواره بین المللی فارابی و با هدف شناسایی و بازخوانی اندیشههای عقلی و فلسفی یکی از حکمای بزرگ ایرانی و درواقع جهانی، حکیم ابونصر محمد فارابی ملقب به معلم ثانی که سهمی بزرگ در تأسیس فلسفه اسلامی و تغذیه فلسفههای یهودی و مسیحی داشته و درک بشریت از دین و معرفت را به نور عقل روشن ساخته است، مقرر شد با استفاده از ظرفیتهای موجود در جامعه علمی ایران و با کمک و مشارکت مراکز دانشگاهی و دانشمندان فارابی شناس خارج از کشور، نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی در اسفندماه امسال برگزار شود.
این پیشنهاد با استقبال دانشمندان فارابی شناس ایرانی مواجه شد. پس از نهایی کردن برنامه اولیه این رویداد و انتخاب اعضای کمیته علمی، محورهای چندگانهای متناسب با اندیشه این حکیم بزرگ و اقتضائات روز محافل فلسفی و اجتماعی و سیاسی و هنری زمانه شناسایی شد و به تأیید کمیته علمی این کنگره رسید.
بلافاصله بخش بینالملل کنگره نیز فعال شد تا علاوهبر شناسایی فارابی شاسان برجسته و شهیر کشورهای دیگر، علاقهمندان به این رویداد را فرابخواند. به این منظور فراخوان این رویداد در سطحی گسترده در دو سطح داخلی و خارجی به اطلاع دانشگاهها و استادان و محققان فارابیشناس رسانده شد.
در سطح داخلی چندین مرکز علمی و دانشگاهی و در سطح بینالملل، همسو با پیشنهاد راهاندازی کارگروه علمی مشترک ایران و قزاقستان در امر فارابیشناسی، که به پیشنهاد رهبر انقلاب در دیدار با رئیس جمهور قزاقستان راهاندازی شده بود، دانشگاه الفارابی قزاقستان و کمیته علمی وزارت علوم و آموزش عالی قزاقستان نیز به این رویداد دعوت شد.
در نتیجه فراخوان داخلی و خارجی، مجموعاً ۶۲ مقاله به دبیرخانه کنگره واصل شد که از این میان، ۳۰ مقاله از فارابیشناسان برجسته جهانی بود. دبیرخانه کنگره با رعایت موازین علمی از این میان، ۲۱ مقاله خارجی و ۲۴ مقاله داخلی را مورد تأیید قرار داد که در این سه روز، بخش قابل توجهی از آنها در کارگروههای متعدد ارائه خواهد شد.
در این کنگره، علاوهبر افتتاحیه، در ۶ کارگروه و اختتامیه، مضامین متعددی از جمله منطق و زبان نزد فارابی، فلسفه و متافیزیک فارابی، اندیشه سیاسی فارابی، علم نزد فارابی، زیبایی، هنر و اخلاق و فارابی و جهان معاصر در سه روز بررسی خواهد شد.
در اختتامیه که بعد از ظهر روز جمعه برگزار خواهد شد از ۴ شخصیت فارابی شناس برجسته ایرانی و غیرایرانی به رسم سپاس تقدیر و تشکر خواهد شد و هدایایی تقدیم میشود.
زمان و عنوان کارگروهها و حضور سخنرانهای گرامی در آنها تا حد بسیار زیادی بر اساس قرابت و نزدیکی موضوعات و امکان حضور و صحبت سخنرانهای خارجی و ایرانی تنظیم شده است.
صورت نهایی مقالات ارسالی و بخشی از سخنرانیهای استادانی که در برگزاری این رویداد مشارکت داشتند به زودی منتشر خواهد شد که امیدوارم مورد توجه جامعه علمی قرار گیرد و این اقبال سبب روشنتر شدن ابعاد بیشتری از اندیشه و حکمت این فیلسوف بزرگ قرن سوم هجری شود.
در پایان از همه دوستان و همکاران و نهادهایی که ما را در تعریف و اجرا و برگزاری این کنگره یاری رساندند تشکر میکنم.
نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی در موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی به نشانی پاسداران، گلستان یکم (شهید مومن نژاد)، پلاک ۱۲۴ از روز چهارشنبه تا روز جمعه از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۷ برگزار میشود.
گفتنی است این کنگره از طریق صفحه اسکایروم مؤسسه به نشانی b۲n.ir/iscs به زبان فارسی و از صفحه b۲n.ir/farabicong به زبان انگلیسی به صورت مجازی پخش خواهد شد.
ارسال دیدگاه