دانا گزارش می دهد؛
به یاد آقای کیهان بچه ها
امیرحسین فردی نویسنده ای انقلابی، متعهد و عاشق بچه ها که بیش از سی سال از عمرش را به عنوان سردبیری کیهان بچه ها گذراند، یادگاری های فراوانی از خود به جای گذاشته است. امروز سالروز از دست دادن اوست.
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ امیرحسین فردی در یکی از روزهای مهرماه از سال 1328 در یکی از روستاهای اردبیل به نام قره تپه به دنیا می آید؛ بزرگ تر که می شود عشق به بچه ها و نوشتن و نویسندگی او را راهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می کند و به علت حضور در خانواده ای مذهبی و رفت و آمد در مسجد جوادالائمه، از موسسین کتابخانه آن مسجد می شود و بعدها همان ها دور هم جمع می شوند و شورای اولیه داستان نویسی در حوزه هنری را تشکیل می دهند.
امیرحسین فردی بیش از 30 سال از عمرش را به سردبیری کیهان بچه ها گذراند، مسئولیت جشنواره کتاب شهید غنی پور را عهده دار بود و بارها و بارها داوری انواع جشنواره های کتاب را برعهده گرفته است؛ از کانون پرورش فکری، کتاب سال شهید غنی پور، جشنواره ادبیات داستانی بسیج تا داوری کتاب سال وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی.
آثار شاخص آقا معلم
آثار فردی به سبب دغدغهها و نوع فعالیتهایی که داشت به سه دسته تقسیم میشوند. طبیعی است که برخی از آثار او در حوزه نوجوان باشد چراکه سالها در کیهان بچهها با مخاطبین نوجوان و دغدغههای آنان سرو کار داشت که بخش قابل توجهی از آثار او را از حیث کمیت تشکیل میدهند. «کوچک جنگلی»، «ملاقات با آفتاب»، «میرزا کوچک خان»، «روح الله»، «میهمان ملائک»، «روزی که تو آمدی»، «بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی»، «امام اول» و «آشیانه در مه» از آن جملهاند.
«خستهنباشی گلبهار»، «قصههای گلبهار»، «یک مشت نقل رنگی» و «یک دنیا پروانه» کتابهای کودک فردی هستند که عموما داستانهایی است که در کیهانبچهها چاپ شد و بعدها فردی آنها را به صورت مجموعه درآورد.
و اما مهمترین کتابهای او که در حوزه بزرگسال جای میگیرند عبارتند از «سیاه چمن»، «هامون، زهکلوت و آن حوالی»، «تختی افسانه نبود»، «اسماعیل» و «گرگسالی.»؛ کتاب « اسماعیل» به زبانهای روسی و انگلیسی نیز ترجمه شده است.
اسماعیل
به گفته بسیاری از منتقدین و خوانندگان آثار فردی، «اسماعیل» مهمترین اثر داستانی او است. رمانی با حال و هوای روزهای پیش از انقلاب و با شخصیت محوری جوانی با نام اسماعیل که اتفاقات جامعه آن روز او را از جوانی منفعل که کارمند یک بانک است به عنصری دغدغهمند و کنشگر در جامعه تبدیل میکند و مسیر زندگیاش را تغییر میدهد. مسجد و کتابخانه مهمترین عناصر تحول در اسماعیل هستند؛ آنجا که فردی اولین گامهای حضور در ادبیات را برداشت و بسیاری را از این گذرگاه به ادبیات داستانی ایران معرفی کرد. اسماعیل در مسجد با اندیشههای امام آشنا، با یک ارتشی درگیر و مجبور به ترک شهر میشود.
گرگسالی
آخرین کتاب فردی. گرگسالی ادامه اسماعیل و با محوریت همان شخصیت است اما اینبار در دامنههای سبلان، نه در تهران و نه در باجه بانکی اسرائیلی. فردی خود اهل روستایی در اردبیل بود و طبیعت این دیار و کوههای سر به فلک کشیده سبلان همیشه در آثار او حضور داشتند. دامنههای سبلان پناهگاه اسماعیل رسته از مرگ و در حال فرار میشود. آمریكاییها و اسرائیلیها در اطراف مجتمع اقتصادی كشاورزی مغان به اصلاح نژاد گرگها دست میزنند، نتیجه این اصلاح نژادی، گرگهای آدمخواری است که زندگی را بر مردم منطقه تنگ میكنند. در «گرگسالی» که مضمونی ضد استعماری دارد مواجهه «اسماعیل» با گرگها را میبینیم.
آشیانه در مه
کتاب «آشیانه در مه» مهمترین اثر فردی در حوزه نوجوان با دو داستان «آشیانه در مه» و «افسانه اصلان» است که قهرمان هر دو داستان نوجوانان هستند.
آشیانه در مه داستان نوجوانی به نام «شکور» است که تابستان بعد از تعطیلات مدرسه، به همراه خواهرش ستاره و مادرش از تهران به روستای زادگاهش در دامنههای سبلان میرود و در ماجرایی صاحب قرقی زیبایی میشود. شکور در حمایت از پرندگان با جمشید، پسر خان روستا که با تفنگش پرندهها را شکار میکند، درگیر میشود. در این میان اتفاقات جذاب، جدی و غم انگیزی رخ میدهد. پیام اصلی نویسنده در این کتاب عشق به نیکی و خیر در برابر تنفر از ستم و شر است.
«آشیانه در مه» برنده لوح زرین دومین جشنواره کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برگزیده سومین دوره کتاب سال ماهنامه سروش نوجوان و نیز برگزیده هیأت داوران چهارمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس شده است.
داستان «افسانه اصلان» هم با محوریت شخصیت نوجوانی با نام اصلان، داستانی نمادین است که با همراهی مردم ده به جنگ با دیوی میرود که به روستا حمله کرده است. دو داستان «افسانه اصلان» و «آشیانه در مه» در یک کتاب از سوی انجمن قلم ایران چاپ شده است.
قصههای گلبهار
مجموعه داستان «قصههای گلبهار»، ۸ داستان دارد که در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد نوشته شده است و ماجرای آن درباره دختربچهای به اسم گلبهار در یک روستاست با اتفاقاتی که برایش میافتد. این داستانها بهصورت مستقل با یک قهرمان مشترک نوشته شده است که در کیهان بچهها منتشر میشد. مرحوم فردی سال ۸۸ این داستانها را جمعآوری و با افزودن داستان جدید «پاپاخ»، آن را به صورت مجموعه منتشر میکند.
«پاپاخ»، «گلبهار مهربان»، «خسته نباشی گلبهار»، «گلبهار و گنجشک»، «یک مشت نقل رنگی»، «گلبهار و هزار چراغ روشن» و « آن شب بارانی» داستانهای این کتاب هستند.
نویسنده ای متعهد و مجاهد
امیرحسین فردی سرانجام ۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ در پی ابتلا به بیماری و تنگی نفس دار فانی را وداع گفت. رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت درگذشت وی در پیامی فعالیتهای موثر فردی در زمینه ادبیات انقلاب را ستودند. در بخشی از پیام رهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای آمده بود: «این هنرمند مؤمن و سختکوش از پیشکسوتان در عرصه فعالیتهای ادبی دوران انقلاب و از بنیانگذاران هستههای جوانان هنرمند انقلابی و در شمار برجستگانی بود که نهال پر طراوت هنر انقلاب را در برابر دشمنان عنود و همراهان سست عنصر، با انگیزه و ایمان راسخ خویش پاسداری کردند و به شکوفایی و باروری امروز رساندند. رحمت خدا بر او و بر تلاش صادقانهاش.»
ارسال دیدگاه