دانا گزارش می دهد؛
ایران؛ بیخ گوش آمریکا/ نقشآفرینی و تغییر سیاستها در روابط با آمریکای لاتین
سفر آیت الله رئیسی به آمریکای لاتین از نظر دیپلماسی چند جانبه دولت و توجه به همه ظرفیت های نظام بین الملل از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ آیت الله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور صبح روز دوشنبه (۲۲ خرداد۱۴۰۲) در راس هیئتی عالی رتبه عازم آمریکای لاتین شد. این سفر از نظر دیپلماسی چند جانبه دولت و توجه به همه ظرفیت های نظام بین الملل اهمیت ویژه ای دارد.
از منظر جهانی این سفر در شرایطی انجام شده است که بایدن در آمریکا متهم به ناکارآمدی در ارتباط با کشورهای آمریکای لاتین و ایران است؛ بنابراین همگرایی بیشتر ایران با همسایگان جنوبی آمریکا، به نحو مضاعف برای آنها نامطلوب است.
رهایی از سیاست بیتوجهی
از نظر داخلی نیز، بیتوجهی دولت قبل به روابط با آمریکای لاتین و ظرفیتهای آن مطرح بوده است. با ورود دولت روحانی به قدرت در سال ۱۳۹۲، روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین به طور قابل توجهی کاهش یافت و در واقع از اولویتهای سیاست خارجی ایران خارج شد. این در حالی است که در دولت خاتمی و به ویژه احمدینژاد بیشترین تعاملات بین رؤسای جمهوری و مقامات سیاسی و اقتصادی ایران با ونزوئلا و ... برقرار بود.
میتوان گفت که تنها در ماه شهریور سال ۱۳۹۵، رئیس دولت یازدهم در سفری به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل و همچنین حضور در کنفرانس نم، به ونزوئلا و کوبا سفر کرد. این در حالی است که رئیسجمهور ونزوئلا، مادورو، در ماههای دی سال ۱۳۹۳ و آذر ۱۳۹۴ به تهران سفر کرده بود تا به منظور برگزاری مذاکرات دوجانبه با مقامات ایرانی دیدار کند.
در مراسم تحلیف روحانی به عنوان رئیس جمهور در مرداد ۱۳۹۲، کوبا و نیکاراگوآ در سطح معاون رئیس جمهور، ونزوئلا در سطح رئیس مجلس و برزیل و اکوادور در سطح وزیر خارجه حضور داشتند. در واقع روحانی در طول ۸ سال ریاست خود، هیچ سفری مختص آمریکای لاتین که حوزه فرصتهای جمهوری اسلامی است، در کارنامه خود ثبت ننمود که موجبات رنجش کشورهای دوست و همسو را درپی داشت.
البته سفرهایی توسط معاون رییس جمهور و برخی وزرا به منظور شرکت در نشستهای بینالمللی یا منطقهای انجام گرفت، اما به دلیل عدم آورده اقتصادی، جنبه تشریفاتی به خود گرفته و کارگشا نبوده است. بنابراین لازم بود برای رسیدن به نتایج مطلوب تعاملاتی در سطح رؤسای جمهوری و حکومتها صورت گیرد.اما متاسفانه روحانی در دوران ریاست خود هیچ سفری که جنبه تعامل و همکاریهای دوجانبه داشته باشد به آمریکای لاتین انجام نداد.
همچنین دولت آقای روحانی در حوزه نفت و تعمیرات صنایع نفتی و پالایشگاهی ونزوئلا مشارک نکرد تا اقدام به صدور خدمات فنی و مهندسی کند. اقداماتی هم که طی دو سال گذشته در این حوزه انجام گرفت، توسط شرکتهای وابسته به وزارت دفاع جمهوری اسلامی انجام شد، در حالی که نفتکش های ایران در ابتدای دولت سیزدهم با ذخیره بسیار بالا و حدود ۷۸ میلیون بشکه ای روی آب مانده بود، همه آنها در این مدت به کشورهای مختلف از جمله ونزوئلا فروخته شد و امروز نفت روی آب تقریبا صفر است.
نکته دیگری که مورد توجه قرار میگیرد، بازخوانی تصاویر و مطالب مربوط به اعزام سه نفتکش ایران یا همکاری ایران و کوبا در تولید واکسن کرونا که نشان دهنده تلاش مشترک برای مقابله با این بیماری و تامین نیازهای سلامتی مردم است. حتی مشارکت ایران در تجهیز پالایشگاههای ونزوئلا که با اورهال آن، عملا پالایشگاه فراسرزمینی ایران میشود، یا تأسیس فروشگاه ایرانی مگاسیس و عرضه محصولات داخلی کشورمان یا استفاده از ظرفیت کشت فراسرزمینی در روابط تهران و کاراکاس. اتفاق دیگر هم صادرات تراکتور بود که دوباره از سال قبل و پس از سفر مادورو به ایران انجام شد، حتی راهاندازی مجدد خط تولید سایپا که همان جا صورت گرفته و چیزی هم از ظرفیت تولید داخلی ما کم نمیکند، مجددا احیا میشود. در واقع بازار مناسب این کشورها برای صادرات منجر به سودآوری کشور و ارزآوری بالا برای تهران خواهد شد.
اکنون این سوال مطرح است که چرا سرمایهگذاریهای کشورهای مختلف جهان در کشورهای آمریکای لاتین به این اندازه مهم شده و چرا ایران ممکن است در این رقابت اقتصادی جا بماند. فقط روسیه و چین سرمایهگذاری بالایی در کشورهای آمریکای لاتین انجام دادند و حتی ترکیه توجه ویژهای به ونزوئلا داشته تا جایی که برادر اردوغان نماینده او در امور ونزوئلا معرفی شده و ترکیه تمرکز اصلیاش را روی معادن ونزوئلا بهخصوص معادن طلا که معادن غنی است قرار داده است، بنابراین چرا ایران با سابقه سیاسی مشترک با این کشورها باید از چنین ظرفیت اقتصادی مطلوبی جا بماند؟ در حالی که همکاریهای اقتصادی و تجاری میان ایران با این کشورها میتواند منافع بسیاری نصیب دو طرف کند.
ارسال دیدگاه