گزارش دانا از نهمین نشست باشگاه مدافعان اقتصاد مردمی؛
نشست "ناحیه ملت" با موضوع حضور مردم در اقتصاد برگزار شد
نهمین نشست تخصصی باشگاه مدافعان اقتصاد مردمی باهدف استخراج مسئولیتهای کلان دولت آینده و با موضوع بررسی راهکارهای حضور مردم در اقتصاد مبتنی بر نواحی نوآوری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ میثم مسعودیان نماینده حلقههای میانی در گفتمانسازی اقتصاد مردمی، مدیر باشگاه و دبیر جلسه در ابتدای نشست، اظهار کرد: دلیل انتخاب نام "ناحیه ملت" برای این نشست به چگونگی نگاه ما به حضور مردم در اقتصاد بر میگردد. این موضوع به این سؤال اساسی مربوط میشود که آیا ما در سیاست گذاری صرفاً باید به الگوهای رایج و کتابها مراجعه کنیم، یا باید به یک اجتماع نوآور و بومی توجه داشته باشیم. نقش حلقههای میانی در اقتصاد مردم نهاد نیز در این زمینه حائز اهمیت است.
وی ادامه داد: محورهای بحث در این نشست عبارتند از:
۱. شکلگیری الگوی اقتصادی توسط جامعه بومی
۲. جهتدهی طبیعی جامعه محلی به سمت نوآوری: چه عوامل و زمینههایی میتواند جامعه محلی را به سمت نوآوری سوق دهد؟
۳. نقشآفرینی نخبگان بومی حلقههای میانی در بهرهوری ظرفیتهای منطقهای
۴. تعامل و اثرگذاری متقابل بین پارکها، نواحی و مناطق علم و فناوری با جامعه بومی: امروزه پارکهای علم و فناوری و نواحی نوآوری تاثیر زیادی در اقتصاد دانش بنیان دارند. ما باید نسبت اقتصاد دانش بنیان با اقتصاد مردمی در نواحی نوآوری را تعریف کنیم.
۵. تدوین الگوی بومی با استفاده از استخراج دانش ضمنی الگوهای موفق
مسعودیان گفت: در همین راستا، بنیاد توسعه فردا و با حمایت انجمن خیرین توسعه علم و فناوری از سال ۱۳۹۹ جشنواره "مدافعان اقتصاد مردمی" را پایه ریزی کرده است که به شناسایی و معرفی آن دسته از مدیران حاکمیتی میپردازد که برخلاف الگوی رایج برخی مدیریت دولتی حرکت میکنند و شرایط را برای حضور مردم در اقتصاد فراهم میسازند.
علی ممهوری در این نشست اظهار کرد: توسعه پایدار به گفته اکثر دانشمندان این حوزه، بر سه پایه اساسی استوار است: ۱) اقتصاد، ۲) فرهنگ و ۳) محیط زیست. اگر هر یک از این سه پایه در توسعه وجود نداشته باشد، توسعه ما پایدار نخواهد بود. این سه پایه با یکدیگر در ارتباط هستند و نقاط مشترکی دارند. اشتراک بین اقتصاد و فرهنگ در انصاف و اشتراک بین محیط زیست و اجتماع در دوام است.
وی افزود: در این مسیر، علم و فناوری نقش کلیدی ایفا میکند. دولت نیز نقش مهم و تسهیل کنندهای در فرایند توسعه دارد. ایران در برخی زمینهها جایگاه خوبی دارد، اما در برخی دیگر عقب مانده است. در زمینه محیط سیاسی، کیفیت وضع قوانین، سیاستهای کارآفرینی و فرهنگی، پایداری محیط زیست و پیچیدگی بازار، ایران جایگاه خوبی ندارد. اما در مسائلی مانند فارغ التحصیلان گروه علوم و مهندسی و ایجاد دانش، پتانسیل خوبی دارد.
وی ادامه داد: بسیاری از این شاخصها به دولت مربوط میشود. دولت باید به زیرساختها، سیاست خارجی، تجاری سازی فناوری و غیره توجه داشته باشد. حضور ایران در سازمانهای بین المللی مانند شانگهای و بریکس نیز بسیار مهم است.
وی در پایان اظهار داشت: در مجموع، توسعه پایدار نیازمند تعادل و هماهنگی بین ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی و محیط زیستی است. دولت باید نقش تسهیل گر و حمایتی خود را در این زمینه ایفا کند تا ایران بتواند به توسعه پایدار دست یابد.
مصطفی غفاری به عنوان سخنران بعدی اظهار کرد: در سیر تحول نواحی نوآوری، ابتدا شهرکهای صنعتی شکل گرفتند، اما پس از مدتی مشخص شد که اگرچه به تولید کمک میکنند، اما به دانش توجهی ندارند. سپس با تزریق دانش، پارکهای علم و فناوری به وجود آمدند و این فرایند با آزمون و خطا تکامل پیدا کرد. اما خلأ بعدی، دسترسی کم مردم به این مناطق بود که بعد از آن، نواحی نوآوری جایگزین آن شدند.
وی ادامه داد: نواحی نوآوری باید به آسانی به خروجیهای دانشگاه دسترسی داشته باشند و از آنها استفاده کنند. همچنین این نواحی باید به حمل و نقل اتصال خوبی داشته باشند. اقامت منعطف برای کار، تفریح و آموزش نیز باید در این نواحی وجود داشته باشد. نکته مهم دیگر، تراکم جمعیت کافی است و این مناطق نباید دور از مناطق شهری باشند. در آخر، این نواحی باید به انواع خدمات نظیر بازاریابی، حسابداری و غیره دسترسی داشته باشند.
وی افزود: نواحی نوآوری خود داراییهای متفاوتی دارند: ۱- داراییهای فیزیکی ۲- داراییهای اقتصادی ۳- داراییهای شبکه ای که خود شامل دو بخش پیوندهای قوی و پیوندهای ضعیف است.
غفاری توضیح داد: بحث مدل حکمرانی نیز مطرح است. ابتدا حکمرانی دوگانه به صورت شرکتهای دولتی و شرکتهای خصوصی وجود داشت. در مدلهای بعدی و در پارکهای علم و فناوری، ۳ عنصر دولت، صنعت و دانشگاه مطرح شد. امروزه عنصر جامعه نیز به نواحی نوآوری اضافه شده و مجموعاً ۴ بخش را شامل میشود.
وی در پایان گفت: نقش دولت در این نواحی وابسته به بلوغ منطقه است. هرچقدر سطح بلوغ پایینتر باشد، میزان کمک مالی، پژوهشی و غیره دولت بیشتر خواهد بود. به این ترتیب نمیتوان یک نسخه واحد برای تمامی نواحی ارائه کرد. دولت باید قوانین این عرصه را اصلاح کند، چه بخواهیم یا نخواهیم دنیا دارد به این سمت حرکت میکند.
علی غضنفری نیز در این نشست اظهار کرد: همه ما از مشکلات نظام آموزشی کشور آگاهی داریم. فضای دلمرده، قدیمی بودن دروس و بی ارتباطی با علوم عملی، بی انگیزه بودن معلمان از جمله این مشکلات است. به عنوان مثال، در درس کار و فناوری که تا حدودی مهارتی است، تنها ۶ درصد از ۴۰۰۰ مدرسه مورد بررسی در تهران و سایر شهرستانها، واقعاً کار مهارتی انجام میدهند و گاهی معلمان سایر دروس به تدریس آن میپردازند.
وی ادامه داد: همچنین شکاف بین آموزش و صنعت باعث شده است که نتوانیم نیروی توانمند و خلاق را به صنعت تزریق کنیم. در آمریکا، انجمنهای مختلف، کارگاهها، رویدادها، پلتفرمهای مهندسی، فضای کار اشتراکی سخت افزاری، شبکه تامین قطعات و پویشهای نوآوری و ساخت فعالیت دارند و این خلاها را پر میکنند در حالی که در ایران بیشتر این موارد یا وجود ندارد یا منسجم و نظام مند انجام نمیشود.
غضنفری افزود: چرخه فقر نیز یکی دیگر از مشکلات است؛ فرد فقیر آموزش خوبی ندارد، پس شغل خوبی نمییابد و همچنان فقیر باقی میماند و این چرخه به نسل بعدی انتقال مییابد. دولت میتواند با ارائه آموزش مناسب و ایجاد بسترهای لازم، این چرخه را شکسته و از بین ببرد. اهداف دولت باید شامل رونق مدارس، تقویت خودشناسی نوجوانان، افزایش انگیزه، ایجاد حق انتخاب برای قشر فقیر در تعیین مسیر آینده و جذاب سازی مدارس باشد. همچنین قوانین آموزش و پرورش باید اصلاح شوند تا مانع ورود مردم به این عرصه نشوند.
وی گفت: فعالیتهای ما در بنیاد برکت باعث شده است که برخی روستاهایی که در حال تخلیه بودند، دوباره رونق بگیرند و حتی شاهد مهاجرت معکوس در آنها باشیم.
وی در پایان اظهار کرد: در مجموع برای حل معضل انتظار میرود دولت نظارتهای خود را افزایش داده و در عوض به مردم اجازه ورود به این عرصه را بدهد.
سخنرانان این نشست در جمع بندی موضوع
نیکویی نژاد اظهار داشت: دولت باید خود را از صف به ستاد تبدیل کند. در دوران شهید رئیسی، برخی سهولتهایی ایجاد شده است، اما این مسئله هنوز به طور عمیق در درون سازمانها ایجاد نشده است. هنوز باور راهاندازی در ساختارها ایجاد نشده و خود را صرف صف کردهاند. به عنوان مثال، ایستگاههای فنی و حرفهای توجه زیادی به کارگاه دارند و دورههای رایگان برگزار میکنند، اما در نهایت زمینه اشتغال را فراهم نمیکنند. دکتر نیکویی معتقد است که باید مدلی ایجاد شود که هر سازمان در جای خود برود و مردم حضور پیدا کنند.
برای اثرگذاری، نیاز به واسطه داریم که میتوانیم آن را NGO نامید. راهاندازی NGOها از سمت پایین است، اما لازم است از بالا نیز همراهی صورت بگیرد.
مصطفی غفاری گفت: بحث پیشرفت و توسعه اقتصاد بومی و مبتنی بر مردم الزاماً نباید در نواحی نوآوری انجام شود و وابسته به اسکیل، فضا و اکوسیستم است. بحث دوم، تسهیل فرایندها و بهروزرسانی آنهاست. از آمایش سرزمینی میتوان در این زمینه استفاده کرد و برای هر محل نسخه مخصوص آن را نوشت.
علی ممهوری توضیح داد: یکی از مهمترین وظایف دولت، ایجاد اشتغال است. امروزه جوانان با استعداد ما در نقاط مختلف جهان مشغول فعالیت هستند، این پدیده سرریز استعدادها نیست. ما به این استعدادها در کشورمان نیاز داریم. ما در بخش مهندسی و علوم تجربی بهترین متخصصان را داریم ولی بستر مناسب برای استفاده از این ظرفیتها را نداریم.
علی غضنفری اظهار کرد: آمایش سرزمینی، شورای عالی مهارت و مهارت زمینه هر بخش باشد، ۳ کلیدواژهای است که در این زمینه به ذهنم رسید. هر وزارت بخش مهارت آموزی دارد، این ها چه مقدار تاثیر دارند؟ اکثر صفر، حتی ۱۰ درصد هم نیست. شورای عالی مهارت اسماً وظیفه این مسئله است اما گزارشی از آنها ندیده ام. هر نهادی یک کاری میکند و کارهایشان موازی و بعضاً متضاد است. هماهنگی بین آنها وجود ندارد.
سید صدیقه سیدحسینی نیز توضیح داد: سه عامل ظرفیت سنجی، شناخت و شتاب بسیار کاربردی و عملیاتی است. در صنایع تبدیلی ابتدا وظیفه ما آگاه بخشی است و بعد ظرفیت سنجی آن است. دولت هم فقط باید نظارت کند، دخالت نباید کند، نباید مانع کار باشد. مثلاً فرآیند مجوز دادنها را چابک بکند. نگاه بکند این فرایند در دنیا چگونه انجام میشود. ما ظرفیتهای بسیار خوبی نداریم که بهخاطر این مسئله استفاده نشده باقی مانده است.
ارسال دیدگاه