اخبار داغ

حسین‌بن‌علی، حق حیات بر کل هستی دارد؛

شهیر در عشق، مهجور در میدان

شهیر در عشق، مهجور در میدان
فرهنگ حسینی در رأس خود مسئولیت‌پذیری برای تشکیل حکومت اسلامی و جهانی‌سازی ارزش‌های آن را دارد، که بطور طبیعی مبارزه با حکومت‌های شیطانی و فروپاشی آنها نخستین وظیفه هر پیرو اباعبدالله(ع) می‌باشد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی بلاغ؛ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام، بر همه انسان‌های پس از خود تا قیام قیامت و بر بشریت و تمدن‌های سال ۶۱ هجری به بعد حق حیات در اعطای آزادگی، شرافت و عزت انسانی دارد؛ چراکه او پدیدآورنده حماسه عاشوراست و اگر عاشورا نمی‌بود، از اسلام هم چیزی نمی‌ماند و تمدن اسلامی هم شکل نمی‌گرفت و بشریت در مقاطع مختلف تاریخ دارای نمونه و سرمشق نمی‌بود و در زیر فشار سیطه‌جویان دچار سردرگمی و سپس سرخوردگی و انفعال و در نهایت تسلیم ذلت و تباهی می‌شد.

پاک‌ترین انقلابی هستی
امام حسین(ع)، بنیانگذار عملی اصل پیروزی مشت بر درفش و خون بر شمشیر است.

فرهنگ حسینی، که همان فرهنگ عاشورایی است، راه برون‌رفت از بن بست ناچاری در مقابل حاکمیت ظلمانی را پیش روی بشریت قرار داد و خواب راحت ظالمان تا بن دندان مسلح را با رویش جوانه‌های امید در دل مغضوبین و محرومین زمین اشفته ساخت.

او، که درود و تحیات همه هستی نثارش باد، با هدف نجات انسان‌ها از چنگال کفر، ظلم و بیداد علیه حکومت زر و زور و تزویر بپا خاست تا با اقامه حکومت اسلامی، شهد جان‌افزای عدالت علوی و نبوی را در کام جان انسان‌ها جاری سازد.

سرور آزادگان، حکومت را مقدمه استقرار دین اسلام و بسط عبودیت خداوند از طریق اجرای احکام اسلامی می‌دانست و حال آنکه بنی امیه و تابعان آن در طول تاریخ، حکومت را فرصتی برای امیال حیوانی و خوشگذرانی و شهوت‌رانی‌های خود و باند و اطرافیان خویش می‌دانند.

در صفحه ۶۳۳ جلد یک سفینه‌البحار آمده که ابوسفیان (رئیس بنی‌امیه)، روزی خطاب به افراد قبیله خود گفت: ای فرزندان امیه! با خلافت اسلامی مانند توپ، بازی کنید و آن را در میان خود نگاه دارید و به یکدیگر پاس دهید.

این حرف ابوسفیان در تاریخ معروف است و مبین این نکته که هیچ سخن از دین خدا، معاد و عقیده و تعهد به عدالت و حق و انسانیت نیست بلکه، هدف فرصت‌طلبی و سوءاستفاده از قدرت است.

ابوسفیان در اواخر عمر نابینا شده بود. این عباس می‌گوید: به خدا سوگند ابوسفیان یک منافق کامل بود و به ظاهر اظهار مسلمانی می‌کرد. روزی در محفلی بودیم که ابوسفیان –در روزگار نابینایی- در ان جا بود. علی علیه‌السلام نیز حاضر بود. در آن هنگام موذن شروع کرد به اذان گفتن، تا رسید به  جمله "اشهد ان محمداً رسول‌الله(ص)، ابوسفیان گفت: در مجلس کس غیری هست؟. یکی از حاضران گفت: نه!، ابوسفیان گفت: ببینید این هاشمی (یعنی حضرت محمد(ص)  اسم خود را در کجا قرار داد و چگونه بالا برد.

علی علیه‌السلام فرمود: خدا چشمان تو را در مصیبت بگریاند، خداوند اسم او را بالا برد، چنان که خود فرموده است: "و رفعنا لک ذکرک، ما نام و آوازه تو را بلند کردیم". ابوسفیان گفت: خدا چشمان کسی را در مصیبت بگریاند که به من گفت، در مجلس کس غیری نیست".

مشکل اساسی جهان اسلام، نادیده گرفتن امامت
نوع نگاه غیر امامتی به حکومت، منشاء انحراف و سرآغاز خطا و تخلف است حتی اگر با نام اسلام و شریعت نبوی انجام شود؛ چراکه امامت و ولایت بعنوان صالح‌ترین مرجع در تبیین اهداف نبوی، عادل‌ترین منصوب الهی در تطبیق مصادیق مستحدثه با قوانین شارع مقدس است.

پیام تاریخ اسلام حکایت از این حقیقت دارد که اگر امانت امام علی(ع) غصب نمی‌شد و در حکومت ابوبکر با آن نگرش غلط و انحرافی از قدرت، که بینش همه حکومت‌گران غیر امامتی است، بر سرنوشت مسلمانان حاکم نمی‌گردیدند و عثمان، که ار بنی امیه بود با نقشه عمر به خلافت نمی‌رسید، هیچگاه کربلاء بوجود صحنه‌های جنایت و سبعیت را به نمایش نمی‌گذاردند.

فریاد بلند و خاموش نشدنی نهضت عاشورا، که در دالان‌ها و کریدورهای تاریخ طنین‌انداز است و کافر سایه‌گستر و پیام‌آور می‌باشد این است که اگر اجازه زندگی شرافتمند در تعیین سرنوشت را به تو نمی‌دهند، برای انتخاب مرگ شرافتمندانه که نیاز به اجازه نداری.

فرهنگ حسینی در رأس خود مسئولیت‌پذیری برای تشکیل حکومت اسلامی و جهانی‌سازی ارزش‌های آن را دارد، که بطور طبیعی مبارزه با حکومت‌های شیطانی و فروپاشی آنها نخستین وظیفه هر پیرو اباعبدالله(ع) می‌باشد. حکومت‌های جائر و فاسق، امروزه از سازمان و ساختار پیچیده و درهم تنیده‌ای برخوردارند و ضمن آن، در یک حمایت همه جانبه از یکدیگر، بارها به اثبات رسانده‌اند که برای حفظ خود و همپالگان جنایتکار خود از هیچ اقدامی حتی کشتارهای دسته‌جمعی بمب‌گذاری‌ها و بمبران‌ها دریغ نمی‌ورزند.

مردم، محور اقبال امامت
چیزی که برای آنها اهمیتی ندارد، خواست و اراده مردم است. آمریکای صهیونیستی در مقابل چشمان حیرت‌زده جهانیان از رژیم‌های پوشالی و بی‌هویتی همچون: مافیای سعودی، که بعنوان کانون تروریستی شبکه‌های جلاد القاعده و سلفی‌ها را بوجود آورد و در کنار مسلمان و شیعه‌کشی گسترده، سرکوب قیام‌ها در کشورهای اسلامی را نیز بعهده گرفته، قاطعانه حمایت می‌کند و آشکارا با غارت بیت‌المال و منابع این کشورها انواع سلاح‌های سرکوب مردم را در اختیار رژیم وهابی و دیگر حکومت‌های مزدور قرار می‌دهد.

بدون شک، در مقابل چنین برنامه‌های حساب‌شده قدرت‌های شیطانی، مبارزان راه آزادی و رستگاری هم باید متشکل شده و در شبکه‌های جهانی بسیج مستضعفان سازماندهی شوند. تشکیل مجمع جهانی بیداری اسلامی، نخستین گام مبارک و ضروری در این مسیر است، که مسئولیت و رسالت‌های سترگی را متوجه خود نموده است.

افشای توطئه دور زدن قیام‌ها از طریق رسوخ مهره‌های سفید وابسته و جابجایی عناصر قبلی، انجام اصلاحات رفرمی و شکلی و مدیریت کردن این نهضت‌ها با کمک‌های مالی و تسلیحاتی و انعقاد پیمان‌های دوستی و تجاری و... و در صحنه نگه داشتن مردم برای تعقیب و پیگیری مطالبات اساسی‌شان از زمره وظائف این مجمع و متفکران و رهبران نهضت‌های بیداری اسلامی است که دقیقاً از جنس فرهنگ حسینی می‌باشد.

در حال حاضر، دنیای اسلام در پیشبرد اهداف خود، که استقرار حکومت اسلامی بر تارک آن قرار دارد، نیازمند جدی به رهبریتی آگاه، تیزبین، با تدبیر، شجاع، الهی، د شمن‌شناس و با تجربه موفق دارد تا بتواند کشتی انقلاب را در میان امواج پر خروش دسائس و ترفندهای خردکننده شیاطین معاصر صحیح و سالم به ساحل نجات برساند و شکر و ستایش بیکران خدایی را سزاست که امام خامنه‌ای آن نائب امام زمان(عج) را برای جهانی‌سازی فرهنگ حسینی به مستضعفان جهان ارزانی فرمود تا هدایت این کشتی را به دست با کفایت آن منجی و سکاندار نظام تکوین بسپارد. 

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه