در نشست نقد و بررسی کتاب «ارض موعود» مطرح شد؛
ارتش رژیم صهیونیستی دارنده بالاترین آمار خودکشی است
حوریه مشهدی ابراهیم نویسنده رمان «ارض موعود» گفت: بر اساس مطالعاتی که در موضوع سربازان ارتش صهیونیستی داشتم، به این نتیجه رسیدم که بیشترین آمار خودکشی از آنِ ارتش اسراییل است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «ارض موعود» نوشته حوریه مشهدی ابراهیم، با حضور محمد سرشار، نیما اکبرخانی و نویسنده کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.
حوریه مشهدی ابراهیم در این نشست گفت: این کتاب داستان سه جوان یهودی از کشور ارمنستان است که هرکدام دارای تفکرهای مختلفی هستند و یکی از متعصبترین آنها که صهیون واقعی است، باعث میشود که جملگی به ارتش اسراییل بپیوندند.
این نویسنده مطرح کرد که این کتاب را بر اساس مطالعاتش روی موضوع سربازان اسراییلی نوشته و این نکته که بیشترین آمار خودکشی را ارتش متجاوز اسراییل به خود اختصاص داده، دغدغه اولیه برای خلق این رمان بوده است. سرنوشت این سربازان اینگونه است که بعد از ملحق شدن به ارتش صهیون، هیچ راهی جز تاب آوردن و یا خودکشی ندارند. تنها متعصبان توانایی فعالیت و ماندن در ارتش اسراییل را پیدا میکنند.
محمد سرشار نیز در این نشست گفت: حوزه ادبیات فلسطین به تازگی شکل گرفته است و هر اثر جدید، باعث پردامنه شدن این حوزه خواهد شد. به همین دلیل باید در این عرصه بیشتر به دنبال تالیف، ترجمه و سایر محصولات فرهنگی و هنری باشیم. به همین خاطر لازم است به نویسنده اثر، حوریه مشهدی ابراهیم برای نگارش این رمان ۳۵۰ صفحهای با محوریت ادبیات فلسطین و مقاومت تبریک گفت.
وی افزود: از ویژگیهای این رمان، وجوه تاریخی و سیر حوادث تاریخی در اثر است. عمده داستان در سال ۱۹۵۳ اتفاق میافتد، با قهرمانی ۲۳ ساله از ارمنستان که در یک روستای مصنوعی (روستایی که قبلاً وجود نداشته و به یک دلیل صنعتی در منطقهای ایجاد میشود) زندگی میکند و در ادامه سفری را با سه دوست خود آغاز میکند.
سرشار با تاکید بر عدم تطابق و همخوانی رویدادهای روایت شده در این رمان گفت: اولین مشکل داستان، نبودن همخوانی تاریخ و تطابق رویدادها در رمان است و دومین مشکل وجود روستایی است که در ابتدای داستان معرفی میشود، در حالی که این روستا از بازه زمانی روایت خارج است و فاقد ویژگیهای ذکر شده در رمان است، همچنین در استفاده از ابزارها، نیز بی دقتیهای مهمی وجود دارد، مثلاً استفاده از تفنگ ام ۱۶ در زمانی که تطابق تاریخی و ایجابی با زمانه داستان ندارد و ابزارهای دیگری که بدون تحقیق و اشراف در رمان به کار گرفته شدهاند.
وی همچنین به وجوه خردهروایتهایی از سیاستمدارانی چون موشه دایان و… در این رمان اشاره کرد و ادامه داد: حوادث تاریخی و روایات نقل شده با واقعیت و اسناد تاریخی موجود تفاوت دارد. برای جلوگیری از این موارد، نویسنده حتماً باید از مشاوران تاریخی، پزشکی و… در پایه ریزی اطلاعاتی رمان خود استفاده کند تا مخاطب با اتقان تاریخی بتواند با ادامه داستان همراه شود.
نیما اکبرخانی نیز در این نشست عنوان کرد: از مهمترین ویژگیهای این رمان این است که مخاطب را از روزهای اولیه شکلگیری یک دولت نامشروع (اسراییل) آگاه میکند و انتخاب این بازه زمانی از سوی نویسنده، انتخابی استراتژیک و بسیار مهم است که پرده از دورهای مهم در تاریخ صهیون برمیدارد.
وی افزود: دومین نقطه مثبت، انتخاب شخصیتهای منفی برای روایتگری است. اینکه داستان خود را با شخصیتهای منفی و منفور پیش ببریم در کنار خلاقیت و ایده خوبی که دارد، نویسنده را با چالشهای مختلفی مواجه میکند.
اکبرخانی با اشاره به فضای تاریخی رمان، ادامه داد: همان طور که محمد سرشار نقدهایی را به لحاظ تاریخی به اثر وارد کرد، من هم نقدهایی را وارد میدانم و بهتر بود که نویسنده ادعای واقعیت داشتن رویدادهای تاریخی را از ابتدا طرح نمیکرد و روایت خود را بر پایه تخیل میخواند.
نویسنده رمان «عزرائیل» درباره کارکرد فرم در این رمان، گفت: از لحاظ فرمی برای بنده این رمان در فرم سفر قهرمان است و شخصیتهایی را نشان میدهد که از مبدا شروع به حرکت میکنند و بعد از طی کردن مراحلی به مقصدی میرسند.
وی همچنین به نقد فرم این رمان پرداخت و ادامه داد: در این داستان دیوید به عنوان قهرمان، فاعلیت لازم را ندارد و دلایل انگیزهمند شدن او برای شروع این سفر متقاعدکننده نیست. با اینحال دو نکته مثبت داستان، انتخاب بازه زمانی و دوم آنکه نویسنده متهورانه با شخصیت منفی روایت جنگ کرده، قابل تامل است. همچنان که نقدهایی نیز چون عدم تطابق تاریخی رویدادها و عدم فعال بودن قهرمان به اثر وارد است.
در ادامه این جلسه حوریه مشهدی ابراهیم با تشکر از سخن منتقدان، در پاسخ به این سوال که مآخذ استنادی وی برای نگارش این رمان از چه سطوحی بوده است، گفت: به کارشناسی که در این حوزه به من کمک کند، دسترسی نداشتهام.
وی نقد بر مبحث عدم تطابق تاریخی بعضی رویدادها و ابزارها را پذیرفت و عنوان کرد: من در این کتاب علاقه داشتم بحثهای فکری و اطلاعات را نیز در کنار حس آمیزیها و تحرکات فاجعه بار جنگ نشان دهم.
سرشار در ادامه این جلسه، درباره جذابیت ادبی این داستان گفت: بخش جذابیت مرهون تلاش در تولید و معرفی به مخاطب است. متاسفانه آثاری در تاریخ ادبی ایران وجود دارند که به دلیل معرفی نشدن و نداشتن تبلیغ خوب از دید مخاطب پنهان ماندهاند.
وی با تاکید بر بخش تولید و ویراستاری، ادامه داد: این اثر نیاز به ویراستهای مهمی در حوزههای مختلف دارد و با این اتفاق میتوانست بسیار بهتر از اثر حاضر باشد. خطاهایی در روایتگریهای نظامی، پزشکی و... وجود دارد که مخاطب باهوش را آزار میدهد، همچنین ویراستار ادبی و زبانی اثر افتضاح است و متاسفانه ویراستار سادهترین نکات نگارش متن و علائم دستوری نگارشی را رعایت نکرده است، حتی اسم شخصیت اصلی یکبار شیفر و یا فیشر نگاشته شده است. این مشکل کاملاً به ویراستار اثر برمیگردد که در این مواقع باید یار نویسنده باشد.
در ادامه جلسه اکبرخانی این اثر را به لحاظ ادبی و در حوزه مقاومت یک حرکت رو به جلو و موقر خواند و گفت: این کتاب پاکیزه است و منع سنی ندارد. اما به لحاظ رسانهای تبلیغ خوبی برای کتاب اتفاق نیفتاده است.
او در ادامه با تاکید بر دغدغه مخاطب امروز بیان کرد: در این دوره با توجه به تحرکات منطقه، نیاز مصرف بازار کتابخوان را در حوزه مقاومت میتوان حس کرد، مخاطب با خواندن این دست آثار علاوه بر لذت بردن، میتواند اطلاعات مهمی را نیز از این حوزه بهدست آورد، بهواسطه این اثر، ما با سرمنشاء نیروی صهیون آشنا میشویم که قبل از درگیری با حزب الله در مقابل و مواجه با کشورهای دیگر نیز همین رفتار خصمانه را داشته است.
مشهدی ابراهیم در پایان این نشست گفت: این اولین اثر من بود و با توجه به نقدهای وارد شده تلاش میکنم، برخی ایرادها را در ویراست بعدی مرتفع کنم و همچنین در رمانهای بعدی میزان اشتباهات را به حداقل برسانم.
ارسال دیدگاه