دانا گزارش می دهد؛
میرزا کوچک خان؛ قهرمانی که صدای عدالت خواهیاش در تاریخ ایران طنین انداز شد
بیش از صد سال از شهادت میرزا کوچک خان جنگلی میگذرد، اما داستان زندگی او همچنان الهامبخش است؛ مردی که در مسیر عدالت و آزادی گام برداشت و در میان برفهای سرد گیلان، جاودانه ش
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سالگرد شهادت میرزا کوچک خان جنگلی یکی از تلخترین و در عین حال افتخارآمیزترین برهههای تاریخ معاصر ایران است. میرزای یونس استادسرایی، معروف به میرزا کوچک، در ۱۲۵۹ خورشیدی در محله استادسرای رشت در خانوادهای مذهبی و فرهنگی متولد شد. او که از کودکی روحیهای آزادیخواه و عدالتطلب داشت، تحصیلات خود را در علوم دینی آغاز کرد و برای تکمیل دانش به مدارس علمیه قزوین و تهران رفت. اما تحولات سیاسی و اجتماعی دوران، مسیر زندگی او را تغییر داد و او را به یکی از برجستهترین مبارزان آزادیخواه تبدیل کرد.
میرزا کوچک خان، در آغاز جوانی، به مشروطهخواهان گیلان پیوست و در فتح قزوین و سرکوب محمدعلی شاه قاجار مشارکت داشت. او که به اصول اخلاقی و دینی پایبند بود، هدف خود را در مبارزه با بیعدالتی، خودکامگی و استعمار خارجی تعریف کرد. نهضت جنگل که تحت رهبری او شکل گرفت، به سرعت به یکی از قدرتمندترین جنبشهای مردمی تبدیل شد و بخشهای وسیعی از گیلان و مازندران را تحت نفوذ خود قرار داد.
نهضت جنگل؛ آرمانها و مبارزات
نهضت جنگل که در سال ۱۲۹۳ خورشیدی آغاز شد، به هدف اخراج نیروهای خارجی، برقراری عدالت و ایجاد دولتی مردمی پایهگذاری شد. اعضای این نهضت با تأسیس "هیئت اتحاد اسلام" به دنبال یگانگی مسلمانان و استقلال ایران بودند. روزنامه جنگل که بهعنوان رسانه رسمی جنبش فعالیت میکرد، آرمانهای میرزا و یارانش را با شفافیت بیان میکرد: "ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایران هستیم، استقلالی به تمام معنی کلمه یعنی بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی."
این جنبش در برابر نیروهای خارجی از جمله روسها و انگلیسها و همچنین نیروهای داخلی مخالف، مقاومت کرد. یکی از بزرگترین دستاوردهای نهضت، اعلام تأسیس جمهوری انقلابی در خرداد ۱۲۹۹ بود که میرزا کوچک خان بهعنوان رئیسجمهور آن انتخاب شد. با این حال، مداخلات خارجی و اختلافات داخلی، این جمهوری نوپا را با مشکلات فراوانی مواجه ساخت.
یکی از مهمترین چالشهای نهضت جنگل، مواجهه با نیروهای بلشویکی روس بود. در ابتدا، روابط میان جنگلیها و ارتش سرخ حسنه بود، اما تغییر سیاستهای شوروی و حمایت آنها از انقلابیون سرخ، موجب بروز کودتایی علیه میرزا شد. این کودتا، که توسط احسانالله خان و با حمایت بلشویکها صورت گرفت، باعث پراکندگی نیروهای جنگل شد. با این حال، میرزا همچنان به مبارزات خود ادامه داد و تلاش کرد آرمانهای آزادیخواهانهاش را حفظ کند.
شهادت در سرمای کوهستان
در پاییز ۱۳۰۰ خورشیدی، پس از شکستهای پیدرپی و تسلیم برخی از یارانش، میرزا کوچک خان به همراه یار آلمانیاش گائوک، به کوههای تالش پناه برد. در سرمای طاقتفرسای کوهستان و در میان برف و طوفان، میرزا و گائوک جان باختند. پس از شهادت او، دشمنانش با بیرحمی سرش را از بدن جدا کرده و آن را به تهران فرستادند. سرانجام، آزادیخواهان گیلانی، جسد و سر او را در رشت و در مکانی به نام سلیمان داراب به خاک سپردند.
میراث ماندگار میرزا
بیش از یک قرن از شهادت میرزا کوچک خان میگذرد، اما یاد و نام او همچنان در دلهای مردم ایران زنده است. او بهعنوان نماد مقاومت، استقلالطلبی و عدالتخواهی شناخته میشود. شخصیت میرزا، ترکیبی از اخلاقمداری، شجاعت و مردمی بودن بود که الهامبخش نسلهای بعدی در مبارزات ملی و مردمی شده است.
میرزا کوچک خان جنگلی تنها یک مبارز آزادیخواه نبود؛ او نماد آرزوهای ملت ایران برای استقلال و عدالت بود. هرچند دشمنانش تلاش کردند نام و آرمانهای او را تخریب کنند، اما حقیقت مبارزات او همچنان در تاریخ ایران ماندگار است.
ارسال دیدگاه