نفوذ زیرپوستی بیربطها به ورزش؛
هیس! رزومهسازان مشغول لابی هستند/ پول بده؛ در ورزش مدیریت کن!

بهنظر میرسد در سایۀ بیتفاوتی نهادهای ناظر، برخی جریانات فرصتطلب و ناهماهنگ بهسادگی در حال ورود به عرصه مدیران ورزشی هستند.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانا؛ بدون تردید دنیای ورزش برای همه شیرین است، چرا که به هر فردی فرصت دیده شدن میدهد و این دیده شدن هم برای ورزشکار و بازیکن میتواند باشد؛ هم برای مدیر و رئیس. کسانی که موفق به مطرح شدن بهعنوان بازیکن و ورزشکار نشدند هم هیچ فرصتی را بهتر از ورود به جرگۀ مدیران برای دیده شدن نمیدانند.
در ورزش ایران هم مدیر شدن چندان سخت نیست؛ کافی است اندکی پول داشته باشی و بیش از آن لابی و ارتباط، آن وقت است که همه از دکتر و مهندس پائینتر خطابت نمیکنند و از این فدراسیون به آن فدراسیون، احکام مدیریتی دریافت میکنی. یکی از دلایل بیمقدار شدن پستهای مهم ورزشی هم همین است؛ حضور افرادی که قدشان از قد میز و صندلیشان خیلی کوتاهتر است.
در این رابطه باید گفت که حضور در هیأترئیسه برخی فدراسیونهای ورزشی به میانبُری برای برخی از افرادِ «مشتاقِ دیدهشدن» تبدیل شده تا بهسادگی بتوانند حداقل سالهای دوره مدیریتی را در کارنامه خود ثبت کنند و از فدراسیونهای کوچک، اسب خود را با لابیهای گسترده برای فدراسیونهای بزرگ و سمتهای مدیریتی مهم در ورزش زین کنند.
در یکی از فدراسیونهای رزمی که اخیراً حاشیههای بسیار زیادی داشته، انتصابی رخ داده که نماد بارز این ماجراست. فردی که صرفاً با کمکهای مالی سابقاً در یک فدراسیون پرحاشیه دیگر پُست و سِمت داشته و به دست راست برخی از رجال تبدیل شده، حالا بدون ذرهای سابقه در یک ورزش رزمی، در تیم مدیریتی یک فدراسیون رزمی سِمت گرفته تا یک سابقه مدیریت ورزشی هم در کارنامهاش ثبت شود.
این فرد که اساساً سبقه و سابقه او در ورزش مشخص نیست، ابتدائاً از یک فدراسیون پرحاشیه خودش را مطرح کرد و در یکی از جزایر توریستی ایران خودی نشان داد تا با اهمال آن رئیس سابق فدراسیون، به سادگی به مناصب مدیریتی برسد و به سمتی بسیار مهم در بین هیأتهای استانی آن فدراسیون پولدار و پولساز که البته حسابهای مالیاش چندان شفاف نیست، دست یابد.
این در حالی است که وی از همین طریق و با بزرگنمایی مسئولیت خود، به راهروهای پارلمانی هم راه یافت و به دستیار و یا همراه سفرهای یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تبدیل شد تا از این راه برای خودش، اعتبار و احترامی دست و پا کند و در نهایت، سود این جایگاه به نفع شخص او باشد نه ورزش ایران و یا یک فدراسیون.
حالا هم شنیده میشود این فرد با فشارهای خاص به یک فدراسیون رزمی تحمیل شده تا بتواند به رؤیاهای بزرگ و دور و دراز خودش فکر کند. این در حالی است که برخی از افراد دیگر هم مسیر وی را رفتهاند و از عضویت در همان فدراسیون پولدار و پرحاشیه، حالا در فدراسیون بزرگ و مهم فوتبال سمت مدیریتی گرفتهاند.
بهنظر میرسد الگوی رشد مدیریتی در همه فدراسیونهای ورزشی یکی است؛ هزینه کردن برای خودنمایی، جلب لابی و ارتباط با برخی رجال، ورود به عرصه مدیریتی با خرید و فروش پست و سمت و در نهایت اعمال فشار از نهادهای سیاسی و افراد سیاسی برای حمله به کرسیهای مهم ورزشی و در نهایت؛ «دیده شدن».
شوق به دیده شدن است که برای افراد، از دیگران پلی به سوی اهداف میسازد و این رویه غیراخلاقی اکنون به وفور دیده میشود که فرد مذکور تنها یکی از آن هاست. در این بین مشخص نیست نهادهای ناظر و دستگاه نظارتی وزارت ورزش و جوانان به چه علت مقابل این گونه رفتارها، تاکنون سکوت کرده است.
مسلماً این فرد که پیش از این تصاویر دیگری از خود در اذهان ورزشی ساخته بود و اکنون مانند رجال سیاسی تیپ میزند، اولین نفر از این نسل اشتباهی نبوده و آخرین نفر هم نخواهد بود اما این موضوع آزمونی است برای نهادهای ناظر که با برخوردی قاطع، دست چنین سودجویانی را از ورزش و نهادهای ورزشی قطع کنند.
ارسال دیدگاه