به نام مردم به کام نفتیها؛
بودجه مسئولیتهای اجتماعی صنایع نفت کجا هزینه میشود
صیادان عسلویه، با وجود مسئولیتهای اجتماعی میلیاردی صنایع نفت و گاز در نزدیکی خود، در سکوت و بیتوجهی به کمبود امکانات اولیه به حیات خود ادامه میدهند. این شرایط نه تنها معیشت آنها را تهدید میکند، بلکه هویت دریایی منطقه را نیز زیر سئوال میبرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ عسلویه بهعنوان مرکز اصلی صنعت نفت و گاز ایران، یکی از پرترددترین و سودآورترین مناطق کشور به شمار میآید. شرکتهای نفتی، گاز و پتروشیمی مستقر در این منطقه، با تولید و صادرات محصولات با ارزش افزوده بالا، سهم بسزایی در درآمد ملی دارند. این شرکتها از امکانات عظیم پالایشگاهی و تأسیسات صنعتی بهرهبرداری میکنند و در نتیجه درآمدهای کلانی را به خود اختصاص میدهند.
درآمد حاصل از این شرکتها علاوه بر تأمین هزینههای جاری کشور، میتواند به سرمایهگذاری در توسعه زیرساختها، آموزش، بهداشت و سایر خدمات اجتماعی اختصاص یابد. این امر میتواند به بهبود وضعیت معیشتی مردم محلی و ارتقای کیفیت زندگی آنان کمک کند.
با این حال، انتقادات زیادی نسبت به عدم توزیع عادلانه این درآمدها وجود دارد. در حالی که شرکتهای مستقر در عسلویه میلیاردها دلار سود خالص کسب میکنند، ساکنان محلی هنوز با کمبود امکانات و زیرساختهای ابتدایی مواجهاند. این نابرابری موجب میشود که مردم محلی احساس کنند از مزایای این سرمایهگذاریها بهرهمند نشدهاند و مسئولیت اجتماعی شرکتها در این زمینه مورد سئوال قرار گیرد.
نقش صنایع نفت در بهبود وضع معیشتی عسلویه
بنابراین، ضروری است که شرکتها بخشی از درآمدهای خود را به مسئولیت اجتماعی اختصاص دهند و به بهبود شرایط زندگی مردم بومی و حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی منطقه توجه کنند. این اقدام میتواند به تقویت رابطه مثبت بین صنایع و جامعه و همچنین افزایش رضایت عمومی کمک شایانی کند.
مسئولیت اجتماعی، مفهومی فراتر از اجرای چند برنامه مناسبتی یا اهدای چند بسته معیشتی است. شرکتها و مجموعههای عظیم اقتصادی، بهویژه آنها که در دل جوامع بومی مستقر شدهاند، وظیفه دارند بخشی از سود و قدرت خود را صرف بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی منطقه کنند. اما آنچه امروز در بندر عسلویه میبینیم، حکایتی تلخ از نادیدهگرفتن همین مسئولیت است.
در عسلویه، شهری که میلیاردها دلار سرمایه در صنایعش جریان دارد، صیادان و ماهیفروشان هنوز با ابتداییترین شیوهها کار میکنند. اسکلهها فرسودهاند، بازار ماهیفروشان بدون برق، کولر، آب لولهکشی و حتی تهویه مناسب است. هیچ برنامهای برای ساماندهی این مشاغل دیده نمیشود. این بیتوجهی، نهتنها معیشت صدها خانواده را تهدید میکند، بلکه خطر محو شدن مشاغل سنتی، بومی و هویت دریایی منطقه را هم به همراه دارد.خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی «سپاس خبر» در عسلویه در گفتگو با چند تن از ماهیفروشان و صیادان باسابقه عسلویه، چهرهای از رنج و بیعدالتی ترسیم شد که دور از شأن شهری با لقب پایتخت انرژی ایران است.
مسئولیت اجتماعی: وعدهها و واقعیتهای عسلویه
حمید زیرایی یکی از فروشندگان باسابقه بازار ماهی عسلویه اظهار کرد: سالهاست که این بازار به حال خود رها شده است. نبود امکانات ابتدایی مانند کولر، برق کافی و شرایط بهداشتی مناسب، مشکلات متعددی برای فروشندگان و مشتریان بهوجود آورده است.
این فروشنده گفت: وضعیت بهگونهایست که بوی نامطبوع ناشی از فساد ماهیها، فضای بازار را پر میکند و این موضوع، نهتنها سلامت مردم را به خطر میاندازد، بلکه موجب کاهش مشتریان نیز شده است.
وی با اشاره به کمبود زیرساختهای اولیه افزود: ما هفتهای فقط یکبار آب داریم و نمیتوانیم بازار را بهدرستی شستشو دهیم، در حالیکه بازار ماهی به شستوشوی مداوم نیاز دارد. حتی اگر بخواهیم خودمان کولر تهیه کنیم، امکانپذیر نیست، چون برق بازار کشش لازم را ندارد.
از سودهای کلان تا غفلت از مردم: مسئولیت اجتماعی در عسلویه
زیرایی تصریح کرد: بهمحض اینکه دو کولر همزمان روشن میشود، برق میپرد و دیگر نمیتوان از آن استفاده کرد. فیوز اصلی بازار در نقطهای دور قرار دارد و هر بار باید کلی مسیر رفت تا وصلش کرد. وقتی وارد بازار میشوی، گرما بهقدری شدید است که احساس خفگی میکنیم.
کمال جعفری فروشنده دیگری با انتقاد از بیتوجهی صنایع مستقر در منطقه در گفتگو با خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی «سپاس خبر» گفت: ما انتظار نداریم شرکتها یا پالایشگاهها مستقیماً به ما کمک مالی کنند؛ اما آیا ساخت یک بازار استاندارد و بهداشتی، نوسازی اسکله یا اعطای تسهیلات کوچک، خواستهای بزرگ محسوب میشود؟ اگر این صنایع به مسئولیت اجتماعی خود بهصورت واقعی عمل میکردند، اکنون وضعیت ماهیفروشان و صیادان اینچنین اسفبار نبود.
ناخدا حسن یکی از صیادان باسابقه بندر نیز در گفتگو با خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی «سپاس خبر» با اشاره به مشکلات تأمین سوخت اظهار کرد: فعالیت صیادی ما کاملاً قانونی و با مجوز انجام میشود، اما حتی از سهمیه سوخت نیز محروم هستیم. نه بنزین یارانهای دریافت میکنیم و نه سهمیه آزاد در اختیارمان قرار میگیرد.
وی خاطرنشان کرد: برای تأمین هزینههای قایق جدید، مجبور شدم قایق قبلیام را بفروشم. با وجود اینکه بارها به فرمانداری، اداره شیلات و تعاونی مراجعه کردهایم، هنوز هیچ پاسخی نگرفتهایم و هیچ نهادی خود را مسئول نمیداند.
در میان تمام این گلایهها، نکتهای مشترک وجود دارد؛ فراموشی شهرستان عسلویه از سوی همان نهادهایی که باید تکیهگاه مردم باشند. این در حالیست که برخی از روستاهای اطراف، از خدمات بیشتری نسبت به خود بندر برخوردار شدهاند. بازار ماهیفروشان عسلویه، که باید یکی از نمادهای اقتصادی و حتی گردشگری این شهر باشد، اکنون به نماد بینظمی، فقر امکانات و رهاشدگی تبدیل شده است.
فقدان زیرساختها: چالشهای جامعه محلی عسلویه
در کنار این مشکلات، نبود سردخانه، فقدان مکانهای استاندارد برای نگهداری ماهی، و نبود حمایتهای بیمهای و تسهیلات مالی، فشار معیشتی را بر دوش این قشر زحمتکش دوچندان کرده است. صیادان با همه سختیها دل به دریا میزنند، اما یا صیدشان در نبود زیرساخت مناسب از بین میرود، یا سود آن به جیب واسطهگران میرود.
اگر قرار است مفهوم عدالت اجتماعی و توسعه پایدار در عسلویه محقق شود، باید از جایی آغاز کرد که صدایش کمتر شنیده میشود؛ از بازار ماهیفروشان، از اسکله صیادان، از مردانی که در سکوت، زنده میمانند.
در شرایطی که میلیاردها دلار سود خالص از صنایع نفت، گاز و پتروشیمی عسلویه به چرخه اقتصاد کشور تزریق میشود، این پرسش اساسی مطرح است که مسئولیت اجتماعی شرکتهای مستقر در این منطقه دقیقاً در چه حوزههایی هزینه میشود؟ اگر قرار نیست بخشی از این منابع به بهبود معیشت مشاغل سنتی، حفظ هویت بومی و توسعه زیرساختهای اولیه اختصاص یابد، پس فلسفه وجودی مسئولیت اجتماعی چیست؟.
از مسئولان منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی انتظار میرود با شفافسازی کامل درباره محل صرف اعتبارات مسئولیت اجتماعی، به افکار عمومی پاسخ دهند. اینکه بودجههای کلان مسئولیت اجتماعی چگونه هزینه میشود و چرا سهمی به اسکله، بازار ماهیفروشان و معیشت صیادان اختصاص پیدا نکرده، سئوال است که دیگر نمیتوان نادیدهاش گرفت.
وقت آن رسیده که مسئولیت اجتماعی از یک عنوان کلیشهای و بروشورپسند، به یک تعهد واقعی و ملموس تبدیل شود؛ تعهدی که طنین آن باید در بازارهای بیرمق، اسکلههای فرسوده و زندگی صیادان سادهزیست عسلویه شنیده شود.
ارسال دیدگاه