گزارش دانا از نظر 4 کارشناس مسکن؛
تاثیر مصالح و سیاست های کهنه در ادمه اتلاف انرژی در ساختمان سازی/ چرا فناوریهای نوین ساختمانی در کشور راه نمیافتند؟
در حالی که دنیا به سمت ساختمانهای هوشمند، کممصرف و پایدار حرکت میکند، ایران همچنان با ساختمانهایی که مصرف برق، گاز و آب را چندین برابر میکنند درگیر است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در حالی که دنیا به سمت ساختمانهای هوشمند، کممصرف و پایدار حرکت میکند، ایران همچنان با ساختمانهایی ساخته میشود که مصرف برق، گاز و آب را چندین برابر میکنند. بحران انرژی که امروز سایه سنگینی بر اقتصاد و زندگی مردم انداخته، ریشه عمدتاً در ساختوسازهای قدیمی، فرهنگ مصرف بیپروا و عدم توجه به فناوریهای نوین دارد. شهاب سعادتنژاد و سید امین یوسفی، سید محمد مرتضوی اعضای هیات مدیره انجمن انبوهسازان استان تهران، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاعرسانی راه دانا، از وضعیت نگرانکننده ساختمانهای ایرانی هشدار داده و میگویند: «مشوقهای دولت برای ساختمانهای کممصرف یا نیست، یا بیمعناست». این گزارش، سفری است به درون بحران انرژی که در هر دیوار و سقف ساختمانهای کشور، نمود پیدا کرده است.
ساختوساز با روشهای نسل اول؛ چرخه اتلاف انرژی
اگرچه دنیا به سرعت به سمت سیستمهای نسل چهارم و پنجم در تاسیسات ساختمانی حرکت کرده، اما در ایران، بیشتر پروژههای ساختمانی هنوز بر اساس روشهای نسل اول و دوم طراحی و اجرا میشوند. این یعنی استفاده از مصالح قدیمی، شیرآلات بیکیفیت، تجهیزات گرمایشی و سرمایشی پرمصرف و عدم عایقبندی مناسب.

شهاب سعادتنژاد، عضو هیات مدیره انجمن انبوهسازان استان تهران، در این خصوص به راه دانا، میگوید: «ساختوساز در ایران همچنان با روشهای منسوخ پیش میرود. ما هنوز در عصر ساختمانهای هوشمند و کممصرف نیستیم. در عوض، از شیوههای سنتی استفاده میکنیم که مصرف برق، گاز و آب را به شدت بالا میبرد.
او افزود:«صلاحیتهای لازم برای اجرای سیستمهای مدرن وجود ندارد. حتی وقتی از فناوریهای نوین استفاده میشود، اجرای آنها به روشهای قدیمی انجام میشود. این خودش یک معضل بزرگ است.
مصالح قدیمی، فناوریهای جهانی؛ فاصله عظیمی که تهدید میشود
در ایران، اکثر تجهیزات مورد استفاده در ساختمانها — از شیرآلات گرفته تا پمپها، برقرسانی و سیستمهای گرمایشی متعلق به نسلهای قدیمی هستند. در حالی که دنیا به سمت فناوریهای هوشمند، خودکار و کممصرف حرکت کرده، ایران همچنان با مصالحی کار میکند که بهرهوری آنها بسیار پایین است.
سعادتنژاد توضیح میدهد:«تجهیزات گرمایشی، سرمایشی و شیرآلات در ایران عمدتاً از نسل اول و دوم هستند، در حالی که جهان به نسل چهارم و پنجم رسیده است. این یعنی ما دههها عقبیم.
او ادامه میدهد:«حتی اگر بخواهیم از فناوریهای نوین استفاده کنیم، دسترسی به آنها محدود است. واردات، تولید عمده و توزیع مصالح کممصرف، هنوز به صورت سیستماتیک در کشور اجرا نشده است.
مشوقهای ناکافی یا غیاب کامل حمایت دولت
یکی از بزرگترین موانع توسعه ساختمانهای کممصرف، عدم وجود مشوقهای واقعی از سوی دولت است.
سعادتنژاد میگوید:«تنها در یک بازه زمانی، تخفیفهای جزئی برای نصب پنلهای خورشیدی ارائه شد، اما در حوزه بازیافت آب، سیستمهای هوشمند و انرژیهای تجدیدپذیر، هیچ مشوق جدی وجود ندارد.
او افزود:«دولت باید با اعمال معافیهای مالیاتی، کاهش عوارض یا تسهیلات ویژه، سازندگان و مالکان را به استفاده از فناوریهای نوین ترغیب کند. اگر این اتفاق نیفتد، هیچ کس از روی عشق به محیط زیست، هزینههای اضافی را متقبل نمیشود.

فرهنگ مصرف بیپروا؛ ریشه اصلی بحران انرژی
سید امین یوسفی، عضو دیگر هیات مدیره انجمن انبوهسازان تهران، در گفتگو با دانا، بر این نکته تأکید میکند که ریشه اصلی بحران انرژی، فرهنگی است.
او میگوید:«مردم ایران سالها به انرژی ارزان، یارانهای و حتی رایگان عادت کردهاند. این فرهنگ مصرف بیپروا، در بخش ساختمان نمود بیشتری دارد. هیچکس به عایقبندی دیوارها، شیشههای دو جداره یا سیستمهای هوشمند توجه نمیکند، چون فکر میکند برق و گاز همیشه ارزان خواهد بود.
یوسفی توضیح میدهد:«بسیاری از ساختمانهای جدید، فاقد عایقبندی مناسب هستند. طراحیها با شرایط اقلیمی کشور هماهنگ نیستند. نتیجه؟ پرت انرژی بالا، افزایش مصرف و فشار مضاعف بر شبکه برق و گاز.**
عدم انطباق با اقلیم؛ طراحی بیعقلانه ساختمانها
ایران کشوری با تنوع اقلیمی بالاست، اما متأسفانه، اکثر ساختمانها بدون توجه به شرایط آبوهوایی منطقه طراحی میشوند.
یوسفی میگوید:«در مناطق گرم و خشک، ساختمانها بدون عایق و شیشههای مناسب ساخته میشوند و در مناطق سرد، از مصالح نامناسب استفاده میشود. این بیتوجهی، مصرف انرژی را به شدت افزایش میدهد.
او افزود:«در دنیا، طراحی ساختمانها با توجه به اقلیم محلی انجام میشود. اما در ایران، یک الگوی واحد برای همه مناطق استفاده میشود. این یعنی طراحی بیعقلانه و اتلاف منابع.
ضعف نظارت و عدم اجرای قوانین
یکی دیگر از مشکلات بزرگ، عدم اجرای آییننامههای بهینهسازی مصرف انرژی است.
یوسفی میگوید:«آییننامههایی وجود دارند، اما در عمل اجرا نمیشوند. نهادهای نظارتی یا ضعیف عمل میکنند، یا با سازندگان سازش دارند. نتیجه؟ ساختمانهایی که از نظر انرژی، یک فاجعه هستند.**
او افزود:«همه چیز در کاغذ درست است، اما در عمل، هیچ چیز اجرا نمیشود. تا زمانی که نظارت جدی و پیگیری قانونی وجود نداشته باشد، هیچ تغییری رخ نخواهد داد.**
راهکارها: چگونه از بحران انرژی در بخش ساختمان خارج شویم؟
بر اساس تحلیل کارشناسان، راهحلهای زیر میتواند به کاهش اتلاف انرژی در بخش ساختمان کمک کند:
۱. واقعیسازی قیمت انرژی: کاهش یارانههای بیرویه بر برق، گاز و آب تا مردم به مصرف هوشمند ترغیب شوند.
۲. ایجاد مشوقهای مالی و مالیاتی: معافی از عوارض، تسهیلات ویژه و یارانه برای استفاده از پنل خورشیدی، سیستمهای بازیافت آب و مصالح کممصرف.
۳. تولید داخلی مصالح نوین: حمایت از صنایع داخلی برای تولید شیرآلات هوشمند، عایقهای پیشرفته و تجهیزات کممصرف.
۴. الزام به استفاده از فناوریهای نوین در پروژههای جدید: ایجاد قانون الزامی برای استفاده از شیشه دو جداره، عایقبندی مناسب و سیستمهای هوشمند در تمام ساختمانهای جدید.
۵. فرهنگسازی و آموزش عمومی: کمپینهای رسانهای برای تغییر نگرش مردم نسبت به مصرف انرژی و معرفی مزایای ساختمانهای کممصرف.
۶. تقویت نظارت و پیگیری قانونی: ایجاد گشتهای نظارتی مستقل برای بررسی اجرای آییننامههای انرژی در پروژههای ساختمانی.
قوانین کامل، اما اجرا ناکارآمد: فاصله بین کاغذ و واقعیت
سید امین یوسفی، عضو هیات مدیره انجمن انبوهسازان استان تهران، درباره وضعیت آییننامههای بهینهسازی مصرف انرژی میگوید:«در واقع، قوانین و آییننامههای موجود در ایران، اقتباسی از استانداردهای جهانی و متناسب با شرایط اقلیمی کشور هستند. یعنی از نظر فنی، مشکلی وجود ندارد. قوانین کامل و منطقی هستند.»
اما او با لحنی تأسفبار ادامه میدهد:«مشکل در اجراست. به دلیل مشکلات ساختاری، اقتصادی و ضعف نظارت، این قوانین در عمل اجرا نمیشوند. نتیجه؟ ساختمانهایی که با بالاترین استانداردها طراحی میشوند، اما با پایینترین کیفیت اجرا میشوند.
مسئله حل نمیشود، فقط پنهان میشود
یوسفی از نگاه سطحی برخی مسئولان به بحران انرژی انتقاد میکند:«به جای اینکه ریشهیابی کنند و راهکارهای بلندمدت ارائه دهند، فقط صورت مسئله را پاک میکنند. مثلاً میگویند صنایع با بخشی از ظرفیت کار کنند، بدون اینکه به عواقب آن مانند بیکاری، کاهش تولید و فشار بر اقتصاد — فکر کنند.
او تأکید میکند:«این تصمیمات کوتاهمددت، شوکهای شدیدی به تولیدکنندگان و بازار وارد میکند و به جای حل بحران، آن را پیچیدهتر میکند.
واقعیسازی قیمت انرژی: راهکاری که مخفی میماند
یکی از راهکارهای کلیدی برای کاهش ناترازی انرژی، واقعیسازی قیمت انرژی است. اما یوسفی میگوید:«مسئولان به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی، جرئت افزایش قیمت انرژی را ندارند. در نتیجه، مردم همچنان انرژی را تقریباً رایگان مصرف میکنند.
او توضیح میدهد:«وقتی برق، گاز و آب ارزان باشد، چه انگیزهای برای بهینهسازی وجود دارد؟ سازندگان به عایقبندی فکر نمیکنند، مالکان به سیستمهای هوشمند توجه نمیکنند و مصرف بیرویه ادامه پیدا میکند.
جامعه سنتی؛ مقاومت در برابر تغییر
یوسفی درباره فرهنگ مصرف میگوید:«جامعه ما به شدت سنتی است و در برابر تغییرات مقاومت نشان میدهد. بسیاری از مردم نمیدانند که چرا باید برای یک شیرآلات هوشمند یا پنل خورشیدی هزینه کنند.
او افزود:«برای تغییر این فرهنگ، نیاز به یک حرکت فرهنگی وسیع و مستمر از طریق رسانهها، مدارس و شبکههای اجتماعی وجود دارد. باید مردم بفهمند که صرفهجویی در انرژی، فقط یک عمل زیستمحیطی نیست، بلکه یک اقدام اقتصادی هوشمندانه است.
ما سیمان صادر نمیکنیم، انرژی صادر میکنیم!
نکتهای که یوسفی به آن اشاره میکند، بسیار چشمگیر است:«ما به صادرات سیمان و مصالح ساختمانی افتخار میکنیم، اما در واقع، انرژی را صادر میکنیم.
او توضیح میدهد:«تولید سیمان یک فرآیند بسیار انرژیبر و آلاینده است. تنها به دلیل اینکه انرژی در ایران ارزان است، میتوانیم سیمان را با قیمت پایین تولید و صادر کنیم. اما اگر قیمت واقعی انرژی را در هزینه تولید لحاظ کنیم، صادرات سیمان نه از نظر اقتصادی، نه از نظر زیستمحیطی، بهصرفه نیست.
این یعنی صادرات ما، در واقع یارانهای است به کشورهای دیگر از جیب منابع انرژی ملی.
تسهیلات انرژی: ناموجود یا ناکارآمد
در مورد تسهیلات پیشبینیشده برای ساختمانهای کممصرف، یوسفی میگوید:«آییننامهای برای پرداخت تسهیلات به ساختمانهای دارای استاندارد انرژی وجود دارد، اما بودجه کافی برای اجرای آن تخصیص نیافته است.
او افزود:«حتی اگر این تسهیلات وجود داشته باشند، به دلیل قیمت بالای مصالح کممصرف، سازندگان تمایلی به استفاده از آنها ندارند. نتیجه؟ مشوقها به دست کسانی نمیرسند که واقعاً نیاز دارند.
یوسفی پیشنهاد میدهد:«این تسهیلات باید به ساختمانهای قدیمی و پرمصرف اختصاص یابد، نه به پروژههای لوکس. یعنی باید برای بازسازی و بهینهسازی ساختمانهای موجود سرمایهگذاری کرد، نه فقط برای ساخت مدلهای نمونه.

برنامهریزی مسکن: شعار یا واقعیت؟
سید محمد مرتضوی، عضو هیات مدیره کانون سراسری انبوهسازان مسکن و ساختمان ایران هم در گفتگو با راه دانا، از برنامهریزیهای شعاری در حوزه مسکن انتقاد میکند:«به نظر میرسد برنامهریزی کلان مسکن در کشور نه بر اساس ظرفیتهای واقعی زیرساختی، بلکه صرفاً در پاسخ به فشارهای سیاسی و شعارهای انتخاباتی انجام شده است.
او میگوید:«دولت ابتدا پروژهها را کلید میزند، بعد میگوید چگونه زیرساخت را فراهم کنیم؟ این روش، نه تنها غیرمنطقی است، بلکه سرمایه ملی را تلف میکند.
واقعیت را بگویید: یا زیرساخت دارید، یا ندارید!
مرتضوی با تأکید بر اینکه توسعه بدون زیرساخت، فاجعه است، میگوید:«ساختوساز نیازمند تأمین آب، برق، گاز و فاضلاب است. اگر دولت توان تأمین این زیرساختها را ندارد، باید شفاف اعلام کند.
او افزود:«این شفافیت، به سازندگان کمک میکند تا برنامهریزی خود را بر اساس ظرفیت واقعی منطقه تنظیم کنند. در غیر این صورت، پروژهها نیمهکاره میمانند، سرمایهها هدر میروند و مردم رنج میکشند.
نهمت ملی مسکن؛ جانماییهای غیرمنطقی و هزینههای غیرقابل تحمل
مرتضوی به جانمایی برخی پروژههای نهضت ملی مسکن انتقاد میکند:«بسیاری از این پروژهها در مناطقی ساخته میشوند که یا تأمین انرژی در آنها غیرممکن است، یا هزینه تأمین آن بیشتر از کل هزینه ساخت ساختمان است.
او تأکید میکند:«این شیوه، تنها باعث تهدید سرمایههای ملی میشود. پول مردم و دولت در پروژههایی تلف میشود که نه زیرساخت دارند، نه آیندهای پایدار.

کامیار سریرافراز، کارشناس اقتصادی هم در این خصوص به راه دانا تأکید کرد که راهکار کوتاهمدت و شعاری دیگر جوابگوی بحران انرژی نیست.
او میگوید:«راهکار واقعی و بلندمدت، سیاستگذاری دقیق و مبتنی بر داده است. مثلاً، اراضی که توسط شرکتهای وابسته به وزارت راه و شهرسازی واگذار میشوند، باید در مناطقی باشند که زیرساختهای انرژی پایدار دارند. در غیر این صورت، هر ساختمانی که در آنجا بنا شود، به یک بار اضافی بر شبکه برق و گاز تبدیل میشود.
او افزود:«دولت نمیتواند همزمان هم قول توسعه سریع مسکن را بدهد و هم از فراهم نبودن زیرساختها شکایت کند. اولویت باید با برنامهریزی هوشمندانه باشد، نه با کلید زدن پروژهها برای جلب رضایت سیاسی.
توسعه در مناطق فاقد زیرساخت؛ تهدیدی برای آینده انرژی
سریرافراز به مناطقی اشاره میکند که ناقص بودن زیرساخت، توسعه پایدار را غیرممکن کرده است:«مناطق گرمسیر که نیاز شدید به سرمایش دارند، مناطق خشک با بحران آبی، و مناطقی که در شبکه سراسری برق، نیروگاه کافی ندارند، اصلاً شایسته دریافت پروژههای بزرگ مسکن نیستند.
او توضیح میدهد:«وقتی در منطقهای که برق ناپایدار است، هزاران واحد مسکونی ساخته میشود، چه اتفاقی میافتد؟ مصرف انرژی به شدت افزایش مییابد، شبکه تحت فشار قرار میگیرد، قطعیهای برق تشدید میشود و مردم رنج میکشند.
مشوقهای دولتی؛ کلید گرایش سازندگان به ساختمانهای سبز
یکی از مهمترین اهرمهای تغییر، ایجاد مشوقهای اقتصادی است.
سریرافراز میگوید:«اگر دولت برای ساخت ساختمانهای سبز، مشوقهای مالیاتی، کاهش عوارض یا تسهیلات ویژه در نظر بگیرد، سازندگان به طور طبیعی به سمت این نوع ساختوساز گرایش پیدا خواهند کرد.
او افزود:«سازنده وقتی بفهمد که با استفاده از عایقهای پیشرفته یا پنلهای خورشیدی، هزینهاش جبران میشود، دیگر به مصالح قدیمی و پرمصرف روی نمیآورد. اما امروز، این مشوقها یا نیستند، یا به صورت نمادین و بیاثر اجرا میشوند.
بحران انرژی؛ نه گناه مردم، بلکه تقصیر سیاستگذاران
مرور تحلیلهای کارشناسان و فعالان حوزه ساختمان نشان میدهد که ریشه اصلی بحران ناترازی انرژی، در مصرف مردم نیست، بلکه در سیاستهای اشتباه دولت است.
- سالها تأخیر در واقعیسازی قیمت انرژی → مصرف بیپروا
- عدم ایجاد مشوق برای فناوریهای نوین → ادامه استفاده از مصالح قدیمی
- غفلت از توسعه صنایع داخلی مصالح کممصرف → وابستگی به واردات
- اجرای پروژههای عظیم مسکن در مناطق فاقد زیرساخت → افزایش فشار بر شبکه انرژی
سریرافراز تأکید میکند:«ما نباید بار بحران را به دوش مردم و سازندگان بیندازیم. مسئول اصلی، سیاستگذاری ضعیف، ناهماهنگی نهادی و برنامهریزیهای شعاری است.
بخش خصوصی میخواهد تغییر کند، اما دولت مانع است
در حالی که بخش خصوصی و فعالان صنعت ساختمان، با تکیه بر دانش فنی و تجربه جهانی، تلاش میکنند به سمت ساختمانهای هوشمند، کممصرف و پایدار حرکت کنند، دولت نه تنها پشتیبان آنها نیست، بلکه گاهی به دلیل سیاستهای ناقص و تغییر ناگهانی قوانین، مسیر را مسدود میکند.
سریرافراز میگوید:«سازندگانی که میخواهند ساختمانهای سبز بسازند، با مشکلات متعددی مواجه میشوند: عدم دسترسی به مصالح، عدم تأیید طرحها توسط شهرداریها، و عدم پشتیبانی مالی. در مقابل، پروژههایی که با مصالح قدیمی و بدون توجه به انرژی ساخته میشوند، هیچ محدودیتی ندارند.
ساختمان، نه فقط مسکن، بلکه یک مسئله امنیت ملی
به گزارش راه دانا؛ ساختوساز در ایران فقط یک موضوع مهندسی یا شهرسازی نیست، بلکه یک مسئله امنیت انرژی و اقتصاد ملی است.
- اگر ادامه دهیم با همین سرعت، مصرف انرژی در بخش ساختمان روزبهروز افزایش مییابد.
- اگر قیمت انرژی واقعی نشود، هیچ کس به بهینهسازی فکر نخواهد کرد.
- اگر مشوق وجود نداشته باشد، سازندگان از فناوریهای نوین استفاده نمیکنند.
- و اگر نظارت نباشد، قانون فقط روی کاغذ باقی میماند.
ارسال دیدگاه