هیس! دانستن حق مردم نیست!
الحق که تاریخ پیوسته در حال تکرار است. تنها فُرم وقایع تغییر میکند، وگرنه محتوا یکسان است. نگارنده همواره از گذشته با این چالش ذهنی دست به گریبان بوده که چگونه تاریخ در جریان انعقاد قراردادهای ترکمانچای، قرهباغ یا جدایی هرات، هیچگونه مقاومتی از مردم را مخابره نکرده است؟!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محمدصالح زندی (فعال سیاسی و فرهنگی) در یادداشتی نوشت: کرسنت، اف ای تی اف، سی اف تی، پالرمو و...؛ فرض کنید که خبرنگاری آزاد یا یک آمارگیر به میان مردم رفته و از ایشان درباره چیستی این واژگان بیگانه و اختصارات لاتین، سوال بپرسد. به نظر شما پاسخ مردم به این پرسش چه خواهد بود؟ حالات گوناگونی را میتوان در مواجهه مردم با این سوال متصور بود. ممکن است در همان بدو امر اظهار بیاطلاعی کنند؛ یا شاید به علت تخصصی بودن این واژگان، پرسشگر را به اهل فن ارجاع دهند. امکان این هم وجود دارد که ملت، از صدقه سر گشایشهای معیشتی وفاقیون و گرو بودن هشت نزد نُهشان، با استعانت از قوه قهریه، پرسشگر را بنوازند!
اشتباه نشود! حتی به فرض پایین بودن آستانه تحمل مردم، نمیتوان از ایشان گله کرد، چراکه ایشان همان ولینعمتان انقلابند. گلایه را باید از وفاق بازانی کرد که به حدی اکثریت مردم را درگیر «لقمه نانی» کردهاند که دیگر مجالی برای تفکر درباره این به اشتباه «خربزه فرنگی»ها باقی نمیماند!
آن دسته از اقلیت مردم هم که دستشان به دهان میرسد، دغدغه نان شب نداشته و فرصت برای کنکاش دارند، اما آنقدر با حجم گستردهای از موهومات و مکتومات روبرو میشوند که عطای فهم آن را به لقایش میبخشند و ترجیح میدهند که اطلاعات بیشتر در این باره را از رسانهها بشنوند. در این میان بجز معدود رسانههای مستقل و دلسوز کشور اما اکثریت مشاطهگران زنجیرهای، سر در دیگ پلوی اغیار دارند و آنقدر بر روی منافذ قطور این اصطلاحات ناشناخته، ماله میکشند که راهی جز تفأل خیر و همراهی با این پروپاگاندای رسانهای، برای مردمان ساده و از همهجا بیخبر، باقی نخواهد ماند!
الحق که تاریخ پیوسته در حال تکرار است. تنها فُرم وقایع تغییر میکند، وگرنه محتوا یکسان است. نگارنده همواره از گذشته با این چالش ذهنی دست به گریبان بوده که چگونه تاریخ در جریان انعقاد قراردادهای ترکمانچای، قرهباغ یا جدایی هرات، هیچگونه مقاومتی از مردم را مخابره نکرده است؟! اگرچه تمامی این قراردادها پس از جنگهایی طاقتفرسا منعقد گردیدهاند اما نه تنها مردم در نتیجه آن دخیل نبودند بلکه در مواردی به شکرانه این معاهدات، به جشن و پایکوبی نیز پرداختهاند!
فیلم سینمایی «جنگجوی پیروز» به کارگردانی مجتبی راعی، به زیبایی این موضوع را به تصویر کشیده است. در سکانس پایانی از این فیلم، ناصرالدینشاه که در تدارک جشن فتح هرات است به ناگاه خبردار میشود که قشون بریتانیا با هشت هزار سرباز و ده ها قبضه توپ از بوشهر به سمت تهران در حرکتند. پس از آن است که وزیر مختار بریتانیا در همان اثنای جشن به دیدار ناصرالدینشاه میرود و از او «عقب نشینی قشون ایران از هرات»؛ «تضمین اعطای عینی حقوق پلتیکی و تجاری اخذ شده توسط روس در جریان معاهده ترکمانچای، به انگلستان»؛ «حق تأسیس کنسولی بریتانیا در تمامی شهرهای ایران»؛ «حق مصونیت (کاپیتولاسیون) اتباع و تحتالحمایگان انگلستان در ایران»؛ «تسویه دانستن تمامی بدهکاریهای بریتانیای کبیر به دولت فخیمه ایران» و «حق تعیین صدارت اعظمی ایران از سوی انگلیس» را طلب میکند و ناصرالدینشاه نیز لاجرم به واگذاری تمام این امتیازات به انگلستان است که بعدها به عنوان «معاهده پاریس» شناخته میشود! جالب اینجاست که پس از این بدهبستان کاملاً یکطرفه، درباریان و مردم بیخبر، در حضور شاه و سفیر انگلستان، به شادمانی و نورافشانی میپردازند و جشن فتح هرات را ادامه میدهد؛ غافل از اینکه دیگر اصلاً هراتی وجود ندارد که بخواهند در حفظش پایکوبی کنند!
این خود نمونهای از طنزهای تلخ تاریخ و شمهای از نامحرمپنداری مردم است که ایشان را بر آن وا میدارد تا در ازای از کف رفتن این حجم از امتیازات، مسرورانه به شادمانی بپردازند؛ چون از اصل رخداد ناآگاهند، که اگر آگاه بودند، بجای خنده، باید خون میگریستند!
خب مسلم است که اگر ملت از حقایق آگاه شوند و عاقبت کار را بدانند، نه تنها به این معاهدات خسارت بار، تن نخواهند داد که حتی بدان معترض خواهند شد و از اجرای آن جلوگیری خواهند کرد. حال اینجاست که پای مسائل دست چندم و حواشی پررنگتر از متن به قضیه باز شده و موضوعاتی همچون «موتورسواری نسوان» و «حذف فیلترینگ» و «کنسرت بازی» وارد میدان می شوند تا توجهات را از اولویتدارترین مسائل کشور منحرف سازند!
در پایان توجه مسئولان، به مرور چندباره این فرمایش رهبر انقلاب جلب می شود که در فروردین 1394 فرمودند: «مسئولین باید بیایند مردم را و به خصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیات مطلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است؛ همدلی یک چیز زورکی نیست، یک چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمیشود.»
ارسال دیدگاه