تله رکود در گزارش مرکز آمار؛
کاهش تولید مولد در برابر رشد طلا، ارز و سرمایه گذاری در غیر مولدها+سند
جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران از عملکرد ششماهه نخست سال ۱۴۰۴ پرده از واقعیت تلخی برداشت؛ اقتصاد بدون نفت ۰.۵ درصد کوچکتر شده، بخشهای واقعی تولید و صنعت در رکود عمیق به سر میبرند در مقابل، بازارهای غیرمولد مانند طلا و ارز رشدهای ۱۸ تا ۴۶ درصدی را تجربه کردهاند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاعرسانی راه دانا، بر اساس تازه ترین گزارش مرکز آمار ایران، تولید ناخالص داخلی ایران به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۵ در نیمه نخست ۱۴۰۴ با احتساب نفت به ۵۰ هزار و ۶۵۸ هزار میلیارد ریال رسید. این رقم تنها ۰.۱ درصد بیشتر از ۵۰ هزار و ۶۱۲ هزار میلیارد ریال دوره مشابه سال قبل است و تقریباً میتوان گفت اقتصاد درجا زده است.
اقتصاد بدون نفت ۰.۵ درصد آب رفت
در همان بازه زمانی، تولید ناخالص داخلی بدون نفت از ۳۸ هزار و ۳۶۳ هزار میلیارد ریال به ۳۸ هزار و ۱۸۹ هزار میلیارد ریال کاهش یافت و رشد منفی ۰.۵ درصدی را ثبت کرد. این عدد به زبان ساده یعنی بخشهای کشاورزی، صنعت، معدن و خدمات که باید شغل و ارزش واقعی خلق کنند، نه تنها بزرگتر نشدهاند، بلکه کوچکتر هم شدهاند.

وقتی دلالی شیرینتر از کارخانهداری است
آمارهای مرکز آمار نشان میدهد در همین شش ماهی که تولید مولد در رکود بوده، سرمایهها به سرعت به سمت فعالیتهای غیرمولد سرازیر شدهاند. در این مدت، قیمت طلای ۱۸ عیار ۱۷.۹۱ درصد و قیمت نقره حتی ۴۵.۸۲ درصد جهش کرده است. به بیان دیگر، کسی که پولش را در طلا یا نقره خوابانده، بدون هیچ دردسر و ریسکی نزدیک به ۲۰ تا ۴۶ درصد سود کرده است؛ اما کسی که کارخانه زده یا در بخش واقعی اقتصاد سرمایهگذاری کرده، یا ضرر داده یا در بهترین حالت درجا زده است.
چرا پول از تولید فرار میکند؟
کارشناسان اقتصادی میگویند تا وقتی سوداگری در بازارهای ارز، طلا، مسکن، خودرو و حتی برخی کالاها کمریسکتر و پرسودتر از راهاندازی خط تولید باشد، هیچ سرمایهای داوطلبانه به سمت بخش مولد نمیآید. در حال حاضر، بازدهی یک شب خواباندن پول در برخی بازارهای موازی چندین برابر سود سالانه یک کارخانه تولیدی است و این شکاف انگیزشی بزرگترین مانع رشد اقتصادی پایدار به شمار میرود.
رکود مولد، اشتغال را هم فلج میکند
وقتی بخشهای واقعی اقتصاد کوچک میشوند، مستقیماً روی ایجاد شغل جدید اثر میگذارد. کارخانهای که قرار بود خط تولید جدید راه بیندازد، حالا یا تعطیل کرده یا در بهترین حالت سرپا مانده، اما استخدام جدیدی انجام نمیدهد. نتیجه این روند، افزایش بیکاری پنهان، کاهش قدرت خرید مردم و در نهایت تشدید چرخه رکود است.
راه نجات چیست؟
کارشناسان معتقدند تا زمانی که سه اتفاق اساسی نیفتد، رکود بخش مولد ادامه خواهد داشت: - کاهش جذابیت فعالیتهای سوداگرانه از طریق مالیات بر عایدی سرمایه، کنترل نقدینگی سرگردان و محدود کردن فرصتهای یکشبه پولدار شدن. - افزایش مشوقهای واقعی برای سرمایهگذاری مولد، از جمله معافیتهای مالیاتی بلندمدت، تضمین سود حداقل برای پروژههای صنعتی و کاهش هزینههای انرژی و تأمین مواد اولیه. - ثبات در متغیرهای کلان مانند نرخ ارز، تورم و سیاستهای تجاری تا تولیدکننده بتواند برای پنج سال آینده برنامهریزی کند.
طلا و نقره رکورد زدند، کارخانهها درجا زدند
در شش ماه نخست ۱۴۰۴، در حالی که بسیاری از کارگاهها و کارخانهها با نصف ظرفیت کار میکردند، قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار نزدیک ۱۸ درصد و هر گرم نقره بیش از ۴۵ درصد گرانتر شد. این اعداد به تنهایی نشان میدهند پول هوشمند کجا رفته و چرا خطوط تولید همچنان خاموش یا نیمهخاموش ماندهاند.
اگر همین روند ادامه یابد چه میشود؟
اگر جریان سرمایه همینطور به سمت فعالیتهای غیرمولد هدایت شود، اقتصاد ایران نه تنها از رکود خارج نمیشود، بلکه به تدریج توان رقابتی خود را در منطقه و جهان از دست خواهد داد. وابستگی بیشتر به درآمدهای نفتی، کاهش صادرات غیرنفتی، فرسودگی ماشینآلات صنعتی و مهاجرت سرمایه و نیروی متخصص، تنها بخشی از پیامدهای ادامه این مسیر است.

عبدالمجید شیخی در این خصوص با انتقاد شدید از مدیریت اقتصادی کشور، به راه دانا گفت: ریشه اصلی بحران بودجه را در سالها سوءمدیریت، نفوذ جریانهای غربزده و نبود تخصص در اقتصاد اسلامی میداند. او معتقد است دولت در تشخیص نظرات کارشناسی ناتوان بوده و همین امر باعث اتخاذ سیاستهای مالی و پولی غلط شده که چرخه کسری بودجه را دائماً بازتولید میکند.
او تأکید میکند که کسری بودجه پدیدهای قدیمی است و بهدلیل کوچک شمردن حجم واقعی اقتصاد و نادیده گرفتن اقتصاد پنهان، سیاستگذاری مالی و مالیاتی کشور بر پایه دادههای ناقص انجام میشود. این شکاف میان اقتصاد رسمی و حقیقی، فرار مالیاتی گسترده و فشار ناعادلانه بر بخشهای شفاف و مولد را بهدنبال داشته است.
شیخی راهحل اصلی را ایجاد سامانه یکپارچه رصد تراکنشهای مالی میداند؛ سامانهای که با شفافسازی جریان پول، امکان اخذ مالیات از فعالیتهای غیرمولد، داراییهای بینام و حتی پولشویی را فراهم میکند. او معتقد است با اجرای کامل این سامانه، درآمدهای مالیاتی میتواند کل بودجه کشور را بدون نیاز به فروش نفت تأمین کند و عدالت مالیاتی نیز بهطور خودکار برقرار میشود.
وی با استناد به تجربه کشورهای توسعهیافته، میگوید مهار فرار مالیاتی میتواند ایران را به سطح کشورهایی برساند که بدون اتکا به منابع طبیعی اداره میشوند. او همچنین دیدگاه دولت درباره «بزرگی اندازه دولت» را نادرست میخواند و با اشاره به سهم ۱۲ درصدی مخارج دولت از GDP، معتقد است کوچکسازی دولت ناشی از سوءبرداشت است و در عمل به کاهش خدمات عمومی و فشار بیشتر بر مردم منجر میشود.
شیخی ریشه عدم اجرای سامانه شفافیت مالی را تعارض منافع مقامات و ذینفوذان اقتصادی میداند و هشدار میدهد که این افراد از وضعیت فعلی سود میبرند. او با استناد به آیات قرآن، وضعیت نابسامان معیشتی را نتیجه فاصله گرفتن از عدالت اقتصادی میداند و تأکید میکند تا زمانی که فرار مالیاتی بهعنوان امتیاز طبقاتی حفظ شود، بحث درباره جزئیات بودجه انحرافی است. راهحل نهایی از نظر او، حکمرانی عاقلانه، اجرای نظام مالیاتی عادلانه و پایبندی به اصول اقتصادی اسلام است.
به گزارش راه دانا؛ بدون یک جراحی اساسی در ساختار انگیزشی اقتصاد و هدایت واقعی نقدینگی به سمت تولید، آمارهای ششماهه دوم سال ۱۴۰۴ نیز چیزی جز تکرار همین داستان تلخ نخواهد بود.
ارسال دیدگاه