اخبار داغ

هیجان جای منطق را در بازار ارز گرفت/ اقتصاد رسانه‌ای از واقعیت اقتصادی جلو زد

هیجان جای منطق را در بازار ارز گرفت/ اقتصاد رسانه‌ای از واقعیت اقتصادی جلو زد
بازار ارز و طلا در حالی وارد فاز جهشی شده که نه شاخص‌های اقتصادی تغییر کرده‌اند و نه خبری از شوک‌های واقعی است؛ آنچه قیمت‌ها را بالا برده، بیش از هر چیز هیجان، شایعه و سوءبرداشت از تحولات جهانی است.

به گزارش شبکه اطلاع‌رسانی راه دانا، در روزهای اخیر، بازار ارز و طلا به فاز نوسانی جدیدی وارد شده است. جهش قیمت دلار و سکه در حالی اتفاق افتاده که شاخص‌های واقعی اقتصاد تغییر معناداری را تجربه نکرده‌اند. تحلیل‌ها نشان می‌دهد که این جهش بیشتر به دلیل ترکیب سه عامل است: افزایش جهانی قیمت طلا، تقاضای فصلی در آستانه سال میلادی و شایعات بی‌پایه درباره تصمیمات اقتصادی.

تحلیل روانی بازار ارز

امیررضا اعطاسی، کارشناس اقتصادی، در این باره می‌گوید: «آنچه امروز در بازار ارز می‌بینیم، یک موج هیجانی است نه تغییر ساختاری. بازارساز توان کنترل شرایط را دارد و با شفاف شدن فضا، این هیجان فروکش می‌کند.» او همچنین تأکید می‌کند که رشد قیمت‌ها ناشی از ترس از آینده است نه تغییر وضعیت اقتصادی کنونی.

افزایش قیمت اونس جهانی طلا به سطوح تاریخی، نخستین محرک بازار داخلی بود. در حالی که رشد اونس یک پدیده جهانی است، بازار داخلی این افزایش را به تمامی دارایی‌ها تعمیم داد. اعطاسی توضیح می‌دهد: «وقتی اونس جهانی طلا رکورد می‌زند، فرمول قیمت‌گذاری طلا و سکه در ایران به‌طور مستقیم تحت تأثیر قرار می‌گیرد. این حرکت جهانی در ذهن فعالان بازار به معنای تضعیف ریال تلقی می‌شود و بازار به اشتباه پیام افزایش قیمت جهانی را علامت تضعیف داخلی می‌داند.»

تقاضای فصلی و موج زودگذر

افزایش نرخ ارز در اواخر آذر پدیده‌ای تازه نیست. هر سال با نزدیک شدن به پایان سال میلادی، فشار تقاضا برای ارز شدت می‌گیرد. واردکنندگان به دنبال تسویه‌حساب‌های تجاری هستند و صادرکنندگان معمولاً بازگشت ارز خود را به تأخیر می‌اندازند. اعطاسی اشاره می‌کند که این موج هر سال تکرار می‌شود و در دی‌ماه، شرکت‌ها برای تسویه‌حساب با شرکای خارجی به ارز بیشتری نیاز دارند. این نیاز در بازه دو تا سه هفته‌ای به اوج می‌رسد و سپس فروکش می‌کند.

نوسان‌گیران با بزرگ‌نمایی این فشار تقاضا، انتظارات تورمی را در سطح جامعه تقویت می‌کنند. این انتظارات به‌عنوان عاملی روانی و خودتقویت‌شونده عمل می‌کند؛ افراد از ترس افزایش نرخ، خرید می‌کنند و همین خریدها دوباره نرخ را بالا می‌برد.

سیگنال‌های کاذب و اقتصاد رسانه‌ای

در کنار تقاضای فصلی، موجی از شایعات و تحلیل‌های نادرست نیز در روزهای اخیر جو بازار را ملتهب کرده است. برخی کانال‌های غیررسمی با انتشار خبرهایی درباره «نرخ سوم بنزین» یا «حذف ارز ترجیحی» فضای یأس و ترس ایجاد کرده‌اند. اعطاسی می‌گوید: «بازار دچار بیش‌واکنش شده است و حتی نسبت به خبرهایی که منبع مشخصی ندارند، واکنش نشان می‌دهد.»

او هشدار می‌دهد که چنین فضایی زمینه‌ساز سوءاستفاده سوداگران است و مردم عادی بازندگان اصلی این وضعیت هستند. در گذشته، به‌دنبال شایعات جنگ، نرخ ارز به بالای ۱۰۰ هزار تومان پرتاب شد، اما با فروکش تنش‌ها، به‌سرعت به کانال ۸۰ بازگشت.

قدرت بازارساز و ابزارهای کنترل نوسان

احتمال مداخله بانک مرکزی در این شرایط بیش از هر زمان دیگری است. کارشناسان بر این باورند که بانک مرکزی از منظر ذخایر طلای فیزیکی و منابع ارزی، در موقعیتی قوی‌تر نسبت به گذشته قرار دارد. اعطاسی اشاره می‌کند که تنها در سال گذشته بیش از ۱۰۰ تن طلا وارد کشور شده است.

مهم‌ترین ابزارهای در اختیار بانک مرکزی شامل افزایش عرضه ارز در بازار رسمی، کنترل پایه پولی و رشد نقدینگی، استفاده از اوراق ارزی و سیاست ارتباطی فعال است. تجربه مداخله‌های موفق در بهار سال جاری نشان می‌دهد که هر زمان بازارساز با انضباط و ارتباط مؤثر وارد عمل شده، نوسان‌ها مهار شده‌اند.

چشم‌انداز کوتاه‌مدت و عبور از موج هیجان

کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که موج فعلی افزایش نرخ ارز، طولانی نخواهد بود. به محض فروکش فشار تقاضای فصلی و روشن‌تر شدن مسیر سیاست‌های پولی، احتمال بازگشت نرخ‌ها به سطوح پیشین وجود دارد. شاخص‌های کلان اقتصادی به‌ویژه درآمدهای نفتی و سطح ذخایر طلای بانک مرکزی در وضعیتی باثبات قرار دارند.

در نهایت، افزایش اخیر نرخ ارز بیشتر ناشی از ادراک و هیجان است تا واقعیت اقتصادی. بازار این بار نیز مانند دفعات قبلی، پس از فروکش التهاب روانی و ورود بازارساز، به مسیر تعادلی باز خواهد گشت. به تعبیر اعطاسی، همان‌طور که شوک‌های روانی باعث جهش می‌شوند، یک خبر مثبت یا اقدام قاطع بانک مرکزی می‌تواند موجب ریزش سریع قیمت‌ها شود.

در این شرایط، آنچه در خیابان فردوسی و تابلوی صرافی‌ها دیده می‌شود، بیشتر انعکاس ترس است تا واقعیت اقتصادی. این ترس، همان‌طور که ناگهانی بالا می‌رود، ناگهانی نیز فرو خواهد نشست. بازارساز با ذخایر کافی و ابزارهای آزموده‌شده، در موقعیتی قرار دارد که بتواند مسیر بازار را به سمت تعادل هدایت کند و بار دیگر ثابت کند که در اقتصاد ایران، هیجان کوتاه‌تر از منطق است.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه