. او در مدت زمانی که در تیمهای ملی و باشگاهی فعایت میکرد فرزندش را از همان سنین خردسالی همراه با خود به تمرین میبرد تا اتوماتیکوار با فوتبال خو بگیرد. در این میان استعداد ذاتی این پسر باعث شد تا او در فوتبال ایران رشد کند و اینک یکی از دروازهبانان مطرح فوتبال ایران است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا یکی از زحمتکشان فوتبال است که اهالی این رشته ورزشی علاقه و ارادت خاصی به او دارند. تدارکات قدیمی تیمهای ملی فوتبال حالا کارمند فدراسیون است و اکنون در کمپ تیمهای ملی وظایف بیشتری دارد. او در مدت زمانی که در تیمهای ملی و باشگاهی فعایت میکرد فرزندش را از همان سنین خردسالی همراه با خود به تمرین میبرد تا اتوماتیکوار با فوتبال خو بگیرد. در این میان استعداد ذاتی این پسر باعث شد تا او در فوتبال ایران رشد کند و اینک یکی از دروازهبانان مطرح فوتبال ایران است. حسین طالبلو با همان صمیمیت خاصی که در وجودش نهفته است از خودش، وحید و خاطرات فوتبالیاش با همشهری تماشاگر سخن گفته است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,* آشنایی شما با فوتبال چگونه شکل گرفت؟
,_از بچگی در زمینهای خاکی همراه با بچههای محل فوتبال بازی میکردیم. من بچه سیمتری جی هستم. محلهای که فوتبالیستهای زیاد و بزرگی در آنجا رشد کردند. زمینهای خاکی محلهمان ناخودآگاه باعث میشد که اکثر ما به سمت فوتبال کشیده شویم و من هم از این قاعده مستثنی نبودم. حسین فرکی، حمید درخشان، عبدالعلی چنگیز و فوتبالیستهای زیاد دیگری بودند که با آنها در زمینهای خاکی بازی میکردیم، اما من بنا به دلایلی فوتبال را به عنوان بازیکن دنبال نکردم ولی مسیرم از فوتبال جدا نشد.
,*چه مسیری را در فوتبال دنبال کردید؟
,_من دیگر فوتبال بازی نمیکردم و با تاکسی که داشتم کار میکردم. به خاطر آشنایی که با اهالی فوتبال داشتم و به واسطه ارتباط صمیمی که میان من و دوستان فوتبالیام وجود داشت به پیشنهاد برخی از دوستان به سمت کار تدارکات تیمها رفتم.
,*کار خود در زمینه تدارکات را با کدام تیم شروع کردید؟
,_من کارم را به عنوان تدارکات با تیم پرسپولیس شروع کردم. خدا بیامرز عمو محراب از من دعوت کرد که مسوولیت تدارکات پرسپولیس را قبول کنم. من هم به خاطر علاقهای که به ایشان داشتم و احترام خاصی که برایشان قائل بودم قبول کردم.
,*به غیر از پرسپولیس با چه تیمهای دیگری کار کردید؟
,_با تیمهای باشگاهی زیادی کار کردم. بانک ملی که از باشگاههای قدیمی و سازنده تهران بود یکی از آنهاست که مدتها سرپرستی تدارکات آن باشگاه با من بود. پورا که تاسیس شد با آنها هم کار کردم و خلاصه تیمهای زیادی بودند که کار تدارکات آنها را انجام دادم.
,*از چه زمانی در زمینه تدارکات وارد تیمهای ملی شدید؟
,_سال1378 بود. در زمان آقای صفایی فراهانی که من کار تدارکات را در تیمهای ملی شروع کردم. از آن زمان به بعد دیگر همیشه در تیمهای ملی و در ردههای سنی مختلف مسوولیت تدارکات را بر عهده داشتم.
,*چه شد که از فدراسیون پیشنهاد دریافت کردید؟
,_خب من از تدارکاتهای باسابقه و قدیمی فوتبال در ایران بودم که کارم را دیده و قبولم داشتند. اکثر کسانی که در باشگاهها با آنها کار میکردم از من راضی بودند و به همین واسطه در این زمینه قبولم داشتند.
,*ظاهرا عملکرد حسین طالبلو با سایر تدارکاتچیها تفاوت دارد. ماجرا از چه قرار است؟
,_اگر حمل بر تعریف نشود من کارهایی را در بحث تدارکات انجام میدهم که بیشتر از مسوولیت تعریفشده یک تدارکات تیم است. من بچه تهران هستم و ارتباطهای خوبی دارم. دوستان به من لطف دارند و نزد اکثر آنها اعتبار دارم. با ارتباطهایی که دارم کار هماهنگی با هتل، گرفتن اتوبوس برای تیم و کارهایی از این دست را هم من انجام میدهم.
,*تقریبا برابر با کارهای یک سرپرست؟
,_شما تصور کنید کمک سرپرست. به خاطر همین کارها بوده است که سالها توانستهام در این شغل ماندگار شوم. البته من هیچوقت به کارم اینگونه نگاه نکردم که فقط در یک محدوده بسته کار کنم. هر کاری از دستم برآمده انجام دادهام.
,*به چه شکلی در تیم ملی مشغول هستید؟
,_الان دیگر کارمند فدراسیون هستم و شرح وظایفی بیشتر از یک تدارکات دارم. البته مسوولیتم سنگینتر شده اما به خاطر اینکه کارم سازمانی است خودم بیشتر راغب به حضور در تیمهای ملی هستم. اکنون در آکادمی تیمهای ملی مشغول فعالیت هستم. مسوولیت زمینها و سالنها با من است.
,*راستی در مدت زمانی که مشغول به این کار بودید چقدر سفر خارجی رفتید؟
,_تعدادش زیاد است و دقیقا نمیتوانم بگویم چند سفر خارجی رفتهام. از تیمهای باشگاهی گرفته تا تیمهای ملی رده پایه و بزرگسالان با همه به سفرهای خارجی مختلفی رفتهام. باید بپرسید تا حالا چند پاسپورت تمام کردهام؟!
,*چند پاسپورت تمام کردهاید؟
,_فکر کنم حدود 10پاسپورت تمام کردهام! به هر حال در طی این سالها سفرهای خارجی زیادی رفتهام که احتیاج به پاسپورت جدید پیدا میکردم.
,*برسیم به قضیه وحید. از چه زمانی و چگونه به فوتبال علاقهمند شد؟
,_از همان زمان کودکی با من به تمرین تیمها میآمد. خب بالطبع مشغول بازی میشد و البته به فوتبال هم علاقه زیادی داشت. وقتی محصل شد عصرها با من سر تمرین میآمد. مشغول تمرین میشد و بازیکنان هم به خاطر من تحویلاش میگرفتند. البته دوست داشتنی هم بود و مودب.
,*از اول هم دروازهبانی را دوست داشت؟
,_من خودم زمانی که فوتبال بازی میکردم دروازهبان بودم. وحید از همان زمان عشق به دروازهبانی پیدا کرد و البته استعدادش را هم داشت. با من هم که به تمرین میآمد فقط درون دروازه قرار میگرفت و انتخاب خودش هم پست دروازهبانی بود.
,*از همان اول هم لاغر بود؟
,_اتفاقا زمانی که به دنیا آمد تا سه، چهار سالگی خیلی هم تپل بود. بعدها به مرور زمان هر چقدر که قد کشید لاغرتر شد. البته لاغر نشان میدهد که این به خاطر قد بلندش است.
,*وحید فوتبال باشگاهی را از کجا شروع کرد؟
,_ابتدا به تیم نوجوانان پرسپولیس رفت؛ زمانی که آقای لطفی مربی نوجوانان پرسپولیس بودند و آقای امیر عابدینی هم مدیرعامل. سال بعد به نوجوانان پاس رفت و بعد هم راهی استقلال شد و با ماندن در تیمهای پایه استقلال به تیم بزرگسالان رسید.
,*پدر و پسر هر دو از پرسپولیس شروع کردید! چه شد که وحید در پرسپولیس نماند؟
,_در آن مقطع استقلالیها به تیمهای پایه خود اهمیت زیادی میدادند. وحید را خودشان در تیم نوجوانان پاس دیدند و دنبالش آمدند و به استقلال بردند. آقای رضا احدی و چند تن دیگر از مربیان تیمهای پایه استقلال در واقع استعدادیابی میکردند.
,*شما چقدر در انتخاب تیمهایش نقش داشتید؟
,_باور کنید از همان ابتدا خودش مسیرش را انتخاب کرد و من هیچ دخالتی نداشتم. اصلا متوجه نشدم کی به پرسپولیس رفت و چه زمانی به پاس رفت و کی به استقلال پیوست. البته نه اینکه بیتفاوت باشم. با من مشورت میکرد و من هم راهنماییاش میکردم اما خودش تصمیم میگرفت.
,*به هر حال حضور شما نمیتواند در فوتبالیست شدن وحید بیتاثیر باشد. اینطور نیست؟
,_صددرصد که تاثیر داشت. از این جهت که به هرحال با من بود که پایش به فوتبال باز شد اما رشد و پیشرفتاش را مدیون تلاشها و استعداد خودش بود. وحید هیچوقت به خاطر حضور من از امتیاز خاصی بهرهمند نشد.
,*با پدر کدام یک از فوتبالیستها ارتباط دارید؟
,_با پدر علیرضا حقیقی و جواد نکونام. با این دو عزیز از سالهای قبل دوستی و حتی رفت و آمد داریم که هر دو از مردان نیک روزگار هستند.
,*پدر یک فوتبالیست معروف بودن چگونه است؟
,_بالاخره شرایطی پیدا میکنی که باید بیشتر مراقب رفتارت باشی. به این شکل شناختهتر خواهی شد و رفتارت کاملا زیر نظر است.
,*از اینکه وحید از شما سرشناستر شد چه حسی به شما دست میدهد؟
,_من به وحید افتخار میکنم و حاضرم اصلا خودم نباشم ولی وحید در همه مراحل زندگیاش موفق باشد. پدر و مادر حاضرند همه چیز خودشان را بدهند اما فرزندانشان موفق بوده و در آسایش بسر ببرند.
,*از وقتی وحید یک فوتبالیست حرفهای شد شما چقدر در کارهایش حضور و نقش داشتید؟
,_اولین قراردادش را که میخواست با استقلال ثبت کند نزد من آمد و مشورت کرد. من فقط در حد مشورت دخالت کردم. آمد و گفت 5میلیون از استقلال گرفتم و با همان پول یک پراید خرید. تا یکی دو سال اول هم که پول میگرفت به من تحویل میداد و میگفت من که نیازی به این پول ندارم و از من میخواست که درآمدش را مدیریت کنم. یک روز امیر قلعهنویی من را دید و گفت: تو نمیخواهی یک روز سر تمرین بیایی و ببینی پسرت چکار میکند؟ اصلا نمیرفتم تا او راحت باشد.
,*ظاهرا وحید با شغل شما بعد از اینکه لیگ برتری و ملیپوش شد مشکل داشت. ماجر از چه قرار بود؟
,_بعضیها که به هر دلیلی نمیخواستند موفقیت وحید را ببینند از این زاویه او را تحریک میکردند. به دیگران میگفتند ببینید پدرش تدارکاتچی تیم ملی است و آنها به گوش وحید میرساندند. او هم جوان بود و غرور داشت. از طرفی من را هم خیلی دوست داشت. مدتی بود که اصرار میکرد دیگر به کار تدارکات وارد نشوم. من با او صحبت کردم و او را توجیه کردم، اما نوع کارم را عوض کردم و به کار در آکادمی مشغول شدم.
,*یعنی به خاطر وحید دیگر کار تدارکات را انجام ندادید؟
,_مسوولیتام عوض شد. دکتر دادکان یکی از کسانی بودند که به من گفتند حالا که پسرت ملیپوش شده و جوان هم هست دیگر اطراف تیم به عنوان تدارکات حاضر نشو. ایشان با شناختی که از تواناییهای من در کارهای اداری و دیگر کارها داشتند من را به آکادمی بردند.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه