چه کسانی برای سودان جنوبی کیسه دوختهاند؟
آمریکا به هر جهت خود را قدرت هژمون می داند و جدای نفوذ اقتصادی خواهان حفظ منافع امنیتی خود در این منطقه است بنابراین باید در کشورهایی که اهدافش را در آنها نزدیک تر می بیند، استقرار داشته باشد. این بخش از نگاه امنیتی همان خواسته ای است که رژیم صهیونیستی نیز آن را دنبال می کند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، این روزها خبرها از سودان جنوبی زیاد است. یعنی از همان روز 30 ژانویه 2011 که مشخص شد سودان جنوبی مستقل شده و اتفاقا آمریکا و اسراییل در به رسمیت شناختنش بی تابی می کردند، می بایست منتظر خبرهای داغ می بودیم.
, شبکه اطلاع رسانی دانا,از سال 1995 تا سال 2005 اختلافات داخلی در سودان دو جنگ را سبب ساز شد و بعد تصمیم به همه پرسی برای تجزیه سودان! حتی اگر تایید کنیم که هیچ سنارویویی پشت این طرح وجود نداشت، نمی بایست شک می کردیم که سودان ها بخصوص سودان جنوبی با چالش های جدی مواجه خواهد شد. دلیل اصلی تجزیه سودان به دو کشور وجود جمعیت مسیحی در بخش جنوبی یعنی در همان جایی بود که منابع نفتی وجود داشت.
اما مسئله اصلی این است که مسیحیت پس از تجزیه، قدرت را در سودان جنوبی به دست گرفت در حالی که در همین کشور تازه تاسیس شده نسبت به بومیان در اقلیت قرار داشت. یک اقدام دیگر برای در قدرت نگه داشتن اقلیت این بار در سودان جنوبی شکل گرفت. پس باید انتظار داشته باشیم که بومیان این مسئله را نپذیرند. به همین دلیل است که اکنون برخی از آنها دست به شورش زده و منابع و مخازن نفتی را در تصرف خود گرفته اند.
همین مسئله باعث شده تا آمریکا بیش از 150 نیروی نظامی ویژه را عازم سودان جنوبی کند و حتی زمزمه های حمله به این کشور نیز به گوش می رسد. همه می دانند که حمله احتمالی آمریکا به سودان جنوبی با کمترین مخالفت بین المللی مواجه خواهد شد و حساسیت آن به هیچ عنوان مثل سوریه در خاورمیانه نیست.
همواره این سوال وجود داشت که چرا آمریکا به راحتی قبول می کند فرانسه به مالی یا هر کشوری در آفریقا حمله کند. می توان پاسخ سوال را اینجا پیدا کرد: مشروعیت یابی و آماده کرده ذهن افکار عمومی برای حمله به کشور دیگری در آفریقا به بهانه هایی همچون جلوگیری از شورش و ترور.
آفریقای سال های گذشته نشان داده است که خیز بلندی برای رشد اقتصادی برداشته است و به همین مناسبت قدرت های اقتصادی توجه قابل توجهی به این کشورها داشته اند. چین، اروپا، آمریکا و حتی روسیه. درست است که جدال های اقتصادی کم کم در حال رفتن به سمت آسیا – پاسیفیک در شرق و جنوب شرق قاره کهن است، اما همان جدال برای نفوذ و قدرت اقتصادی بیشتر به آفریقا نیز کشیده شده است که کم کم در حال رونمایی شدن است. بنابراین بعد از این باید بیشتر منتظر نفوذ قدرت ها در کشورهای مختلف آفریقا بود. با پول یا زور! مهم نفوذ در این حوزه است.
آمریکا به هر جهت خود را قدرت هژمون می داند و جدای نفوذ اقتصادی خواهان حفظ منافع امنیتی خود در این منطقه است بنابراین باید در کشورهایی که اهدافش را در آنها نزدیک تر می بیند، استقرار داشته باشد. این بخش از نگاه امنیتی همان خواسته ای است که رژیم صهیونیستی نیز آن را دنبال می کند. صهیونیست ها اولین پرچم را در سودان جنوبی پس از استقلال نصب کردند. یعنی برای آن برنامه بلند مدت دارند. بخصوص در کنار جمهوری سودان که کشوری ضد هژمون است. این رویکرد صهیونیستی با سیاست پیرامونی بن گورین نیز کاملا هماهنگ است. بخصوص که در کشورهای خاورمیانه باد به نفع اسراییل نمی وزد...
از سال 1995 تا سال 2005 اختلافات داخلی در سودان دو جنگ را سبب ساز شد و بعد تصمیم به همه پرسی برای تجزیه سودان! حتی اگر تایید کنیم که هیچ سنارویویی پشت این طرح وجود نداشت، نمی بایست شک می کردیم که سودان ها بخصوص سودان جنوبی با چالش های جدی مواجه خواهد شد. دلیل اصلی تجزیه سودان به دو کشور وجود جمعیت مسیحی در بخش جنوبی یعنی در همان جایی بود که منابع نفتی وجود داشت.
,اما مسئله اصلی این است که مسیحیت پس از تجزیه، قدرت را در سودان جنوبی به دست گرفت در حالی که در همین کشور تازه تاسیس شده نسبت به بومیان در اقلیت قرار داشت. یک اقدام دیگر برای در قدرت نگه داشتن اقلیت این بار در سودان جنوبی شکل گرفت. پس باید انتظار داشته باشیم که بومیان این مسئله را نپذیرند. به همین دلیل است که اکنون برخی از آنها دست به شورش زده و منابع و مخازن نفتی را در تصرف خود گرفته اند.
,همین مسئله باعث شده تا آمریکا بیش از 150 نیروی نظامی ویژه را عازم سودان جنوبی کند و حتی زمزمه های حمله به این کشور نیز به گوش می رسد. همه می دانند که حمله احتمالی آمریکا به سودان جنوبی با کمترین مخالفت بین المللی مواجه خواهد شد و حساسیت آن به هیچ عنوان مثل سوریه در خاورمیانه نیست.
,همواره این سوال وجود داشت که چرا آمریکا به راحتی قبول می کند فرانسه به مالی یا هر کشوری در آفریقا حمله کند. می توان پاسخ سوال را اینجا پیدا کرد: مشروعیت یابی و آماده کرده ذهن افکار عمومی برای حمله به کشور دیگری در آفریقا به بهانه هایی همچون جلوگیری از شورش و ترور.
,آفریقای سال های گذشته نشان داده است که خیز بلندی برای رشد اقتصادی برداشته است و به همین مناسبت قدرت های اقتصادی توجه قابل توجهی به این کشورها داشته اند. چین، اروپا، آمریکا و حتی روسیه. درست است که جدال های اقتصادی کم کم در حال رفتن به سمت آسیا – پاسیفیک در شرق و جنوب شرق قاره کهن است، اما همان جدال برای نفوذ و قدرت اقتصادی بیشتر به آفریقا نیز کشیده شده است که کم کم در حال رونمایی شدن است. بنابراین بعد از این باید بیشتر منتظر نفوذ قدرت ها در کشورهای مختلف آفریقا بود. با پول یا زور! مهم نفوذ در این حوزه است.
,آمریکا به هر جهت خود را قدرت هژمون می داند و جدای نفوذ اقتصادی خواهان حفظ منافع امنیتی خود در این منطقه است بنابراین باید در کشورهایی که اهدافش را در آنها نزدیک تر می بیند، استقرار داشته باشد. این بخش از نگاه امنیتی همان خواسته ای است که رژیم صهیونیستی نیز آن را دنبال می کند. صهیونیست ها اولین پرچم را در سودان جنوبی پس از استقلال نصب کردند. یعنی برای آن برنامه بلند مدت دارند. بخصوص در کنار جمهوری سودان که کشوری ضد هژمون است. این رویکرد صهیونیستی با سیاست پیرامونی بن گورین نیز کاملا هماهنگ است. بخصوص که در کشورهای خاورمیانه باد به نفع اسراییل نمی وزد...
,
ارسال دیدگاه