جشنواره سینمایی فیلم فجر میطلبد که دارای اِلمانهای خاص خودش باشد که بر گرفته از هنر انقلاب اسلامی باشد. مطمئناً کپیبرداری صرف از برخی برنامههایی که سالیان سال در سایر جشنوارههای خارجی انجام شده یا میشوند، نه میتواند به جشنواره فیلم فجر چیزی اضافه کند و نه تحولی درخور توجه به حساب میآید؛ حتی نمیتوان آن را نمونه متکاملی از طرح تکریم اهالی سینما به حساب آورد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، پنجمین روز سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر (روز 16 بهمن ماه و اکران بادیگارد) روز پرجمعیتی برای جشنواره فیلم فجر به حساب میآمد و با حواشی زیادی نیز همراه شد. یکی از این حواشی پرسر و صدا نرفتن عوامل فیلم بادیگارد و تیم حاتمیکیا بر روی فرش قرمز بود.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,امسال روال برنامه جشنواره فیلم فجر به گونه ای طراحی شده بود که فیلم ها در بعد از ظهرها اکران شوند و به فاصله یک روزه بعد از اکران هر فیلم نشست خبری آن برگزار شود. در نشست خبری فیلم بادیگارد که روز شنبه 17 بهمن ماه برگزار شد،ابراهیم حاتمی کیا در موردعلت عدم التفاتش به فرش قرمز در شب اکران بادیگارد اینگونه توضیح داد: «من حال این فضا را ندارم، خیلی علاقه به این دالامب و دولومبها ندارم و اصلا نمیفهمم و حتی خجالت میکشم، پرویز هم همین حس را دارد. از بچهها هم اجازه گرفتم. اگر کراوات برای بعضی مکروه و برای بعضی حرام است، برای من راه رفتن روی فرش قرمز حرام است.»
,البته حاتمی کیا در بخش دیگری از صحبت هایش اظهار داشت که جشنواره امسال او را یاد جشنواره سال 65 انداخته که دوستانش در کربلای 5 شرکت داشته اند و او در جشنواره فیلم فجر.امسال هم باید در سوریه می بوده؛چرا که بسیاری از دوستان فیلم ساز و مستند ساز او هم اکنون آنجا هستند.
,وی گفت که «حال این جشنواره برای من حال سال ۶۵ است. اولین فیلمام "هویت" مصادف شد با عملیات کربلای ۵ و من خیلی خجالت میکشیدم که در سینما بودم و بچههای روایت فتح همه در جنگ و جبهه بودند. الان هم خجالت میکشم که در سوریه نیستم.»
,پرویز پرستویی نیز با بیان خاطره ای از کت و شلوار پوشیدنش گفت: «من اولین بار روز عروسیام کت و شلوار پوشیدم. آنقدر نامتعادل بودم که یک موتور گازی زیر پایم رفت، زمین خوردم و تمام لباسم پاره شد... این تصمیم مسئولین جشنواره هیچ اشکالی ندارد، اما شرایط من شرایط خاصی است. هیچ بی حرمتی به جشنواره و دوستانی که شرکت کردند نیست، ولی من حالم این نیست و واقعا تعادلم را از دست میدهم. من حسن نیت مسئولان را هم میفهمم و میدانم میخواهند فضا دلنشین باشد. اگر ما دیروز این کار را نکردیم به این دلیل بود که یک دفعه در سالن قرار گرفتیم و اگر در موقعیت قدم زدن قرار میگرفتیم به احترام طراحان این کار روی فرش راه میرفتیم.»
,به هرجهت همین اظهارات سبب شد که موجی از نقدهای مثبت و منفی در واکنش به تصمیم حاتمی کیا و عوامل فیلمش برای دوری گزیدن از فرش قرمز در فضای رسانه ای سر بگیرد تا آنجا که حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار یادداشتی درکانال تلگرامی خود نوشت: «اینکه غربیها از ما این سنت نیکو را به عاریت گرفتهاند باید خوشحال باشیم و مدیران جشنواره فیلم فجر با افتخار فرش قرمز ایرانی را زیر پای سفیران شایسته فرهنگ و تمدن ایرانی بگسترانند و هنرمندان عزیزمان با سربلندی از سنت دیرین ایرانی پیروی کنند. چه کسی شایستهتر از سینماگر ایرانی برای راه رفتن بر فرش قرمز جشنواره فیلم فجر.»
,
کپی برداری صرف از مراسم فرش قرمز بدون اندک تغییر خلاقانه ای با نگاه بومی، ما را به این چالش می کشاند که چرا مدیریت برنامه های جشنواره ای اکثرا دقیقه نودی اند و به اجرای کلیشهای ترین و دم دستیترین طرحها و برنامه ها در جشنواره های مهم راضی می شوند؟! |
کپی برداری صرف از مراسم فرش قرمز بدون اندک تغییر خلاقانه ای با نگاه بومی، ما را به این چالش می کشاند که چرا مدیریت برنامه های جشنواره ای اکثرا دقیقه نودی اند و به اجرای کلیشهای ترین و دم دستیترین طرحها و برنامه ها در جشنواره های مهم راضی می شوند؟!
کپی برداری صرف از مراسم فرش قرمز بدون اندک تغییر خلاقانه ای با نگاه بومی، ما را به این چالش می کشاند که چرا مدیریت برنامه های جشنواره ای اکثرا دقیقه نودی اند و به اجرای کلیشهای ترین و دم دستیترین طرحها و برنامه ها در جشنواره های مهم راضی می شوند؟!
کپی برداری صرف از مراسم فرش قرمز بدون اندک تغییر خلاقانه ای با نگاه بومی، ما را به این چالش می کشاند که چرا مدیریت برنامه های جشنواره ای اکثرا دقیقه نودی اند و به اجرای کلیشهای ترین و دم دستیترین طرحها و برنامه ها در جشنواره های مهم راضی می شوند؟!
کپی برداری صرف از مراسم فرش قرمز بدون اندک تغییر خلاقانه ای با نگاه بومی، ما را به این چالش می کشاند که چرا مدیریت برنامه های جشنواره ای اکثرا دقیقه نودی اند و به اجرای کلیشهای ترین و دم دستیترین طرحها و برنامه ها در جشنواره های مهم راضی می شوند؟!
,بدیهی است که در سراسر دنیا هر جشنواره سینمایی با توجه به کشور خاستگاهش و نیز هدفی که پشت برگزاری آن جشنواره پنهان شده، دارای ویژگیهای متفاوتی با سایر جشنوارههای مشابه در خاک کشورهای دیگر باشد. بنابراین وقتی ما مهمترین جشنواره سینمایی در داخل کشورمان را با عنوان جشنواره فیلم فجر - که مزین به نام مبارک فجر انقلاب است - میشناسیم، دور از ذهن نیست که خواه ناخواه نشانهها و ویژگیهای یک جشنواره سینمایی معرف هنر انقلاب و هنر اسلامی را جستجو میکنیم.
,جشنواره سینمایی فیلم فجر میطلبد که دارای اِلمانهای خاص خودش باشد که بر گرفته از هنر انقلاب اسلامی است. مطمئناً کپیبرداری صرف از برخی مراسم ها و برنامه هایی که سالیان سال در سایر جشنواره های خارجی انجام شده یا میشوند، نه می تواند به جشنواره فیلم فجر چیزی اضافه کند و نه تحولی در خور توجه به حساب می آید؛ حتی نمی توان آن را نمونه متکاملی از طرح تکریم اهالی سینما به حساب آورد. اهالی سینمایی که اگر صحبت از تکریمشان است، باید پای هزار و یک رنج معیشتی شان نشست که هیچگاه به طور روشن مرتفع نشده اند.
, جشنواره سینمایی فیلم فجر میطلبد که دارای اِلمانهای خاص خودش باشد که بر گرفته از هنر انقلاب اسلامی است. مطمئناً کپیبرداری صرف از برخی مراسم ها و برنامه هایی که سالیان سال در سایر جشنواره های خارجی انجام شده یا میشوند، نه می تواند به جشنواره فیلم فجر چیزی اضافه کند و نه تحولی در خور توجه به حساب می آید؛ حتی نمی توان آن را نمونه متکاملی از طرح تکریم اهالی سینما به حساب آورد. اهالی سینمایی که اگر صحبت از تکریمشان است، باید پای هزار و یک رنج معیشتی شان نشست که هیچگاه به طور روشن مرتفع نشده اند., جشنواره سینمایی فیلم فجر میطلبد که دارای اِلمانهای خاص خودش باشد که بر گرفته از هنر انقلاب اسلامی است. مطمئناً کپیبرداری صرف از برخی مراسم ها و برنامه هایی که سالیان سال در سایر جشنواره های خارجی انجام شده یا میشوند، نه می تواند به جشنواره فیلم فجر چیزی اضافه کند و نه تحولی در خور توجه به حساب می آید؛ حتی نمی توان آن را نمونه متکاملی از طرح تکریم اهالی سینما به حساب آورد. اهالی سینمایی که اگر صحبت از تکریمشان است، باید پای هزار و یک رنج معیشتی شان نشست که هیچگاه به طور روشن مرتفع نشده اند.,کپی برداری صرف از مراسم فرش قرمز بدون اندک تغییر خلاقانه ای با نگاه بومی، ما را به این چالش میکشاند که چرا مدیریت برنامههای جشنوارهای اکثراً دقیقه نودیاند و به اجرای کلیشهایترین و دم دستیترین طرحها و برنامهها در جشنوارههای مهم راضی میشوند؟! تعجب بیشتر زمانی است که حتی سعی میکنند این قبیل برنامهها را نقطه عطفی در کارنامه کاری خود جلوه دهند.
,در توضیح رئیس سازمان سینمایی کشور که در کانال تلگرامی ایشان منتشر شده باید گفت: کیف هم همان کیف است اما با غفلت به کیف انگلیسی تبدیل میشود. بنابراین صحبت بر سر فرش قرمز ایرانی نیست (هر چند فرشی هم دیده نمیشد که حتی بته جقه ایرانی داشته باشد و موکت قرمزی احتمالا وارداتی بود)، صحبت بر سر این است که این حالت قدم زدن بر فرش قرمز بیشتر چه چیز را به ذهن متبادر میسازد؟ آیا میخواهیم جشنواره کن، گلدن گلوب یا اسکار دیگری را در ذهن مخاطب تداعی کنیم یا در پی انتقال ارزشهای سینمای خودی با تمامی شاخصههای بومی و اسلامیاش پیش دیدگان جهانی هستیم؟
,اگر سینمای ما از آرمانهای انقلاب اسلامی نشات گرفته باید سینمای تعالی دهنده روح بشر باشد، نه اینکه تجمل گرایی، شهرت پرستی و نمایش جسم برگرفته از نظام فکری لیبرالیسم سرمایهداری را ترویج کند. در طول تارخ هنرمندان یک جامعه همواره الگوهای آشنای نسلهای مختلف آن بوده اند. بنابراین جشنواره فیلم فجر به عنوان هدایتکننده مهمترین رویداد سینمایی داخل کشور باید از هنرمندان به شیوهای الگوسازی داشته باشد که نمایش ظواهر کنار گذاشته شده و باطن متعهد و کارنامه درخشان کاری منطبق با شاخصههای سینمای بومی و اسلامی محور این الگو سازی باشد.
,به قلم: گالیا توانگر
,انتهای پیام/خ
]
ارسال دیدگاه