به مناسبت سالروز تولد آیتالله نجفی لاری
چه کسی اولین حکومت اسلامی معاصر را در ایران تشکیل داد؟
اولین نمونه کوچک حکومت اسلامی در تاریخ معاصر به رهبری آیتالله سیّد عبدالحسین موسوی نجفی لاری محقق شده است که مردم شهرهای لار، فیروزآباد، قیر و کارزین و جهرم در فارس توفیق درک این عالم بزرگ را داشته اند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از شیرازه، آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین موسوی نجفی لاری متولد دزفول اولین نمونه کوچک حکومت اسلامی در تاریخ معاصر به رهبری ایشان محقق شده است. مردم شهرهای لار، قیر و کارزین، فیروزآباد و جهرم توفیق درک این عالم بزرگ را داشته اند. قاب عکس این عالم بزرگ از جمله معدود عکس هایی است که رهبر معظم انقلاب به دلیل علاقه زیاد به شخصیت این عالم مبارز آن را در اتاق ملاقات خود نصب کرده است.
, شبکه اطلاع رسانی دانا, قاب عکس این عالم بزرگ از جمله معدود عکس هایی است که رهبر معظم انقلاب به دلیل علاقه زیاد به شخصیت این عالم مبارز آن را در اتاق ملاقات خود نصب کرده است.,زندگی نامه
, زندگی نامه, زندگی نامه,آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین موسوی نجفی لاری ، فرزند سیّد عبدالله دزفولی نجفی، در سنه 1126 شمسی در عاصمهی نجف اشرف تولد یافتند. محل تحصیلات معظمله منحصر به شهر مقدس نجف اشرف می باشد. در 22 سالگی به درجهی عالی اجتهاد نائل گردید و از سوی اساتید بزرگوار خود آیات عظام سیّد محمّد حسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی، شیخ محمّد ایروانی معروف به فاضل ایروانی، شیخ لطف الله مازندرانی، مفتخر به اجازاتی شده که تبیین کنندهی مقام بلند علمی و عملی سیّد است و از دیگر اساتیدشان، آیت الله العظمی شیخ محمّد حسین کاظمینی و آیت الله العظمی آخوند ملاحسین قلی همدانی است. علت مهاجرت ایشان از نجف اشرف به ایران "لار"، چنین است که در سال1270 شمسی، هیئتی از لار به قصد زیارت عتبات عالیات وارد عراق می شوند. آنها در جستجوی عالمی جهت ادارهی منطقهی فارس بودهاند که به سیّد عبدالحسین برخورد می نمایند. وی در اثر اصرار هیئت لاری و امر استاد خود میرزای شیرازی دعوت آنها را لبیک گفته و عازم آن جا و در همان سال وارد لار می شوند. آیت الله العظمی نجفی به مدت حدود 24 سال در منطقهی لار و جنوب به تبلیغ دین و مبارزه با استبداد و استکبار و...، می پردازد و در سال 1297 شمسی به دلیل هجوم لشکر انگلیس به لار و قتل عدهای از مؤمنین، خانهی ایشان غارت و خودشان در معرض قتل واقع می شوند ایشان به ناچار مجبور به خروج از لار می شوند ابتدا به فیروزآباد و بعد به قیر و کارزین می روند و در آن جا با خواهش و تمنای مردم جهرم که به پیشباز ایشان آمده بودند، رهسپار شهر جهرم می گردند. و حدود 6 سال نیز در جهرم به تبلیغ و...، پرداخته تا بالاخره پس از سالها جهاد و تلاش در تاریخ151/2/1303 شمسی در جهرم به دیدار حق شتافتند.
, آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین موسوی نجفی لاری ، فرزند سیّد عبدالله دزفولی نجفی، در سنه 1126 شمسی در عاصمهی نجف اشرف تولد یافتند. محل تحصیلات معظمله منحصر به شهر مقدس نجف اشرف می باشد. در 22 سالگی به درجهی عالی اجتهاد نائل گردید و از سوی اساتید بزرگوار خود آیات عظام سیّد محمّد حسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی، شیخ محمّد ایروانی معروف به فاضل ایروانی، شیخ لطف الله مازندرانی، مفتخر به اجازاتی شده که تبیین کنندهی مقام بلند علمی و عملی سیّد است و از دیگر اساتیدشان، آیت الله العظمی شیخ محمّد حسین کاظمینی و آیت الله العظمی آخوند ملاحسین قلی همدانی است. علت مهاجرت ایشان از نجف اشرف به ایران "لار"، چنین است که در سال1270 شمسی، هیئتی از لار به قصد زیارت عتبات عالیات وارد عراق می شوند. آنها در جستجوی عالمی جهت ادارهی منطقهی فارس بودهاند که به سیّد عبدالحسین برخورد می نمایند. وی در اثر اصرار هیئت لاری و امر استاد خود میرزای شیرازی دعوت آنها را لبیک گفته و عازم آن جا و در همان سال وارد لار می شوند. آیت الله العظمی نجفی به مدت حدود 24 سال در منطقهی لار و جنوب به تبلیغ دین و مبارزه با استبداد و استکبار و...، می پردازد و در سال 1297 شمسی به دلیل هجوم لشکر انگلیس به لار و قتل عدهای از مؤمنین، خانهی ایشان غارت و خودشان در معرض قتل واقع می شوند ایشان به ناچار مجبور به خروج از لار می شوند ابتدا به فیروزآباد و بعد به قیر و کارزین می روند و در آن جا با خواهش و تمنای مردم جهرم که به پیشباز ایشان آمده بودند، رهسپار شهر جهرم می گردند. و حدود 6 سال نیز در جهرم به تبلیغ و...، پرداخته تا بالاخره پس از سالها جهاد و تلاش در تاریخ151/2/1303 شمسی در جهرم به دیدار حق شتافتند.,بر جنازهی ایشان فرزند ارشدش، آیت الله العظمی سیّد عبدالمحمّد موسوی آیت اللهی نمازگذارده و جنازه به سمت امامزاده فضل بن موسی(ع) تشییع شده و سپس در محلّی که به مقبرهی آقا، شهرت یافته مدفون گردیدند.
, بر جنازهی ایشان فرزند ارشدش، آیت الله العظمی سیّد عبدالمحمّد موسوی آیت اللهی نمازگذارده و جنازه به سمت امامزاده فضل بن موسی(ع) تشییع شده و سپس در محلّی که به مقبرهی آقا، شهرت یافته مدفون گردیدند.,برخی آثار و کتب
, برخی آثار و کتب,در ضمن برخی از کتب و اکثر افراد قدیمی جهرم، حضرت آیت الله العظمی حاج سیّد عبدالحسین را با لقب "حجت الاسلام" نام می برند.
, در ضمن برخی از کتب و اکثر افراد قدیمی جهرم، حضرت آیت الله العظمی حاج سیّد عبدالحسین را با لقب "حجت الاسلام" نام می برند.,ایشان در طول حیات پربارشان، شاگردان بسیاری را تربیت نمودهاند که از جملهی شاگردان دوران تدریس ایشان در نجف برادران گرامیشان آیت الله سیّد عبدالحسن نجفی و حجت الاسلام سیّد عبدالرّسول نجفی بودهاند. و از شاگردان شهره و برجستهی دوران اقامتشان در لار و جهرم بزرگان زیر را می توان نام برد:
, ایشان در طول حیات پربارشان، شاگردان بسیاری را تربیت نمودهاند که از جملهی شاگردان دوران تدریس ایشان در نجف برادران گرامیشان آیت الله سیّد عبدالحسن نجفی و حجت الاسلام سیّد عبدالرّسول نجفی بودهاند. و از شاگردان شهره و برجستهی دوران اقامتشان در لار و جهرم بزرگان زیر را می توان نام برد:,1. آیت الله العظمی آقای سیّد عبدالباقی آیت اللهی شیرازی(داماد بزرگ مرحوم سیّد).
, 1. آیت الله العظمی آقای سیّد عبدالباقی آیت اللهی شیرازی(داماد بزرگ مرحوم سیّد).,2. آیت الله العظمی آقای سیّد عبدالمحّد موسوی آیت اللهی(فرزند بزرگ سیّد).
, 2. آیت الله العظمی آقای سیّد عبدالمحّد موسوی آیت اللهی(فرزند بزرگ سیّد).,3. آیت الله آقای سیّد علی اکبر آیت اللهی (فرزند دیگر سیّد).
, 3. آیت الله آقای سیّد علی اکبر آیت اللهی (فرزند دیگر سیّد).,4. حجت الاسلام آقای سیّد احمد فالی (مناقب فالی).
, 4. حجت الاسلام آقای سیّد احمد فالی (مناقب فالی).,5. حجت الاسلام آقای سیّد عبدالمحسن مهری.
, 5. حجت الاسلام آقای سیّد عبدالمحسن مهری.,6. حجت الاسلام آقای سیّد اسدالله اصفهانی (پدر آیت الله حقشناس).
, 6. حجت الاسلام آقای سیّد اسدالله اصفهانی (پدر آیت الله حقشناس).,7. حجت الاسلام آقای شیخ محمّد حسین نخبه الفقهایی لاری.
, 7. حجت الاسلام آقای شیخ محمّد حسین نخبه الفقهایی لاری.,8. حجت الاسلام آقای سیّد محمّد حسین نسابه لاری.
, 8. حجت الاسلام آقای سیّد محمّد حسین نسابه لاری.,9. حجت الاسلام آقای آخوند حاج ملا علی نقی رحمانی جویمی،(حجت الاسلام شیخ عطاءالله حقدان جهرمی، داماد ایشان بودهاند).
, 9. حجت الاسلام آقای آخوند حاج ملا علی نقی رحمانی جویمی،(حجت الاسلام شیخ عطاءالله حقدان جهرمی، داماد ایشان بودهاند).,10. حجت الاسلام آخوند ملا غلامرضا، مشهور به فاضل جهرمی.
, 10. حجت الاسلام آخوند ملا غلامرضا، مشهور به فاضل جهرمی.,11. حجت الاسلام آقای حاج شیخ عطاءالله حقدان جهرمی.
, 11. حجت الاسلام آقای حاج شیخ عطاءالله حقدان جهرمی.,12. حجت الاسلام آقای شیخ عبدالحمید مهاجری.
, 12. حجت الاسلام آقای شیخ عبدالحمید مهاجری.,13. حجت الاسلام آقای سیّد محمّد علی شریعتمداری جهرمی، معروف به "حاج فاضل"، که داماد سیّد بوده (ایشان پدر آیت الله حاج سیّد عبدالرّسول شریعتمداری جهرمیw بودهاند).
, 13. حجت الاسلام آقای سیّد محمّد علی شریعتمداری جهرمی، معروف به "حاج فاضل"، که داماد سیّد بوده (ایشان پدر آیت الله حاج سیّد عبدالرّسول شریعتمداری جهرمی, w, بودهاند).,14. حجت الاسلام آقای شیخ عبدالصمد فاضلی فیروزآبادی.
, 14. حجت الاسلام آقای شیخ عبدالصمد فاضلی فیروزآبادی.,لازم به ذکر است که در اردیبهشت ماه 1376، کنگرهی سه روزهی بزرگداشت این عالم در شهرهای لارستان و جهرم برگزار گردید.
, لازم به ذکر است که در اردیبهشت ماه 1376، کنگرهی سه روزهی بزرگداشت این عالم در شهرهای لارستان و جهرم برگزار گردید.,کتابهایی که دربارهی شخصیت ایشان نگاشته شده است:
, کتابهایی که دربارهی شخصیت ایشان نگاشته شده است:,1. "شجره طیبه"، نقل از گلشن حسینی، اثر شاگرد ایشان حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالحمید مهاجری، به سال 1370 هجری قمری (1329ش)، چاپخانهی نور شیراز.
, 1. "شجره طیبه"، نقل از گلشن حسینی، اثر شاگرد ایشان حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالحمید مهاجری، به سال 1370 هجری قمری (1329ش)، چاپخانهی نور شیراز.,2. "دوحه احمدیة فی احوال الذریّة الذکیة"، شرح حال آیت الله العظمی حاج سیّد عبدالحسین نجفی لاری، که در کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر اول چاپ شده است. تألیف آیت الله سیّد علی اکبر آیت اللهی و حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالحمید مهاجری، و به تحقیق حجت الاسلام و المسلمین سیّد علی میر شریفی به سال1373 شمسی، انتشارات کتابخانهی آیت الله العظمی مرعشی نجفی قم.
, 2. "دوحه احمدیة فی احوال الذریّة الذکیة"، شرح حال آیت الله العظمی حاج سیّد عبدالحسین نجفی لاری، که در کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر اول چاپ شده است. تألیف آیت الله سیّد علی اکبر آیت اللهی و حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالحمید مهاجری، و به تحقیق حجت الاسلام و المسلمین سیّد علی میر شریفی به سال1373 شمسی، انتشارات کتابخانهی آیت الله العظمی مرعشی نجفی قم.,کتابهای "دوحه احمدیه..." و "شجره طیبه"درکتاب "رسائل سیّد لاری، جلد 1" به سال 1377 نیز چاپ شده است.
, کتابهای "دوحه احمدیه..." و "شجره طیبه"درکتاب "رسائل سیّد لاری، جلد 1" به سال 1377 نیز چاپ شده است.,3. "امانتدار پیامبران"، نقش آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری در مبارزات اسلامی قرن اخیر و سیری در اندیشه ی سیاسی او، تألیف دکتر سیّد محمّد تقی آیت اللهی به سال 1361، مؤسسهی انجام کتاب تهران. شایان ذکر است که این کتاب با تجدید نظر و اضافات، تحت عنوان "ولایت فقیه زیر بنای فکری مشروطه ی مشروعه"، سیری در افکار و مبارزات سیّد عبدالحسین موسوی لاری به سال 1363، در انتشارات امیر کبیر تهران چاپ شده است.
, 3. "امانتدار پیامبران"، نقش آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری در مبارزات اسلامی قرن اخیر و سیری در اندیشه ی سیاسی او، تألیف دکتر سیّد محمّد تقی آیت اللهی به سال 1361، مؤسسهی انجام کتاب تهران. شایان ذکر است که این کتاب با تجدید نظر و اضافات، تحت عنوان "ولایت فقیه زیر بنای فکری مشروطه ی مشروعه"، سیری در افکار و مبارزات سیّد عبدالحسین موسوی لاری به سال 1363، در انتشارات امیر کبیر تهران چاپ شده است.,4. "سیّد عبدالحسین لاری پیشوای تنگستان"، اثر سیّد علی رضا سیّد کباری به سال 1372، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی قم.
, 4. "سیّد عبدالحسین لاری پیشوای تنگستان"، اثر سیّد علی رضا سیّد کباری به سال 1372، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی قم.,5. "لارستان و جنبش مشروطیّت"، اثر دکتر محمّد باقر وثوقی، چاپ اول سال 1375، انتشارات همسایهی قم و چاپ دوم تحت عنوان "آیت الله سید عبدالحسین لاری و جنبش مشروطه خواهی" به سال 1383، مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران.
, 5. "لارستان و جنبش مشروطیّت"، اثر دکتر محمّد باقر وثوقی، چاپ اول سال 1375، انتشارات همسایهی قم و چاپ دوم تحت عنوان "آیت الله سید عبدالحسین لاری و جنبش مشروطه خواهی" به سال 1383، مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران.,6. "مهاجر الی الله"، سیری در زندگانی حضرت آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری، اثر آیت الله کریمی جهرمی به سال 1376، بنیاد معارف اسلامی قم. این کتاب، به مناسبت کنگرهی بزرگداشت حاج سیّد عبدالحسین چاپ شده است، (منبع عمدهی مطالب این صفحات، برگرفته از این کتاب ارزشمند است).
, 6. "مهاجر الی الله"، سیری در زندگانی حضرت آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری، اثر آیت الله کریمی جهرمی به سال 1376، بنیاد معارف اسلامی قم. این کتاب، به مناسبت کنگرهی بزرگداشت حاج سیّد عبدالحسین چاپ شده است، (منبع عمدهی مطالب این صفحات، برگرفته از این کتاب ارزشمند است).,7. کتاب "مجموعهی مقالات به مناسبت کنگرهی بزرگداشت آیت الله لاری"، به سال 1376ش، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم. نویسندگان جهرمی که در این کتاب قلم فرسایی نمودهاند عبارتند از: آیت الله شب زندهدار جهرمی، آیت الله سیّد عبدالرّسول شریعتمداری جهرمی و آیت الله کریمی جهرمی.
, 7. کتاب "مجموعهی مقالات به مناسبت کنگرهی بزرگداشت آیت الله لاری"، به سال 1376ش، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم. نویسندگان جهرمی که در این کتاب قلم فرسایی نمودهاند عبارتند از: آیت الله شب زندهدار جهرمی، آیت الله سیّد عبدالرّسول شریعتمداری جهرمی و آیت الله کریمی جهرمی.,8. نشریهی "پیام حوزه "، سال چهارم شمارهی چهارم در 248 صفحه، ویژهی همایش بزرگداشت آیت الله سیّد عبدالحسین لاری، به سال1376.
, 8. نشریهی "پیام حوزه "، سال چهارم شمارهی چهارم در 248 صفحه، ویژهی همایش بزرگداشت آیت الله سیّد عبدالحسین لاری، به سال1376.,9. "روز شمار قیام آیت الله سیّد عبدالحسین لاری"، اثر دکتر محمد باقر وثوقی به سال 1377، فرمانداری لارستان و به مناسبت کنگرهی بزرگداشت آیت الله سیّد عبدالحسین لاری.
, 9. "روز شمار قیام آیت الله سیّد عبدالحسین لاری"، اثر دکتر محمد باقر وثوقی به سال 1377، فرمانداری لارستان و به مناسبت کنگرهی بزرگداشت آیت الله سیّد عبدالحسین لاری.,10. "با پیشگامان آزادی، زندگی نامه، افکار، اندیشهها و مبارزات سیّد عبدالحسین لاری"، اثر محمود کریمی به سال 1383، انتشارات قلم تهران.
, 10. "با پیشگامان آزادی، زندگی نامه، افکار، اندیشهها و مبارزات سیّد عبدالحسین لاری"، اثر محمود کریمی به سال 1383، انتشارات قلم تهران.,- شرکت پست ایران نیز تمبر یادبود ایشان را در سال1370 چاپ نموده است.
, - شرکت پست ایران نیز تمبر یادبود ایشان را در سال1370 چاپ نموده است.,آثــار
, آثــار, آثــار,1. "معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی"، با موضوع علم امام و رفع شبههی خلاف بین امامیّه در کیفیت علم امامg و کمیت آن، چاپ به سال 1313 قمری (1274ش) تهران که با کتاب عرفان سلمانی، یکجا چاپ شده است.
, 1. "معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی"، با موضوع علم امام و رفع شبههی خلاف بین امامیّه در کیفیت علم امام, g, و کمیت آن، چاپ به سال 1313 قمری (1274ش) تهران که با کتاب عرفان سلمانی، یکجا چاپ شده است.,قابل ذکر است رسالهی کوچکی که خلاصه و چکیدهی معارف السلمانی است، تحت عنوان "وجیزة فی علم الامامg"در سال 1320ق (1281ش) چاپ شده است.
, قابل ذکر است رسالهی کوچکی که خلاصه و چکیدهی معارف السلمانی است، تحت عنوان "وجیزة فی علم الامام, g, "در سال 1320ق (1281ش) چاپ شده است.,در ابتدای کتاب معارف السلمانی، اجازههای اجتهاد آیات عظام میرزای شیرازی، فاضل ایروانی و لطف الله مازندرانی درباره ی آیت الله العظمی لاری آمده است.
, در ابتدای کتاب معارف السلمانی، اجازههای اجتهاد آیات عظام میرزای شیرازی، فاضل ایروانی و لطف الله مازندرانی درباره ی آیت الله العظمی لاری آمده است.,کتاب معارف السلمانی در سال 1364 شمسی، توسط انتشارات نشر کتاب قم، تجدید چاپ گردیده است. و همچنین با تحقیق و تعلیق شیخ محمد جمیل حمود به سال 1414 قمری (1372ش)، در مرکز نشر جواد بیروت به چاپ رسیده است.
, کتاب معارف السلمانی در سال 1364 شمسی، توسط انتشارات نشر کتاب قم، تجدید چاپ گردیده است. و همچنین با تحقیق و تعلیق شیخ محمد جمیل حمود به سال 1414 قمری (1372ش)، در مرکز نشر جواد بیروت به چاپ رسیده است.,2. "رسالهی عملیه مختلف المسائل من جمیع الرسائل"، چاپ به سال 1313 قمری (1274ش) و به سال 1316 قمری (1277ش) به خط فخرالدین ابوالقاسم گلپایگانی در مطبعه محمدی شیراز.
, 2. "رسالهی عملیه مختلف المسائل من جمیع الرسائل"، چاپ به سال 1313 قمری (1274ش) و به سال 1316 قمری (1277ش) به خط فخرالدین ابوالقاسم گلپایگانی در مطبعه محمدی شیراز.,3. " عرفان سلمانی با موضوع عقوبت حبّ دنیا و سوء عاقبت دنیا"، چاپ به سال 1313 قمری (1274ش) تهران، (مصادف با سالهای اولیهی ورود ایشان به ایران و لارستان).
, 3. " عرفان سلمانی با موضوع عقوبت حبّ دنیا و سوء عاقبت دنیا"، چاپ به سال 1313 قمری (1274ش) تهران، (مصادف با سالهای اولیهی ورود ایشان به ایران و لارستان).,4. "آیات الظالمین"، با موضوع معصیت ظلم و مذمّت ستمگران و وظیفهی مبارزه با ظالمین، به سبک بدیع و استدلالی، چاپ به سال1314 قمری (1275ش) به خط حاج حسینعلی جهرمی در مطبعه محمدی شیراز.
, 4. "آیات الظالمین"، با موضوع معصیت ظلم و مذمّت ستمگران و وظیفهی مبارزه با ظالمین، به سبک بدیع و استدلالی، چاپ به سال1314 قمری (1275ش) به خط حاج حسینعلی جهرمی در مطبعه محمدی شیراز.,5. "تشریع الخیرة و التکلان"، به عربی، شامل دو بخش: الف) بخش نخست رسالهای است دربارهی استخاره و قرعهی مشروعیت آنها، تألیف به سال 1315 قمری و چاپ به سال 1316 قمری (1277ش).
, 5. "تشریع الخیرة و التکلان"، به عربی، شامل دو بخش: الف) بخش نخست رسالهای است دربارهی استخاره و قرعهی مشروعیت آنها، تألیف به سال 1315 قمری و چاپ به سال 1316 قمری (1277ش).,ب) بخش دوم رسالهای است پیرامون کیفیت استخاره و... به خط فخرالدین که به همراه بخش نخست آن در سال 1317 قمری (1278ش) در مطبعه محمدی شیراز به طبع رسیده است.
, ب) بخش دوم رسالهای است پیرامون کیفیت استخاره و... به خط فخرالدین که به همراه بخش نخست آن در سال 1317 قمری (1278ش) در مطبعه محمدی شیراز به طبع رسیده است.,همچنین نویسندهی محترم "مهاجر الی الله"، می نگارد: "این دو رساله، علاوه بر این که در زمان خود ایشان، (آیت الله العظمی نجفی) چاپ شده، چند سال پیش، همراه با رسالهی استخارهی مرحوم آقا میرزا ابوالمعالی کلباسی اصفهانی نیز در قم به چاپ رسیده است".
, همچنین نویسندهی محترم "مهاجر الی الله"، می نگارد: "این دو رساله، علاوه بر این که در زمان خود ایشان، (آیت الله العظمی نجفی) چاپ شده، چند سال پیش، همراه با رسالهی استخارهی مرحوم آقا میرزا ابوالمعالی کلباسی اصفهانی نیز در قم به چاپ رسیده است".,6. "اکسیر السعادة فی اسرار الشهادة"، به عربی، دربارهی مقتل امام حسینg به صورت تحلیلی، چاپ به سال1319 قمری (1280ش)، به خط ابوطالب جهرمی، مطبعه محمّدی شیراز.
, 6. "اکسیر السعادة فی اسرار الشهادة"، به عربی، دربارهی مقتل امام حسین, g, به صورت تحلیلی، چاپ به سال1319 قمری (1280ش)، به خط ابوطالب جهرمی، مطبعه محمّدی شیراز.,7. "القصائد العربیة فی رثاء الحسینg"، به عربی، در رثای امام حسینg ، چاپ به سال 1319 قمری (1280ش)به همراه کتاب اسرار اشهادة به خط ابوطالب جهرمی، مطبع محمّدی شیراز.
, 7. "القصائد العربیة فی رثاء الحسین, g, "، به عربی، در رثای امام حسین, g, ، چاپ به سال 1319 قمری (1280ش)به همراه کتاب اسرار اشهادة به خط ابوطالب جهرمی، مطبع محمّدی شیراز.,8. "قانون مشروطهی مشروعه"، چاپ به سال1326 قمری (1286 شمسی)، مطبعه محمّدی شیراز.
, 8. "قانون مشروطهی مشروعه"، چاپ به سال1326 قمری (1286 شمسی)، مطبعه محمّدی شیراز.,9. "قانون در اتّحاد ملّت و دولت"، چاپ به سال 1326 قمری (1286 شمسی)، در مطبعه سپهر محمّدی شیراز.
, 9. "قانون در اتّحاد ملّت و دولت"، چاپ به سال 1326 قمری (1286 شمسی)، در مطبعه سپهر محمّدی شیراز.,10. "قانون ادارهی بلدیّه"، چاپ به سال1326 قمری (1286شمسی)، در مطبعه سپهر اسلامی شیراز، این رساله شامل 18 سؤال و جواب در مسائل متفرقه بوده که سؤال نخست آن دربارهی قانون ادارهی بلدیّه است.
, 10. "قانون ادارهی بلدیّه"، چاپ به سال1326 قمری (1286شمسی)، در مطبعه سپهر اسلامی شیراز، این رساله شامل 18 سؤال و جواب در مسائل متفرقه بوده که سؤال نخست آن دربارهی قانون ادارهی بلدیّه است.,11. "هدایة الطالبین فی اصول الدین"، چاپ به سال 1342 قمری (1302ش).
, 11. "هدایة الطالبین فی اصول الدین"، چاپ به سال 1342 قمری (1302ش).,حجت الاسلام و المسلمین آقای میر شریفی در صفحهی24 کتاب "رسائل سیّد لاری جلد 1" می نگارد همراه کتاب هدایة الطالبین در سال 1342 قمری (1302ش)، رسالهی عملیهی مختلف المسائل سیّد به خط میرزا محمّد علی اشرف الکتّاب ارسنجانی و رسالهی سؤال و جواب از مصرف اجناس خارجی، در مطبعه محمّدی شیراز، چاپ شده است.
, حجت الاسلام و المسلمین آقای میر شریفی در صفحهی24 کتاب "رسائل سیّد لاری جلد 1" می نگارد همراه کتاب هدایة الطالبین در سال 1342 قمری (1302ش)، رسالهی عملیهی مختلف المسائل سیّد به خط میرزا محمّد علی اشرف الکتّاب ارسنجانی و رسالهی سؤال و جواب از مصرف اجناس خارجی، در مطبعه محمّدی شیراز، چاپ شده است.,12. "تقریرات اصول"، 2 جلد، جلد اول آن به دست خود آیت الله العظمی لاری در سال 1294ق (1255ش) به پایان رسیده است.
, 12. "تقریرات اصول"، 2 جلد، جلد اول آن به دست خود آیت الله العظمی لاری در سال 1294ق (1255ش) به پایان رسیده است.,13. "تعلیقات بر مکاسب شیخ مرتضی انصاری"، که مشتمل بر سه جزء است:
, 13. "تعلیقات بر مکاسب شیخ مرتضی انصاری"، که مشتمل بر سه جزء است:,جزء اول مکاسب محرم، جزء دوم بیع، جزء سوم خیارات.
, جزء اول مکاسب محرم، جزء دوم بیع، جزء سوم خیارات.,به ظاهر، این تعلیقات، مربوط به دورانی است که در نجف اقامت داشتهاند. در آغاز تعلیقات، استاد ایشان مرحوم آیت الله العظمی شیخ لطف الله مازندرانی تقریظی بر آن نوشتهاند که حالت اجازاتی دارد.
, به ظاهر، این تعلیقات، مربوط به دورانی است که در نجف اقامت داشتهاند. در آغاز تعلیقات، استاد ایشان مرحوم آیت الله العظمی شیخ لطف الله مازندرانی تقریظی بر آن نوشتهاند که حالت اجازاتی دارد.,کتاب بیع المجلد الثانی، به سال 1298 قمری (1259ش) است.
, کتاب بیع المجلد الثانی، به سال 1298 قمری (1259ش) است.,14. "القصائد الشریف"، مجموعه اشعار عربی.
, 14. "القصائد الشریف"، مجموعه اشعار عربی.,یک مجموعهی صحافی شده به نام "القصائد"، از کتب اهدائی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج محمّد جعفر قسوری، در کتابخانهی مدرسهی علمیّهی امام خمینی جهرم موجود است که شامل قسمتهای مختلف است که قسمت اول آن، اشعار آیت الله العظمی نجفی لاری جهرمی است که به طور عمده در مدح و منقبت حضرت مهدیg میباشد و تاریخ اتمام آن را ماه رمضان، سنه 1333 (1293ش) در جهرم نگاشتهاند.نگارندهی کتاب "مهاجر الی الله"، آیت الله کریمی جهرمی، مینویسد: "در این تاریخ هنوز مرحوم آیت الله العظمی لاری به جهرم نیامده بودند و ممکن است از لار یا فیروزآباد به جهرم فرستادهاند تا استنساخ شود".
, یک مجموعهی صحافی شده به نام "القصائد"، از کتب اهدائی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج محمّد جعفر قسوری، در کتابخانهی مدرسهی علمیّهی امام خمینی جهرم موجود است که شامل قسمتهای مختلف است که قسمت اول آن، اشعار آیت الله العظمی نجفی لاری جهرمی است که به طور عمده در مدح و منقبت حضرت مهدی, g, میباشد و تاریخ اتمام آن را ماه رمضان، سنه 1333 (1293ش) در جهرم نگاشتهاند.نگارندهی کتاب "مهاجر الی الله"، آیت الله کریمی جهرمی، مینویسد: "در این تاریخ هنوز مرحوم آیت الله العظمی لاری به جهرم نیامده بودند و ممکن است از لار یا فیروزآباد به جهرم فرستادهاند تا استنساخ شود".,- گفتنی است در صفحهی 32 رسائل سیّد لاری جل 1، آمده است رسالهی "القصائد الفریدة فی مدح صاحب العصر و الزمانg"به خط میرزا ابراهیم تبریزی به سال 1320 قمری (1281ش) در مطبعه محمّدی شیراز طبع گردیده است. این رساله در جلد دوم رسائل سیّد لاری چاپ شده که اشعار آن متفاوت با نسخهی خطی ذکر شده می باشد.
, - گفتنی است در صفحهی 32 رسائل سیّد لاری جل 1، آمده است رسالهی "القصائد الفریدة فی مدح صاحب العصر و الزمان, g, "به خط میرزا ابراهیم تبریزی به سال 1320 قمری (1281ش) در مطبعه محمّدی شیراز طبع گردیده است. این رساله در جلد دوم رسائل سیّد لاری چاپ شده که اشعار آن متفاوت با نسخهی خطی ذکر شده می باشد.,15. "رسالهای در محکم و متشابه"، به سال1346 قمری (1306ش).
, 15. "رسالهای در محکم و متشابه"، به سال1346 قمری (1306ش).,این رساله، بعد از فوت سیّد به خط شکستهی نصر الله شاهیان و به خواهش حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمّد قسوری استنساخ شده است.
, این رساله، بعد از فوت سیّد به خط شکستهی نصر الله شاهیان و به خواهش حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمّد قسوری استنساخ شده است.,16. "رسالهای در استصحاب".
, 16. "رسالهای در استصحاب".,17. "تعلیقات بر کتاب شریف ریاض المسائل مرحوم آیت الله العظمی سیّد علی طباطبایی"، این تعلیقات به صورت خطی است.
, 17. "تعلیقات بر کتاب شریف ریاض المسائل مرحوم آیت الله العظمی سیّد علی طباطبایی"، این تعلیقات به صورت خطی است.,18. "تعلیقات بر قوانین مرحوم میرزای قمی در اصول".
, 18. "تعلیقات بر قوانین مرحوم میرزای قمی در اصول".,19. "تقریرات فقه".
, 19. "تقریرات فقه".,20. "تعلیقات بر بحث قضا، از کتاب جواهر الکلام شیخ الفقهاء صاحب جواهر".
, 20. "تعلیقات بر بحث قضا، از کتاب جواهر الکلام شیخ الفقهاء صاحب جواهر".,21. "تعلیقات بر بحث صیام، از کتاب مدارک الاحکام"، این کتاب، در پایان جزء دوم از تعلیقات رسائل به خط خودشان موجود است.
, 21. "تعلیقات بر بحث صیام، از کتاب مدارک الاحکام"، این کتاب، در پایان جزء دوم از تعلیقات رسائل به خط خودشان موجود است.,22. "رسالهای مختصر در اندازه گیری مد و صاع"، این رساله، در پایان جزء دوم از تعلیقات و رسائل به خط خودشان موجود است.
, 22. "رسالهای مختصر در اندازه گیری مد و صاع"، این رساله، در پایان جزء دوم از تعلیقات و رسائل به خط خودشان موجود است.,23. "خلافیات فقه".
, 23. "خلافیات فقه".,24. "رسالهای در علم رجال".
, 24. "رسالهای در علم رجال".,25. "تعلیقه بر کتاب رضاع از ملحقّات مکاسب شیخ انصاری".
, 25. "تعلیقه بر کتاب رضاع از ملحقّات مکاسب شیخ انصاری".,26. "تعلیقات بر کتاب نکاح از ملحقّات مکاسب".
, 26. "تعلیقات بر کتاب نکاح از ملحقّات مکاسب".,27. "تعلیقات بر کتاب وصیّت از ملحقّات مکاسب".
, 27. "تعلیقات بر کتاب وصیّت از ملحقّات مکاسب".,28. "تعلیقات بر رسالهی تقیّه". که در آغاز آن نوشتهاند "تعلیقات بر رسالهی تقیه که ملحق است به مکاسب استاد الاساتید الاعلام".
, 28. "تعلیقات بر رسالهی تقیّه". که در آغاز آن نوشتهاند "تعلیقات بر رسالهی تقیه که ملحق است به مکاسب استاد الاساتید الاعلام".,29. "تعلیقات بر رسالهی قضای از میّت".
, 29. "تعلیقات بر رسالهی قضای از میّت".,30. "تعلیقهای بر رسالهی مواسعه و مضایقهی شیخ مرتضی انصاری".
, 30. "تعلیقهای بر رسالهی مواسعه و مضایقهی شیخ مرتضی انصاری".,31. "رسالهای در علم مناظره".
, 31. "رسالهای در علم مناظره".,32. "رسالهی محاکمات در قطع مشاجرات".
, 32. "رسالهی محاکمات در قطع مشاجرات".,33. "کتاب التنزیل الذی نزل به جبریل".
, 33. "کتاب التنزیل الذی نزل به جبریل".,34. "تعلیقات بر بحار الانوار علامه مجلسی".
, 34. "تعلیقات بر بحار الانوار علامه مجلسی".,35. "حواشی بر کتب مختلف از قبیل کافی و تفسیر صافی و شرح الزیاره شیخ احمد احسائی، کشف المراد علامه حلّی و عناوین آن".
, 35. "حواشی بر کتب مختلف از قبیل کافی و تفسیر صافی و شرح الزیاره شیخ احمد احسائی، کشف المراد علامه حلّی و عناوین آن".,36. "حواشی بر جوامع عباسی". رسالهای که در اعصار گذشته متداول بوده است.
, 36. "حواشی بر جوامع عباسی". رسالهای که در اعصار گذشته متداول بوده است.,37. "رسالهی سؤال و جواب خطی". این کتاب جواب استفتائاتی است که از سیّد شده است، به احتمال زیاد، در زمانی که جهرم بودهاند، نسخهی زیراکس شدهای از این رساله موجود است.
, 37. "رسالهی سؤال و جواب خطی". این کتاب جواب استفتائاتی است که از سیّد شده است، به احتمال زیاد، در زمانی که جهرم بودهاند، نسخهی زیراکس شدهای از این رساله موجود است.,38. "طریق النّجاة"، رسالهای است بر سؤال وجوابهای زیاد که توسط مشهدی محمّدحسین بن ملامحمّدباقر جمع آوری شده، به احتمال زیاد در زمانی که در لار بودهاند.
, 38. "طریق النّجاة"، رسالهای است بر سؤال وجوابهای زیاد که توسط مشهدی محمّدحسین بن ملامحمّدباقر جمع آوری شده، به احتمال زیاد در زمانی که در لار بودهاند.,39. "رسالهی انذاریه".
, 39. "رسالهی انذاریه".,40. "رسالهی بیانیّهی دفاعیّهی جنگ اول توسط سیّد"، به سال 1336 قمری (1297ش) در زمان اقامت ایشان در جهرم.
, 40. "رسالهی بیانیّهی دفاعیّهی جنگ اول توسط سیّد"، به سال 1336 قمری (1297ش) در زمان اقامت ایشان در جهرم.,همچنین دکتر وثوقی در کتاب لارستان و جنبش مشروطیت مشخصات نسخهای خطی به نام "مباحثات مولا قلی اخباری جراشی و سیّد عبدالحسین لاری"، متعلق به سال 1314 قمری (1275ش)، به شرح زیر آورده است:
, همچنین دکتر وثوقی در کتاب لارستان و جنبش مشروطیت مشخصات نسخهای خطی به نام "مباحثات مولا قلی اخباری جراشی و سیّد عبدالحسین لاری"، متعلق به سال 1314 قمری (1275ش)، به شرح زیر آورده است:,نسخهی اصل آن روی هم مشتمل بر 64 صفحه، با خط نسخ بسیار خوب نگاشته شده است ولی کاتب آن مشخص نیست و این رساله، از جهت بررسی تفکرات سیاسی آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری و جناح عقیدتی مخالف او، از ارزش بسزایی برخوردار است متن آن حاوی بیش از هشت سؤال فقهی و مباحثات پیرامون آن می باشد که گویا این مباحثات به صورت مکاتبهای انجام می گرفته. قابل ذکر است که سیّد در سال 1332قمری (1292ش)، اعلامیّهی حکم جهاد بر علیه انگلستان را به صورت گسترده منتشر نمودهاند.
, نسخهی اصل آن روی هم مشتمل بر 64 صفحه، با خط نسخ بسیار خوب نگاشته شده است ولی کاتب آن مشخص نیست و این رساله، از جهت بررسی تفکرات سیاسی آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری و جناح عقیدتی مخالف او، از ارزش بسزایی برخوردار است متن آن حاوی بیش از هشت سؤال فقهی و مباحثات پیرامون آن می باشد که گویا این مباحثات به صورت مکاتبهای انجام می گرفته. قابل ذکر است که سیّد در سال 1332قمری (1292ش)، اعلامیّهی حکم جهاد بر علیه انگلستان را به صورت گسترده منتشر نمودهاند.,در زمان برگزاری کنگرهی بزرگداشت در سال 1376، یک دورهی یازده جلدی که نه جلد آن، کتب مرحوم سیّد بوده در انتشارات معارف اسلامی قم به چاپ رسیده که اسامی آن ها در ذیل از نظر می گذرد:
, در زمان برگزاری کنگرهی بزرگداشت در سال 1376، یک دورهی یازده جلدی که نه جلد آن، کتب مرحوم سیّد بوده در انتشارات معارف اسلامی قم به چاپ رسیده که اسامی آن ها در ذیل از نظر می گذرد:,1. مهاجر الی الله، سیری در زندگانی حضرت آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری، اثر آیت الله علی کریمی جهرمی.
, 1. مهاجر الی الله، سیری در زندگانی حضرت آیت الله العظمی سیّد عبدالحسین لاری، اثر آیت الله علی کریمی جهرمی.,2. التعلیقه علی ریاض المسائل.
, 2. التعلیقه علی ریاض المسائل.,3. التعلیقه علی المکاسب "جزء اول".
, 3. التعلیقه علی المکاسب "جزء اول".,4. التعلیقه علی المکاسب "جزء دوم".
, 4. التعلیقه علی المکاسب "جزء دوم".,5. تقریرات فی اصول الفقه "جزء اول".
, 5. تقریرات فی اصول الفقه "جزء اول".,6. تقریرات فی اصول الفقه "جزء دوم".
, 6. تقریرات فی اصول الفقه "جزء دوم".,7. التعلیقه علی فرآئد الاصول "جزء اول".
, 7. التعلیقه علی فرآئد الاصول "جزء اول".,8. التعلیقه علی فرآئد الاصول "جزء دوم".
, 8. التعلیقه علی فرآئد الاصول "جزء دوم".,9. المعارف السلمانی، اکسیر الشهاده، قصائد العربیه.
, 9. المعارف السلمانی، اکسیر الشهاده، قصائد العربیه.,10. مجموعهی رسائل.
, 10. مجموعهی رسائل.,11. مجموعه مقالات، حاوی شانزده مقاله.
, 11. مجموعه مقالات، حاوی شانزده مقاله.,همچنین کتاب رسائل سیّد لاری، شامل آثار سیّد، به تصحیح حجت الاسلام والمسلمین سیّد علی میر شریفی در 3 جلد، به سال 1377 شمسی، توسط انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده است.
, همچنین کتاب رسائل سیّد لاری، شامل آثار سیّد، به تصحیح حجت الاسلام والمسلمین سیّد علی میر شریفی در 3 جلد، به سال 1377 شمسی، توسط انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده است.,گلچینی از بیانات رهبر انقلاب درباره شخصیت حضرت آیتاللهالعظمی سیدعبدالحسین لاری
, گلچینی از بیانات رهبر انقلاب درباره شخصیت حضرت آیتاللهالعظمی سیدعبدالحسین لاری,از دزفول تا لار
, از دزفول تا لار, از دزفول تا لار,در مورد مرحوم آقاى سید عبدالحسین لارى، اوّلاً باید بگویم که لار در این زمینه اقبال آورده است؛ چون ایشان که اهل لار نیستند، دزفولى هستند؛ منتها هیچ کس ایشان را به اسم دزفول نمىشناسد - حتّى اولاد ایشان هم خودشان را لارى مىدانند که البته اولادشان لارى هستند - ولى از بس شخصیت ایشان، شخصیت برجسته و بزرگى بود، اصلاً گذشتهى ایشان در شخصیت مرحوم آقا سید عبدالحسین محو شد! این هم از خصوصیّات ایشان است که «از کجا بوده و چه بوده» فراموش شد.
, در مورد مرحوم آقاى سید عبدالحسین لارى، اوّلاً باید بگویم که لار در این زمینه اقبال آورده است؛ چون ایشان که اهل لار نیستند، دزفولى هستند؛ منتها هیچ کس ایشان را به اسم دزفول نمىشناسد - حتّى اولاد ایشان هم خودشان را لارى مىدانند که البته اولادشان لارى هستند - ولى از بس شخصیت ایشان، شخصیت برجسته و بزرگى بود، اصلاً گذشتهى ایشان در شخصیت مرحوم آقا سید عبدالحسین محو شد! این هم از خصوصیّات ایشان است که «از کجا بوده و چه بوده» فراموش شد.,وجود خود ایشان و آن شخصیت عظیم علمى و بشرى که داشتند، بر همهى گذشتهى زندگیشان غالب شد. در واقع از جمله کسانى هستند که گذشتگان ایشان به ایشان بزرگ مىشوند؛ ایشان به گذشتگان خودشان بزرگ نمىشوند. هر کس هم به ایشان منسوب است، عظمت پیدا مىکند، نه اینکه چون ایشان اهل فلان شهرند، به خاطر فلان شهر، یا به خاطر فلان پدر، یا فلان خویشاوند، بزرگ شوند. خویشاوندان به حساب ایشان بزرگ مىشوند. مرحوم آقا سید عبدالحسین، تحقیقاً از جملهى این اشخاصند.
, وجود خود ایشان و آن شخصیت عظیم علمى و بشرى که داشتند، بر همهى گذشتهى زندگیشان غالب شد. در واقع از جمله کسانى هستند که گذشتگان ایشان به ایشان بزرگ مىشوند؛ ایشان به گذشتگان خودشان بزرگ نمىشوند. هر کس هم به ایشان منسوب است، عظمت پیدا مىکند، نه اینکه چون ایشان اهل فلان شهرند، به خاطر فلان شهر، یا به خاطر فلان پدر، یا فلان خویشاوند، بزرگ شوند. خویشاوندان به حساب ایشان بزرگ مىشوند. مرحوم آقا سید عبدالحسین، تحقیقاً از جملهى این اشخاصند.,تنها عکس بهجا مانده
, تنها عکس بهجا مانده, تنها عکس بهجا مانده,ثانیاً اگر بخواهیم شخصیت علمى ایشان را درست بررسى کنیم به این نتیجه مىرسیم که اگر در نجف مىماندند، قطعاً در ردیف آخوند خراسانى و آقا سید محمدکاظم یزدى و آقا میرزا محمّد تقى شیرازى و اینها بودند. حدّ ایشان این است. عکسى از مرحوم میرزاى شیرازى در حال نماز وجود دارد که شاگردان عمدهى ایشان، پشت سرش نشستهاند. آدم مىتواند عکس آقا سید عبدالحسین را آنجا بشناسد. البته قطعى نیست؛ لیکن من تقریباً اطمینان دارم، یعنى احتمال صدى هشتاد دارم که این عکسِ آقا سید عبدالحسین لارى است. از میرزاى شیرازى بیش از یک عکس باقى نیست و آن همان عکسى است که در حال نمازِ ایشان برداشتهاند؛ کمااینکه از مرحوم آقا سید عبدالحسین هم یک عکس موجود است که در حالِ نماز از ایشان برداشتهاند.
, ثانیاً اگر بخواهیم شخصیت علمى ایشان را درست بررسى کنیم به این نتیجه مىرسیم که اگر در نجف مىماندند، قطعاً در ردیف آخوند خراسانى و آقا سید محمدکاظم یزدى و آقا میرزا محمّد تقى شیرازى و اینها بودند. حدّ ایشان این است. عکسى از مرحوم میرزاى شیرازى در حال نماز وجود دارد که شاگردان عمدهى ایشان، پشت سرش نشستهاند. آدم مىتواند عکس آقا سید عبدالحسین را آنجا بشناسد. البته قطعى نیست؛ لیکن من تقریباً اطمینان دارم، یعنى احتمال صدى هشتاد دارم که این عکسِ آقا سید عبدالحسین لارى است. از میرزاى شیرازى بیش از یک عکس باقى نیست و آن همان عکسى است که در حال نمازِ ایشان برداشتهاند؛ کمااینکه از مرحوم آقا سید عبدالحسین هم یک عکس موجود است که در حالِ نماز از ایشان برداشتهاند.,انسان در آن عکس، پشت سر میرزاى شیرازى، آقا سید محمدکاظم یزدى را مىبیند. چند نفر از این بزرگان و معاریفِ شاگردان میرزا نشستهاند. من در آن عکس، سید عبدالحسین لارى را - به احتمال زیاد - شناسایى کردم و به نظرم مىرسد که ایشان در ردیفِ اوّلند. در دستگاه میرزاى شیرازى، همه چیز منظّم و مرتب بوده؛ یعنى بلاشک هر کس در صف اول نماز و پشت سر ایشان مىنشسته، در ردیف اوّل محسوب مىشده است.کمااینکه شرعاً مستحبّ است که اهل فضل و معنویت، پشت سرِ امام بنشینند که اگر براى امام در حال نماز، حادثهاى پیشامد کرد، مردم بعد از او، یک امام قطعى داشته باشند که بایستد و پشت سر او نماز را ادامه دهند. این شرعاً هم مستحبّ است. بخصوص که در دستگاه میرزاى شیرازى، البته همه چیز مرتّب و منظّم و با نظامى انجام مىگرفته است. من حدس مىزنم که آن ردیف جلو، پشت سر مرحوم میرزا - که در عکس قابل شناسایى است - زبدهى شاگردان میرزا و برجستهترین آنها هستند که عکس ایشان هم هست.
, انسان در آن عکس، پشت سر میرزاى شیرازى، آقا سید محمدکاظم یزدى را مىبیند. چند نفر از این بزرگان و معاریفِ شاگردان میرزا نشستهاند. من در آن عکس، سید عبدالحسین لارى را - به احتمال زیاد - شناسایى کردم و به نظرم مىرسد که ایشان در ردیفِ اوّلند. در دستگاه میرزاى شیرازى، همه چیز منظّم و مرتب بوده؛ یعنى بلاشک هر کس در صف اول نماز و پشت سر ایشان مىنشسته، در ردیف اوّل محسوب مىشده است.کمااینکه شرعاً مستحبّ است که اهل فضل و معنویت، پشت سرِ امام بنشینند که اگر براى امام در حال نماز، حادثهاى پیشامد کرد، مردم بعد از او، یک امام قطعى داشته باشند که بایستد و پشت سر او نماز را ادامه دهند. این شرعاً هم مستحبّ است. بخصوص که در دستگاه میرزاى شیرازى، البته همه چیز مرتّب و منظّم و با نظامى انجام مىگرفته است. من حدس مىزنم که آن ردیف جلو، پشت سر مرحوم میرزا - که در عکس قابل شناسایى است - زبدهى شاگردان میرزا و برجستهترین آنها هستند که عکس ایشان هم هست.,فرستادهی میرزا
, فرستادهی میرزا, فرستادهی میرزا,وقتى لاریها به نجف و سامره مىروند که کسى را بیاورند، میرزا ایشان را معرفى مىکند و مىگوید آقا سید عبدالحسین را ببرید. من نظیر این را در یک، یا دو مورد دیگر از میرزا سراغ دارم که کسى را فرستاده است و حالا یک مورد را که قطعاً یادم هست، مرحوم «آقا میرزا حسین سبزوارى» است که او هم از بزرگان است - هم حکیم است، هم فقیه است - فقهایى که در دستگاه میرزا حضور داشتند، حکیم هم بودند. در مورد مرحوم آقا میرزا حسین سبزوارى هم سبزواریها مىروند و از ایشان مىخواهند؛ ایشان هم مىفرستد و نامهاى مىنویسد که «دلم نمىآید ایشان را بفرستم؛ اما شما مىخواهید، چارهاى نیست.»
, وقتى لاریها به نجف و سامره مىروند که کسى را بیاورند، میرزا ایشان را معرفى مىکند و مىگوید آقا سید عبدالحسین را ببرید. من نظیر این را در یک، یا دو مورد دیگر از میرزا سراغ دارم که کسى را فرستاده است و حالا یک مورد را که قطعاً یادم هست، مرحوم «آقا میرزا حسین سبزوارى» است که او هم از بزرگان است - هم حکیم است، هم فقیه است - فقهایى که در دستگاه میرزا حضور داشتند، حکیم هم بودند. در مورد مرحوم آقا میرزا حسین سبزوارى هم سبزواریها مىروند و از ایشان مىخواهند؛ ایشان هم مىفرستد و نامهاى مىنویسد که «دلم نمىآید ایشان را بفرستم؛ اما شما مىخواهید، چارهاى نیست.»,در مورد آقا سید عبدالحسین هم چنین وضعى است؛ چون شخصیت بزرگ و معروفى بودهاند، ایشان را به آن منطقهى فارس مىفرستند. البته مىشود گفت که آن وقت مرکزیّت شیراز، مثل امروز نبوده است. در واقع شیرازِ امروز، طورى است که کلّ فارس در آن، گم است - الان در ذهن افراد، اینگونه است - آن زمان اینطور نبوده؛ بلکه هرجایى از فارس، حکم خودش و شیراز هم حکم خودش را داشته است - منطقهى فارس و منطقهى جنوب، شامل بوشهر و همهى این شهرها مىشده است - من بعید هم نمىدانم علّت اینکه میرزاى شیرازى با آن بینش سیاسى، آقا سید عبدالحسین را براى لار معرفى مىکند و مىگوید ببرید، این بوده است که میرزا واقف به قضایاى جنوب ایران و آن گرفتاریهاى بوشهر و حضور انگلیسیها بوده، و مىدانسته است که این جوهر و این فلز، مناسب چنین شرایطى است؛ که بعد هم حدس میرزا درست درآمد و آقا سید عبدالحسین، شخصیت خودشان را آنجا نشان دادند.
, در مورد آقا سید عبدالحسین هم چنین وضعى است؛ چون شخصیت بزرگ و معروفى بودهاند، ایشان را به آن منطقهى فارس مىفرستند. البته مىشود گفت که آن وقت مرکزیّت شیراز، مثل امروز نبوده است. در واقع شیرازِ امروز، طورى است که کلّ فارس در آن، گم است - الان در ذهن افراد، اینگونه است - آن زمان اینطور نبوده؛ بلکه هرجایى از فارس، حکم خودش و شیراز هم حکم خودش را داشته است - منطقهى فارس و منطقهى جنوب، شامل بوشهر و همهى این شهرها مىشده است - من بعید هم نمىدانم علّت اینکه میرزاى شیرازى با آن بینش سیاسى، آقا سید عبدالحسین را براى لار معرفى مىکند و مىگوید ببرید، این بوده است که میرزا واقف به قضایاى جنوب ایران و آن گرفتاریهاى بوشهر و حضور انگلیسیها بوده، و مىدانسته است که این جوهر و این فلز، مناسب چنین شرایطى است؛ که بعد هم حدس میرزا درست درآمد و آقا سید عبدالحسین، شخصیت خودشان را آنجا نشان دادند.,شخصیت برجستهی علمی
, شخصیت برجستهی علمی, شخصیت برجستهی علمی,بنابراین اگر مرحوم آقا سید عبدالحسین، در نجف مىماندند، حدس من این است که ایشان کسى شبیه مرحوم آقا سید محمدکاظم، مثل آخوند خراسانى، مثل آقا میرزا محمّدتقى شیرازى، در ردیف اوّلِ طبقهى بعد از میرزا قرار مىگرفتند؛ یعنى چنین شخصیتى بودند. این مرد وقتى که مىخواهند بلند شوند و به شهرى بروند که به عمرشان در آنجا پا نگذاشته و آنجا را نمىشناسند - فقط یک عدّه آمده بودند و ایشان را براى علم و تدوین علم مىخواستند - هیچ شرطى جز این ندارند که چند نفر طلبه به من داده شود که من با طلبههاى خودم بروم و درس را شروع کنم! این نکتهى خیلى عجیبى در زندگى ایشان است! یک مشت طلبه را با خود به آنجا مىبرند و از اوّل، بساط علم را برپا مىکنند.
, بنابراین اگر مرحوم آقا سید عبدالحسین، در نجف مىماندند، حدس من این است که ایشان کسى شبیه مرحوم آقا سید محمدکاظم، مثل آخوند خراسانى، مثل آقا میرزا محمّدتقى شیرازى، در ردیف اوّلِ طبقهى بعد از میرزا قرار مىگرفتند؛ یعنى چنین شخصیتى بودند. این مرد وقتى که مىخواهند بلند شوند و به شهرى بروند که به عمرشان در آنجا پا نگذاشته و آنجا را نمىشناسند - فقط یک عدّه آمده بودند و ایشان را براى علم و تدوین علم مىخواستند - هیچ شرطى جز این ندارند که چند نفر طلبه به من داده شود که من با طلبههاى خودم بروم و درس را شروع کنم! این نکتهى خیلى عجیبى در زندگى ایشان است! یک مشت طلبه را با خود به آنجا مىبرند و از اوّل، بساط علم را برپا مىکنند.,بنابراین شخصیت علمى ایشان برجسته است. شخصیت زهدى ایشان نیز، هم در اینجا معلوم مىشود، هم بعد معلوم مىگردد؛ منتها آن چیزى که در زندگى مرحوم آقا سید عبدالحسین، خیلى برجسته است - که همهى چیزهاى دیگر را تحتالشّعاع قرار مىدهد - شخصیت سیاسى ایشان است که نشاندهندهى جوهر انسانیشان است.
, بنابراین شخصیت علمى ایشان برجسته است. شخصیت زهدى ایشان نیز، هم در اینجا معلوم مىشود، هم بعد معلوم مىگردد؛ منتها آن چیزى که در زندگى مرحوم آقا سید عبدالحسین، خیلى برجسته است - که همهى چیزهاى دیگر را تحتالشّعاع قرار مىدهد - شخصیت سیاسى ایشان است که نشاندهندهى جوهر انسانیشان است.,جلوتر از مشروطهخواهان
, جلوتر از مشروطهخواهان, جلوتر از مشروطهخواهان,ببینید؛ قضایاى مربوط به آزادى و هویّت ملى و این حرفهایى که در بیانات ایشان هست، سالها قبل از مشروطه بر زبان و قلمشان جارى شده است. آقا سید عبدالحسین، در مشروطه دخالت داشتهاند؛ منتها این حرفها مربوط به قبل از مشروطه است.متأسفانه فرصت نشد که قبل از جلسهى شما مراجعهاى بکنم و ذهنیّات خودم را تجدید و نو کنم؛ اما آنطور که در ذهنم هست، شاید ده سال قبل از مشروطه - یعنى حدود سال1315 ق و آن وقتها - ایشان آن بیانات و اظهار حضور سیاسى قوى را در آنجا داشتهاند؛ مبارزه با انگلیسیها را با آن شدّت داشتهاند!
, ببینید؛ قضایاى مربوط به آزادى و هویّت ملى و این حرفهایى که در بیانات ایشان هست، سالها قبل از مشروطه بر زبان و قلمشان جارى شده است. آقا سید عبدالحسین، در مشروطه دخالت داشتهاند؛ منتها این حرفها مربوط به قبل از مشروطه است.متأسفانه فرصت نشد که قبل از جلسهى شما مراجعهاى بکنم و ذهنیّات خودم را تجدید و نو کنم؛ اما آنطور که در ذهنم هست، شاید ده سال قبل از مشروطه - یعنى حدود سال1315 ق و آن وقتها - ایشان آن بیانات و اظهار حضور سیاسى قوى را در آنجا داشتهاند؛ مبارزه با انگلیسیها را با آن شدّت داشتهاند!,انگلیسیها هم در مسائل اجتماعى، انصافاً آدمهاى خیلى چیزفهمى بودند - هنوز هم ما در بین این خارجیهاى متجاوز، کسى را نداریم که مسائل ایران را به قدر انگلیسیها فهمیده باشد! انگلیسیها مسائل درونى و این لایههاى طبقاتى جامعهى ما را خوب مىفهمند - نکات را خوب مىفهمیدند و روى آنها حساب مىکردند و ترتیب اثر مىدادند.
, انگلیسیها هم در مسائل اجتماعى، انصافاً آدمهاى خیلى چیزفهمى بودند - هنوز هم ما در بین این خارجیهاى متجاوز، کسى را نداریم که مسائل ایران را به قدر انگلیسیها فهمیده باشد! انگلیسیها مسائل درونى و این لایههاى طبقاتى جامعهى ما را خوب مىفهمند - نکات را خوب مىفهمیدند و روى آنها حساب مىکردند و ترتیب اثر مىدادند.,امریکاییها در این پنجاه سالى که در مملکت ما بودند، از خودشان در شناخت قضایاى درونى ایران، خیلى کُندذهنى نشان دادند! روسها هم که اصلاً هیچ؛ آنها هم مدّتها در ایران بودند و از ایران هیچ چیز نفهمیدند! انگلیسیها آن لایههاى طبقاتى را که شأن روحانى کجاست، شأن کاسبِ بازارى کجاست، شأن سیاستمدار کجاست، شأن شازدهها کجاست و با هر کس باید چگونه رفتار کرد، خیلى خوب فهمیدند و از همهى آنها کار مىگرفتند! آنها فهمیدند که این آخوند، خطرناک است؛ بایستى با همهى وجود سعى کنند که این آخوند را از بین ببرند! انگلیسیها از اوّل، نسبت به ایشان، این احساس را پیدا کردند و تا آخر هم همین قضیه ادامه پیدا کرد؛ تا وقتى که ایشان در سال چهل و دو به رحمت ایزدى رفتند.
, امریکاییها در این پنجاه سالى که در مملکت ما بودند، از خودشان در شناخت قضایاى درونى ایران، خیلى کُندذهنى نشان دادند! روسها هم که اصلاً هیچ؛ آنها هم مدّتها در ایران بودند و از ایران هیچ چیز نفهمیدند! انگلیسیها آن لایههاى طبقاتى را که شأن روحانى کجاست، شأن کاسبِ بازارى کجاست، شأن سیاستمدار کجاست، شأن شازدهها کجاست و با هر کس باید چگونه رفتار کرد، خیلى خوب فهمیدند و از همهى آنها کار مىگرفتند! آنها فهمیدند که این آخوند، خطرناک است؛ بایستى با همهى وجود سعى کنند که این آخوند را از بین ببرند! انگلیسیها از اوّل، نسبت به ایشان، این احساس را پیدا کردند و تا آخر هم همین قضیه ادامه پیدا کرد؛ تا وقتى که ایشان در سال چهل و دو به رحمت ایزدى رفتند.,به مقبرهی ایشان رسیدگی شود
, به مقبرهی ایشان رسیدگی شود, به مقبرهی ایشان رسیدگی شو,به نظرم رسید که شما در این قضیه، با لار و جهرم ارتباطى ندارید. خیلى خوب است که مجموعهى شما به لار و جهرم هم سرى بزند. به نحوى لار و جهرم را داخل کنید؛ چون لار، مرکز حضور ایشان و نامآورى لار به اسم مبارک ایشان است. جهرم هم مدفن خانوادهى ایشان است - همه آنجا هستند - پس جهرم و لار - بخصوص مقبرهى ایشان- فراموش نشود. مقبرهى ایشان در جهرم است دیگر. ما آنجا رفتیم. هم قبر ایشان، هم قبر پسر بزرگ ایشان - که پدر آقاى میرزا آیتاللهى است که در لار تشریف دارند - و هم قبر آقاى سید عبدالمحمّد، همه در قبرستان جهرم بود. ما رفتیم و مقبرهى منوّر این حضرات را زیارت کردیم. چه جاى مهمّى! منتها باید واقعاً به مقبره، توجّهى بشود. این خانواده یک مقبرهى دستجمعى دارند که به نظرم گوشهى یک مسجد است - این طور به نظرم رسید، یا شبیه مسجد است - غرض؛ حق این است که پرداخته شود. به این خانهاى هم که در لار واقع است و آقاى آیتاللهى در آن به سر مىبرند - که احتمال مىدهم جزو خانههاى قدیمى همین خانواده باشد - رسیدگى شود.
, به نظرم رسید که شما در این قضیه، با لار و جهرم ارتباطى ندارید. خیلى خوب است که مجموعهى شما به لار و جهرم هم سرى بزند. به نحوى لار و جهرم را داخل کنید؛ چون لار، مرکز حضور ایشان و نامآورى لار به اسم مبارک ایشان است. جهرم هم مدفن خانوادهى ایشان است - همه آنجا هستند - پس جهرم و لار - بخصوص مقبرهى ایشان- فراموش نشود. مقبرهى ایشان در جهرم است دیگر. ما آنجا رفتیم. هم قبر ایشان، هم قبر پسر بزرگ ایشان - که پدر آقاى میرزا آیتاللهى است که در لار تشریف دارند - و هم قبر آقاى سید عبدالمحمّد، همه در قبرستان جهرم بود. ما رفتیم و مقبرهى منوّر این حضرات را زیارت کردیم. چه جاى مهمّى! منتها باید واقعاً به مقبره، توجّهى بشود. این خانواده یک مقبرهى دستجمعى دارند که به نظرم گوشهى یک مسجد است - این طور به نظرم رسید، یا شبیه مسجد است - غرض؛ حق این است که پرداخته شود. به این خانهاى هم که در لار واقع است و آقاى آیتاللهى در آن به سر مىبرند - که احتمال مىدهم جزو خانههاى قدیمى همین خانواده باشد - رسیدگى شود.,البته من به لار نرفتهام؛ لیکن از جزئیّات، خوب اطّلاع دارم. از بس من به آقاى آقا سید عبدالعلى، از ته دل ارادت دارم - هم به ایشان، هم به آقاى حسین آقا - واقعاً از کسانى هستند که من از ته دل به آنها اخلاص دارم. یعنى واقعاً سالهاست که محبّت آنها در اعماق دل بنده هست؛ از بس مردمان بزرگوار و شریف و عزیزى هستند. من وضع منزل ایشان را مىدانم. درهرحال، آن یادگارهاى مرحوم آقا سید عبدالحسین و آن قضایا، قدرى بازشناسى شود.
, البته من به لار نرفتهام؛ لیکن از جزئیّات، خوب اطّلاع دارم. از بس من به آقاى آقا سید عبدالعلى، از ته دل ارادت دارم - هم به ایشان، هم به آقاى حسین آقا - واقعاً از کسانى هستند که من از ته دل به آنها اخلاص دارم. یعنى واقعاً سالهاست که محبّت آنها در اعماق دل بنده هست؛ از بس مردمان بزرگوار و شریف و عزیزى هستند. من وضع منزل ایشان را مىدانم. درهرحال، آن یادگارهاى مرحوم آقا سید عبدالحسین و آن قضایا، قدرى بازشناسى شود.,البته ایشان در فیروزآباد هم قضایایى داشتهاند؛ کلاًّ قضایاى زیادى در تمام منطقهى فارس و بوشهر دارند. اینکه اینجا اشاره شد استان بوشهر، بیجا نیست؛ چون حوزهى کار مرحوم آقا سید عبدالحسین لارى، فارس و بوشهر بوده است. در واقع عمدهى توجّه ایشان به بوشهر بوده؛ چون انگلیسیها آنجا بودند.
, البته ایشان در فیروزآباد هم قضایایى داشتهاند؛ کلاًّ قضایاى زیادى در تمام منطقهى فارس و بوشهر دارند. اینکه اینجا اشاره شد استان بوشهر، بیجا نیست؛ چون حوزهى کار مرحوم آقا سید عبدالحسین لارى، فارس و بوشهر بوده است. در واقع عمدهى توجّه ایشان به بوشهر بوده؛ چون انگلیسیها آنجا بودند.,تعبیراتی که هنوز جدید است!
, تعبیراتی که هنوز جدید است!, تعبیراتی که هنوز جدید است!,بنابراین شخصیت ایشان، شخصیتى است که هرچه بشود، جا دارد برایش کار شود. ایشان در زمینهى فهم سیاسى هم عجیبند! من آن زمان که راجع به ایشان فکر و مطالعه مىکردم و قدرى یادداشت مىنوشتم، دیدم تعبیراتى در بیانات ایشان است که این تعبیرات، امروز هم نو است؛ یعنى قضیه، قضیهى یک روحانى نیست که در خانهاش نشسته و وقتى یک خلاف شرعى انجام مىگیرد، مىخواهد علیه این خلاف شرع، داد بکشد! اصلاً این نیست. قضیهى یک بینش روشن سیاسى است. مىفهمند که بر سر محیط و کشور چه مىآید و احساس مىکنند تکلیفى دارند و مىخواهند علیه آن وضع، قیام کنند. ایشان، استعمار خارجى، واردات کالاهاى خارجى به داخل ایران، تسلّط فرهنگى خارجى و چیزهایى از این قبیل را در ضمن بیاناتشان به نحوى گنجاندند که انسان به وضوح، آن را مشاهده مىکند!
, بنابراین شخصیت ایشان، شخصیتى است که هرچه بشود، جا دارد برایش کار شود. ایشان در زمینهى فهم سیاسى هم عجیبند! من آن زمان که راجع به ایشان فکر و مطالعه مىکردم و قدرى یادداشت مىنوشتم، دیدم تعبیراتى در بیانات ایشان است که این تعبیرات، امروز هم نو است؛ یعنى قضیه، قضیهى یک روحانى نیست که در خانهاش نشسته و وقتى یک خلاف شرعى انجام مىگیرد، مىخواهد علیه این خلاف شرع، داد بکشد! اصلاً این نیست. قضیهى یک بینش روشن سیاسى است. مىفهمند که بر سر محیط و کشور چه مىآید و احساس مىکنند تکلیفى دارند و مىخواهند علیه آن وضع، قیام کنند. ایشان، استعمار خارجى، واردات کالاهاى خارجى به داخل ایران، تسلّط فرهنگى خارجى و چیزهایى از این قبیل را در ضمن بیاناتشان به نحوى گنجاندند که انسان به وضوح، آن را مشاهده مىکند!,یک روحانی بینظیر
, یک روحانی بینظیر, یک روحانی بینظیر,علىاىّحال، ما خوشحالیم از اینکه شما براى برگزارى این همایش اقدام کردهاید. اگر شخصیت ایشان از این جهات، مورد توجّه قرار گیرد و به مردم ایران معرفى شود، به نظر من خیلى شایسته است. من مىخواهم اینطور بگویم که مرحوم آقا سید عبدالحسین در نوع خودشان، یک روحانى بىنظیرند؛ یعنى بنده شبیه ایشان را در بین روحانیون برجستهى دورههاى خودمان سراغ ندارم! آن جنبهى علمى ایشان و آن جنبهى آگاهى فکرى و سیاسى ایشان است. از جنبهى عملى هم ایشان، جهاد و تشکیل حکومت و سکّه و تمبر و از این کارها داشتهاند. اینها چیزهایى است که من نظیرش را تا زمان خودمان- یعنى تا زمان امام رضواناللهتعالىعلیه - واقعاً در هیچ کس سراغ ندارم؛ با این عظمت مقام و شموخ آن مرتبهى علمى و سیاسى و فرهنگى و آگاهى و شجاعت.
, علىاىّحال، ما خوشحالیم از اینکه شما براى برگزارى این همایش اقدام کردهاید. اگر شخصیت ایشان از این جهات، مورد توجّه قرار گیرد و به مردم ایران معرفى شود، به نظر من خیلى شایسته است. من مىخواهم اینطور بگویم که مرحوم آقا سید عبدالحسین در نوع خودشان، یک روحانى بىنظیرند؛ یعنى بنده شبیه ایشان را در بین روحانیون برجستهى دورههاى خودمان سراغ ندارم! آن جنبهى علمى ایشان و آن جنبهى آگاهى فکرى و سیاسى ایشان است. از جنبهى عملى هم ایشان، جهاد و تشکیل حکومت و سکّه و تمبر و از این کارها داشتهاند. اینها چیزهایى است که من نظیرش را تا زمان خودمان- یعنى تا زمان امام رضواناللهتعالىعلیه - واقعاً در هیچ کس سراغ ندارم؛ با این عظمت مقام و شموخ آن مرتبهى علمى و سیاسى و فرهنگى و آگاهى و شجاعت.,بیانات در دیدار اعضاى همایش بزرگداشت مرحوم سید عبدالحسین لارى ۱۷/۰۱/۱۳۷۷
, بیانات در دیدار اعضاى همایش بزرگداشت مرحوم سید عبدالحسین لارى ۱۷/۰۱/۱۳۷۷,قیام علیه انگلیس و برپایی حکومت اسلامی لارستان
, قیام علیه انگلیس و برپایی حکومت اسلامی لارستان, قیام علیه انگلیس و برپایی حکومت اسلامی لارستان,مرحوم آیتاللّهالعظمى آقا سید عبدالحسین لارى در میان علماى معاصر خود، از امتیازات ویژهیى برخوردار بوده است و به گمان زیاد، همین ویژگیها موجب آن شده است که میرزاى بزرگ مجدِّد شیرازى او را از سامرا و از حلقهى گرم تعلیم و تعلم آن حوزهى بزرگ، و از میان شاگردان خود برگزیده، به منطقهى فارس و بوشهر، که خود از وضعیت حساس آن به خوبى مطلع بوده است، گسیل دارد. آن روز منطقهى فارس و بوشهر، اسیر سلطهى جبار نظامیان انگلیسى بود. و این قطعهى خونین از میهن و ملت ما، از اشغال خشن و ظالمانهى نظامیان و سیاستمداران انگلیسى، در رنج و مصیبت مىزیست، مرحوم سیدعبدالحسین لارى پرچم جهاد و مبارزهى با اشغالگران را بر افراشت؛ و اولین نمونهى کوچک، ولى پر معنا از حکومت اسلامى را در این خطه تشکیل داد. بدیهى است که عِده و عُدهى اشغالگران انگلیسى و رجال سیاسى و دربارى دست نشاندهى آنان، توانستند بر مجموعهى کوچک و مؤمن، ولى تهیدست پیرامون سید بزرگوار فائق آیند و آن بزرگوار و خانوادهاش را به محنتى سخت دچار کنند؛ ولى نداى حق طلبانه و ظلم ستیز آن عالم دینى راستین را نتوانستند خاموش سازند. و آن روحانى جلیلالقدر یک بار دیگر در جریان مشروطیت ایران، حضور روحیه قوى و ذهن روشن و درک عمیق خود از قضایاى کشور را به نمایش گذاشت و علم عدالتخواهى و مبارزهى با استبداد قاجارى را در منطقهى فارس برافراشت.
, مرحوم آیتاللّهالعظمى آقا سید عبدالحسین لارى در میان علماى معاصر خود، از امتیازات ویژهیى برخوردار بوده است و به گمان زیاد، همین ویژگیها موجب آن شده است که میرزاى بزرگ مجدِّد شیرازى او را از سامرا و از حلقهى گرم تعلیم و تعلم آن حوزهى بزرگ، و از میان شاگردان خود برگزیده، به منطقهى فارس و بوشهر، که خود از وضعیت حساس آن به خوبى مطلع بوده است، گسیل دارد. آن روز منطقهى فارس و بوشهر، اسیر سلطهى جبار نظامیان انگلیسى بود. و این قطعهى خونین از میهن و ملت ما، از اشغال خشن و ظالمانهى نظامیان و سیاستمداران انگلیسى، در رنج و مصیبت مىزیست، مرحوم سیدعبدالحسین لارى پرچم جهاد و مبارزهى با اشغالگران را بر افراشت؛ و اولین نمونهى کوچک، ولى پر معنا از حکومت اسلامى را در این خطه تشکیل داد. بدیهى است که عِده و عُدهى اشغالگران انگلیسى و رجال سیاسى و دربارى دست نشاندهى آنان، توانستند بر مجموعهى کوچک و مؤمن، ولى تهیدست پیرامون سید بزرگوار فائق آیند و آن بزرگوار و خانوادهاش را به محنتى سخت دچار کنند؛ ولى نداى حق طلبانه و ظلم ستیز آن عالم دینى راستین را نتوانستند خاموش سازند. و آن روحانى جلیلالقدر یک بار دیگر در جریان مشروطیت ایران، حضور روحیه قوى و ذهن روشن و درک عمیق خود از قضایاى کشور را به نمایش گذاشت و علم عدالتخواهى و مبارزهى با استبداد قاجارى را در منطقهى فارس برافراشت.,مشعلی فروزان
, مشعلی فروزان, مشعلی فروزان,بىشک مرحوم آیتاللّه العظمى سیدعبدالحسین لارى یکى از فقهاى بزرگ و کمنظیرى است که به طور یکسان، عرصهى علم دین، و صحنهى جهاد و سیاسى را، با مشعل فروزان وجود خویش روشن ساخته است. او یکى از مفاخر حوزههاى علمیه، و یکى از شخصیتهاى برجستهى تاریخ ایران است. سزاست که دربارهى ابعاد علمى و اخلاقى و جهادى و سیاسى این شخصیت بزرگ، تحقیق و تفحصى شایسته، صورت گیرد و اندکى از حق عظیم او و خاندان با فضیلتش ادا شود. توفیقات همهى حضار محترم، بخصوص دستاندرکاران این گردهمایى را از خداوند متعال خواستارم.
, بىشک مرحوم آیتاللّه العظمى سیدعبدالحسین لارى یکى از فقهاى بزرگ و کمنظیرى است که به طور یکسان، عرصهى علم دین، و صحنهى جهاد و سیاسى را، با مشعل فروزان وجود خویش روشن ساخته است. او یکى از مفاخر حوزههاى علمیه، و یکى از شخصیتهاى برجستهى تاریخ ایران است. سزاست که دربارهى ابعاد علمى و اخلاقى و جهادى و سیاسى این شخصیت بزرگ، تحقیق و تفحصى شایسته، صورت گیرد و اندکى از حق عظیم او و خاندان با فضیلتش ادا شود. توفیقات همهى حضار محترم، بخصوص دستاندرکاران این گردهمایى را از خداوند متعال خواستارم.,پیام به گردهمایى بزرگداشت مرحوم آیتالله العظمى حاج سیدعبدالحسین لارى ۰۲/۰۲/۱۳۷۷
, پیام به گردهمایى بزرگداشت مرحوم آیتالله العظمى حاج سیدعبدالحسین لارى ۰۲/۰۲/۱۳۷۷,انتهای پیام/خ
, انتهای پیام/خ]
ارسال دیدگاه