به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با مرور سرمقاله و یادداشت های روز روزنامه های کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله حجاب به سرقت رفته را پس بگیرید، وجوه متمایز نبرد رمضان 1444، ایران از صهیونیست ها زهرچشم می گیرد به چشم می خورد.
کیهان: در یادداشت روز خود با عنوان «حجاب به سرقت رفته را پس بگیرید» نوشت: بی گمان کشــف حجــاب از ســوی بســیاری از خانم های کشف حجاب کننده ناشی از نا آگاهی و فریب خوردگی آنهاست ولی این پدیده در مجموع یک حرکت امنیتی اســت که از سوی سرویس های اطلاعاتی دشــمنان تابلودار اســلام و انقلاب تدارک دیده شده و به میدان آمده اســت و به گفته رهبر معظم انقلاب کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب می کنند نمی دانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند می کنند چه کسانی هستند، قطعا نمی کنند. من می دانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، توجه ندارند رفع حجاب و مبارزه با حجاب است.که چه کســی پشت این سیاست جاسوس های دشمن، دستگاه های جاسوسی دشمن، دنبال این قضی هستند. اگر بدانند، حتما نمی کنند.
وطن امروز: محمدعلی صمدی در یادداشتی با عنوان «ققنوس در سال های خاکستر» چنین نوشت: دهه ۷۰ خورشیدی به زعم نگارنده این سطور، تلخی بی مانندی داشت. اتمسفری آزاردهنده، روزمرگی طبیعی را غیرقابل تحمل می کرد. نه باورمندان به انقلاب اسلامی و نهضت مداران تحلیل ملموسی از افق های پیش رو داشتند، نه مخالفان و معاندان می توانستند برآورد درستی به محافل خود در داخل و خارج از کشور بدهند. تراکم حوادث اواخر دهه ۶۰ ،دست کمی از اوایلش نداشت، با این تفاوت که بهت آور و گیج کننده بود، محرک و تهییج کننده. پذیرش قطعنامه 59۸ اگر چه امروز به گونه ای بازخوانی می شود که گویی اکثریت افکار عمومی و خصوصی انتظارش را می کشیدند اما حقیقت این است که دست کمی از صاعقه نداشت. ۳2۰ روز بعد، رحلت حضرت امام خمینی، بغض های در گلو انباشته شده را ترکاند اما اوضاع را سخت تر کرد. رهبری که شیفتگی و جذبه مردم نسبت به او، برای نسل های بعد قابل توصیف نیست، ۷۰ روز پیش از وفات، جانشین تعیین شده برای خود را عزل کرد، آن هم با پیامی که تکدر و دلشکستگی از کلمات آن بخوبی مشهود بود.
جوان: غلامرضا صادقیان در سرمقاله ای با عنوان «منطق نو ندیدیم» نوشت: انتظار منطق نو از مسئولان و سخنوران حکومت، کف یک انتظار معقول در حوزه کارآمدی و تأثیرگذاری است اما کمتر کسی از ایشان منطق نو و حرف تازه و شنیدنی دارد. پس از آنکه رهبر انقلاب در یکی از آخرین سخنرانی های سال گذشته از مسئولان و سخنوران خواستند تا با منطق نو با مردم سخن بگویند و رفع شبهه و مسئله کنند، بسیار بیشتر از گذشته در سخنان سران قوا و ائمه جمعه و دیگر سخنوران حکومت دقت و تأمل کردم تا ببینم این منطق جدید چگونه هیچ بود! اگر شکل می گیرد. دریغ و هزاران دریغ که تقریبا عناصر زمان و مکان برخی سخنان را بگیرید، معلوم نمی شود متعلق به چهل سال پیش یا اکنون است. کسی که تریبون هفتگی دارد یا در میان انبوهی از مردم یا گروهی از نخبگان اقتصادی و فرهنگی حاضر می شود، باید این فرصت را غنیمت بداند و برای آن ساعاتی طولانی مطالعه کند و رئوس مطالبی را که می خواهد بگوید، بنویسد و درباره اثرگذاری آن فکر کند و سخنان تکراری و ملال آور و کلیشه های رایج و حرف هایی را که الان هوش مصنوعی بهتر از آن را می زند، از سخنان خود پیرایش و جدا کند، اما اگر مجموع سخنان دسته اصلی این گروه تریبون دار را در یک هفته واژه یابی و مسئله یابی و تحلیل و تجزیه کنیم، چیزی جز یک مشت حرف های پرمغالطه و متناقض و به شدت تکراری چیزی نمی بینیم. این ادعا را می شود با حضور کارشناسان، به شکل علمی ارزیابی و صحت سنجی کرد.
خراسان: حامد رحیم پور در یادداشتی با عنوان «وجوه متمایز نبرد رمضان 1444» چنین نوشت: کسـانی کـه تحـولات سـرزمین هـای اشـغالی را رصـد مـی کننـد، مـی داننـد کـه نبـرد چنـد روز گذشـته ، از متفـاوت تریـن و متمایزتریـن نبردهایـی بود که صهیونیسـت ها در 75سـال گذشـته بـا آن مواجـه شـده اند.درواقـع کمتـر از یـک سـال پـس از شکسـت آشـکار رژیـم صهیونیسـتی از مقاومـت فلسـطین در سـیف القـدس کـه حتـی منابـع امنیتـی و نظامـی اسـرائیلی آن را نخسـتین پیـروزی قاطـع فلسـطینی ها در یک جنـگ تمام عیـار بر ارتـش صهیونیسـتی خواندنـد، پاسـخ محکـم و در عیـن حـال متفـاوت مقاومـت درنبـرد رمضـان 1444 طـرف مقابـل را مبهـوت کـرده اسـت.برای مثـال طـی دو روز نبـرد، در حملـه اولـی کـه از نـوار غـزه انجـام شـد، از 9 راکـت شـلیک شـده، 2یـا 3راکـت توسـط گنبدآهنیـن رهگیـری نشـد، یکـی روی یـک لانـه غصبـی فـرود آمـد و یـک یـا 2راکـت دیگـر بـه یـک کارخانـه در سـدیروت اصابـت کـرد، در حالـی کـه قبـال راکت هـای 107 م م مقاومـت غـزه حتـی بـا تعـداد بالاتـر همگـی سـرنگون می شـدند کـه اتفـاق اخیـر نشـان دهنـده تغییـر در سلاح هاسـت.
عصر ایرانیان: حسین نوش آبادی در یادداشتی با عنوان «ایران از صهیونیست ها زهرچشم می گیرد» این گونه نوشت: شهادت دو تن از مستشاران نظامی کشورمان در نتیجه حمله متجاوزانه و بزدلانه رژیم صهیونیستی به مناطقی در سوریه بی پاسخ نمی ماند، دولت قانونی سوریه از جمهوری اسلامی ایران رسما دعوت کرد تا به صورت مستشاری از نیروهای ایران کمک بگیرد که مطابق قوانین بین المللی بوده و این حضور مشروع است. صهیونیست ها درصدد آسیب زدن و نهایتا نابود کردن دولت بشار اسد هستند، در واقع آنها با استفاده ابزاری از گروه تکفیری و تروریستی داعش در سوریه به دنبال اجرای این نقشه بودند اما با شکست تروریست ها از سوی ایران، این دسیسه بر باد رفت. صهیونیست ها در عرصه سیاست داخلی و خارجی دچار مشکلات جدی شده اند، بر این اساس مقامات صهیونیستی تلاش می کنند با بهره گیری از ابزارهای مختلف مانند تجاوزگری به سوریه افکار عمومی داخلی را به مسائل فراسرزمینی معطوف کنند.
قدس: زارع در مطلبی با عنوان «زنگ پایان حضور آمریکا در منطقه» نوشت: در همان آغازین روزهای یادداشت خـبـری شــدن تــوافــق ایــــران و عربستان یکی از خطوط اصلی کـه بـرخـی از متفکران علوم سیاسی لیبرال در کشور دنبال می کردند اطلاع و هماهنگی کامل ایالات متحده با عربستان سعودی بود. به عقیده این عده، آمریکا از ابعاد مختلف توافق عربستان سعودی و ایـران آگاهی کامل داشته و در حقیقت او بوده که به ریاض اجـازه نزدیک شدن به تهران را داده است. اما به مرور ابعاد این توافق و حجم آگاهی آمریکا بیش از پیش برملا می شود و حداقل تا اینجا روشـن شـده آمریکا نه تنها در امضای توافق نامه هیچ نقشی نداشته، بلکه حتی به عنوان یکی از شرکای اصلی ریاض اطــلاع چندانی از جزئیات توافق هم نداشته است. شاید بتوان نخستین شاهد بر این ادعا را نفس حضور چین در این توافق دانست و اینکه پکن تنها هدفش تقابل جـدی با آمریکا بوده است.