مدرس دانشگاه گفت: غرب دارد از تنها ابزار باقیمانده در اختیار خودش یعنی رسانه و آشوبسازی و سپس ارجاع موضوع رسیدگی به این آشوبها در نهادهایی که خودش ساخته نهایت بهرهبرداری را میکند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ایلام بیدار ، امروز شاهد این مساله هستیم که دنیای غرب دوباره دست به دامن حربه های قدیمی خود شده تا روند رو به رشد رقبای خود را متوقف کند و اساسا آمریکا و همدستان غربی اش هیچ گونه پیشرفت به جز خودشان را تحمل نمی توانند بکنند از این رو به دنبال نا امنی در کشورهایی مانند ایران، روسیه و چین هستند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, ایلام بیدار ,استکبار به رهبری آمریکا همیشه از روش هایی مانند جنگ، ایجاد انقلاب های رنگی ، استفاده از نیروهای وابسته به آمریکا ، نا امنی در کشورها و ... حتی با روش هایی به دور از انسانیت سعی داشته تا برگ برنده خود را دنیا حفظ کند ولی شواهد حاکی از این است که این کشورها هر روز بیشتر به افول نزدیک می شوند.
,در گفتگو تفضیلی با "محمود محمودی" مدرس دانشگاه و دکترای علوم سیاسی به بررسی رفتار اخیر آمریکایی ها وغرب پرداختیم
,محمود محمودی دکترای علوم سیاسی و مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار ایلام بیدار گفت: در طول سالهای گذشته بارها نوشتیم و گفتیم، غرب در آستانه ورشکستگی و نابودی در تلاش است تا از آخرین رمق باقیمانده جهت غلبه بر رقبا و شاید هم به عبارت بسیار بهتر و رساتر، دشمنان خود بهره بگیرد و اجازه غلبه دشمنان را ندهد. این پروژه از مدتها پیش شروع شد اما با اعلام راهبرد 2012 در دوره اوباما شکل رسمی به خود گرفت. این راهبرد مکتوب که از آن به عنوان سند امنیت ملی امریکا برای یک دهه آینده نام برده میشود از تهدیدات، مشکلات، دشمنان و راهکارها سخن گفته شده که دولتهای امریکا باید همه آنها را اجرایی میکردند.
,وی افزود: در این سند، تهدیدات اولویتبندی شده و قرار بود به همه آنها به نوبت رسیدگی شود، تهدیدات روسیه، چین و ایران هر کدام به نوبت برشمرده شده و به هر شکل ممکن هر سه کشور به عنوان اصلیترین موانع پیشروی و غلبه امریکا در نظام تکقطبی آینده باید از دور خارج میشدند. وحشت امریکا وقتی اوج گرفت که سازمان همکاری شانگهای با نگاه امنیتی شکل گرفت. شاید جای صحبت و بررسی این مساله اینجا نباشد اما غربیها از چند دهه پیش هر نظمی (به عنوان سازمان و جریان جمعی) را که خود موسس آن نبودند یا انتظارات آنها را برآورده نمیکرد به دید مشکل، معضل و بحران نگاه میکردند که باید با آن مقابله شود.
,محمودی در ادامه گفت: روند بحرانسازی در این سه کشور به عنوان کشورهایی که بیشترین ظرفیت را در ائتلاف، اتحاد و همسویی برای مقابله با نفوذ امریکا دارند از همان ابتدای هزاره جدید شروع شد. با وجود تمام خوشخدمتیهایی که روسها و چینیها در دهه اول این هزاره کردند تا شاید طرف امریکایی و به عبارت بهتر غربی کوتاه آمده و کاری به کار آنها نداشته باشد افاقه نکرد و با هر عقبنشینی آنها، غرب دست به یک پیشروی جدی و سخت میزد. نیاز به گفتن نیست که در مورد روسیه علاوه بر چند تلاش برای کودتای رنگی، ناتو را تا بیخ گوش این کشور بردند و در کشورهایی که پیش از این بخشی از اتحاد شوروی و حیات خلوت روسها به شمار میرفتند دولتهای متحد و نزدیک به خود را سر کار آوردند.
,مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: در مورد ایران نیز چون همه در جریان امور هستند، نیاز به توضیح نیست اما در مورد چین باید هم دقت کافی داشت و هم با نگاه عمیقتری مساله را بررسی کرد. دستگاه تصمیمگیری در چین هیچوقت مانند روسیه و ایران عمل نمیکند بسیار کند، محتاط و محافظهکار بوده و تلاش دارد تا با کمترین تنش و کمترین هزینه مسائل را حل کند. همین مساله باعث شد تا امریکاییها یک فشار همهجانبه و چندوجهی را به چین وارد کنند. تمام ابتکارهای چین مانند احیای جاده ابریشم زمینی و دریایی، سازمان شانگهای، گروه بریکس و ... به شدت با برخورد سخت و مقابله شدید امریکا مواجه و همه تلاشها به سمت نابودی این ابتکارها حرکت کرده و میکند.
,,
وی در ادامه گفت: غربیها علاوه بر حوزه اقتصادی در حوزه اجتماعی و سیاسی نیز از چند سال پیش شروع به فعالیت علیه چین کردند. غرب ناتوان از مقابله اقتصادی و نظامی با چینیها، مانند ایران تنها راه را شورشهای اجتماعی و نافرمانیهای مدنی مبتنی بر سرمایهگذاری بر روی اقلیت تندرو و بسیار خطرناک اویغورها گذاشت. این جماعت از ابتدای هزاره جدید با کمک اردوغان به صورت گسترده راهی ترکیه شده و در آنجا آموزشهای لازم را دیدند و حتی در با حضور در جنگ سوریه، تجربیات جنگی مهم و میدانی هم پیدا کردند. در دوران اشغال افغانستان توسط ارتش تروریستی امریکا، هزاران اویغور در این کشور مشق نظامی کردند تا در روز مبادا آماده عملیات باشند.
,محمودی در ادامه با اشاره به شیوه بحران سازی در چین گفت: اگر سیر تحولات و خبرهای مربوط به چین را در طول یکی دو سال گذشته دنبال کرده باشید به خوبی به نکته مهمی میرسید و آن نیز حمایت عجیب و غریب غربیها از «مسلمانان» چین است! در همان روزها هم گفتیم که این حمایت و دلسوزی نه از سر لطف و مرحمت است و نه به دلیل انسانیت، غربیها آن اندازه بیشرف و ویرانگر هستند که از همه چیز را ابزاری برای رسیدن به اهداف شوم خود میدانند. در این رابطه باید در نظر داشت که نه تنها چین، بلکه هر کشوری که با غرب زاویه دارد بهترین روش خارج کردن آن از دایره رقابت، آشوب داخل است. در حالی که روسیه درگیر جنگ با اوکراین میشود، ایران و چین به عنوان قدرتهایی که میتوانند به روسیه کمک کنند باید دچار آشوب و بحران گردند. این همان چیزی است که این روزها در چین شاهد آن هستیم.
,وی در ادامه گفت: اویغورهایی که در ترکیه آموزش لازم را دیده بودند سرانجام با دستور امریکا باید راهی این کشور میشدند تا مانند تروریستهای خائن ایرانی که در شمال عراق و ایالت بلوچستان پاکستان حضور نظامی داشته و در داخل کشور در طول 70 روز گذشته بدترین شکل ناامنی را به وجود آورده و میآورند دست به ایجاد آشوب و ناامنی بزنند. هر چند قرار بود پایگاه ورود تروریستها به داخل چین از مناطق دورافتاده افغانستان در استان بدخشان باشد، اما طالبان در این زمینه حاضر به همکاری نشد و به همین دلیل مسیرها و راههای دیگری باید جایگزین میگردید که این عناصر آموزش دیده نظامی وارد خاک چین میشدند.
,محمودی یادآور شد: بر اساس برخی مستندات موجود، برخی از کشورهای آسیای مرکزی باید پایلوت این کار میشدند. آشوبهای سال گذشته در قزاقستان برای بر هم زدن نظم سیاسی، امنیتی و اجتماعی به همین منظور صورت گرفت که با مداخله سریع و فوری شکست خورد. در گام بعد، به سراغ پاکستان رفتند، کشوری که علیالظاهر متحد چین به شمار میرود و مرزهای رسمی و پررفت و آمدی با این کشور دارد. سرنگونی دولت عمران خان، روی کار آمدن جریان فاسد و وابسته شهباز شریف و اتفاق چند روز پیش که در آن عاصم منیر که سابقه خدمت در مناطق مرزی با چین را هم در کارنامه داشته و به شدت با عمران خان مخالف است، این تردیدها را برکنار میکند که هزاران تروریست اویغور که توسط ترکیه آموزش دیدهاند، راهی چین شدهاند.
,در مجموع باید گفت، غرب دارد از تنها ابزار باقیمانده در اختیار خودش یعنی رسانه و آشوبسازی و سپس ارجاع موضوع رسیدگی به این آشوبها در نهادهایی که خودش ساخته نهایت بهرهبرداری را میکند. در طول روزهای گذشته رسانههای غربی در حال پوشش وسیع و گسترده برخی تجمعات صورت گرفته در استان سینکیانگ و شهر ارومچی هستند، منطقهای که باوجود جمعیت دهها میلیونی، شاهد حضور چند هزار نفر به عنوان «معترض» بود. اینکه نحوه تعامل چینیها با این افراد چگونه خواهد بود موضوع بحث نیست اما اینکه در طول روزهای آینده غربیها به چه شکل به لحاظ رسانهای این بحرانسازی و پروژه را مانند «پروژه ایران» پوشش خواهند داد نکتهای است که باید به آن دقت کرد.
,مدرس دانشگاه عنوان داشت: غرب در برابر شرق دارد تمام زور خود را میزند و برای رسیدن به اهداف خود در حال بهره گرفتن از یک اقلیت «نادان» و «خائن» است که در طول 250 سال گذشته آوردههای بسیاری برای این کشورها داشتهاند. با این حال این اقلیت در برابر اکثریت هیچ کاری نخواهند کرد، اما غربیها که استاد تبلیغات، دروغگویی، شیادی و پدرسوخته بازی هستند سعی خواهند کرد بیشترین بهرهبرداری را کنند. آنها به عنوان مثال از همان ابتدا هم میدانستند در ایران راه به جایی نخواهند برد، اما تلاش کردند بیشترین امتیاز را بگیرند، ولی تا این لحظه جز از دست دادن عناصر تربیت شده خود، چیزی به دست نیاوردهاند. در مورد چین نیز بعید است که بتوانند کاری از پیش ببرند اما تلاش خواهند کرد یک چهره ضدبشری و ضدانسانی از چین ترسیم کنند که در آن بسیار خلاق و استاد هستند.
,,
انتهای پیام/ر
]
ارسال دیدگاه