گزارش دانا از فیلم های روز اول جشنواره؛
شتر گاو پلنگ استاد/ قهرمانی خاموش با شماره ده
اولین روز جشنواره فیلم فجر با نمایش دو فیلم «استاد» به کارگردانی سید عماد حسینی و «شماره ده» به کارگردانی حمید زرگرنژاد شروع شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اولین روز جشنواره فیلم فجر با نمایش دو فیلم «استاد» به کارگردانی سید عماد حسینی و «شماره ده» به کارگردانی حمید زرگرنژاد شروع شد.
بهروز افخمی در نشست خبری فیلم «استاد» در مقام تهیه کننده گفت که برای ساخت این فیلم سه بار استخاره کرده و در ابتدا انگیزه و میلی برای این کار نداشته و حتی در مقطعی می خواسته که فیلمنامه این کار را به سمت کمدی جهت دهد که در نهایت ماحصل ماجرا این چیزی است که به نمایش درآمده است.
شاید در نگاه اول خط اصلی داستان درباره جنبش معروف «می تو» باشد اما در ادامه مخاطب گاها درگیر برخی واژه هایی نظیر گذشت، انتقام و دودلی می شود که البته در هیچ کجای فیلم، کارگردان آنچنان که باید به این واژه ها نزدیک نمی شود و مدام در یک رفت و آمدی تماشاگر را به همه این ها نزدیک و دوباره رها می کند.
فیلم «استاد» به سبک آرام فیلم های افخمی شروع می شود و آرام آرام به سبک فیلم های مهدویان (محمدحسین مهدویان مشاور کارگردان بوده) مخاطب را درگیر گره اصلی داستان می کند و همین باعث می شود که این آرامی و این التهاب هیچ کدام به سرانجامی در خدمت فیلم قرار نگیرند.
سید عماد حسینی در اولین تجربه فیلم سازی خود سوژه خاصی را برای شروع انتخاب کرده و فیلمنامه را به نحوی چیدمان کرده که در انتهای فیلم بسیاری «استاد» را یک کپی دست چندم از «فروشنده» فرهادی می دانستند. امیدوارم در ادامه حسینی به یک استقلالی در مدل فیلم سازی خود برسد و فیلم خودش را برایمان بسازد.
اما فیلم سینمایی «شماره ده» به کارگردانی حمید زرگرنژاد به حمایت فارابی ساخته شده بود؛ فیلمی در ژانر دفاع مقدس اما کمتر گلوله ای در این فیلم به صدا درآمد.
«شماره ده» قصه ای واقعی از فرار یکی از اسرای ایرانی از اردوگاهی ناشناخته در عراق است؛ زرگرنژاد به کمک احمد کاوری در مقام مشاوره و تهیه کنندگی اصغری که سینمایی تک تیرانداز را در کارنامه دارد، فیلمی قصه گو و قهرمان محور را به نمایش گذاشته بود و همین باعث می شود که فیلم او در مقایسه با بسیاری از آثار بدون قصه، چند پله ای جلوتر باشد.
قصه «شماره ده» از همان تیتراژ شروع می شود، جایی که مجید صالحی به عنوان یک اسیر ایرانی، در حالی که با یک ماشین عراقی در حال رفتن به اردوگاه عراقی هاست، قصد فرار از ماشین را دارد؛ چند فرار ناموفق پی در پی و ماجرایی که از اردوگاه آغاز می شود.
قصه این فرار، تماشاگر را مجبور می کند که تا انتهای فیلم همراه شود و حالا فیلمنامه ای که می توانست با قدرتمندی بیشتری نوشته شود و بازی بازیگران فیلم، هر کدام قلابی برای نگه داشتن مخاطب برای دیدن این قصه است.
ارسال دیدگاه