اخبار داغ

روزنامه‌های امروز در سرمقاله‌های خود چه نوشتند؟

روزنامه‌های امروز در سرمقاله‌های خود چه نوشتند؟
با مرور سرمقاله و یادداشت‌های روز روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله درباره پیش بینی 7 سال پیش رهبر انقلاب، لزوم ورود به فاز تهاجمی در جنگ رسانه‌ای، ارزش‌آفرینی از زمین به سبک چینی‌ها به چشم می‌خورد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با مرور سرمقاله و یادداشت‌های روز روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله درباره پیش بینی 7 سال پیش رهبر انقلاب، لزوم ورود به فاز تهاجمی در جنگ رسانه‌ای، ارزش‌آفرینی از زمین به سبک چینی‌ها به چشم می‌خورد.
 

کیهان: در یادداشت روز خود با عنوان «درباره پیش بینی 7 سال پیش رهبر انقلاب» نوشت: بحــران، ناامنــی بی ســابقه، انتفاضــه، جنــگ داخلی، انفجــار اجتماعــی و بالاخــره... فروپاشــی واژه هایی هســتند که چند ماهی است، به شکل بی سابقه ای وارد ادبیات رسانه ای رژیم صهیونیستی شده اند تا تحلیلگران شاید بتوانند، وضعیتی را که این رژیم در آن گرفتار شده»توصیف و تبیین کنند. اصطلاحاتی که فقط به چند مورد از آنها اشــاره کردیم، طی ماه های اخیر نه فقط از ســوی رسانه های رژیم صهیونیستی که از سوی بسیاری از رســانه های معتبر جهان و حتی بالاترین مقامات رسمی این رژیم بارها و بارها به زبان رانده شده و نسبت به قریب الوقوع بودن فروپاشی اسرائیل در صورت ادامه این وضع، هشدارها داده شده است. اگر بخواهیم فقط در چند پاراگراف بگوییم در ســرزمین های اشــغالی چه خبر است؟، پاسخ این طور می شود که...
 

وطن امروز: جواد آقایی در یادداشتی با عنوان «آشتی ملی یا منجی نمایی؟» چنین نوشت: حالا که آب ها از آسیاب افتاده و فضای جامعه نسبت به گذشته آرام و شفاف شده است، شاید فرصت خوبی باشد برای بازگشت جریانی که با توجه به سوابق گذشته خود، دیگر جایگاهی در بدنه جامعه ندارد و برای این بازگشت به یک بهانه خوش رنگ و لعاب نیازمند است؛ بهانه ای به نام آشتی ملی! جریانی که امروز موضوع آشتی ملی را مطرح می کند چند پیش فرض غلط یا بهتر بگوییم چند پیش فرض کاذب را در اذهان و افکار مردم تبدیل به یک انگاره می کند و بعد بر اساس همان انگاره های غلط می خواهد از این نمد برای خود کلاهی ببافد.
 

عصر ایرانیان: سرلشکر صفوی در مطلبی با عنوان «لزوم ورود به فاز تهاجمی در جنگ رسانه ای» نوشت: سرلشکر صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در کارگاه مهارت افزایی نهضت خاطره گویی دفاع مقدس در تشریح جایگاه جنگ شناختی در جنگ ترکیبی گفت: امروز جنگ شناختی به دلیل ظهور شبکه های اجتماعی و پیشرفت های فناوری که بتوان در عرض چند دقیقه اطلاعات زیادی را بین میلیاردها نفر توزیع کرد، به تهدیدی اجتماعی و ایدئولوژیک تبدیل شده است؛ بر این اساس باید در برابر الگوریتم هایی که قادرند تشخیص دهند چه کسی مستعد پذیرش مطالب ارسالی است و چه کسی تمایل به بازنشر آن مطالب را دارد، از خود دفاع کنیم.
 

قدس: زهرا طوسی در مطلبی با عنوان «ارزش آفرینی از زمین به سبک چینی ها» چنین نوشت: مصوبه سران قوا بــرای خــارج کــردن امـــوال راکــد و منجمد دولتی ایـن شائبه را به وجود آورده که دولت در پوشش مـولـدسـازی دارایـی هـا بـه دنبال تأمین کسری بودجه اسـت، اما سیاستگذاران می گویند منابع حاصل از مولدسازی این امکان را به وجود آورده که دستگاه های دولتی بتوانند از شر اموال مازاد خود خلاص شده و آن ها را تبدیل به دارایی زاینده ای کنند که سرمایه گذاری های آینده آن هـا را تسریع کند.با ایـن حـال بـاز هم این پرسش مطرح است که با توجه به سابقه تاریخی دولـــــت، مــی تــوان امـــیـــدوار بـــود کــه ثـمـره درخــت مولدسازی، افزایش سرمایه گذاری، ایجاد اشتغال و افزایش بهره وری باشد یا مانند روش های واگذاری دارایی های دولتی در ۲۰ سال اخیر، زمینه رانت خواری برای برخی طبقات را رقم خواهد زد.
 

اطلاعات: در مطلبی با عنوان «التهاب و بحران در اسرائیل» این گونه نوشت: همه مي دانند که سلطه رسانه اي سرمایه داران بزرگ صهیونیست از نیویورك تا اروپا چنان گسترده و پیچیده است که در جامعه شناسي سیاسي از این سلطه فراگیر با واژگان گفتمان صهیونیستي یاد مي شود. تا آنجا که بسیاري از صاحبان تفکر در شرق و غرب عالم، مهمترین خطر در گفتمان سازي ها و خبر آفریني ها براي آلوده سازي اخبار و رویدادها در جهان را غلبه و سیطره گفتمان صهیونیستي بر مجموعه ارتباطات رسانه اي در جهان مي شمارند. همین سیطره رسانه اي از سوي سرمایه داران بزرگ صهیونیست، سال هاي سال اسرائیل را امن ترین کشور در جهان و سرشار از آرامش، امنیت و سازندگي نشان داده است! در حالي که سیر تاریخي تکوین و تثبیت رژیم صهیونیستي در اسرائیل همواره با جنگ و تجاوز و اشغال سرزمین هاي فلسطینیان و کشورهاي عربي از مصر و سوریه و لبنان همراه بوده است. اما در روال سلطه رسانه اي صهیونیست ها از درون اسرائیل کلید واژه، اسرائیل اصلي ترین و مهم ترین نظام براساس اصل دمکراسی نشان داده مي شود! کشوري آرام و با ثبات که در مجموعه گسترده جغرافیاي خاورمیانه، قدرت برتر و تثبیت شده است.
 

جوان: عبدالله گنجی در سرمقاله ای با عنوان «3 موج تغییرخواهی» نوشت: از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون سه بار جریانات فکری-سیاسی خواستار تغییر در سبک حکمرانی یا ماهیت نظام شده اند؛ دفعه اول تغییرخواهی بعد از رفراندوم جمهوری اسلامی در فروردین 1358 و تدوین قانون اساسی در پاییز 1358 خود را نشان داد. جریانات چپ، التقاطی، ملی و لیبرال مسلمانان، با پیدایش ماهیت نظام ازجمله تعبیه اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، به مخالفت برخاستند. این در حالی بود که هم در تدوین قانون اساسی نقش داشتند و هم در رفراندوم کمتر از 2درصد بیشتر نبودند. آنان خواستار کلمه دموکراتیک به جای اسلام بودند، اما جریان خط امام هژمون بود و امام بر جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد تأکید کردند و جمهوری دموکراتیک بازرگان و کمونیست ها با اقبال اجتماعی مواجه نشد. در نهایت ملی-مذهبی ها با خروج از قدرت و چپ ها و منافقین با دست بردن به سلاح تکلیف خود را با اکثریت خط امام روشن کردند که سرنوشت برخی از آنان بسیار درس آموز است.
 

خراسان: مهدی حسن زاده در یادداشت روز با عنوان «پاسخ سیاسی-اقتصادی به پرسش دلاری» چنین نوشت: با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم ها در سال 97 و آغاز دور جدید جهش نرخ ارز از آن تاریخ، ۴ سال متوالی است که نرخ ارز و تداوم روند صعودی آن مهم ترین بازیگر در اقتصاد ایران است. به طور دقیق از اواخر سال 9۶ تا امروز نرخ ارز تقریبا بدون وقفه روند صعودی داشته است. گاهی اوقات به عنوان مثال از اواسط سال 97 تا اواسط سال 98 با تغییر سیاست ها و مجریان مرتبط با این بازار، روند صعودی به طور نسبی متوقف شد اما پس از آن تا امروز، این روند صعودی به جز وقفه های مقطعی، ادامه دار بوده است. در تبیین دلایل جهش نرخ ارز دو نگاه سیاسی و اقتصادی وجود دارد. نگاه سیاسی که صرفا تحریم ها را عامل جهش نرخ ارز می داند و نگاه اقتصادی که عوامل کلان اقتصادی را عامل اساسی رشد نرخ ارز بیان می کند. به دلایل روشنی می توان نگاه صرفا سیاسی یا صرفا اقتصادی به مقوله جهش ۴ ساله و مداوم نرخ ارز را رد کرد. تبیین های اقتصادی عمدتا رشد نرخ ارز را معادل رشد نقدینگی و ناشی از آن بیان می کنند. این در حالی است که اگرچه رشد نقدینگی در سال های 99 و ۱۴00 رکورد چندین سال گذشته را شکست اما رشد نقدینگی در سال هایی که بازار ارز ثبات نسبی داشت نیز چندان پایین تر از سال های تنش ارزی نبوده است. از سوی دیگر تبیین صرفا سیاسی برای رد نرخ ارز نیز کافی نیست چرا که به عنوان مثال در دو سال اخیر و پس از تغییر دولت در آمریکا، فشار تحریم ها تاحدی کمتر شده و قیمت نفت نیز رشد قابل توجهی داشته و قطعا دسترسی کشور به ارز در سال ۱۴0۱ به مراتب بیشتر از سال های 98 و 99 است ولی روند صعودی نرخ ارز مانند همان سال هاست.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه