روزنامههای امروز در سرمقالههای خود چه نوشتند؟
با مرور سرمقاله و یادداشتهای روز روزنامههای کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله کدام سازو کار ترکیبی تورم را در مان میکند، آسمان امن، ارتقای جایگاه راهبردی ایران به چشم میخورد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با مرور سرمقاله و یادداشتهای روز روزنامههای کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله کدام سازو کار ترکیبی تورم را در مان میکند، آسمان امن، ارتقای جایگاه راهبردی ایران به چشم میخورد.
کیهان: در یادداشت روز خود با عنوان «کدام سازو کار ترکیبی تورم را در مان می کند؟» نوشت: تدارک سازوکار های منطقی برای چاره جویی مشکلات، غالبا این گونه است که مدیران ذی ربط، تدابیر موقتی برای مهار آنها بیندیشند و ضمنا در میان مدت، به حل مبنایی مســئله بپردازند. نابسامانی بازار هایی مثل مسکن و خودرو و ارز و طلا و سکه هم، از این جنس است. تورم معمولا در بستر ناترازی عرضه و تقاضا پدید می آید. گاهی اوقات، تقاضا ثابت است، اما کاهش عرضه موجب تورم می شود. در برخی مواقع، حجم تقاضا از میزان عرضه جلو می زند و تورم را پدید می آورد. گاهی نیز، همزمان با کاهش عرضــه، هیجان تقاضا فزونی می گیرد و به تورم می انجامد. تقاضا را می توان بر مبنای نیازهای ضروری و مشــروع و کاذب و نامشروع دسته بندی کرد. تقاضای مبتنی بر نیاز های واقعی و مشــروع باید تامین گردد؛ اما به موازات آن باید مجال تقاضا های فزون خواهانه و سوداگرانه برچیده شود. رونق تولید و صادرات و واردات مبتنی بر آن، یکی از چاره های اساسی تورم است. در مقابل، آن عارضه ای که رمق تولید را می گیرد، دلالی و سفته بازی است.
وطن امروز: قادر رحیم زاده در مطلبی با عنوان «آسمان امن» چنین نوشت: رزمایش بزرگ مدافعان آسمان والیت 14۰1 با فرماندهی قرارگاه مشترک پدافند هوایی خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و یگان های نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم اکنون در حال برگزاری است. این رزمایش برابر با طراحی های دقیق انجام شده، در گستره ای بیش از دوسوم از آسمان کشور برابر با یک میلیون کیلومتر مربع با به کارگیری انواع سامانه های پدافندی، موشکی، راداری و... در قالب طرح های جدید با تمرکز ویژه بر مقابله با تهدیدات در شب انجام می شود.
اطلاعات: سید علی دوستی موسوی در یادداشتی با عنوان «تورم و اخلاق» نوشت: یکي از مخرب ترین اثرات تورم بالا و مستمر که اثرش ممکن است سال ها ودهه ها درکشور و فرهنگ عمومي باقي بماند، ضربه زدن به اخلاق جمعي و ارزش ها و هنجارهاي جامعه است. متفکران حوزه حقوق و اجتماع معتقدند اخلاق یکي از ستون هاي سترگ حیات جامعه است که در کنار قانون، آن را از گزند هرج و مرج مصون نگاه مي دارد. اما تورم و اثراتش بر معیشت و سفره مردم، دشمن قسم خورده اخلاق است و به درستي گفته اند که شکم گرسنه دین و ایمان نمي شناسد. تورم بالا در جامعه که باعث کاهش قدرت خرید و دسترسي به کالاهاي ضروري، حذف برخي اقلام از سفره ها و تنزل استانداردهاي زندگي مي شود، با حمله به روح انسان و بیمارکردن آن احساس نابرابري، خشم، سرخوردگي و ناامیدي و بي اطمیناني نسبت به آینده را برانگیخته و باعث شکستن و دریده شدن مرزها وحرمت هاي اخلاقي از سطح فردي و خانوادگي تا سطح کلان مي شود.
جوان: حمیدرضا شاه نظری در یادداشتی با عنوان «ارتقای جایگاه راهبردی ایران» چنین نوشت: دو روز پیش دو ناو جنگی ایرانی دنا و مکران به رغم فشارهای ایالات متحده که از برزیل خواسته بود، به این دو کشتی اجازه لنگرانداختن ندهد با صدور مجوز رئیس جمهور برزیل در بندر ریودوژانیرو پهلو گرفتند؛ خبری که شاید خیلی از ما ایرانی ها به سادگی از کنار آن عبور کردیم ولی برای بسیاری از سیاستمداران و متخصصان عرصه روابط بین الملل حاوی معنایی روشن است. حدود 200 سال پیش جیمز مونروئه، پنجمین رئیس جمهور امریکا اعلام کرد که امریکای لاتین حیاط خلوت امریکا بوده و این کشور اجازه حضور سایر قدرت ها را در این حریم نخواهد داد. این دکترین که منطقه امریکای لاتین را حیاط خلوت امریکا معرفی کرده و به دکترین مونروئه معروف شد، طی دو قرن گذشته مبنای سیاست خارجی امریکا در این قاره بوده و امریکا بارها حتی به خاطر آن وارد جنگ با برخی کشور ها شده است. با این مقدمه روشن است که حضور ناوهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه علاوه بر عیان کردن واقعیت افول قدرت امریکا، نشان دهنده قرار گرفتن ایران در یک تراز بالاتر قدرت جهانی است و البته این یکی از موارد متعدد روند قدرت یابی ایران است و رشد منحصر جایگاه استراتژیک ایران نشانه های روشن زیادی دارد و صرفا به این مورد نیست.
خراسان: حامد رحیم پور در یادداشتی با عنوان «فرمول رفتار با طالبان» این گونه نوشت: یـک ســال و نیم از قـدرت گـیـری طـالـبـان در افغانستان می گذرد، درطول این۱۸ ماه همواره در ایران سه دیدگاه درباره پرونده افغانستان وجود داشته است. دیدگاه اول، دیدگاه افرادی است که عقیده داشته و دارنـد که تهران باید دخالت مستقیم ضدطالبان کند. به نظر، این افراد که چه در سال ۷۶ و چه در سال ۱۴00 دیدگاهشان به شدت رد شد، به شکلی دیگر و با نزدیکی به برخی افراد موثر، تلاش کردند به گونه ای غیرمستقیم ایران را وارد پرونده داخلی افغانستان کنند. گروه بعدی افـرادی هستند که عقیده دارند تهران هیچ راهی جز پذیرش طالبان نداشته و باید آن را بدون هیچ شرط و شروطی به رسمیت بشناسد. گروه سوم نیز بر تـداوم روند فعلی، یعنی تحکیم حلقه پیوند با ملت افغانستان و همکاری در حد رفع نیازها با طالبان تاکید دارند. واقعیت این است که هنوز بسیاری از اهداف طالبان و توافقاتی که با آمریکا داشته اند برای ما نامشخص و حداقل مبهم است و واقعا کسی نمی داند برای آینده افغانستان چه طرحی دارند و اصولا تا چه حدی خودشان تصمیم گیرنده هستند و چگونه و در قالب چه سازوکاری می خواهند حکومت آینده را با وعده هایی که مبنی بر ایجاد حکومت عادلانه بر پایه دوری از عصبیت هـای قومی و قبیله ای می دهند، پایه ریزی کنند، از این رو به نظر می رسد با توجه به این شرایط، دیدگاه گروه سوم قابل قبول تر باشد. اما این روزها اگرچه هنوز ایران طرف طالبانی را به رسمیت نشناخته، حضور دیپلمات هایی با انتخاب طالبان در سفارت افغانستان درتهران هم در سطح جامعه ایران و هم افغانستان خبرساز شده است.
عصر ایرانیان: سمیه رفیعی در سرمقاله ای با عنوان «برنامه آموزشی متناسب با شرایط اقلیمی کشور نیست» نوشت: اگر قرار باشد وزارت آموزش و پرورش اختیار تعطیلی مدارس را در زمان های بحرانی همچون آلودگی هوا بر عهده بگیرد باید ضمانت سلامتی دانش آموزان را بدهد که دانش آموزان با سلامت کامل می توانند به تحصیل خود ادامه دهند، چه کسی پاسخگو است که حفظ سلامتی دانش آموزان اولویت دارد یا آموزش آنها؟ در نظر داشته باشیم، ما آموزش و تربیت را برای نسلی سالم می خواهیم؛ چه کسی باید تعیین کننده این مسئله باشد؟ بهتر است وزارت آموزش و پرورش تصمیمات و برنامه ای اتخاذ کند که سازگاری با مشکلاتی همچون آلودگی هوا دارد و عاملی بر کاهش این معضل است، به فرض مثال، شرایط اقلیمی 4 فصل سال در شمال و جنوب کشور یکسان نیست و یا زمانی که با معضل آلودگی روبرو هستیم تمام استان ها درگیر این مسئله نیستند، و یا در 3 ماهه تابستان دانش آموزان همیشه به حال خودشان رها می شوند.
قدس: حسین محمدی اصل در مطلبی با عنوان «مسمومیت روایت ها» چنین نوشت: مـــــردم از مــســئــولان انـتـظـار پـاسـخـگـویـی قـانـع کـنـنـده از سیر تحقیقات و بررسی های پرونده مسمومیت در مدارس را دارند. این بخشی از سخنان محمد لسانی، کارشناس ارتباطات و مدرس رسانه اسـت که اعتقاد دارد: براسـاس سخنان وزیر بهداشت مبنی بر استفاده از سموم خفیف در حادثه مدارس قم و بروجرد، به نظر می رسد دور دوم جنگ شناختی علیه جامعه ایرانی و باردیگر با هـدف قـرار دادن طبقه بـانـوان و نقش آفرینی رسانه ها و دست های پنهان آغاز شده باشد. با گذشت سه ماه از شروع مسمومیت های سریالی در مـدارس، با وجود ورود دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی بـه مـوضـوع، هیچ یـک از آن هــا دلیل مشخصی برای مسمومیت دانش آموزان اعلام نکرده اند و عامل مسمومیت همچنان در ابهام اسـت. ابهام موجود در پرونده مسمومیت های سریالی، ادامه دار و پراهمیت بودن ماجرا، فضا را شایعه پذیر و برای بهره برداری جریان های مختلف فراهم کرده است.
ارسال دیدگاه