اخبار داغ

اقدامات قوه قضائیه به منظور برخورد با مقصران فوتی‌های کرونا بعد از گذشت سه سال به کجا رسید؟ 

مقصران مرگ اجباری در حاشیه امن / "زخم سیاه" بی تدبیری بر روح و جان مردم

مقصران مرگ اجباری در حاشیه امن / "زخم سیاه" بی تدبیری بر روح و جان مردم
علی رغم وجود بحران‌های متعدد اقتصادی که سال 1400 گریبانگیر کشور شده بود اما حل بحران کرونا دغدغه اول مردم بود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ تابستان؛ فصل گرم با هم بودن و فراغت از دل مشغولی هاست اما گویی گرد مرگ به همه جا پاشیده بودند و ادم ها مثل برگ خزان از ریشه جدا شده و یک خانواده و بعضا چند خاندان را عزادار می کردند مرور خاطرات و تصاویر به جا مانده از سال کرونا حاکی از این واقعیت تلخ دارد که شهر از پا افتاده بود و مسیر بسیاری از ما به گورستان ختم می شد تا پیکر عزیزمان را به خاک بسپاریم یا تسلی بخش دوستان غمدیده مان باشیم، همه شهر سیاه پوش و عزادار بود. هیچ کدام از ما برای اینهمه غم و مرگ آماده نبودیم ولی انگونه که معلوم بود عزم کووید قویتر از مسئولانی بود که باید به مهار پاندمی می پرداختند اما با سهل اندیشی و کم کاریهایشان باعث شدند تا یلدای سیاه کرونا در بلندترین روزهای سال، به جان ایران افتاده و جنگ بی وقفه ای را علیه ملت آغاز کند. 
در آن بلوای بی‌همتا، ما فقط داغدار کشته‌شدگان کرونا نبودیم که اگر فقط همین بود چه بسا التیام هم داشت،‌ آنچه دنیا را پیش چشم همه ما سیاه کرد یک بی تفاوتی و بی مسئولیتی بود که اسمش را هرچه بگذاریم قطعاً تدبیر و امید نبود؛ آن روزها ایران فقط با روزی 700 کشته دست و پنجه نرم نمی‌کرد،‌ ما از یک بی دولتی گزنده رنج می‌بردیم که چشم در چشم مردم وحشت‌زده از سونامی مرگ،‌ درمان را به جای پیشگیری نسخه کرد و همه عوامل داخلی و خارجی را مقصر تک تازی این پاندمی مرگبار می‌دانست الا بی عملی و سوء مدیریت ستاد ملی کرونا و اینگونه بود تا آنچه نباید می‌شد اتفاق افتاد و رکودار نرخ تصاعدی در مرگ و میر ناشی از این ویروس منحوش شدیم.  
حالا پس از گذشت چند سال از آن روزها و ماه های سیاه که داغ بسیاری از ما سرد نشده و از کثرت غم، کمر راست نکرده‌ایم برای همه مسجل شده است که با یک قصور حتمی مواجه بودیم و پیشگاه عدالت باید بین ما و مقصران این مرگ هایی که می شد زندگی باشد،‌ قضاوت کند؛ حالا وقت قصاص است. 
***
صبح جمعه در راه بهشت زهرای تهران هستم، ترافیک عادی نیست و سیل ماشین هایی که وارد می‌شود از همیشه بیشتر است،‌ وقتی به قطعات جدید می‌رسید متوجه می‌شوید که اینجا قطعه فوت شدگان کروناست که چندمین سالروز فقدانشان از راه رسیده است اما بازماندگانشان هنوز پاسخ قانع کننده ای از غافلگیری مسئولان و اهمالشان دریافت نکرده‌اند همان‌هایی که سه سال پیش درست همین روزها با افزایش مرگ و میرها ناچار شدند یک قطعه را برای متوفیان خود قرق و رخت سیاه به تن کنند، حالا تا چشم کار می‌کند، چادرهای عزا برپا شده، گریه و پریشانی‌ها با صدای روضه درهم آمیخته، با اینکه هنوز تا ظهر خیلی مانده اما آفتاب بهشت زهرا یک تیغ می‌تابد و می‌سوزاند،‌ درست مثل جراحت‌های این چند سال که بازماندگان. 
تا اینکه به ناگاه با روی کار آمدن دولت قبل ورق برگشت و تهیه و ورود واکسن در اولویت همه وزارتخانه‌ها قرار گرفت و تزریق ۱۶۰ میلیون دوز واکسن در نخستین روزهای دولت سیزدهم، پایانی بر یک هراس ملی برای مردمی بود که دوره وحشتناک و پر استرسی را سپری می کردند و اینگونه بود که مردم از شر کووید 19 و سایه مرگبارش خلاص شدند و شاید همین یک فقره را بتوان باقیات صالحات پرباری برای شهید خدمت دانست که از ابتدای دولتش در اندیشه برداشتن باری از دوش مردم بود و جانش را نیز در همین مسیر از دست داد و به فیض شهادت نائل شد.
درست است که روزهای سیاه و تلخ کرونا تمام شده اما خیلی چیزها هست که تا ابد هم تمام شدنی نیست و آن فقدان عزیزمان به خاطر یک بی‌کفایتی تاریخی است؛‌ موضوعی که در لفافه نماند و نمایندگان مردم در خانه ملت، پرونده تخلف «حسن روحانی» در ستاد کرونا را کلید زده و گزارشی 4543 کلمه‌ای از تخلفات رئیس جمهور سابق را به قوه قضائیه ارسال کردند و خواستار محاکمه وی در خصوص ترک فعل هایش به عنوان رئیس ستاد کرونا شدند حالا در شهریور 1403 با اطمینان می توان گفت که تامین سلامتی مردم و حفظ جان آنها موضوعی بود که هیچ ربطی به مذاکرات یا FATF نداشت،‌ اما مع الاسف دولت قبل واردات واکسن را به این مسائل سخیف گره زد و جان مردم را به گروگان گرفت، قصد نبش قبر نداریم اما نمی توان از این واقعیت چشم پوشی کرد که تصمیمات اشتباه رئیس جمهور در پایان سال ۱۳۹۹ و عادی‌انگاری وضعیت بیماری در نوروز ۱۴۰۰ آن هم درحالی که کارشناسان در اواخر بهمن همان سال موج چهارم کرونا را پیش بینی کرده بودند، محرز بود. کمااینکه پس از تعطیلات عید نوروز موج چهارم کرونا از راه رسید و تعداد قربانیان روزانه به ۵۰۰ نفر رسید و ترس‌ها را تبدیل به واقعیت کرد. 
بررسی گزارش تخلفات ستاد ملی کرونا در آن ایام، اطلاعات هولناکی به ما می دهد و این سوال را کماکان به افکار عمومی متبادر می کند که چرا قوه قضائیه موضعی را درباره این فاجعه ملی که منجر به کشتار روزانه 700 نفر شد صادر نکرده و دادخواهی ملت از بی تدبیری اعمال شده را بی پاسخ گذاشته است؟
**سکوت قوه قضائیه 
نمایندگان در گزارش ارسالی خود به دستگاه عدلیه تاکید کرده بودند: نتیجه سیاست‌ها و برنامه‌های اجرا شده دولت و شخص رئیس جمهور به عنوان رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا برای کنترل این بیماری تا کنون به گونه‌ای بوده که ۵ خیز اپیدمی به وقوع پیوسته و حتی خیز ۴ و ۵ بهم پیوسته بودند و باعث مرگ و میر شدید در هموطنان شد، به طوری که یکی از عوامل موثر در کاهش رشد جمعیت هم همین عامل بود. 
ما با جملات تکان دهنده ای مواجه هستیم، درست خواندید، «مرگ منجر به کاهش جمعیت» گزاره هولناکی است که در آن دوره اتفاق افتاد. مستندات گزارش متقن مجلس،‌ اکنون در سالگرد مرگ و میر هزاران نفر از هموطنانمان، ‌دوباره این مطالبه بازماندگان و شهروندان را که قوه قضائیه چه زمانی درباره این پرونده اعلام وضعیت می‌کند؟ را به جریان انداخته است زیرا با وجود اثبات این اهمال و ترک فعل اما پرونده مقصران این قتل عام همچنان مفتوح است و هیچ حکم و یا دستور تعقیبی برای عاملان این فاجعه صادر نشده است تا حدی که مسببان اصلی شیوع فزاینده این ویروس منحوس، ادرس غلط داده و فارغ از کارنامه سیاهی که در نزد ملت دارند، کماکان سودای حضور در مسند قدرت و بازگشت به مراکز تصمیم گیری را دارند.  
از سوی دیگر طبق گزارش مجلس به قاضی القضات، تا پایان دوره روحانی ایران جزء کشورهای ناموفق در کاهش موارد ابتلا و موارد مرگ نسبت به سرانه جمعیت خود بود، چراکه رسماً فراخوان دیر هنگام وزارت بهداشت برای استفاده از ظرفیت تولید داخلی واکسن کرونا، ضعف دستگاه دیپلماسی برای رایزنی جهت دریافت به موقع واکسن‌ها، عدم تامین منابع مالی و نهایتاً ضعف مدیریتی شخص رئیس جمهور در راهبری این موارد موجب افزایش مبتلایان و فوتی‌ها در کشور شده است، آیا تنها یکی از این عوامل هم برای برخورد با مقصر چنین مرگ‌های مسأله‌داری کافی نیست؟ 
**سیاسی کاری یا بی کفایتی ؟
بنا بر مستندات تاریخی شهید سید ابراهیم رئیسی 30 مرداد 1400 برای تسهیل واردات واکسن شخصاً‌ با همتای چینی خود رایزنی کرده و به خاطر وخامت وضعیت مرگ و میرها ترجیح داد حتی قبل از استقرار کامل در پاستور در سطح رئیس جمهور چنین موضوعی را پیگیری کند. بنابراین مسیر طی شده توسط شهید خدمت موید این نکته مهم است که از یک مسئله عجیب یا یک مطالبه فضایی حرف نمی‌زنیم و قصور دولت دوازدهم در این زمینه محرز است،‌ آن هم در حالی که با تاکید رهبر انقلاب قرار بوده بیماران فقط رنج بیماری داشته باشند نه چالش درمان. مرور این گزاره ها نشان می دهد که هیچ ابهامی در خصوص تخلفات متعدد در ستاد کروناوجود ندارد و قوه قضائیه باید حق دادخواهی بازماندگان کرونا را به رسمیت شناخته و گزارشی از رسیدگی به موارد مزبور در گزارش تخلفات ستاد ملی کرونا ارائه دهد کمااینکه مدعی العموم و دادستان مکلف هستند عوارض اهمال در خصوص تامین بهداشت عمومی را پیگیری کرده و حق مردم در این خصوص را اعاده کنند.
شهریور 1403 نفس های اخر خودش را می کشد اما با وجود سپری شدن سه سال، پرونده مقصران به  سطحی نرسیده تا عوامل اصلی بحران کرونا که ضررهای مادی و معنوی بی شماری را به ملت تحمیل کردند شناسایی و به پیشگاه انان معرفی شوند تا التیام‌بخش بازماندگان بوده و این پیام را به آحاد مردم برساند که حاکمیت از حق تضییع شده عزیزان آنها دفاع می‌کند و به هیچ عنوان بی تفاوت نیست. 
** ضرورت ورود مدعی‌العموم
سه سال از مطالبه عمومی مردم، نمایندگان ملت و رسانه ها از دستگاه عدلیه گذشته است و افکار عمومی به دنبال پاسخ به ابهامات موجود در خصوص سوء مدیریت کروناست و قوه قضائیه باید بدون فوت وقت، تخلفات دولت دوازدهم که جزئیات آن در گزارش مجلس یازدهم عنوان شده است را بدون مماشات به جریان بیندازد زیرا هیچ تسامح و تساهلی نمی تواند توجیه کننده مرگ روزانه 700 نفر از هموطنانمان باشد بدون شک اظهار نظر قوه قضائیه در این خصوص بسیار اهمیت دارد چرا که بالقوه می تواند عاملی برای مهار یا تقویت این ترک فعل ها از سوی مسئولانی باشد که در محضر قران کریم ودر پیشگاه ملت سوگند یاد کرده اند که خود را وقف خدمت به مردم و  اعتلای کشور کنند.

**مهار مرگ 
علی رغم وجود بحران‌های متعدد اقتصادی که سال 1400 گریبانگیر کشور شده بود اما حل بحران کرونا دغدغه اول مردم بود. دولت سیزدهم برخلاف دولت تدبیر و امید، واکسیناسیون را معطل برجام و FATF نکرد و طی چند ماه توانست بحران به اوج رسیده کرونا را مهار کرده و میلیون‌ها ایرانی را از خطر این بیماری نجات دهد. اقدامی که البته به گواهی بانک جهانی، عامل احیای اقتصاد در نیمه دوم سال 1400 شد.  این درحالی بود که مسئولان دولت دوازده به سبک و سیاق مرسومشان همه امورات را به طناب پوسیده برجام و خوشایند کدخدا گره زده و واکسیناسیون عمومی را پشت بهانه‌های همیشگی خود شامل «لزوم رسیدن به توافق هسته‌ای» و «لزوم پذیرش دستورات FATF» معطل کردند و نتیجه این اقدام، از بین رفتن هزاران نفر از ایرانیان و داغدار شدن خانواده‌های آنها بود.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه