حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی؛
جایی که ولایت در خطر است باید جان را فدا کرد
حضرت آیتالله خامنهای درباره لزوم سرمشق گرفتن از حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) میفرمایند: «در زندگی فاطمهی زهرا باید دقیق شد، با نگاهی نو آن زندگی را شناخت، فهمید و به معنای واقعی کلمه آن را الگو قرار داد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بخش فقه و معارف رسانهی KHAMENEI.IR در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری، سیره فاطمی را به عنوان الگوی زندگی امروز و الگوی مقاومت اسلامی تبیین کرده است.
الگوی فاطمی چه درسهایی برای امروز و مسئله جبههی مقاومت دارد؟
الگوی فاطمی آنقدر محتوا دارد که توان بیان تمام ابعادش نیست. به تعبیر قرآن، او کوثر است؛ کوثر یعنی خیر فراوان. نباید خیر فراوان فاطمه را محدود به کثرت اولاد او دانست، گرچه این هم هست. حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) درسهای فراوانی در هجده بهار عمر مبارکش به بشریت آموخت. درس خداباوری، خستگیناپذیری در دفاع از دین، فدا شدن در راه دین و مقاومت در این مسیر. عزیزانی که اهل فقه هستند میدانند که در امر به معروف و نهی از منکر، «امن از ضرر» از شرایط است. اما فاطمه (سلاماللهعلیها) آموخت آنجا که ولایت در خطر است، این شرط دیگر مطرح نیست، باید جان را فدا کرد تا خط گم نشود، تا مسیر گم نشود.
فاطمه (سلاماللهعلیها) دو چیز را یقیناً میدانست: ۱. میدانست که تحرکاتش در کوتاهمدت تأثیر ندارد؛ ۲. میدانست آنهایی که بر قدرت سوارند، از این سواری دست بر نخواهند داشت. برای اینکه این راه حمایت از ولایت و خط ولایت کور نشود، آیندگان باید بدانند که صراط مستقیم، صراط علی است. آیندگان باید بدانند که از این صراط باید حرکت کنند. این صراط، صراط حق است. همینجا میخواهم این واقعیت را بگویم، الگوی مقاومت در عصر ما، مقام معظّم رهبری آیتاللّه العظمی امام خامنهای است. این بزرگ از آن گاه که از سال ۱۳۴۲ وارد مبارزه شدند، تا امروز یک ذره از این خط عدول نکردهاند. با امام و خط امام بودهاند و تاکنون نیز ادامه دارد. به این میگویند مقاومت جانانه و اقتدا به سیرهی فاطمی.
یکی از مسائل امروز ما کمک به جبههی مقاومت به عنوان واجب شرعی است. مردم کشور ما هم به تأسی از الگوی فاطمی که اطعام فقیر و مسکین بود، نهضتی به پا کردند. تحلیل حضرتعالی از این بخش سیرهی فاطمی چیست؟
این بالاترین و برجستهترین الگوگیری از سیرهی فاطمی بود، همان چیزی که در پویش «ایران همدل» انجام شد. من در اینجا از همه باید تقدیر و تشکر کنم، بهخصوص از بانوان محترم که در این عرصه انصافاً قدمی پیشتر از مردان داشتند. جداً اقتدا به فاطمه بود، «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا»(۱). از بهترینها انفاق کردند و از آنچه که دوست داشتند انفاق کردند، «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»(۲)؛ آنچه را که دوست داشتند، از طلا و غیر طلا در طبق اخلاص گذاشتند و برای مجاهدان مخلص راه خدا انفاق کردند. آنچه فاطمه میخواهد همین است. او عزاداری را چون راه را نشان میداد، میخواهد. اما در کنار عزاداری، رهروی میخواهد که الحمدلله انجام شد.
یکی از نکاتی که رهبر انقلاب در بحث سیرهی حضرت زهرا (سلاماللّهعلیها) میفرمایند؛ الگو بودن ایشان در عرصه زندگی فردی، عبادی، اجتماعی و سیاسی است. این ابعاد را مقداری توضیح میفرمایید.
همانطور که عرض کردم، کوثر یعنی همینها. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ»(۳)؛ این زندگی دریاست، دریای درسآموزی. این زندگی سه بخش دارد. بخش اول، دورهی طفولیت و همراهی با پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) است و سختیهایی که در این عرصه داشت. او در کنار پیامبر و همراه پیامبر بود. بخش دوم، زندگی خانوادگی بود. انصافاً الگوی زندگی خانوادگی، این زندگی نه ساله است. از آغاز تا پایانش سراسر اسوه است.
بخش سوم، ۴۰، ۵۰، ۷۵ یا ۹۵ روز پس از پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) بود که الگوی سیاسی در عرصهی حمایت از ولایت بود، البته با تدبیر. آنچه را که فاطمه (سلاماللهعلیها) انجام داد، همهاش دنیای خردورزی بود. آنجا که باید از علی حمایت کند، به خانهی مهاجر و انصار رفت. آنجا که باید با گریهی معنادار و هدفمندش از علی حمایت کند، حمایت کرد. آنجا که باید با وصیت ماندگارش از مظلومیت علی و فاطمه بگوید، این کار را انجام داد. این سه بخش زندگی، بخشهای بسیار درسآموزی دارد که جا دارد تحلیلگران سیرهی فاطمی این سه بخش را مورد مداقه قرار بدهند.
حضرت آیتالله خامنهای پیوسته بر این تأکید دارند که زندگی حضرت فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) را باید شناخت و فهمید. به نظر شما، دلیل این همه تأکید چیست؟
دلیل این تأکید آن است که حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا فداه میفرماید فاطمه الگوی من است. تأکید رهبر انقلاب اسلامی در پی تأکید حضرت بقیةالله الاعظم است که باید زندگی دختر پیغمبر از آغاز تا پایانش را به عنوان الگو برگزید. این پیروی کردن، زندگی را مبارک میگرداند. یعنی زندگی را به گونهای خواهد ساخت که این زندگی عطر الهی داشته باشد؛ «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»(۴). همینجا تأکید میکنم که در بین عالمان دین ما، از چهرههای برجستهی تحلیلگران سیرهی معصومین، حضرت آیتالله خامنهای کارهای خاصی انجام دادهاند. ایشان از قبل از انقلاب، عنایت خاصی به سیره اهلبیت داشتند. بعد از انقلاب نیز کتابهای ایشان در باب سیرهی اهل بیت قطعاً منبع است و کاوشگران را تشویق میکنم از این منبع سودمند بهره ببرند.
از منظر سیرهی فاطمی، مسئله جهاد تبیین چه اهمیتی دارد؟
جهاد تبیین از ابعاد جهاد است. جهاد یعنی تلاش در راه خدا. یک بعد جهاد، جهاد نظامی است و یک بعد جهاد، جهاد تبیین است، «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ»(۵). حضرت زهرا نه تنها با خطبهی فدکیه، بلکه با سایر خطبههایش نیز جهاد تبیین را در اوج خودش داشت. جهاد تبیینی که دخترش، شیرزن قهرمان کربلا، از او آموخت. آموخت که راز ماندگاری عاشورا جهاد تبیین است. ریشهی این جهاد تبیین سیرهی فاطمی است و ریشهی این جهاد تبیین خطبهی فدکیهی حضرت زهراست.
الگوی فاطمی آنقدر محتوا دارد که توان بیان تمام ابعادش نیست. به تعبیر قرآن، او کوثر است؛ کوثر یعنی خیر فراوان. نباید خیر فراوان فاطمه را محدود به کثرت اولاد او دانست، گرچه این هم هست. حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) درسهای فراوانی در هجده بهار عمر مبارکش به بشریت آموخت. درس خداباوری، خستگیناپذیری در دفاع از دین، فدا شدن در راه دین و مقاومت در این مسیر. عزیزانی که اهل فقه هستند میدانند که در امر به معروف و نهی از منکر، «امن از ضرر» از شرایط است. اما فاطمه (سلاماللهعلیها) آموخت آنجا که ولایت در خطر است، این شرط دیگر مطرح نیست، باید جان را فدا کرد تا خط گم نشود، تا مسیر گم نشود.
فاطمه (سلاماللهعلیها) دو چیز را یقیناً میدانست: ۱. میدانست که تحرکاتش در کوتاهمدت تأثیر ندارد؛ ۲. میدانست آنهایی که بر قدرت سوارند، از این سواری دست بر نخواهند داشت. برای اینکه این راه حمایت از ولایت و خط ولایت کور نشود، آیندگان باید بدانند که صراط مستقیم، صراط علی است. آیندگان باید بدانند که از این صراط باید حرکت کنند. این صراط، صراط حق است. همینجا میخواهم این واقعیت را بگویم، الگوی مقاومت در عصر ما، مقام معظّم رهبری آیتاللّه العظمی امام خامنهای است. این بزرگ از آن گاه که از سال ۱۳۴۲ وارد مبارزه شدند، تا امروز یک ذره از این خط عدول نکردهاند. با امام و خط امام بودهاند و تاکنون نیز ادامه دارد. به این میگویند مقاومت جانانه و اقتدا به سیرهی فاطمی.
یکی از مسائل امروز ما کمک به جبههی مقاومت به عنوان واجب شرعی است. مردم کشور ما هم به تأسی از الگوی فاطمی که اطعام فقیر و مسکین بود، نهضتی به پا کردند. تحلیل حضرتعالی از این بخش سیرهی فاطمی چیست؟
این بالاترین و برجستهترین الگوگیری از سیرهی فاطمی بود، همان چیزی که در پویش «ایران همدل» انجام شد. من در اینجا از همه باید تقدیر و تشکر کنم، بهخصوص از بانوان محترم که در این عرصه انصافاً قدمی پیشتر از مردان داشتند. جداً اقتدا به فاطمه بود، «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا»(۱). از بهترینها انفاق کردند و از آنچه که دوست داشتند انفاق کردند، «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»(۲)؛ آنچه را که دوست داشتند، از طلا و غیر طلا در طبق اخلاص گذاشتند و برای مجاهدان مخلص راه خدا انفاق کردند. آنچه فاطمه میخواهد همین است. او عزاداری را چون راه را نشان میداد، میخواهد. اما در کنار عزاداری، رهروی میخواهد که الحمدلله انجام شد.
یکی از نکاتی که رهبر انقلاب در بحث سیرهی حضرت زهرا (سلاماللّهعلیها) میفرمایند؛ الگو بودن ایشان در عرصه زندگی فردی، عبادی، اجتماعی و سیاسی است. این ابعاد را مقداری توضیح میفرمایید.
همانطور که عرض کردم، کوثر یعنی همینها. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ»(۳)؛ این زندگی دریاست، دریای درسآموزی. این زندگی سه بخش دارد. بخش اول، دورهی طفولیت و همراهی با پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) است و سختیهایی که در این عرصه داشت. او در کنار پیامبر و همراه پیامبر بود. بخش دوم، زندگی خانوادگی بود. انصافاً الگوی زندگی خانوادگی، این زندگی نه ساله است. از آغاز تا پایانش سراسر اسوه است.
بخش سوم، ۴۰، ۵۰، ۷۵ یا ۹۵ روز پس از پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) بود که الگوی سیاسی در عرصهی حمایت از ولایت بود، البته با تدبیر. آنچه را که فاطمه (سلاماللهعلیها) انجام داد، همهاش دنیای خردورزی بود. آنجا که باید از علی حمایت کند، به خانهی مهاجر و انصار رفت. آنجا که باید با گریهی معنادار و هدفمندش از علی حمایت کند، حمایت کرد. آنجا که باید با وصیت ماندگارش از مظلومیت علی و فاطمه بگوید، این کار را انجام داد. این سه بخش زندگی، بخشهای بسیار درسآموزی دارد که جا دارد تحلیلگران سیرهی فاطمی این سه بخش را مورد مداقه قرار بدهند.
حضرت آیتالله خامنهای پیوسته بر این تأکید دارند که زندگی حضرت فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) را باید شناخت و فهمید. به نظر شما، دلیل این همه تأکید چیست؟
دلیل این تأکید آن است که حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا فداه میفرماید فاطمه الگوی من است. تأکید رهبر انقلاب اسلامی در پی تأکید حضرت بقیةالله الاعظم است که باید زندگی دختر پیغمبر از آغاز تا پایانش را به عنوان الگو برگزید. این پیروی کردن، زندگی را مبارک میگرداند. یعنی زندگی را به گونهای خواهد ساخت که این زندگی عطر الهی داشته باشد؛ «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»(۴). همینجا تأکید میکنم که در بین عالمان دین ما، از چهرههای برجستهی تحلیلگران سیرهی معصومین، حضرت آیتالله خامنهای کارهای خاصی انجام دادهاند. ایشان از قبل از انقلاب، عنایت خاصی به سیره اهلبیت داشتند. بعد از انقلاب نیز کتابهای ایشان در باب سیرهی اهل بیت قطعاً منبع است و کاوشگران را تشویق میکنم از این منبع سودمند بهره ببرند.
از منظر سیرهی فاطمی، مسئله جهاد تبیین چه اهمیتی دارد؟
جهاد تبیین از ابعاد جهاد است. جهاد یعنی تلاش در راه خدا. یک بعد جهاد، جهاد نظامی است و یک بعد جهاد، جهاد تبیین است، «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ»(۵). حضرت زهرا نه تنها با خطبهی فدکیه، بلکه با سایر خطبههایش نیز جهاد تبیین را در اوج خودش داشت. جهاد تبیینی که دخترش، شیرزن قهرمان کربلا، از او آموخت. آموخت که راز ماندگاری عاشورا جهاد تبیین است. ریشهی این جهاد تبیین سیرهی فاطمی است و ریشهی این جهاد تبیین خطبهی فدکیهی حضرت زهراست.
(۱ سوره انسان، آیه ۸؛ «و به (پاس) دوستى (خدا) بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند.»
(۲ سوره آلعمران، آیه ۹۲؛ «هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید...»
(۳ سوره کوثر، آیه ۱ و ۲؛ « به نام خداوند رحمتگر مهربان، ما تو را (چشمه) کوثر دادیم. پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن.»
(۴ سوره بقره، آیه ۱۳۸؛ «این است نگارگرى الهى و کیست خوشنگارتر از خدا...»
(۵ سوره احزاب، آیه ۳۹؛ «همان کسانى که پیامهاى خدا را ابلاغ مى کنند و از او مى ترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند...»
ارسال دیدگاه