بدرقه پیکر زندهیاد ژاله علو به خانه ابدی/ تندیس ژاله علو در مقابل استودیو هشت رادیو
آئین تشییع پیکر زنده یاد ژاله علو بازیگر سینما و تلویزیون و گوینده رادیو امروز چهارشنبه ۵ دی ماه با حضور جمعی از هنرمندان و مردم از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان برگزار شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ آئین تشییع پیکر زنده یاد ژاله علو بازیگر سینما و تلویزیون و گوینده رادیو امروز چهارشنبه ۵ دی ماه با حضور جمعی از هنرمندان و مردم از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان برگزار شد.
زندهیاد ژاله علو روز دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ در ۹۷ سالگی در تهران درگذشت.
در این مراسم افرادی چون سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت، نادره رضایی معاون هنری وزیر ارشاد، رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی، اتابک نادری سرپرست اداره کل هنرهای نمایشی، محمدرضا جعفری جلوه، زهرا سعیدی، اصغر همت، شهرام گیل آبادی، فریدون محرابی، بهزاد فراهانی، ایرج راد، بیوک میرزایی، منوچهر شاهسواری، علی همت مومیوند و … از جمله هنرمندان و مدیران حاضر در مراسم بودند.
این آئین با قرائت آیاتی از قرآن کریم توسط مرتضی یراقبافان آغاز شد.
در ادامه فریدون محرابی با اجرای مراسم در سخنانی گفت: خانم علو در ۲۱ سالگی اولین فعالیت حرفهای خود را با نمایش رادیویی «داستان شب» آغاز کرد و یک سال بعد اولین تئاتر خود را بازی کرد و بر صحنه درخشید.
سپس شهیندخت نجفزاده پشت تریبون رفت و عنوان کرد: در او نوری روشن شده بود و همه ما از این نور سرمست بودیم. او منبع الهام بود. من چقدر خوشبخت بودم که میتوانستم از او کمک بگیرم و به حریم او راه یافته بودم. رادیونمایش خانه اول و همیشگی او بود و در این اواخر که کار دوبله و سینما انجام نمیداد گاهی به ارگ میآمد. استودیو هشت رادیو پر از خاطرات زیبا از اوست.
وی در پایان سخنانش یادآور شد: دوستان پیشکسوتان زنده را دریابید و تلاش کنیم هنر را از ابتذال دور نگه داریم.
مسعود فروتن نیز در سخنانی گفت: هروقت به شاهرخ و همسرش نگاه میکنم غم عالم به دلم چنگ میزند. شاهرخ بلد است که چطور این مصیبت را رد کند اما شاید ما بلد نباشیم. در شهرستان زندگی میکردم و وسیله سرگرمی ما یک رادیو بود. شبها پای آن بودیم و در تیتراژ نمایشها همیشه میگفت با شرکت ژاله علو و برای من سوال بود او کیست که بعد فهمیدم دوبلور، بازیگر، گوینده و … است. چند سال بعد به تهران آمدم و وارد کار در صداوسیما شدم و او را از نزدیک دیدم.
وی ادامه داد: او نظم و ترتیب زیادی در کار داشت که سر ساعت بیاید، رأس ساعت شروع کند و حتی چای بخورد. شاهرخ زمانی پیشنهاد داد که به من ضبط صوت میدهد تا اینها را ثبت کنم اما خود خانم علو مخالفت کرد و گفت در خاطراتم اسامی زیادی هست که نمیخواهم غیبت محسوب شود و یا دلخور شوند. ژاله با رادیو شروع کرد و آخرین کارهایش هم با رادیو بود. شهرام گیل آبادی یک روز تعریف میکرد که ژاله زودتر آمده بود سرکار در رادیو و وقتی گیل آبادی دلیلش را پرسیده، او گفته بود که دوست داشته سکوت رادیو را حس کند. ژاله هنوز هست چون صدایش هست و حضورش هنوز احساس میشود.
ابوالحسن تهامینژاد دوبلور در ادامه مراسم اظهار کرد: او را ابتدا شوکت نام گذاشتند چون میدانستند چه بزرگی به جهان پای گذاشته است. خداوند بسیار بر او مهر میورزید که ۹۷ سال با عزت به او عطا کرد. صدای ویژه ای داشت که در میان هزار صدا شاخص و آشنا بود. من ۱۱ سال از او جوانتر هستم و در دوران جوانی او را در فیلمها و در تئاتر میدیدم.
وی اضافه کرد: او با صدایش شخصیتی متفاوت را که تا آن زمان نمیشناختیم ایفا کرد. در رادیو هم حضور متفاوتی داشت و با شنیدن صدای او تجسم میکردیم که چه هنری پشت این صدا وجود دارد. با آمدن دوبلاژ، ژاله علو جای بزرگترین ستارگان سینمای اروپا و آمریکا صحبت میکرد.
تهامینژاد در پایان سخنانش گفت: من یک یا دو سال بود که وارد سینما شده بودم و فکر نمیکردم که خانم علو که در اوج بود با من کار کند. بعدها یکی از کسانی بودم که افتخار داشتم در فیلمها با او همکاری داشته باشم. من ۱۵ سال خارج از ایران زندگی کردم و بعد از بازگشت دیدم ژاله علو شروع به دوبله سریالهایی مثل «سال های دور از خانه» و «خانم مارپل» کرده است که به نظرم متنهای او به جذابیت این آثار کمک کرد.
بهزاد فراهانی نیز در ادامه عنوان کرد: از ژاله علو بسیار آموختم. ما در دهه ۴۰ نمایشهایی را از رادیو تهران پخش میکردیم که شنونده انحصاری داشت و اکثراً کارهایی از ژاله علو بود. من سخنرانی برای علو بلد نیستم چون فکر میکنم نیازی نیست و کسانی که با او کار کردهاند، میدانند چه عزیزی از دست دادهایم. شیوه آموزش این بانو به گونهای بود که نمیتوانستید سطحی باشید و ما را به اندیشه وادار میکرد. واژه را تحلیل میکرد و گاه روی حروف آنچنان تاکید میکرد که درک دیگری منتقل میکرد. سر تمرینهای نمایشهای او عشق به کار مطرح بود.
وی افزود: او نمایشهای یونانی را با ما کار میکرد و خلاصه اینکه زمان زیادی میخواهد تا درختی پربار شود. پرچمدار مدرسه رادیو که بسیاری از هنرمندان صدا را به جامعه هدیه کرد ژاله علو بود. فکر نمیکنم هرگز هنرمندانی که با او کار کردهاند لحظهای آزردگی به یاد بیاورند چون خشونت در کارش نبود.
وی با درخواستی از وزیر فرهنگ بیان کرد: هنر این بانو را با نصب مجسمهاش در مقابل استودیو هشت رادیو نگه دارید تا ما هم بدانیم جزو کاروان خوب ایران آن زمان بودهایم و رفتنی هستیم. در دهه ۴۰ هیچ وسیلهای جز رادیو مردم را سرگرم نمیکرد. افتخاری است برای ما که از جامعه نابینایان هند فقط خودم یک شب ۲۰۰ نامه را دریافت کردم. اگر کشور بودجه ندارد که این تندیس را بسازد ما بچههای قدیم رادیو حاضریم حداقل مخارج ساختش را بر عهده بگیریم.
در ادامه فاطمه مهاجرانی نیز در سخنانی مطرح کرد: من از دریچه تلویزیون و از صحنه تئاتر او را دیدم. من هم از کارهای او مهربانی، نظم، دقت و شفقت را برداشت کردم. او مصداق این شعر است: مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ.
وی با برشمردن ویژگیهای علو اضافه کرد: او شعر میگوید، صداپیشگی دارد، در سینما موفق است و از همه ظرفیتهای وجودی اش استفاده میکند، ترسی از مرگ ندارد. او نقشی دارد که میرا نیست. علو او از جان بیحسدی است که داشته و مهری که با مردم داشته است.
مهاجرانی در پایان سخنانش خطاب به بهزاد فراهانی تاکید کرد که این فرمایش و درخواست انجام خواهد شد.
ایرج راد نیز در سخنانی یادآور شد: او انسان بزرگ و والایی بود که امروز جایگاه ارزشمندی را در تاریخ هنر ایران رقم زده است. فقط هنرمند بودن مهم نیست و در پس آن انسان بودن اهمیت دارد و ژاله علو یک انسان به تمام معنا بود و امروز در مقابل آنچه که با عشق برای مردم انجام داد، تعظیم میکنیم. او نه فقط چهره ماندگار که اخلاق ماندگار، روح ایرانی ماندگار و پاکی ماندگار است. اگر ژاله علو تاثیرگذار بود به دلیل روح بلندش بود.
در پایان مراسم پیکر زنده یاد ژاله علو به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بدرقه شد.
ارسال دیدگاه