اخبار داغ

عزت یا ذلت

عزت یا ذلت
عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین(ع) در یادداشتی نوشت: امروز وضعیت ما چقدر شبیه این وضعیت و کلام امیرالمومنین علیه السلام می باشد که فرمود « فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِينَ، ».

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ دکتر محمدباقر بابایی طلاتپه عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین(ع) در یادداشتی نوشت: امروز وضعیت ما چقدر شبیه این وضعیت و کلام امیرالمومنین علیه السلام می باشد که فرمود « فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِينَ، ». در شام شب عید غدیر این درس را باید به تاسی از مقام ولایت گرفت و مردم باید تصمیم بگیرند که زندگی ذلیلانه داشته باشند یا اینکه با افتخار و آزاد و مستقل روی پای خود ایستاده و سرافراز زندگی نمایند.
در تاریخ جنگ صفین آمده است که ابتدا لشکر معاویه بر شریعه فرات تسلط یافتند و اجازه استفاده از آن به لشکر حضرت ندادند و حضرت طی خطبه ای وضعیت را ترسیم می کند که چقدر با وضعیت ما و امریکا در انرژی هسته ای تطبیق دارد. فرمود «قَدِ اسْتَطْعَمُوكُمُ الْقِتَالَ، فَأَقِرُّوا عَلَى مَذَلَّةٍ، وَ تَأْخِيرِ مَحَلَّةٍ، أَوْ رَوُّوا السُّيُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاءِ، فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِينَ، » ( خطبه: 51 ) 
آنها (سپاه معاويه با بستن آب به روى شما) از شما جنگ طلبيده اند، بنابراين (در برابر اين عمل ناجوانمردانه دو راه در پيش داريد;) يا بايد تن به ذلّت و انحطاط منزلت خويش بدهيد، يا شمشيرهايتان را از خون (اين بيرحمان) سيراب کنيد، تا بتوانيد از آب سيراب شويد. (بدانيد) مرگ در زندگى توأم با شکست شماست، و حيات در مرگ پيروزمندانه شما.
حضرت بعد از شنیدن خبر «صعصعة بن صوحان» را با پیامی پیش معاویه فرستاد و از او خواست شريعه را رها كن و آب را آزاد بگذار تا در آنچه ميان ما و شما است بنگريم تا حجت تمام شود که معاویه اجازه نداد، هنگامى كه امام عليه السّلام از اين ماجرا با خبر شد طی خطبه ای ياران خود را براى باز پس گرفتن شريعه فرات به حركت در آورد، و با يك حمله شجاعانه لشكر معاويه را عقب راندند و شريعه فرات را براى همه آزاد كردند! 
اين خطبه حاوی جمله هايى است که امروز با گذشتن قرنها باز قوّت و قدرت خود را همچنان حفظ کرده و براى هر جمعيتى که عزّت و شرفشان با حملات ناجوانمردانه دشمن به مخاطره افتاده، کارساز و الهام بخش است.
نخست مى فرمايد: «آنها (سپاه معاويه با بستن آب به روى شما) از شما جنگ طلبيده اند»! (قَدِاسْتَطْعَمُوکُمُ الْقِتالَ) این جمله شبيه تعبيرى است که در عبارات روزمرّه، فارسى داریم که «فلان کس تنش مى خارد» يا اين که مى گويند «دلش هواى شلاّق کرده» اشاره به اين که عمل او يک نوع ماجراجويى و جنگ طلبى است.
سپس مى افزايد: «شما در برابر اين عمل ناجوانمردانه شاميان دو راه در پيش داريد: يا بايد تن به ذلّت و انحطاط منزلت خويش بدهيد، يا شمشيرهايتان را از خون (اين خيره سران بيرحم) سيراب کنيد، تا بتوانيد از آب (فرات) سيراب شويد»! و راه سومى در اين ماجرا نداشتند، اگر در مقابل اين حرکت دشمن سستى به خرج دهید لشکر از تشنگى به زحمت مى افتد يا گروهى از تشنگى مى میرند و بدترين داغ ذلت بر پيشانى آنها مى خورد و مقام و منزلت خود را نزد دوست و دشمن از دست مى دهند، ولى هنگامى که بپا خیزید و به دشمن حمله کرده هم در جايگاه شايسته خويش در نظر دوست و دشمن قرار می گیرید، و هم سربلند و عزيز می شوید، 
سپس امام عليه السلام به يک اصل کلّى و جاودانى که رمز پيروزى و عزّت و سربلندى هر قوم و ملّتى است اشاره کرده، خطاب به لشکريانش مى فرمايد: «مرگ در زندگى توأم با شکست شماست، و حيات و زندگى در مرگ پيروزمندانه شما!» 
وضعیت امروز ما با آمریکا و رژیم صهیونیستی در قضیه غنی سازی و انرژی هسته ای همین است یعنی یا باید این فنی که با تلاش جوانان رشیدمان و دانشمندان شهیدمان بدست آمده پذیرای پیشنهاد حقیرانه آنها شده و مانند لیبی فن آوری را در اختیار آنها بگذاریم و ملت را ذلیل کرده تا در صورت تمایل با ذلت این سوخت را در اختیار ما قرار دهند تا رادیو داروها و دیگر فن آوری زیستی و تولید برق را با آن بکار اندازیم. یا این که در مقابل زور گویی آنها مانند مردم غیور غزه بایستیم و تن به ذلالت ندهیم و از حق مسلمی که نتیجه تلاش جوانان وطمنان بوده دفاع کنیم ولی آزادنه و با افتخار زندگی عزتمندانه داشته باشیم.؟!!!
در نظام زندگى انسانهاى شايسته و با شخصيت، زندگى مادّى و ظاهرى برترين ارزش نيست، همان گونه که مرگ مادى ضدّ ارزش نمى باشد، بلکه ارزش والا در نظر آزاد مردان با ايمان، در زندگى توأم با عزّت است به همين دليل هرگاه بر سر دو راهى قرار گيرند، شهادت توأم با عزّت و سربلندى را بر زندگى ذليلانه ترجيح مى دهند، و همين نظام ارزشى بود که مسلمانان را در عصر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم و حتى بعد از آن در پيکارهاى نابرابر پيروز مى کرد و عزّت جامعه اسلامى بر هر چيز مقدّم است و هر بهايى به خاطر آن پرداخته شود بجاست.
همين معنى در سخنان فرزندش حسين عليه السلام در حادثه خونين کربلا تجلّى کرد آن زمان که فرمود: «لاوَاللهِ لا أُعْطِيکُمْ بِيَدي إعْطاءَ الذَّليلِ وَلا أُقِرُّ لَکُم اِقْرارَ الْعَبيدِ»; «نه، به خدا سوگند دست ذلّت در دست شما نمى گذارم، و همچون بردگان تسليم نمى شوم; (بلکه مى جنگم و سربلند شربت شهادت را مى نوشم) وهنگامى که در اثناء راه کربلا با لشکر حر روبروشد و آنها را تشنه يافت، مطابق راه و رسم جوانمردان، دشمن را سيراب کرد. 
اين شعار حيات آفرين اسلامى با تعبير ديگرى در قرآن مجيد آمده است، آنجا که مى فرمايد: (قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا اِلاّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ اَنْ يُصِيْبَکُمُ اللهُ بِعَذاب مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِيْنا فَتَرَبَّصُوا اِنّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ); «بگو آيا درباره ما جز يکى از دو نيکى را انتظار داريد (يا پيروزى يا شهادت) ولى ما انتظار داريم که خداوند عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند يا (در اين جهان) به دست ما مجازات شويد، اکنون که چنين است شما انتظار بکشيد ما هم با شما انتظار مى کشيم( توبه: 52 )
در اسلام يک سلسله شعارهاى اساسى است که اين مکتب را از ساير مکتبها جدا مى کند، يکى از آنها همان است که در خطبه بالا آمده است که مردن با افتخار بهتر از زيستن با ذلّت است، و به تعبير ديگر همان گونه که از ظلم و ستم بايد به شدت پرهيز کرد از تسليم در برابر ظلم و ستم ستمکاران نيز بايد برحذر بود. اين اصل از آيه شريفه «وَللهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ»( منافقون: 8.); عزّت براى خدا و پيامبر و مؤمنان است»، سرچشمه گرفته، و رواياتى همچون گفتار امام  صادق عليه السلام «اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالى فَوَّضَ اِلَى الْمُؤْمِنِ کُلَّ شَىء اِلاّ إِذْلالَ نَفْسِهِ(کافى، جلد 5، صفحه 63.); خداوند همه چيز را در اختيار مؤمن قرار داده، جز ذليل ساختن خويشتن»، و حديث معروف امام حسين عليه السلام «مَوْتٌ فى عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياة فى ذُلٍّ(بحارالانوار، ج 44، ص 192); مردن با عزّت بهتر است از زنده ماندن با ذلّت»، و سخن ديگر آن حضرت: «اَلا وَ اِنَّ الدَّعِىَّ بْنَ الدَّعِّىِّ قَدْ تَرَکَنى بَيْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيهاتَ لَهُ ذلِکَ، هَيْهاتَ مِنّى الذِّلَّةَ اَبَى اللهُ ذلِکَ وَ رَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَجُدُودٌ طَهُرَتْ وَ حُجُورٌ طابَتْ اَنْ تُؤثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلى مَصارِعِ الْکِرامِ(بحارالانوار، ج 45، ص 83.); آگاه باشيد اين ناپاکِ ناپاک زاده، مرا در ميان «شمشير» و «ذلّت» مخيّر ساخته، و چه دور است که او به مقصد خود برسد، و چه دور است از من که تن به ذلّت بدهم نه خدا اين را مى پسندد و نه پيامبرش ونه مؤمنان راستين و نه پدران و نياکان پاک و مادران پاک دامن، آرى آنها هرگز اجازه نمى دهند که تسليم در برابرفرومايگان را بر قربانگاه بزرگواران(و به خون خفتن افتخارآميز آنان) ترجيح دهم»، الهام بخش اين شعار بزرگ اسلامى است.
نکته مهم ديگرى که درخطبه به چشم مى خورد، اين است که گاه سردمداران باطل با سخنان فريبنده چنان در اعماق روح ساده لوحان نفوذ مى کنند که آنها را به عشق شهادت در راه خدا براى پيشبرد اهداف شوم خودشان بسيج مى نمايند، و اين گروه در حالى که عملا رو به سوى دوزخ پيش مى روند باورشان چنين است که به طرف بهشت در پروازند، و اين منتهاى بدبختى است.
معاويه تنها کسى نبود که از اين روش استفاده کرد، قبل و بعد از او حتى در دنياى امروز کم نيستند آنها که به اين روش متوسّل مى شوند، پيروان خود را شستشوى  مغزى داده و افکار و اراده آنها را در مسير هوى وهوس خود به کار مى گيرند.
اينها با رياکارى و دروغ و فريب و نيرنگ و استفاده از طرق روانى براى نفوذ در ديگران به مقصود خود که تحميق توده هاى ناآگاه است نائل مى شوند، و آنها را آلت دست هوسهاى خود مى سازند؛ عمرسعد فرمانده لشکر کربلا آن جنايتکار معروف و زشت سيرت، هنگامى که مى خواست لشکر کوفه را بر ضدّ امام حسين عليه السلام بسيج کند صدا زد: «يا خَيلَ اللهِ ارْکَبى، وَ بِالْجَنَّةِ ابْشِرى!»; «اى لشکر خدا سوار شويد، و بهشت بشارتتان باد( بحارالانوار، ج 44، ص 391. )
دستگاه تبليغات فرعون نيز موسى و هارون را مردانى سلطه جو که درصدد غصب سرزمينهاى مردم مصر هستند معرفى کرد و فرعون را مدافع استقلال و عزّت و شرف و آبروى مردم مصر شمرد، و گفت: (اِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُريدانِ اَنْ يُخْرِجاکُمْ مِنْ اَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِما); «اين دو نفر ساحرند و مى خواهند شما را با سحرشان از سرزمينتان بيرون کنند(طه: 63)!»
اين رشته چه در گذشته و چه در زمان حال سر دراز دارد. امروز نیز ترامپ و نتانیاهو با استفاده از ابزار رسانه ای به فریب شناختی مردم پرداخته و آنها را به گمراهی می برند با تصور اینکه بهترین کار را می کنند. جنگی که آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران تحمیل کرده اند روایت همین قصه است که یا باید شجاعانه ایستاد و آنها را عقب زد تا دیگران آزادانه از این نعمت و انرژی پاک برای زیست خود استفاده کند یا اینکه با دست ذلت، داده خود را از آنها بخواهیم که اگر میلشان کشید به شما دهند؟؟؟!!!!
«نصربن مزاحم» در کتاب «صفّين» چنين نقل مى کند، بعد از آن که لشکر اميرمؤمنان على عليه السلام شريعه فرات را از لشکر معاويه بازپس گرفتند، عمروعاص به معاويه گفت: اى معاويه اگر آنها نيز مانند تو عمل کنند و آب را به روى تو و لشکريانت ببندند چه خواهى کرد و گمان تو چيست؟ ....معاويه گفت: گذشته را رها کن، اکنون بگو ببينم درباره على چه عقيده اى دارى؟
عمروعاص گفت: گمان من اين است که او درباره تو مقابله به مثل نمى کند، و آب را به روى تو و لشکرت نمى بندد، يعنى او جوانمرد است و اين کار را با اصول جوانمردى هماهنگ نمى بيند. سپس افزود: چيزى که او براى آن آمده است غير از اين است( شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، سوم، صفحه 330. )
مرحوم سيدمحمدحسين شهريار در اين باره اشعار زيبايى سروده است که در ذيل از نظر مى گذرد:
شنيدم آب به جنگ اندرون معاويه بست *** به روى شاه ولايت، چرا که بود خسى!
على به حمله گرفت آب و باز کرد سبيل *** چرا که او کس هر بى کسى ودادرسى
سه بار دست به دست آمد و در هر بار *** على چنين هنرى کرد و او چنان هوسى
فضول گفت که ارفاق تا به اين حد بس *** که بى حيايى دشمن زحد گذشت بسى!
جواب داد که ما جنگ بهر آن داريم *** که نان و آب نبندد کسى به روى کسى!
غلام همّت آن قهرمان کون و مکان *** که بى رضاى الهى نمى زند نفسى
 ( کليات ديوان شهريار، جلد 1، صفحه 690. )
شبيه همين جوانمردى در تاريخ زندگى فرزندش حسين عليه السلام نيز آمده است که در بيابان خشک و سوزان لشکر دشمنش حرّبن يزيد رياحى را با آبى که در لشکر خود ذخيره کرده بود سيراب کرد، در حالى که آنها در کنار شطّ فرات آب را از او و فرزندانش دريغ داشتند!
الان نوبت ماست که به تاسی از ولایت حق مسلمی که با خون و رشادت و تلاش های طاقت فرسای دانشمندان خودمان بدست آمده است اجازه تصاحب به امثال ترامپ و نتانیاهو ندهیم تا مردم کشورمان و دیگر کشورهای مظلوم و آزاد مرد از فراورده های آن بهره گیرند که نمونه کوچکی از آن رادیو داروهاست که چندین میلیون نفر در داخل و خارج از آن استفاده می کنند و حیاتشان درگرو دسترسی آسان به آن می باشد.

 

 

 

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه