اخبار داغ

خاطره ای از زبان شهید جمیل شهسواری؛

نیروهای ضد انقلاب را در ارتفاعات کوسالان سروآباد متلاشی کردیم

نیروهای ضد انقلاب را در ارتفاعات کوسالان سروآباد متلاشی کردیم
چون نیروهای ضد انقلاب به گروه های کوچک تقسیم شده بودند و به سرعت در حال جابجایی بودند، مکان استقرار آن ها به طور کامل مشخص نبود؛ بنابراین ما هم تصمیم گرفتیم که از چند محور به تعقیب نیروهای ضد انقلاب مشغول شویم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، شهید جمیل شهسواری خاطره ای از عملیات ارتفاعات کوسالان سروآباد و اعزام گردان تکاوران به این عملیات را این گونه نقل می کند که اواخر مردادماه سال 1374، گزارش رسید که نیروهای ضدانقلاب وارد منطقه چناران مریوان شده اند. مراتب را فوراً به فرماندهی تیپ گزارش دادیم و بعد از آن جلسه ای که در ساختمان فرماندهی برگزار کردیم تا درباره موضوع تصمیم درستی اتخاذ نماییم.

تحقیقات تکمیلی نشان می داد که نیروهای ضد انقلاب بعد از عبور از سه راه حزب الله ـ روستای بیه کره ـ  بر روی ارتفاعات کوسالان سروآباد مستقر شده اند. تصمیم بر این شد که رزمندگان سپاه اسلام از چند جناح به ارتفاعات کوسالان هجوم ببرند.

وقتی به محل مورد نظر رسیدیم، متوجه شدیم که دشمن آن مکان را ترک کرده است. با سرعت هرچه بیشتر به تعقیب نیروهای ضد انقلاب مشغول شدیم؛ بعد از چند ساعت متوجه شدیم که نیروهای ضد انقلاب به چند گروه کوچکتر تقسیم شده اند و به مناطق ژاورود، شاهو و بیستون رفته اند.

نیت نیروهای ضد انقلاب از این حضور کوتاه مدت این بود که به مردم بگویند هنوز زنده هستند و توانایی حضور در منطقه را دارند.

تعقیب و گریز ادامه داشت، تا اینکه یک روز بعد متوجه شدیم که نیروهای ضد انقلاب به ارتفاعات کوسالان بازگشته اند و قرار است که پس از توقفی کوتاه از منطقه خارج شوند و به کشور عراق بازگردند.

طبق پیش بینی های ما یک نقطه در ارتفاعات کوسالان که معمولاً به عنوان گلوگاه ورود و خروج نیروهای ضد انقلاب شناخته می شد، تحت نظر نیروهای ما قرار گرفت و من به عنوان فرمانده گردان تکاوران مأموریت یافتم به همراه نیروهای گردان تکاوران به منطقه اعزام شوم.

چون نیروهای ضد انقلاب به گروه های کوچک تقسیم شده بودند و به سرعت در حال جابجایی بودند، مکان استقرار آن ها به طور کامل مشخص نبود؛ بنابراین ما هم تصمیم گرفتیم که از چند محور به تعقیب نیروهای ضد انقلاب مشغول شویم.

من به همراه شش تن از هم تیمی هایم در مسیری که پیش می رفتیم، به کمین نیروهای ضد انقلاب خوردیم و دو تن از نیروهای ما زخمی شدند. نیروهای ضد انقلاب پا به فرار گذاشتند و ما هم به تعقیب آن ها مشغول شدیم ـ نیروهای ضدانقلاب قرار گذاشته بودند که بعد از انجام مأموریت خود که همان اظهار وجود و زنده بودن بود، در یک نقطه جمع شوند و همه به اتفاق خاک ایران را ترک کنند و به کشور عراق بازگردند ـ 

با تعقیب نیروهای ضد انقلاب به محل ملاقات آن ها پی بردیم و در همان محل در انتظار نیروهای ضدانقلاب نشستیم. بعد از اینکه نیروهای ضد انقلاب در محل مورد نظر تجمع کردند، به آن ها هجوم بردیم. طی این درگیری دو نفر از نیروهای ضد انقلاب به اسارت ما درآمد و باقی آن ها کشته شدند.

نیرهای ضد انقلاب که اسیر شده بودند اطلاعات خوب و مناسبی درباره عملیات شکست خورده خود و هم چنین سیاست کاری گروهک مطبوعشان در اختیار ما قرار دادند.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه