متاسفانه کسی هم سراغی از ما نمی گیرد، فکر میکنم آدم تا سالم است و میتواند کار کند مورد توجه است، بالاخره شوهرم چند سال نیمهشب به خیابانهای این شهر رفته و تمیزشان کرده است یا نه؟؟[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از مشهدسر، تعریف میکرد: همسایهای داریم که از پاکبانها شهرداری بابلسر بود، آرام آرام بر اثر فشار کار به درد کمر دچار شد، اما شاید به خاطر مخارج زیاد درمان و دست تنگ بودنش، کمر دردش را جدی نگرفت.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مشهدسر,
عاقبت زمینگیر و پس از مدتی مجبور به شیمی درمانی شد، اما هزینۀ دارو و درمانش بسیار زیاد است، همسرش زن زحمتکشی است، چند وقت پیش میگفت اگر کسی بتواند برای چند ساعت از شوهرش مراقبت کند، میتواند به خانۀ مردم برود و کار کند، اما کسی تحمل شنیدن نالههای شوهرش را که از درد زیاد سر میدهد ندارد.
خانمش میگفت: 20 سال است که ازدواج کردهایم اما صاحب اولاد نشدیم، راضی به رضای خدا هستم.
میگفت: شوهرم خیلی زحمتکش بود، آرزوی داشتن یک بچه را همین حالا هم داریم، اما خواست خدا چیز دیگری است.
اشک از چشمانش سرازیر شد و گفت: چند سال است به خاطر زمینگیری شوهرم نتوانستهام به جز بیمارستان جای دیگری بروم، دلم هوای حرم امام رضا را کرده است، کاش هر دوی ما را میطلبید.
میگفت: مخارج درمانش خیلی زیاد است، وقتی هیچکداممان نمیتوانیم کار کنیم، گذران زندگی هم سخت میشود.
میگفت: گاهی وقتها میمانم، چگونه باید زندگی را گذراند، رنج بیماری برای همسر زحمتکشم یک سو، رنج مریض داری و دیدن دردهای او یک سو و دست خالیمان هم یک سو، متاسفانه کسی هم سراغی از ما نمی گیرد، فکر میکنم آدم تا سالم است و میتواند کار کند مورد توجه است، بالاخره شوهرم چند سال نیمهشب به خیابانهای این شهر رفته و تمیزشان کرده است یا نه؟؟
انگار شوهرم فقط از خیابانهایی که تمیز کرده انتظار احوالپرسی دارد.
نام و آدرس این خانم و همسر پاکبان بیمارشان نزد مشهدسر برای پیگیری مسئولان محفوظ است.
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه