بومیان قاره آمریکا کمکم متوجه شدند آنطور که تصور میکردند، کریستف کلمب نماینده خداوند نیست؛ بلکه یک غارتگر است. اسپانیاییها نهتنها از همان آغاز به غارت قاره آمریکا پرداختند بلکه راه را برای استعمار مردم بومی به دست خود و سپس انگلیسیها و فرانسویها باز کردند. حاصل آن، کشتار بیش از صدمیلیون نفر از مردم بومی و غارت قاره آمریکا بود. امروز جمعیت بومی آمریکا به هفت، هشت میلیون رسیده است. دلیل کشتار بومیان آمریکا مقاومت آنها در برابر مهاجمان اروپایی بود. مهاجران اسپانیایی و سپس انگلیسی و فرانسوی به کمک بردگان سیاهپوست سرزمینی را که امروز ایالات متحده آمریکا است، ساختند. باقیمانده سرخپوستان آمریکا از مبارزه دست برنداشتند و تابعیت آمریکا را نپذیرفتند. زمانی که اروپاییها به آمریکا رفتند، مفهوم مالکیت زمین برای بومیان آنجا ناشناخته بود. همهجا متعلق به همه آنها بود. هرجا که قدرت برتر اروپاییها مردم بومی را به زانو درمیآورد، با بومیان قرارداد میبستند که فلان سرزمین «مال» مهاجران است. بومیان که معنی «مال» را نمیدانستند، پای قرارداد انگشت میگذاشتند؛ بدون اینکه از عواقب آن آگاه باشند. سفیدپوستان هر سرخپوستی را که از مرز توافقشده عبور میکرد، بلافاصله میکشتند. مردم مهاجر و بردگان آنها سرزمینهای تصرفشده به زور اسلحه را برای خود نگه داشتند و با حرکتهای تکراری، مردم بومی باقیمانده را که قدرت تحرک و مقاومت خود را از دست داده بودند، به اراضی محدودی به نام reservation راندند که هنوز هم هست.
کابوهای معروف آمریکایی که جان واین ادای آنها را خوب درمیآورد، مانند نظامیان، از اراضی تصرفشده توسط سفیدپوستان محافظت میکردند. متصرفان اروپایی چنان زیاد بودند که یا باید برای حفظ آنها یک لشکر چندمیلیونی تجهیز میشد یا به مردم مهاجر اجازه داده میشد که از خود در برابر سرخپوستان دفاع کنند. با تشکیل ایالات و تنظیم قانون برای هر ایالت، تفاوتهایی در قوانین ایالتی به وجود آمد، اما اجازه حمل اسلحه جز در مراکز شهری از کسی سلب نشده است. تغییر مدیریت در میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه هم موجب ممنوعیت حمل اسلحه نشده است. هر خانواده چندین وسیله دفاعی در اختیار دارد و فرزندان آنها به این سلاحها دسترسی داشته و حتی آموزش میبینند. علاوهبراین ایالات متحده مجموعهای از باورهای مذهبی و سیاسی است. از دستراستیترین فاشیستها، مانند آقای ترامپ خودمان، تا مظلومترین اقلیتهای مذهبی و سیاسی در آمریکا زندگی میکنند. نهضت پرسابقه «کو. کلان. کلاکس» که شمار درخورتوجهی از اعضای حزب جمهوریخواه در کنگره آمریکا عضو آن هستند، از کشتن مخالفان خود هیچ ابایی ندارد. «کو. کلان. کلاکس» در ایالات محافظهکار جنوبی صاحب قدرت فراوانی است. کشتار مردم غیراروپایی متداولتر از سفیدپوستان نژادپرست است. اگر این کشتار به دست سفیدپوستان صورت گیرد، سر و ته قضیه را بهسرعت جمع میکنند، اما خدا نکند روزی همین عمل به دست یک مسلمان یا رنگینپوست صورت گیرد؛ چنان قشقرقی راه میاندازند که بیا و تماشا کن.
ارسال دیدگاه