جامعهای را تصور کنید که یک سوم آن پیر و ضعیف هستند دیگر نه توانی برای رسیدگی به امور جامعه را خواهند داشت و نه قدرتی برای دفاع از کشور در مقابل تهدیدها و چه حجم از بار بر دوش دو سوم دیگر جامعه خواهد بود، همه این ها رهاورد فاصله گیری از خانواده گسترده است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از صاحب نیوز؛ گمان کنید دچار مشکلی مالی یا غیرمالی شدهاید. همه اعضای خانواده شما تلاش خواهند کرد برای رفع این مشکل اقدام کنند. شاید فامیل و وابستگان نیز تلاش کنند اما بیشتر از همه، کسانی برای رفع این مشکل با جدیت قدم برخواهند داشت که با آنها در یک خانه زندگی میکنید یعنی وابستگان درجه یک شما.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صاحب نیوز,حال اگر تعداد کسانی که با آنها در یک خانه زندگی میکنید افزایش پیدا کند، تعداد افراد بیشتری برای رفع مشکل شما با جدیت تلاش خواهند کرد.
,زمانی که یکی از بزرگان فامیل شما در بیمارستان بستری میشوند، فرزندان اعمّ از دختران و پسران برای نگهداری و مراقبت از وی بسیج میشوند و همه در این امر همکاری میکنند.
,حال اگر این اتفاق در یکی از خانوادههای امروزی بیافتد که یک یا دو فرزند بیشتر ندارند. با این اوضاع جامعه و گسستگی که بین خانوادهها و روابط به وجود آمده و روز به روز در حال دور کردن خانوادهها از هم و درگیر مشکلات شخصی کردن آنها است نمیتوان امید داشت برادران و خواهران به یاری بیایند چون هم خودشان درگیر مشکلات خود هستند، هم امکان دارد بُعد مسافت اجازه ندهد و هم روابط رفته رفته ضعیف شده است و دیگر ممکن است ایثار و جان فشانی گذشته بین برادران و خواهران وجود نداشته باشد. در این حال چه کسی باید از این بیمار مراقبت کند؟
,حتما در سریالهای تلویزیونی که روایتگر اجتماع و خانوادههای گذشته بوده است، مشاهده کردهاید که خانوادهها گسترده بودند و تا سالها فرزندان بعد از ازدواج نیز در یک خانه با خانواده خود زندگی میکردند. به این خانوادهها «خانواده گسترده» اطلاق میشود.
,*خانواده گسترده، بستر امن روحی، مالی و اجتماعی
, *خانواده گسترده، بستر امن روحی، مالی و اجتماعی,هادی زمانی، جامعه شناس، در گفتگو با صاحب نیوز، خانوادههای گسترده را بزرگترین هسته توسعه اجتماعی عنوان میکند که اعضای آن در کنار هم یک بستر امن روحی و یک بستر امن مالی و اجتماعی را تشکیل دادهاند.
,وی اظهار میکند: در حالی کشور ما این هسته توسعه اجتماعی را به وسط تغییر ذائقه فرهنگی مردم و به واسطه ساخت فیلمهایی نظیر «پدرسالار» از دست داد که امروز کشورهای مترقی جهان به دنیال توسعه این قبیل خانوادهها در جوامع خود هستند.
,تصور کنید خانوادهای را که متشکل از 10الی 20 نفر جمعیت است در مقابل یک خانواده 3 الی 5 نفری؛ کدام یک در مقابل تهدیدات و آسیبهای اجتماعی، مالی و غیره موفقتر خواهد بود!؟ در مواقع لزوم از کدام خانواده احتمال این که فردی برای دفاع از کشور و ملتش راهی جبهه شود بیشتر است؟ کدام خانواده از لحاظ روحی، روانی و عاطفی بیشتر اعضای خانواده را تأمین خواهد کرد؟ کدام خانواده شادابتر و بانشاطتر خواهد بود؟ فرزندان در کدام خانواده بهتر و اجتماعیتر تربیت میشوند؟ در کدام خانواده اعضا بیشتر از یکدیگر مراقبت خواهند کرد؟ قدرت روحی فردی اعضای کدام خانواده قویتر خواهد بود؟ کدام خانواده بیشتر مفهوم «کانون گرم» را بیشتر به ذهن متبادر میکند.
,*ثبات جامعه، کم شدن بار دولت، تربیت بهتر
,جامعه زمانی ثبات و دوام پیدا خواهد کرد که کوچکترین نهاد آن یعنی خانواده قوام و دوام داشته باشد و خانواده گسترده بهترین تز برای رسیدن به این هدف است.
,در این خانوادهها هم از هم پاشیدگی خانواده کمتر اتفاق خواهد افتاد، هم بر اساس همکاری مولد درون خانواده مشکلات از درون حل خواهد شد و در بسیاری از امور مانند حل مناقشات وابستگی به دولت و حکومت کاهش پیدا خواهد کرد و در نتیجه بار کاری دولت و حکومت کاهش خواهد یافت و فرصت را برای رشد و فکر کردن به پیشرفت برای حکومت فراهم خواهد کرد.
,این خانوادهها کارکرد بسیاری دارد که یکی دیگر از این کارکردها تقویت روحیه احترام به بزرگترها است. آن چه خداوند درباره احترام به والدین در قرآن کریم ذکر فرموده است نه تنها یک امور عبادی صرف و یک دستور برای تکریم کسانی است که وجود انسان به خاطر وجود و رنج کشیدن ایشان است، بلکه دستور احترام و فرمانبری از والدین موجب ایجاد ثبات و قوام در خانواده، ابزار تربیت فرزندان و موجب حل مشکلات و مناقشات است.
,به عبارتی مفهم خانواده گسترده هم موجب حفظ و انسجام هر چه بیشتر جامعه و ممانعت از سقوط جامعه شده، هم بار را از دوش دولت و حکومت برداشته است و هم موجب بهبود در کیفیت تربیت فرزندان و افراد جامعه میشود. معامله برد-برد-برد ی که در جامعه مورد غفلت واقع شده است.
,,
, ,
*اشتباه فرزند کمتر زندگی بهتر
, *اشتباه فرزند کمتر زندگی بهتر,خانواده گسترده وابسته به دو موضوع بود ابتدا تعداد فرزندان بیشتر و سپس ترک نکردن خانواده تا چندین سال بعد از ازدواج.
,یکی از اشتباهاتی که در دهه ۷۰ رخ داد، تبلیغات درباره آوردن فرزند کم در دولتهای سازندگی و بعد از اصلاحات بود. فرزند کمتر، زندگی بهتر یک شعار و نیز برنامه مرتبط با تنظیم خانواده بود که در دولت هاشمی رفسنجانی برای مردم بهکار گرفته میشد.
,در همین رابطه با تصویب دولت در سال ۱۳۶۹، شورایی به عنوان «شورای تحدید موالید» به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایجاد شد و یک سال بعد، در سال ۱۳۷۰ «اداره کل جمعیت و تنظیم خانواده» در این وزارت خانه تشکیل شده بود و در سال ۱۳۷۲، «قانون تنظیم خانواده» به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، که در قانون تنظیم خانواده سیاستهای تشویقی و تنبیهی برای کنترل جمعیت پیش بینی شد و پرداخت حق عائلهمندی به فرزندان چهارم به بعد هر خانواده قطع شد!
,اما در سالهای اخیر با مشاهده نرخ رشد جمعیت نگرانیها در این رابطه افزایش پیدا کرد و هرچند دانشمندانی عمچون دکتر حسن عباسی این موضوع را سالها تذکر میدادند ولی این بار مسئولان به این باور رسیدند که شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» اساساً یک اشتباه استراتژیک بود.
,موضوع کاهش زادآوری علاوه بر تهدید خانوادههای گسترده موجب پیر شدن جمعیت کشور نیز میشود. طبق آمار امروز از هر 11 نفر یک نفر سالمند در جامعه وجود دارد ولی با روند کنونی پیش بینی میشود در سال 1430 این نسبت به رقم فاجعه بار یک به سه برسد؛ یعنی از هر سه نفر یک نفر سالمند.
,جامعهای را تصور کنید که یک سوم آن پیر و ضعیف هستند دیگر نه توانی برای رسیدگی به امور جامعه را خواهند داشت و نه قدرتی برای دفاع از کشور در مقابل تهدیدها و چه حجم از بار بر دوش دو سوم دیگر جامعه خواهد بود در حالی که نه تنها نیروی کار کم شده است بلکه خیل عظیمی از جامعه سالمندانی هستند که نیاز به مراقبت و نگهداری نیز دارند.
,دو دهه تلاش برای فرهنگ سازی و تشویق مردم برای کاهش فرزندآوری نه تنها کار را برای اصلاح این تفکر القا شده سخت کرده، بلکه بسیاری از خانوادهها نیز اکنون قدرت فرزندآوری را از دست دادهاند و پشیمانی مسئولان از آن چه به خورد مردم دادهاند نمیتواند دردی از ایشان دوا کند.
,بازگشت به خانوادههای گسترده با فرهنگ مورد تهاجم قرار گرفته کنونی، به سادگی میسر نیست و الزامات بسیاری را میطلبد که لازم است در درجه اول خود خانوادهها برای رسیدن به آن آستین بالا بزنند و در درجه بعد ارگانها و نهادهای فرهنگی دست به کار شوند و آن جه عمداً و یا سهواً در این باب از دست دادهایم را جبران کنند.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه