گزارش دانا از هفتمین نشست باشگاه مدافعان اقتصاد مردمی؛
مدیریت زنجیره ارزش و جایگاه آن در ریلگذاری اقتصاد مردم پایه
هفتمین نشست باشگاه اقتصاد مردمی با سخنرانی محمدعلی بحرینی و حمیدرضا فرتوک زاده و حضور فعالان این حوزه با موضوع مدیریت زنجیره ارزش در خانه اندیشهورزان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاعرسانی راه دانا؛ میثم مسعودیان دبیر نشست در ابتدای این نشست اظهار کرد: بحثی که امروز پیگیری میکنیم نسبت زنجیره ارزش در اقتصاد مردم پایه است، در واقع دور هم جمع شدهایم تا مبانی ارزش در اقتصاد مردم پایه را مدنظر داشته باشیم تا به این نتیجه برسیم که چه موانع و چه مشکلاتی وجود دارد که مانع بهرهوری در تولید و ارزش در اقتصاد مردمنهاد میشود.
وی با اشاره به نشستهای ۴ساله این مجموعه در این راستا گفت هرگاه مردم پای اقتصاد بودند این اقتصاد به پویایی و توانایی رسید و در واقع اقتصاد منهای بازیگران مردمی تقریباً معنایی ندارد.
وی با اشاره به این موضوع که در نیمقرن اخیر اقتصاد دولتی بر کشور ما سایه افکنده و این ریل غلطی بوده است که سالها ادامه داشته و بارها از سوی مقام معظم رهبری هم به مسئولان این مشکل تذکر داده شده از آقای دکتر محمدعلی بحرینی میخواهیم که دراینرابطه برای ما سخن بگویند.
وی افزود: ایشان تجارب عملی خوبی دررابطهبا زنجیره ارزش داشتند و به مؤسسات مردم پایه نیز نگاه خوبی داشتند و هم اکنون مدیریتی یکی از این مؤسسات مردم پایه را به عهده دارند و نتایج خوبی دراینرابطه گرفتهاند.
محمدعلی بحرینی بهعنوان اولین سخنران این برنامه اظهار کرد: عدم پایداری حلقههای کسبوکار یکی از بزرگترین مشکلات کسبوکار در زیستبوم کشور ماست.
وی توضیح داد: وقتی دید ما در مسئله اشتغال بر روی پایداری باشد، بدیهی است که روی این موضوع متمرکز میکنیم که هر کسبوکاری جدا از مسائل جانبی خود باید پایداری خود را در طول زمان حفظ کند.
وی با اشاره به داستان سیمرغ شیخ عطار و تمثیل این حرکت در مشاغل گفت: به دستگرفتن زنجیره ارزش در مسیر کسبوکار موضوع مهمی است که موجب پایداری کسبوکارها میشود.
وی از این داستان سیمرغ این نتیجه را گرفت که پایداری در مسیر کسبوکار است که میتواند یک کسبوکار را موفق و پایدار نگه دارد و به دستگرفتن کلیه مسیر ارزش از ابتدای تولید تا انتهای زمانی که محصول به دست مشتری میرسد میتواند کسبوکار را پایدار و زنجیره ارزش را به وجود بیاورد.
وی با اشاره به این موضوع که این روزها گستردگی کارها بسیار شده و تنوع در محصولات بسیار بالا رفته به این نکته اشاره کرد که این امکان به وجود آمده که هر شرکت یک موضوع ویژه را دنبال کند و در آن زمینه خاص کلیه زنجیره ارزش این محصول را به عهده بگیرد تا هر کاری بهصورت تخصصی انجام شود.
وی در ادامه افزود: این نوع عملکرد موجب میشود از شکستگی و انکسار در مراحل کار جلوگیری شود و یک محصول وقتی تولید میشود مزیتهای خاصی نسبت به محصولات مشابه در بازار داشته باشد و تولیدکننده بتواند آن را باقوت و تخصصیتر به بازار ارائه کند و در این مسیر ارتباطات بسیار خوبی با زنجیره پاییندستیها و بالادستیهای خود داشته باشد.
وی گفت: چنین شرکتهایی برای کلیه زیر مجموعههای خود گروههای تخصصی در نظر میگیرند؛ یعنی یک گروه تخصصی مسائل مالی را دنبال میکند و گروهی دیگر مواد اولیه را و هر گروه روی کار خود اشراف کامل دارد.
وی با اشاره به اقداماتی که خود دراینرابطه انجام داده بود و شرکت مادرتخصصی که ایجاد کرده بود که میتوانست خدمات اینچنینی را به سایر شرکتها بدهد تا توضیح داد: در زمینه بیمارستانی بهعنوان نمونه میتواند یک شرکت واسطه شود تا بهجای ۲۰۰ نمونه قرارداد مختلف در زیر مجموعههای متفاوت از وی این شرکت تخصصی یک قرارداد کلی بسته شود و کلیه محصولات دانشبنیان را از دانشگاههای گوناگون به یک بیمارستان خاص انتقال داد که این کار بروکراسی اداری و بسیاری از دغدغهها را کاسته و موجب میشود کار تخصصیتر انجام شود.
وی با اشاره به اینکه یک استاد دانشگاه که بسیار تخصصی روی یک موضوع خاص کارکرده وقتی وارد بازار میشود دغدغههای زیادی به دغدغههای او اضافه میشود، پس اگر شرکت ثالثی باشد و بتواند این خدمات را به او بدهد این فرد با ذهن باز و بهصورت تخصصی به موضوع تخصصی خود ورود میکند و نیازی نمیبیند که همزمان در چندین موضوع ورود کند و این فرد میتواند صرفاً روی محصول خود تمرکز کند که ما در نمایشگاه ایران ساخت هم این هدف غایی را دنبال کردیم و به نتایج خوبی دراینرابطه رسیدیم.
بخشی از سخنان محمد علی بحرینی در این نشست
وی با توضیحاتی دررابطهبا شرکت زیمنس گفت: این دقیقاً کاری بود که شرکت زیمنس انجام داد و زیر مجموعههایی را به وجود آورد که هر یک بهتنهایی در موضوع خاصی بهصورت تخصصی عمل کرده و در نهایت شرکت زیمنس روی آنها نظارت میکرد و استاندارد خود را به آنها اعطا میکرد و اجناس آنها از طریق این استاندارد در جهان پخش مینمود.
وی تصریح کرد: با این نوع مدیریت زیمنس کاری کرده بود که هر شرکتی در پازل زیمنس یک جایگاه داشته باشد و دیگر نگرانی برای فروش اجناس خود و تهیه مواد اولیه نداشت و تمام این زیر مجموعهها در کنار هم باعث شدند تا به زیمنس شرکتی قدرتمند و قوی در جهان مبدل شود.
وی با اشاره به اساتید مطرح اقتصاد جهان مثل بروکینز و سایر اساتید گفت بعضی وقتها باید پازل زنجیره ارزش را بهگونهای بچینیم که با کشور ما سازگار باشد و بتوانیم از این زنجیره افزایش ارزش به محصولات خود ارزشافزوده بیشتری بدهیم.
وی در جمعبندی سخنان خود گفت: حرف نهایی من این است که اگر پلتفرمهای ویژه و خاصی وجود داشته باشد که بتواند زنجیره ارزش را از ابتدا تا انتها مدنظر داشته باشد و با اشاره به سامانه سدکاوا که در محصولات کشاورزی و دامپروری مثل زنجیره مرغ این کار را انجام میدهد افزود: چنین زیر مجموعه و چنین پلتفرمهایی میتوانند در نهایت پس از یک مدتزمان میانمدت نتیجه خود را در تولید و در مشارکت مردم آنگونه که بایدوشاید نشان دهند.
حمیدرضا فرتوک زاده نیز بهعنوان سخنران بعدی این نشست در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود ظرفیتهای تولیدی در داخل کشور و نیاز کشورهای همسایه به واردات همین کالاها ولی انگیزه کافی برای صادرات در تولیدکنندگان وجود ندارد گفت: مسئله اصلی در کشور ما چندنرخی بودن نرخ ارز است، دلار در کشور ما به چندنرخی است و باوجوداینکه کالا با نرخ نیمایی و معاملاتی تولید میشود؛ ولی به قیمت دلار غیررسمی به فروش میرسد، پس به نفع تولیدکننده است که محصول خود را در داخل بفروشد.
تا قبل از دهه ۴۰ دلار زیادی وارد کشور ایران نمیشد؛ اما در دهه ۴۰ و با کشف نفت و بهخصوص بعد از ملیشدن نفت و به روی کار آمدن آمریکاییها در ایران و قرارداد دارسی دلار به اقتصاد ایران و تجارت خارجی وارد و کارکرد خود را آغاز کرد.
وی توضیح داد: وقتی دلار وارد اقتصاد ایران شد دو مجرا برای هزینهکرد آن در نظر گرفته شد، یکی مجرای کالاهای اساسی مثل برنج و روغن و قص علیهذا... و دیگری مجرای ورود کالاهای صنعتی بود تا جایی که در سال ۵۲ دلار به میزانی میرسد که در دوران پهلوی سازمان برنامهوبودجه آن دوره گزارش میدهد که آنقدر این دلار زیاد بوده که برای واردات تأسیسات بندری برای تخلیه بار وارداتی نداشتیم بار که خالی میشد کامیون نبود تا منتقل شود و پس از تهیه کامیون، راننده نبود که آن را منتقل کند و وقتی راننده میآمد جادهای نبود که این کالا جابهجا شود.
وی در ادامه گفت: پس از انقلاب با این مشکل مواجه بودیم که از یک سو دلارهای ارزی واردات را به کشور آورده بود و از سوی دیگر پس از اصلاحات ارزی مشکل جدیدی به وجود آمده بود که خردهمالکها در اقتصاد ایران زیاد شده بودند و یکپارچگی کشاورزی از مان رفته بود.
وی با اشاره به سه نوع دلار، از جمله دلار منبع پایه دلار اتلاف پایه و دلار درونزا و کارکردهای آنها و سود و زیان که هر نوع از آنها برای اقتصاد دارند گفت: این سه نوع دلار در کشور ما باعث شدند تا نوع کنش مردم در پارادایمهای اقتصادی متغیر باشد.
بخشی از سخنان حمیدرضا فرتوک زاده در این نشست
وی دررابطهبا نوع کنش مردم در اقتصاد اظهار کرد: نوع کنش و عملکرد مردم در هر نوع فعالیت اجتماعی متفاوت است، بدین معنی که اگر مردم را در یک فعالیت اجتماعی کنشگر خوبی باشند، همکاری و فعالیت بیشتری دارند؛ اما اگر همان کنش را اقتصادی ببینند دودوتاچهارتا میکنند، بهعنوان نمونه اگر یک ماشین در جوب افتاده باشد مردم همه به کمک آن میروند؛ اما اگر به کسی بگوییم که این مقدار بگیر و این خودرو را بیرون بیاور، دودوتاچهارتا میکند که آیا این مبلغ به بیرون آوردن آن ماشین میارزد؟ یا خیر؟ تا جای که این نوع عملکرد را امروز در مسائلی مثل ناترازی مالی ناترازیهای گازی ناترازیهای برقی و مصرف در بخش انرژی میبینیم.
وی گفت: اگر ما به اقتصاد مردم پایه سیگنال نادرستی بدهیم به مشکلاتی برخواهیم خورد، مثلاً اگر در کشاورزی سیگنال دولتی دهیم که در یک جای گرم یک گلخانه بسازند؛ اما با کولر آن گلخانه را خنک نگه دارند، کاری که اکنون در کشور ما در حال انجامشدن است، این اشتباه از سیاستگذار است که با چنین اشتباهاتی مشکل را ساخته است.
وی گفت: در حوزه مرغ و در حوزه تجهیزات پزشکی و بیمارستانی و خیلی از مسائل دیگر نیز دقیقاً همین اشتباهات و سیاستگذاریهای غلط وجود دارد.
وی با اشاره به یک ضربالمثل در پایان گفت: همیشه از قدیم میگفتند پول بد پول خوب را میشورد، این موضوع اکنون در اقتصاد ما بهوضوح دیده میشود و دلارهای نفتی موجب بیماری هلندی شده و سیاستگذاریهای غلط، کارهای خوب ما را بهمرورزمان از بین میبرد.
ارسال دیدگاه