دانا گزارش می دهد؛
انزوای سیاست های آمریکایی صهیونیستی در سایه تشکیلات حزب الله/ لبنان باتلاق مرگ برای رژیم صهیونیستی
اگرچه ایالات متحده امریکا در راستای اهداف خود در لبنان که اصلیترین آن تضعیف جبهه مقاومت و حزبالله است، همواره درصدد تقویت گروهها، احزاب سیاسی و سیاستمداران وابسته به خود برآمده است، اما در تحقق این اهداف، تنها یک عامل بازدارنده نقشآفرینی میکرد و آن حزبالله لبنان بود.
به گزارش خبرنگار بین الملل شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کنش گری فعال حزب الله لبنان در طول بیش از سه دهه گذشته در منطقه غرب آسیا یکی از مهمترین چالش های پیش روی سیاست های آمریکایی صهیونیستی بوده است به طوری که با نگاهی به عملکرد این تشکیلات نظامی به خوبی می توان دریافت که حزب الله لبنان همواره کابوس رژیم صهیونیستی و بر هم زننده بازی ایالات متحده در خاومیانه بوده است.
حلقه های اولیه انسجام شیعیان لبنان در برابر رژیم صهیونیستی
در سال 1983، با پشتیبانی رژیم صهیونیستی و اجرای سیاست های راهبردی کاخ سفید دولت آزاد لبنان، در بیروت روی کار آمد دولتی که به هیچ وجه از حمایت اکثریت مردم لبنان برخوردار نبود، شیعیان، سنی مذهبان و حتی دروزی ها هم نسبت به این دولت اقبالی نداشتند از این رو جریان صهیونیستی به طور مکرر نگران بود که مخالفت قاطبه مردم لبنان با دولت دست نشانده آنها سرانجام موجب گسترش موج اعتراضات شده و دولت را ساقط کند.
نگرانی از سقوط دولت دست نشانده موجب شد تا رژیم صهیونیستی به لبنان لشکر کشی کرده و در حمایت از این دولت آزاد لبنان، مناطقه مسلمان نشین را زیر آتش سنگین و مرگبار ناوگان هوایی و دریایی خود قرار دادند.
در این بین اما نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین مستقر در جنوب لبنان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی ایستادگی کردند.
در جریان این درگیری ها دو عملیات استشهادی همزمان علیه مقر تفنگداران اشغالگر آمریكایی و چتربازان اشغالگر فرانسوی به وقوع پیوست و طی آن حدود 300 تفنگدار دریایی آمریكا به هلاكت رسیدند.
سرانجام پس از اعلام آتش بس بین طرفین درگیری، رژیم صهیونیستی طی 3 سال از بیشتر مناطق جنوبی لبنان خارج شد، اما این عملیات زمینه شکل گیری انسجام نیروهای شیعه در برابر رژیم صهیونیستی را فراهم کرد.
شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه
نبرد تموز افتخار دیگری بود که حزب الله لبنان در 2006 علیه «نقشه جامع» كه توسط آمریكا، انگلیس، فرانسه، و دیگر همپیمانان رژیم صهیونیستی طراحی شده بود، صورت گرفت.
در این نبرد که به جنگ 33 روزه شهرت یافت، رژیم صهیونیستی بنا داشت در سپتامبر 2006 عملیات هوایی، دریایی و زمینی خود را علیه حزبالله آغاز کند.
تعمیق توانمندی های نظامی و تشکیلاتی حزب الله لبنان موجب شد که آمریکا در پی وارد کردن ضربه ای مهلک بر پیکره حزب الله باشد از این رو پیشنهاد جنگ با حزب الله را به عامل دست نشانده خود در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی داد.
کاندولیزا رایس، وزیر وقت آمریکا در این باره گفته بود که از جنگ به حزب الله در نبرد 33 روزه به دنبال ایجاد خاورمیانه جدید با محوریت حذف مقاومت هستیم.
برای مهیا کردن مقدمات جنگ، افسران عالیرتبه صهیونیستی به منظور تشریح تاکتیکهای مدیریت عملیاتی به آمریکا رفته و زیر نظر مقامات پنتاگون، آموزش و تعلیم دیدند.
تصور اولیه رژیم صهیونیستی این بود كه با وجود شناسایی نقاط استقراری نیروهای حزبالله و رهبری آن، میتواند در روز اول تحرک نظامی-سیاسی حزبالله را مهار کند با این حال اما با اقدام راهبردی حزب الله لبنان در غرق کردن حزبالله ناوچه مدرن ساعر 5 اسرائیل در 12 مایلی آبهای بیروت، رژیم صهیونیستی اذعان كند كه با بمباران هوایی كار پیش نمیرود.
از سوی دیگر سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان تهدید کرد که در صورت ادامه بمباران حومه جنوبی بیروت، حیفا را موشکباران خواهد کرد و پس از این هشدار حزبالله حدود ۱۲۰ فروند موشک به طرف رژیم صهیونیستی شلیک کرد و ۲۰ شهر را هدف قرار داد که برای اولینبار حیفا مورد اصابت سنگین موشکی قرار گرفت.
سرانجام اما رژیم صهیونیستی با اذعان به ناتوانی در برابر حزب الله پساز ۳۳ روز عقب نشینی کرد و مجبور به آتشبس مندرج در قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد شد.
قدرت سیاسی حزب الله و انزوای ایالات متحده در لبنان
اگرچه ایالات متحده امریکا در راستای اهداف خود در لبنان که اصلیترین آن تضعیف جبهه مقاومت و حزبالله است، همواره درصدد تقویت گروهها، احزاب سیاسی و سیاستمداران وابسته به خود برآمده است اما در تحقق این اهداف، تنها یک عامل بازدارنده نقشآفرینی میکرد و آن حزبالله لبنان بود.
پیروزیهای حزبالله در انتخابات پارلمانی 1996 و انتخابات شوراهای شهر و روستا 1998 نشان از محبوبیت این گروه مقاومت در سراسر لبنان داشت و همین موجب شد تا ایالات متحده در لبنان دچار انزوای سیاسی شود.
در ادامه روند قدرتگیری حزبالله در فضای سیاسی لبنان اولین بار پس از انتخابات پارلمانی 2005 و انتخاب ریاستجمهوری و نخستوزیری، یکی از اعضای حزبالله به عنوان وزیر در کابینه دولت لبنان معرفی شد. پس از بحران سیاسی سالهای 2007 و 2008 در لبنان، حزبالله با انتشار مرامنامه جدیدی در سال 2009، آشکارا بر اجرای یک نظام اسلامی بر پایه رأی مستقیم مردم و نه از طریق اجبار و تحمیل، تأکید کرد.
در این سالها قدرت سیاسی حزبالله روزافزون میشد بطوری که در انتخابات پارلمانی 2009 تعداد 57 کرسی مجلس را در اختیار گرفت. در سال 2011 با استعفای وزیران وابسته به حزبالله در کابینه به دلیل ناکامی نخستوزیر برای مخالفت کردن با تحقیقات جانبدارانه سازمان ملل درباره ترور رفیق حریری، این کابینه سقوط کرد. یک هفته بعد حزبالله توانست از حمایت کافی پارلمان برای تشکیل دولت به تنهایی برخوردار شود و بدین ترتیب دولت نجیب میقاتی بر سر کار آمد و بار دیگر طرحهای امریکا را با شکست مواجه کند.
توطئه آمریکا در سوریه و کنش گری سیاسی و نظامی حزب الله
آمریکا ناامید از اجرایی سیاست های خود در لبنان، در صدد توطئه مذهبی در سوریه بر آمد و برای این امر با آموزش نیروهای نیابتی در بیرون از مرزهای سوریه، آتش جنگ داعش را به خاورمیانه کشاند.
در مقابله با این طرح امریکا و متحدانش، حزبالله لبنان با زمینههای اعتقادی، سیاسی و نظامی وارد سوریه شد تا به عنوان کنشگری فعال در سوریه حضور یابد.
نقشآفرینی حزبالله در سوریه تا جایی بود که تمام ظرفیت نظامی این تشکیلات در سوریه به کار گرفته شد؛ بطوری که مقامات ارشد حزبالله بارها با پوشیدن لباس نظامی در مناطق عملیاتی در سوریه حضور یافته و با تشکیلات داعش نبرد کردند.
در جریان عملیات طوفان الاقصی نیز حزب الله لبنان در کنار سایر گروه های مقاومت و به ویژه گردان های القسام در برابر هر اقدام دشمن صهیونیستی، اقدام متناسب انجام داد تا مانعی بر سر اجرای راهبردهای آمریکایی صهیونیستی باشد.
بدون تردید حزبالله لبنان از بدو تأسیس تا امروز به طور مستقیم و غیرمستقیم طرح و نقشههای امریکا در منطقه غرب آسیا را با شکست مواجه ساخته است. بدون شک حزبالله در دیروز و امروز و فردای این منطقه مانع بزرگی برای تحقق اهداف ایالات متحده محسوب میشود، بطوری که یکی از مهمترین علل شکستهای متعدد امریکاییها کنشگری و نقشآفرینی حزبالله لبنان در این منطقه است.
ارسال دیدگاه