صبح قزوین گزارش میدهد؛
کاسبی رویافروشانِ مجازی از معنویت ساختگی
این روزها فضای مجازی پُر شده است از صفحات افرادی به اصطلاح مذهبینما که با توصیههای ساختگی برای افراد نسخه میپیچند و در قبال آن برای خود کار و کاسبی راه انداختهاند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، در گشت و گذار در شبکههای اجتماعی حتما با صفحاتی با محتوای معنوی و عرفانهای من درآوری روبرو شدید.
«اگه میخوای کار و بارت سکه بشه، اگه میخوای تو دل همه جا پیدا کنی، اگه میخوای به ثروت بیکران الهی دست پیدا کنی این ذکر رو روزی صد مرتبه تکرار کن تا تغییر رو تو زندگیات پیدا کنی».
«اگه از همه جا بریده شدی، اگه همه راهها رو رفتی و به نتیجه نرسیدی، من بهت میانبُر و راه درست رو نشون میدم که دنبال ماهی نگردی، شاه ماهیت رو پیدا کردی».
قانون جذب، انرژیهای کیهانی، اذکار عجابانگیز و هزاران توصیههای معنوی من درآوری که این روزها نان بسیاری از بلاگر و اینفلوئنسرهای فضای مجازی را در روغن کرده است.
برخی از این بلاگرها همان راه و روش لایف استایلهای مذهبی را در پیش میگیرند و در لابهلای زندگی صاف و اتو کشیدهای که از خود به نمایش میگذارند، با استفاده ابزاری از چند ذکر و آیه قرآن و توصیههای ساختگی به دنبال همراه کردن قشر مذهبی و معنویتخواه با خود هستند.
بعضی از آنها حتی در ظاهر هم مقید به اصول دین نیستند به ویژه زنانی که زحمت حفظ حجاب را هم به خود ندادهاند اما به شدت آیات قرآن و ادعیه را زیبا میخوانند، با چینش کلمات زیبا و دلفریب از رحمانیت خدا، از معجزه شُکر صحبت میکنند و همه چیز را در همین جملات شیک خلاصه میکنند.
این بلاگرهای به ظاهر مذهبی پا را از صفحات مجازی خود فراتر گذاشته و با برپایی همایش بزرگ و دهان پُرکُن جمع کثیری از افراد مذهبی و غیرمذهبی و در اصطلاح معنویتخواه را به دنبال خود میکشانند، برخی آیات الهی، ادعیه و اذکار را بازیچه قرار داده و آن را در قبال مبالغ هنگفت در قالب پکیچهای معنوی به مخاطبین خود میفروشند.
این افراد قدرت بالایی در تسخیر اذهان و قلبهای مخاطبانی دارند که به واسطه فطرت انسانی در گیرو دار زندگی سراسر مادی خود به دنبال معنویت هستند، به دنبال انرژیی که آنها را از زندگی خستهکننده مادیشان دور کرده و برای لحظهای آرامش را به قلبشان حکمفرما کند، اما دریغ! دریغا که این معنویت ساختگی غذای واقعی روح پر تلاطم آنها نیست، بلکه معنویت واقعی در رابطه با خدا و پیروی از سیره ائمهاطهار (ع) و بزرگان دین بدست خواهد آمد.
آرامش گمشدهام را از کجا پیدا کنم؟
زهرا دختری ۲۵ ساله در گفتگو با خبرنگار «صبح قزوین» میگوید: من در خانواده سنتی بزرگ شدم، اما چند سالی است که هویت تازهای در خانواده ما در حال شکلگیری است، مدرنیته با تمام ابزار و اسبابش به مرور در خانواده ما رخنه کرده است، گاهی آنقدر در گیر و دار مادیات غرق میشویم که احساس میکنم هیچ چیز و هیچ کس آرامم نمیکند.
وی ادامه میدهد: در تکاپوی این آرامش از دست رفته هر اقدامی که لازم بوده کردم ، اما باز به آنچه که نیاز دارم نرسیدم، مسافرت میروم، خودم را با فضای مجازی سرگرم میکنم، سینما میروم، خرید و دهها راه دیگر اما این گمشده من نیست.
زهرا میگوید: به تازگی صفحهای را در اینستا دنبال میکنم که راهکارهای سادهای دارد، حرفهای خوبی میزند و کمی آرامش از دست رفته را به من برگردانده، آقای بلاگر میگوید که خودش شرایط سختی را گذرانده و حالا پس از سالها تجربه رمز و راه رسیدن به آرامش را به ما یاد خواهد داد.
از او میپرسم پس حالا دیگر به آرامش رسیدی؟ میگوید: هنوز نه اما به گمانم با راهکارهای این فرد به مرور میتوانم باید قلب و ذهنم را یکی کنم تا در من اثر کند.
صفحاتی با تم مذهبی اما علیه مذهب
سعید هم پسر جوانی است که اتفاقا در خانواده مذهبی بزرگ شده و به هر چیزی که تم مذهبی و روشنفکری را با هم داشته باشد، جذب میشود، سعید به خبرنگار «صبح قزوین» میگوید: دوستانم اعتقادات من را مسخره میکنند اما من با اطلاعاتی که از برخی صفحات مجازی بدست آوردم، دینم را به آنها ثابت میکنم.
او ادامه میدهد: مثلاً تاثیر خواندن نماز بر انرژیهای بدن و یا تاثیر خواندن فلان ذکر بر زندگی افراد و... چیزهایی است که با خواندن و فرستادن آن برای دوستانم میخواهم اثبات کنم که دین من حق است، هرچند خودم گاهی با تناقضاتی روبرو میشوم اما در حقانیت دین خود شک ندارم.
واضح است افراد به دام افتاده در این «بُتهای معنویگرا» که با اعتماد به نفسی باور نکردنی برای همه نسخه پیچیده و از یک انرژی و معنویت مافوق تصور صحبت میکنند، صرفاً از افراد غیرمذهبی جامعه نیستند، بلکه گاهی افراد مذهبی نیز به دلیل عدم تعقل و برای رسیدن سریعتر به اهداف خود به دام این افراد میافتند.
با سواد رسانه فیک و اصل را از هم تشخیص دهید
موضوع را با حدیثه پیلهچی، کارشناس سواد رسانهای استان قزوین در میان میگذارم، وی با اشاره به لزوم بهرهگیری از سواد رسانهای در مواجهه با محتوای معنویت ساختگی میگوید: «سواد رسانهای به ما میآموزد که پیش از پذیرش یا بازنشر هرگونه محتوای مذهبی، باید منبع آن را بررسی کنیم، اگر اذکار یا دعاهایی که منتشر میشوند فاقد منبع معتبر دینی باشند، نباید بهسادگی آنها را باور کنیم یا توصیه کنیم.
برخی از افراد از مفاهیم مذهبی یا معنوی بهعنوان روشی برای جلب توجه یا افزایش دنبالکننده استفاده میکنند، سواد رسانهای کمک میکند تا چنین نیتهایی را تشخیص دهیم و بهجای تأثیرپذیری، محتوای آنها را نقادانه تحلیل کنیم».
این کارشناس سواد رسانهای بیان میکند: «تولید محتوای مذهبی بدون استناد به منابع معتبر میتواند به گسترش خرافات منجر شود،این امر نه تنها اعتبار آموزههای دینی را زیر سؤال میبرد، بلکه میتواند مخاطبان را به انجام اعمال بینتیجه یا حتی مضر سوق دهد.
بهعنوان مخاطب، باید توانایی تفکر انتقادی و ارزیابی منابع را در خود تقویت کنیم و همواره از خود بپرسیم که آیا محتوا با آموزههای معتبر دینی و منطقی همخوانی دارد یا خیر.»
پیلهچی بیان میکند: از منظر سواد رسانهای، احساسات مخاطب در چنین شرایطی بسیار قابلتوجه است. وقتی فردی به توصیههای محتوای مذهبی عمل میکند و نتیجه دلخواه را نمیگیرد، ابتدا ممکن است دچار احساس سرخوردگی و ناامیدی شود و احساس کند که تلاشش بیفایده بوده است،این ناامیدی میتواند به بیاعتمادی نسبت به آموزههای دینی یا کلیت محتواهای مذهبی منجر شود.
دوم اینکه دچار احساس گناه یا تقصیر شود، برخی نتیجه نگرفتن را ناشی از کمکاری یا بیلیاقتی خود بدانند، این احساس گناه میتواند به کاهش اعتمادبهنفس و حتی مشکلات روحی منجر شود.
سوم، رشد بیاعتمادی به رسانهها؛ وقتی فرد متوجه شود که اطلاعات ارائهشده غیرمعتبر بوده، ممکن است نسبت به کل محتوای مذهبی در فضای مجازی بدبین شود، این امر میتواند به ایجاد شکاف میان افراد و منابع دینی معتبر منجر شود».
چه کسی پاسخگوی اعتماد از دست رفته افراد است
این کارشناس سواد رسانهای میگوید: «باید به مخاطبین فضای مجازی بیاموزیم که بهجای تکرار مکانیکی، بهدنبال منبع معتبر باشد، احساسات منفی خود را به محتوای نادرست نسبت دهد، نه خود، از تله محتوای احساسی فاصله بگیرد و منطقیتر تحلیل کند.
ذکر این نکته مهم است که وقتی فرد بارها با محتوای مذهبی غیرمعتبر مواجه شود و نتیجه دلخواه را نگیرد، ممکن است؛ اعتمادش به آموزههای دینی کاهش یابد و یا رابطهاش با دین کمرنگ شود و این احساس سرخوردگی یا فریبخوردگی میتواند انگیزه او را برای انجام عبادات یا یادگیری آموزههای دینی کاهش دهد.
در نهایت اینکه تمایل به محتوای جایگزین یا غیرمذهبی پیدا کند و به جای منابع مذهبی معتبر، به سراغ روشهای دیگر برای رفع نیازهای معنوی یا حل مشکلاتش برود».
پیلهچی میگوید: «بلاگرهای به اصطلاح مذهبی و معنوی بدانند که تولید و انتشار محتوای مذهبی، مسئولیت بزرگی دارد، اگر محتوا نادرست یا بدون استناد باشد، میتواند تأثیرات جبرانناپذیری بر باورها و دینداری مخاطبان بگذارد ، لذا برای مدیریت این فضا باید موضوع آموزش سواد رسانهای را جدی گرفت.
باید به مخاطبان آموزش بیاموزیم که هر محتوای مذهبی را بدون تحقیق و بررسی قبول نکنند، آنها باید بیاموزند که منابع معتبر و مورد اعتماد دینی را شناسایی کنند و اطلاعات را از آنها دریافت کنند.
جای خالی کارشناسان دینی در فضای مجازی
همچنین نیاز است که مراکز و شخصیتهای معتبر دینی بهطور فعالانه در فضای مجازی حضور داشته باشند و محتوای صحیح، جذاب و بهروز ارائه کنند تا نیاز مخاطبان به این نوع محتوا برآورده شود.
باید به مخاطبان آموزش داد که بهجای تقلید یا پذیرش کورکورانه، با ذهنی انتقادی به تحلیل محتوا بپردازند و از خود بپرسند که آیا این محتوا با اصول دینی و منطقی هماهنگی دارد یا خیر و در صورت مواجهه با محتوای نادرستی مذهبی آن را گزارش داد تا از ترویج خرافه و گمراهی جلوگیری کرد.»
این فعال رسانهای در پایان به اشاره به لزوم جایگزین کردن محتوای درست در فضای مجازی بیان میکند: «وقتی محتواهای نادرست مذهبی در فضای مجازی منتشر میشوند، مخاطبان اغلب به دلیل کمبود گزینههای معتبر و جذاب به آنها روی میآورند.
بنابراین، اگر منابع معتبر مذهبی و تولیدکنندگان محتوا بتوانند، محتوای دقیق و مستند ارائه کرده و از زبان ساده و قابلفهم استفاده برای بیان آن بهره گیرند و در ارائه محتوای صحیح از گرافیکهای زیبا، ویدئوهای کوتاه، داستانگویی و زبان طنز بهره بجویند قطعاً میتوانند پاسخگوی بسیاری از نیاز روحی و معنوی افراد جامعه باشند.
البته تولید محتوا باید به دغدغههای فعلی مخاطبان، مانند سبک زندگی مدرن، مسائل معنوی، یا حتی چالشهای روزمره بپردازد که با این اقدام نه تنها میتوان توجه مخاطبان را جلب کرد، بلکه به تدریج محتوای نادرست به حاشیه رانده میشود.
رویافروشان کلاهبردارترین افراد
حامد کبودوند فعال اجتماعی و رسانهای استان قزوین در این رابطه میگوید: کلاهبردارترین آدمها رویا فروشان هستند، این افراد اگر بلد بودن با نسخههایی که میپیچیدند حال خودشان را خوب میکردند و خود را از مشکلات رها میکردند، چرا برای دیگران نسخه میفروشند.
وی ادامه میدهد: یکی از بحثهای جدی در جوامع ایدئولوگ و جوامعی که به مباحث اعتقادی پایبند هستند تردید در نتایج این باورهاست، دشمن با برنامهریزی و رویکرد دقیق در کلان مسئله باورها به پرورش نسلهای جدیدی با باورهای ایدئولوگ می پردازد که در پلان خودش بازی کنند.
کبودوند میگوید: این آدمها دارند در پلانی بازی میکنند که رویکرد مخاطب ایدئولوگ را به باورهای مذهبی تغییر دهد، مثلاً آیا ما دعا میخوانیم صرفاً برای اینکه حاجتمان برآورده شود یا رفع گرفتاری و برآورده شدن حاجت یکی از مصادیق دعا است و اصل دعا تقرب و ارتباط با خداوند است.
وی تاکید میکند: «رابطه ما با خداوند که طلبکارانه نیست، من صد مرتبه، اصلاً هزار مرتبه برخی اذکار شریف را بگویم تا همه را به تسخیر خودم درآورم؟ تا بتوانم فلان ماشین یا فلان دختری که دوست دارم را بگیرم؟ به این اندازه سطح ارتباط خود با خدا را تنزل بدهیم؟
نه اینگونه نیست، ما عبادت خدا را میکنیم چون شایسته عبادت است، چون هر آنچه که صلاح میدانسته به ما داده و هر آنچه که صلاح نبوده نداده است، آیا هدف از عبادت کاسبی است؟ پس این افراد شما را با خدا در یک رابطه کاسبانه قرار میدهند و حتی به بعدش هم فکر نکردند که در قبال نرسیدن به نتیجه چه بلایی برسر مخاطبین خود میآورند.»
لزوم به کارگیری کارشناس دینی آشنا به سواد رسانه
وی ادامه میدهد: به نظر من جا دارد کارشناس امور دینی و مذهبی بسیار جدیتر از گذشته در این مقوله ورود پیدا کنند، اگر سواد رسانهای و سواد ارتباطی را در بین کارشناسان مذهبی افزایش دهیم قطعاً در این قضیه احساس خطر خواهند کرد و به میدان خواهند آمد.
باید پلانهای مبانی ایدئولوگ را به هم پیوسته و کلان پروژه ببینیم، این موج قبل و بعد حجاب که یکی دو سال است رخ داده و افراد محجبه کمکم به سمت بیحجابی میروند این پلان را در کنار پلانی بگذاریم که فردی صد بار فلان آیه را گفته ولی حاجت روا نشده اینها در کنار هم یک سناریو میشود.
ما به این مسئله توجه نمیکنیم ما کشف حجاب را یک مسئله میبینیم و بروز و ظهور عرفانهای کاذب و بلاگرهای مذهبی را یک پروژه دیگر! دعا را یک داستان، رمالی را یک داستان و بیحجابی را یک داستان دیگر میبینیم در حالی که اینها یک سناریوی از پیش تعیین شده است و به هم مرتبط هستند.
وقتی نگاه ما به این مقولات انتزاعی است حل مسائل و راه حلهای ما نیز انتزاعی خواهد بود اما وقتی اینها را یک کلان پروژه دیده که کنار هم چیده شده است و میخواهد در آخر منجر به دین زدایی از جامعه مردم سالار دینی ما بشود، آن قت راهحل های ما نیز کلان میشود، آن وقت این اندازه بیتفاوت نسبت به این امور نمیمانیم.»
این فعال رسانه و امور اجتماعی بیان میکند: این مسائل باید توسط کارشناس مذهبی آشنا به امور رسانه دیده شود، گیر اصلی ما در این است که بسیاری از کارشناسان امور رسانه و سواد رسانه داریم که کارشناس مسائل مذهبی نیستند و بسیاری از کارشناسان مذهبی داریم که هیچ سنخیتی با رسانه ندارند و خود را با فضای مجازی و مسائل روز بیگانه میداند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی «صبح قزوین»، انسانها به معنویت نیاز دارند، چرا که وجود اصلی انسانها روح و معنویت است و جسم و وجود مادی ما تنها کالبدی برای روح است، این است که هر چه در دنیای مادیات هم غرق بشویم باز به آرامش درون دست نخواهیم یافت، فلان ماشین، فلان خانه و ویلا، فلان سفر خارجی و...هر آنچه که حال ما را خوب میکند گذرا است.
چون حال روح ما که قسمت اصلی وجود ما را تشکیل میدهد تنها با معنویات و منبع اصلی آن ارتباط با خدا خوب میشود، سازندگان معنویت ساختگی و عرفانهای نوظهور، رویا فروشان از همین خلا به وجود آمده استفاده کرده و سعی دارند جای آن را با اذکار و دستورالعملهای ساختگی بگیرد، در حالی که هر چه دست پا بزند به نتیجه که همان آرامش درون است نخواهد رسید.
بدانید که هر آنچه که بوی الهی نداشته باشد، هرچیزی و هر کسی که با جملات شگفتانگیز با ظاهری اتوکشیده و فریبنده، دانسته و یا نادانسته شما را از اصل و هویت خود دور کند، خطا است و نباید آن را بزرگ کرد و نباید دنبال شود.
ارسال دیدگاه