در گفت و گو با دانا مطرح شد؛
کفایت مذاکرات؛ نسخه تکراریِ طنز سخیف و شوخی با تاریخ ایران
منتقد سینما بیان کرد: اصلیترین اشکال ساختاری فیلم کفایت مذاکرات، فقدان منطق روایی منسجم است، معضلی که در بسیاری از کمدیهای معاصر ایران به چشم میخورد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محمدعلی رضائیان، منتقد سینما با اشاره به فیلم سینمایی کفایت مذاکرات که از هفته گذشته وارد چرخه اکران شده، عنوان کرد: فیلم «کفایت مذاکرات» که در بستر سیوسومین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، تلاشی است برای ورود به ژانر کمدی که متأسفانه نه تنها موفق به برقراری ارتباط مؤثر با مخاطب نمیشود، بلکه به دلیل ساختار متزلزل و محتوای سطحی، خود را در لیست آثار ضعیف جشنواره قرار میدهد. آنچه در نگاه اول ممکن است به نظر یک درام با پتانسیلهای سیاسی بیاید، به سرعت خود را به عنوان یک کمدی نافرجام معرفی میکند که بیشتر به دلیل کیفیت پایینش جلب توجه میکند تا ارزشهای هنریاش.
وی افزود: اصلیترین اشکال ساختاری این فیلم، فقدان منطق روایی منسجم است؛ معضلی که در بسیاری از کمدیهای معاصر ایران به چشم میخورد. داستان حول محور بازگشت «نادر» از استانبول و ورود او به زندگی خواهرش شکل میگیرد، و این ورود منجر به طرح ایده اصلی فیلم یعنی اجاره رحم «مرضیه» به یک خانواده ثروتمند میشود. این ایده، بهتنهایی پتانسیل خلق یک کمدی موقعیت هوشمندانه را داشت، اما فیلمساز نتوانست از این پتانسیل بهره ببرد و فیلمنامه را به ورطهی روایتهای غیرقابل باور و گاهی ابلهانه سوق داد.
رضائیان بیان کرد: به جای خلق موقعیتهای خندهآور که از دل دیالوگ یا شخصیتپردازی بیرون بیاید، فیلم بر مجموعهای از صحنههای تصادفی و بدون ارتباط منطقی استوار است. حضور شخصیتهایی چون خواهر «خل وضع»، همسایه کاراتهباز، و ورود ناگهانی یک مفسد اقتصادی، پازلی را میسازد که نه تنها انسجام داستانی را مختل میکند، بلکه طنز فیلم را نیز به شکلی تصادفی و بیمایه درمیآورد. این سرگردانی در خردهروایتها باعث میشود که پیرنگ اصلی داستان در میانه راه به کلی گم شود و تماشاگر نتواند با هیچ خط روایی مشخصی همراه بماند.
وی افزود: «کفایت مذاکرات» از فرمولهای نخنمای کمدیهای سالهای اخیر پیروی میکند؛ یعنی تکیه بر شوخیهای سطحی، گاه مبتذل و لودگیهای بیاثر. به نظر میرسد که در این اثر، تلاش شده تا جای خالی محتوا و پیام اجتماعی با سکانسهای رقص و آواز و صداهای اغراقآمیز پُر شود. این رویکرد نشان میدهد که مفهوم کمدی در این فیلم به شدت تنزل یافته و به چند شوخی جنسی ضعیف یا موقعیتهایی که صرفاً بر پایه تمسخر بنا شدهاند، محدود شده است؛ فرمولی که بیشتر برای وایرال شدن در فضای مجازی مناسب است تا برای خلق یک اثر سینمایی ماندگار. این فیلم در امتداد همان کمدیهای موسوم به «شانه تخممرغی» دهه ۸۰ قرار میگیرد که به دلیل ضعف محتوا، جایی در اکران سینمایی نداشتند.
این منتقد سینما تصریح کرد: در بخش بازیگری نیز، خبری از تازگی دیده نمیشود. بازیگران همان تیپهای از پیش تعیینشده را تکرار میکنند و ترکیبهای جدیدی چون غفوریان و کیایی نیز نتوانستهاند الگوهای قدیمی بازیگران طنز را شکسته و مخاطب را با رویکردی نوین مجذوب کنند؛ نتیجه صرفاً بازیهایی تکراری و خستهکننده است.
وی گفت: یکی از مشکلات اساسی سینمای کمدی تجاری ایران که در این فیلم نیز مشهود است، تکرار مکرر ایدهها و بازیگران ثابت توسط تهیهکنندگان و کارگردانان خاص است. این چرخه، هرچند ممکن است هزینههای تولید را پوشش دهد و چرخه اقتصادی سینما را حفظ کند، اما به قیمت نابودی خلاقیت و نوآوری تمام میشود. «کفایت مذاکرات» نه در ارائه سرگرمی کارآمد موفق است و نه به عنوان یک اثر سینمایی حرف تازهای برای گفتن دارد. انسجام نداشتن فیلم، فقدان یک طنز پایدار و تکرار الگوهای پیشین، باعث میشود تماشاگر پس از خروج از سالن، احساس کند که زمان ارزشمند خود را در مقابل یک پازل نامفهوم و سخیف هدر داده است.
ارسال دیدگاه