دانا گزارش می دهد؛
هجوم به بازار طلا در سایه سقوط ارزش ریال؛ از سکههای تقلبی تا پلتفرمهای پرریسک
افزایش نرخ ارز قدرت خرید مردم را نابود کرده و سرمایهها را به سمت بازارهای غیرمولد مانند طلا سوق داده، این در حالی است که نبود نظارت کافی، تقلبهای گسترده و خریدهای هیجانی، سرمایههای خرد را در معرض خطر جدی قرار داده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در حالی که جهش بیسابقه نرخ ارز ارزش پول ملی را به شدت کاهش داده و قدرت خرید خانوارها را نابود کرده، مردم برای حفظ باقیمانده داراییهای خود به سمت بازار طلا و سکه هجوم آوردهاند. این روند که ناشی از بیاعتمادی به تولید و اقتصاد مولد است، سرمایهها را به بازارهای غیرمولد هدایت میکند و در عوض رشد دلالی و تقلب را به همراه دارد. کارشناسان هشدار میدهند که این هجوم هیجانی نه تنها کمکی به اقتصاد واقعی نمیکند، بلکه با خطرات جدی مانند عرضه کالاهای تقلبی، فاکتورهای جعلی و معاملات صوری، سرمایههای خرد را در معرض نابودی قرار میدهد.
رونق بیسابقه بازار طلا و سکه در هفتههای اخیر، هم در واحدهای سنتی و هم در پلتفرمهای دیجیتال، نتیجه مستقیم سقوط ارزش ریال است. وقتی نرخ ارز چندین برابر میشود، مردم عادی که نمیتوانند در تولید یا صنایع واقعی سرمایهگذاری کنند، به طلا به عنوان پناهگاه امن روی میآورند. اما این پناهگاه ظاهراً امن، پر از تلههای پنهان است. در بازار سنتی، عرضه سکههای غیراستاندارد با وزن یا عیار نامناسب رواج یافته و خریداران ناآگاه در زمان فروش با ضررهای سنگین مواجه میشوند. بسیاری از فروشندگان از ارائه فاکتور کامل با مهر، شماره صنفی و مشخصات دقیق خودداری میکنند یا فاکتورهای ناقص میدهند که در صورت بروز مشکل، هیچ ارزش قانونی ندارد و امکان پیگیری را از بین میبرد.
این مشکلات در معاملات اینترنتی طلا و سکه حتی شدیدتر است. پلتفرمهای آنلاین که با وعده سهولت و سرعت معامله، مشتریان زیادی جذب کردهاند، اغلب فاکتورهایی بدون مهر یا آدرس معتبر صادر میکنند که در اختلافات حقوقی بیارزش هستند. ارسال طلای آب شده با عیار پایینتر یا حتی مخلوط با فلزات ارزان مانند مس و آهن، یکی از تخلفات رایج شده و خریداران بدون بررسی حضوری، قربانی میشوند. برخی پلتفرمها قیمتها را با تأخیر بهروزرسانی میکنند یا معاملات صوری انجام میدهند؛ یعنی فقط یک رسید دیجیتال میدهند بدون اینکه طلای واقعی وجود داشته باشد. این کلاهبرداریها سرمایهگذاران را در موقعیت بسیار آسیبپذیر قرار میدهد و اعتماد به بازارهای دیجیتال را از بین میبرد.
بازار طلای آب شده هم که برای تولیدکنندگان مصنوعات طلا طراحی شده بود، حالا به دلیل افزایش قیمتها به محلی برای سرمایهگذاری مردم عادی تبدیل شده است. این تغییر کاربری، زمینه تقلبهای گسترده را فراهم کرده است. عرضه طلای آب شده با عیار پایینتر از استاندارد، معاملات خارج از چرخه رسمی توسط دلالان غیرمجاز و فاکتورهای جعلی، از مشکلات اصلی این بازار هستند. علاوه بر این، نقدشوندگی پایین طلای آب شده باعث میشود خریداران در زمان نیاز، تنها به همان فروشنده اولیه وابسته باشند و نتوانند دارایی خود را سریع بفروشند. گزارشها نشان میدهد تولید مصنوعات طلا در یک سال گذشته ۱۵ تا ۲۵ درصد کاهش یافته، زیرا سرمایهها به جای تولید به دلالی و معاملات سفتهبازی هدایت شدهاند.
این وضعیت پرریسک نتیجه مستقیم سیاستهای ناکارآمد در کنترل نرخ ارز است که ارزش پول ملی را نابود کرده و مردم را به سمت بازارهای غیرمولد رانده است. وقتی تولید و سرمایهگذاری در صنایع واقعی سودآور و امن نیست، طلا به گزینه اول تبدیل میشود، اما این چرخه معیوب نه تنها اقتصاد را تقویت نمیکند، بلکه دلالی را رونق میدهد، تولید را کاهش میدهد و سرمایههای خرد را در معرض تقلب قرار میدهد. خریدهای هیجانی بدون دانش کافی، در بازار پرنوسان طلا، اغلب به زیانهای کوتاهمدت منجر میشود و بسیاری از خانوادهها که برای حفظ پسانداز خود وارد این بازار شدهاند، با ضررهای جبرانناپذیر مواجه میشوند.
نبود نظارت جدی از سوی اتحادیهها و نهادهای مسئول، این مشکلات را تشدید کرده است. گسترش بازارهای غیررسمی، کاهش اعتماد عمومی به صنف طلا و جواهر، کند شدن توسعه پلتفرمهای مالی نوین و تضعیف شفافیت اقتصادی، از پیامدهای این بیتوجهی هستند. کارشناسان تأکید دارند که بازار طلا و به ویژه طلای آب شده باید در اختیار فعالان حرفهای باقی بماند و ورود افراد عادی بدون تخصص، خطرناک است. در پلتفرمهای آنلاین نیز نیاز به مقررات سختگیرانهتر، الزام به صدور فاکتور معتبر و برخورد با متخلفان احساس میشود.
در شرایطی که افزایش نرخ ارز اقتصاد مولد را فلج کرده و سرمایهها را به سمت سفتهبازی و دلالی هدایت میکند، بازار طلا به جای پناهگاه امن، به میدان مین تبدیل شده است. مردم عادی که قربانی اصلی سقوط ارزش ریال هستند، حالا با خطر از دست دادن همین سرمایههای محدود نیز روبرو شدهاند. تنها راه نجات، کنترل واقعی نرخ ارز، تقویت تولید و سرمایهگذاری مولد و نظارت دقیق بر بازارهای مالی است تا سرمایهها به جای دلالی، به رشد اقتصاد واقعی کمک کنند. در غیر این صورت، این هجوم به طلا نه تنها مشکلی حل نمیکند، بلکه زیانهای بیشتری به بار خواهد آورد و اعتماد عمومی را برای همیشه از بین میبرد. هوشیاری خریداران، خرید از واحدهای معتبر و پرهیز از تصمیمات عجولانه، تنها سپر دفاعی در این بازار پرتلاطم است، اما ریشه مشکل در سیاستهای کلان اقتصادی نهفته که ارزش پول ملی را نابود کرده و مردم را به این مسیر پرخطر کشانده است.
ارسال دیدگاه