فرهنگ ترافیک تابلوی یک طرفه نیست

بیژه سورانی[
چالشها و معضلات و مشکلات ترافیکی تا حدی رشد کرده است که خسارت جانی و مالی و اجتماعی آن در جامعه به صورت ملموس، قابل مشاهده است. آمار بالای کشته و مجروحان سوانح ترافیکی از یکسو و مسائل و معضلات و چالشهای اجتماعی آن از سوی دیگر علاوه بر شهروندان، خانوادهها و جامعه را نیز درگیر کرده است. هرچند آمار درست و صحیحی از میزان خسارت ناشی از مسائل و مشکلات ترافیکی وجود ندارد اما از آنجایی که انسان سرمایه باارزش اجتماعی است همواره باید شاهد وارد آمدن خسارتهای زیادی به این سرمایه باارزش اجتماعی بود.
,در شرایط کنونی جهان این ثروت نیست که قدرت و اقتدار به حساب میآید بلکه این سرمایه انسانی است که محور تمام سرمایهها در نظر گرفته میشود بنابراین هرگونه کمکاری و کوتاهی در حوزه ترافیکی که سبب وارد آمدن خسارت به انسان شود جبرانآن تقریباً غیرممکن خواهد بود و تبعات بسیاری نیز به دنبال خواهد داشت بنابراین اتفاقات اخیر در حوزه ترافیک یعنی ورود علمای دینی و ائمه جماعات به موضوعات ترافیکی نشان از اهمیت موضوع دارد. نگاه دینی و فرهنگی به مسائل ترافیکی، نقطه امید جدیدی است که فتح باب شده است و امید آن میرود تأثیر این نگاه دینی در لایههای مختلف جامعه سبب شود تا تکتک شهروندان خود را در برابر مسائل و معضلات ترافیکی مسئول بدانند و با احساس مسئولیت نسبت به رعایت مسائل آن بیشتر اهتمام ورزند.
,بنابراین جدی گرفتن مسائل حوزه ترافیکی و رعایت قوانین و مقررات این حوزه تکبعدی جواب نخواهد داد بلکه لازم است تا در یک بسیج فرهنگی، دینی و آموزشی چه از بعد فردی و خانوادگی و چه از نظر اجتماعی به آن پرداخته شود تا حساسیتها در برابر معضلات و چالشهای ترافیکی افزایش یابد.
,وقتی بر اثر سانحهای کسی فوت میکند یا مجروح و معلول میشود عملاً علاوه بر خود فرد، اطرافیان و جامعه نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر این موضوع میشوند.
,آسیبهای روحی و روانی در کنار خسارت و صدمات جمعی همچون تیر زهرآگین میماند که تخریب و نابودی را به همراه خود میآورد که اثرات آن تا چندین نسل آینده برجا خواهد ماند. بر این اساس لازم است تا در حوزه ترافیکی علاوه بر رصد مسائل فیزیکی همچون ایمنی وسایل نقلیه و ایجاد بسترهای شهری و استانداردسازی لازم به بعد فرهنگی نیز نگاه همهجانبه صورت گیرد.
,صرف نگاه شعارگونه به مسائل فرهنگی تاکنون جواب نداده است و جواب هم نخواهد داد چراکه نگاه شعارگونه به مسائل و معضلات ترافیکی دیگر در نزد عموم نخنما شده است بنابراین لازم و ضروری است تا رصد مسائل فرهنگی از زوایای مختلف صورت گیرد و با یک چشمانداز برنامهریزی شده دنبال شود.
,آنچه میتواند نقطه عطف در کاهش مسائل و معضلات ترافیکی باشد، آن است که مسئولان تصمیمگیر و تصمیمساز در دستگاههای متولی بتوانند از تمامی ظرفیتها و پتانسیلهای موجود به بهترین شکل ممکن در جهت برطرفسازی مسائل و معضلات ترافیکی استفاده کنند و باید خلأ حرف تا عمل به بهترین شکل ممکن پر شود وگرنه باید شاهد سایه سنگین معضلات و مشکلات ترافیکی بود و در این میان آنچه تاکنون به آن پرداخته نشده، آن است که آسیبشناسی اقدامات و تصمیمات گذشته به بهترین شکل ممکن و به صورت تخصصی و کارشناسی صورت نگرفته است و دلیل آن هم نبود طرح جامع در افق چشمانداز حوزه ترافیکی است و باید توجه داشت که نگاه فرهنگی و اجتماعی به مسائل ترافیکی باید در کنار سایر عوامل در نظر گرفته شود. فرهنگ ترافیک تابلوی یکطرفه نیست و نخواهد بود.
]
ارسال دیدگاه