اخبار داغ

شهید سنگین وزن!

شهید سنگین وزن!
روزی که می رفتیم عملیات، گفت تو فکری؟ گفتم هیچی، نگرانم! اگه خدا خواست و شهید شدی، چطور برت گردونیم؟!
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از"روزانه نویسی‌های پلاک":

, شبکه اطلاع رسانی دانا, روزانه نویسی‌های پلاک,

, ,

 

,

 

,

بالای صد کیلو وزنش بود.

,

روزی که می رفتیم عملیات، گفت تو فکری؟

,

گفتم هیچی، نگرانم!

,

اگه خدا خواست و شهید شدی، چطور برت گردونیم؟!

,

گفت:اولا این توفیق نصیب خودت بشه انشاالله،

,

ثانیا، تقسیمم کنید هرکی یه تیکه رو برگردونه تا شرمنده نشم!

,

وقتی شهید شد...

,

بچه ها تیکه های پیکرش رو جمع کردن و آوردن عقب...

,
, ,
 
,
انتهای پیام/خ
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه