چرا سریال "سقوط" اثر مهمی درباره داعش است/تصویری واقعی از یک خشونت عریان
در دنیایی که گروه تکفیری تروریستی داعش با تفسیر و روایت ناثواب از دین اسلام سعی در تخریب تمامی باورها و اعتقادات داشته تا نگاه جعلی خود را به جای آن غالب کند؛ توان مبارزه با چنین نگاهی باید بیش از تصویر کردن چند تصویر کلیشهای و هالیوودی باشد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ از زمان ظهور گروه تروریستی داعش تا اعلام پایان این گروه خبیث و جنایتکار، سینما و تلویزیون هیچگاه موفق نشد تصویری واقعبینانه از آنچه که در کشورهای سوریه و عراق اتفاق افتاد و شرارتهای این گروه در منطقه خاورمیانه ارائه کند. هر چقدر در جبهه جنگ با داعش ایران در قامت گروههای مستشاری و کمک به گروههای جهادی تلاش کرد تا از شر نطفه نامبارک کشورهای عبری عربی غربی جلوگیری کند متاسفانه سینما و تلویزیون تصویری هماندازه این افتخارات و ثبات حال حاضر در منطقه ارائه نکرده است.
در دنیایی که گروه تکفیری تروریستی داعش با تفسیر و روایت ناثواب از دین اسلام سعی در تخریب تمامی باورها و اعتقادات داشته تا نگاه جعلی خود را به جای آن غالب کند؛ توان مبارزه با چنین نگاهی باید بیش از تصویر کردن چند تصویر کلیشهای و هالیوودی باشد.
اگرچه ابراهیم حاتمیکیا در «به وقت شام» سعی کرد تصویری از زشتیهای این گروه تکفیری را تصویر کند اما نتیجه آن در خروجی فیلمش با بازی هادی حجازیفر و بابک حمیدیان چیزی نبود که بتواند حق مطلب را ادا کند. اساسا داعش تنها یک گروه جنگطلب نبود و ریشههای اعتقادی و تکفیری آن به مراتب خطرناکتر از وجهه تروریستی آن است. از این رو است که نزدیک شدن به چنین تصویری نیازمند یک کار جهادی و بزرگ است تا بتواند خروجی آن را روی پرده سینما و یا تلویزیون به نظاره نشست.
تجربه سیروس مقدم در سریال پایتخت نیز با تمامی تلاش برای رسیدن به وجهی دیگر از احساس امنیت و جلوگیری از ورود وحوش داعشی به کشور به نتیجهای منجر نشد تا چشم بیننده را از تماشای جنایتهای آنها ارضا کند. تمام توان تصویری ایران در طول این سالها متاسفانه به تعداد انگشتان یک دست نیست. اگرچه در زمینه سینمای مستند شاهد آثار ماندگاری هستیم اما روایت داستانی از ابعاد دراماتیک و تراژیک این فاجعه انسانی که بیخ گوش کشور عزیزمان رخ داد و مجهادتهای سردارهای رشید اسلام در این مسیر نیازمند یک عزم جدیتر است.
سریال سقوط به کارگردانی سجاد پهلوانزاده جدیدترین تصویری است که از داعش به نمایش گذاشته است. فرق این سریال با دیگر آثار ساخته شده در حوزه جبهه مقاومت دقیقا در نوع دیدگاه و نگاه فیلمساز به جبهه تکفیری و نگاهی است که به اسلام و دین دارد. سجاد پهلوانزاده به همراه محمدحسین مهدویان که در مقام مشاور کارگردان در کنار دوست قدیمی خود همراه این سریال بوده است تلاش کردند با ورود به قلب مرکز هدایت این گروه در موصل نگاه واقعبینانهتری نسبت به فعالیتهای این گروه تروریستی داشته باشند. استفاده هوشمندانه از قهرمان زن در این داستان که پا به منطقه ممنوعه داعش برای جهاد نکاح وارد میشود همگی حکایت از آن دارد که فیلمساز میخواهد اینبار تصویری ملموس از آنچه تا امروز از داعش به خاطر داریم نشان دهد.
مضافه محل نگهداری زنان بی سرپرست که شوهرانشان در جنگ به هلاکت رسیدند نمونه درستی از فضایی است که کمتر در فیلمها به آن اشاره شده است. باید این تصویر در قالب یک داستان دراماتیک به تصویر کشیده شود تا مخاطب باور کند که داعش تنها یک سری مرد ریش دراز با رنگهای قرمز و طلایی نیستند که صرفا برای تفریح آدم میکشند. واقعیت داعش بسیار خطرناکتر و ترسناکتر از چیزی است که باور داریم. رویای برپایی حکومتی بر پایه یک دین جعلی که به اسم اسلام قرار بود تمامی عقدههای اتاق فکر جریان عبری عربی غربی را به نتیجه برساند و صهیونیست حریص در قالب حمایت از چنین گروهی رویای رسیدن به سرزمینهای بزرگتری را در سر میپروراند.
ساخت سقوط در فضای بخش خصوصی نشان از آن دارد که اگر کار را به بخش خصوصی متعهد بسپارید خروجیاش بسیار بیشتر از بودجه نهادهای فرهنگی است که درکی از ملودرام و اتفاقهای تراژدی ندارند. سقوط نمونه خوب یک اثر فرهنگی در راستای جبهه مقاومت است که میتواند با چنین رویکردی باز هم در بخش خصوصی تولید شده و ادامه یابد.
ارسال دیدگاه