اخبار داغ

گزارش دانا از بررسی"مکانیزم ماشه" توسط مرکز پژوهش های مجلس؛

تحلیلی که نشان می‌دهد تحریم‌های واقعی، آمریکایی‌ بودند، نه سازمان مللی

تحلیلی که نشان می‌دهد تحریم‌های واقعی، آمریکایی‌ بودند، نه سازمان مللی
وقتی می‌گویند “قطعنامه‌های شورای امنیت فعال شد”، مردم فکر می‌کنند “اقتصاد دوباره فرو می‌ریزد” — اما گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید: نه! این قطعنامه‌ها هرگز نفت، بانک یا ارز ما را هدف نگرفتند.

به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛در فضایی که هر خبری درباره “سازوکار ماشه” یا “بازگشت قطعنامه‌ها” باعث نوسان در بازار ارز و بورس می‌شود، مرکز پژوهش‌های مجلس با یک تحلیل عمیق و مستند، حقیقت را روشن کرده است: قطعنامه‌های شورای امنیت، تحریم‌های “هدفمند” بودند، نه “کلی”.
تحریم‌های واقعی که اقتصاد ایران را لرزاند، تحریم‌های “یک‌جانبه آمریکا” بودند — نه سازمان ملل.
و امروز، حتی اگر قطعنامه‌ها بازگردند، اثرشان به‌خاطر تغییرات ژئوپلیتیک جهان، بسیار محدود خواهد بود.

قطعنامه‌های شورای امنیت: هدفمند، محدود، و بدون تأثیر بر نفت و بانک

بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، شورای امنیت ۶ قطعنامه علیه ایران تصویب کرد، اما هیچ‌کدام از آنها صادرات نفت، بانکداری یا کل اقتصاد ایران را هدف نگرفت.
این قطعنامه‌ها فقط بر موارد خاصی متمرکز بودند:

  • فناوری‌های حساس و دوگانه (کاربرد نظامی و غیرنظامی)
  • اشخاص و نهادهای مرتبط با برنامه هسته‌ای و موشکی
  • مسدودسازی دارایی‌های مشخص
  • محدودیت در انتقال تسلیحات

در مقابل، تحریم‌های آمریکا — به‌ویژه از دهه ۱۹۹۰ و با تشدید در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۸ — کل اقتصاد ایران را هدف قرار داد:

  • قطع دسترسی به سیستم بانکی جهانی (SWIFT)
  • تحریم ثانویه علیه خریداران نفت ایران
  • مسدود کردن درآمدهای نفتی
  • قطع روابط مالی با بانک‌های جهانی

🔹 در سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۷ — وقتی تحریم‌های آمریکا شدت گرفت — صادرات نفت ایران سقوط کردنرخ ارز جهش کردتورم انفجاری شدتولید داخلی فرو ریخت.
🔹 اما قطعنامه‌های شورای امنیت هیچ‌وقت چنین اثری نداشتند.

نفت، موتور اصلی اقتصاد ایران — و لنگر نرخ ارز و تورم

گزارش مرکز پژوهش‌ها با استناد به نمودارها نشان می‌دهد:رشد اقتصادی ایران در سه دهه اخیر، کاملاً به صادرات نفت وابسته بوده است.

همان‌طور که در نمودارها مشاهده می‌شود:

  • هر بار که صادرات نفت کاهش یافته، GDP هم کاهش یافته است.
  • هر بار که نرخ ارز جهش کرده، تورم هم جهش کرده است.
  • علت اصلی این جهش‌ها، تحریم‌های آمریکا بوده — نه قطعنامه‌های شورای امنیت.

چرا؟
چون نفت، تنها منبع اصلی ارز خارجی ایران است — و وقتی این ارز قطع می‌شود:

  • واردات کالا کاهش می‌یابدکمبود کالا ایجاد می‌شودقیمت‌ها بالا می‌روند.
  • نقدینگی درونی افزایش می‌یابدتورم تورم می‌کند.
  • تولیدکنندگان مواد اولیه نمی‌گیرندخط تولید متوقف می‌شود.

 نمودارها چه می‌گویند؟

۱. نمودار رشد صادرات نفت vs رشد GDP:

  • همیشه هم‌جهت بوده‌اند — یعنی وقتی نفت می‌رود، اقتصاد می‌آید — و وقتی نفت قطع می‌شود، اقتصاد فرو می‌ریزد.

۲. نمودار نرخ ارز vs تورم:

  • هر جهش ارزی، بلافاصله با جهش تورمی همراه بوده — چون مردم و فروشندگان، نرخ ارز را “لنگر قیمت‌ها” می‌دانند.

۳. نمودار صادرات نفت پس از خروج آمریکا از برجام:

  • از سال ۱۳۹۸ به بعد، صادرات نفت دوباره رشد کرده است — یعنی اقتصاد ایران توانسته راه‌های جدیدی برای فروش نفت پیدا کند — حتی بدون برجام.
  • این یعنی: حتی اگر “سازوکار ماشه” فعال شود، تأثیرش محدود خواهد بود — چون ایران دیگر وابسته به کانال‌های قدیمی نیست.

شوک روانی: بزرگ‌ترین تهدید — نه تحریم واقعی

گزارش هشدار می‌دهد:“خطر اصلی، تأثیر روانیِ بازگشت قطعنامه‌هاست — نه تأثیر اقتصادی.”

وقتی خبر “فعال‌شدن سازوکار ماشه” منتشر می‌شود:

  • مردم فکر می‌کنند “اقتصاد دوباره فرو می‌ریزد”به سمت خرید دلار و طلا می‌روندنرخ ارز بالا می‌رودتورم بالا می‌رودبدون اینکه هیچ تحریم جدیدی اعمال شده باشد!

راه مقابله؟

  • مدیریت هوشمندانه اطلاع‌رسانی توسط دولت — نه ترساندن، نه سکوت.
  • مداخلات هدفمند بانک مرکزی در بازار ارز — برای جلوگیری از نوسانات مصنوعی.
  • گفت‌وگوی صادقانه با مردم — تا از “انتظارات منفی” جلوگیری شود.

محدودیت‌های حقوقی: قطعنامه‌ها نمی‌توانند هر کاری بکنند!

گزارش تأکید می‌کند که اجراي قطعنامه‌ها با محدودیت‌های جدی مواجه است:

۱. بازرسی کشتی‌ها فقط با “دلیل معقول” و “رضایت کشور صاحب پرچم” امکان‌پذیر است — یعنی نمی‌توان همه کشتی‌های ایرانی را متوقف کرد.
۲. هیچ سازوکار تنبیهی خودکاری وجود ندارد — یعنی اگر کشوری قطعنامه را نادیده بگیرد، جریمه‌ای ندارد — مگر اینکه شورای امنیت تصمیم سیاسی بگیرد.
۳. روسیه و چین می‌توانند با وتو، هر تصمیمی را متوقف کنند — و امروز، این دو کشور به‌طور آشکار در برابر غرب ایستاده‌اند.

جهان ۲۰۲۵، جهان ۲۰۱۰ نیست — قدرت شورای امنیت افت کرده است

چندقطبی‌گرایی جهانی، افزایش قدرت چین و روسیه، و تضعیف مشروعیت غرب — همه نشان می‌دهند که شورای امنیت دیگر آن قدرت یکپارچه گذشته را ندارد.

🔹 بیانیه مشترک ایران، چین و روسیه در شهریور ۱۴۰۴ — که به “نظام چندقطبی” و “کاهش نفوذ غرب” اشاره کرد — گواهی روشن بر این تغییر است.
🔹 حتی اگر قطعنامه‌ها بازگردند، کشورهای زیادی — به‌ویژه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین — آنها را اجرا نخواهند کرد.

چه کار باید کرد؟

۱. مردم را ترساند نکنیم — قطعنامه‌ها “آخرالزمان اقتصادی” نیستند.
۲. اقتصاد را بر پایه نفت نسازیم — باید به سمت تولید، صادرات غیرنفتی و اقتصاد مقاومتی حرکت کنیم.
۳. با روسیه و چین همکاری اقتصادی را عمیق‌تر کنیم — تا از محدودیت‌های غربی عبور کنیم.
۴. بازار ارز را با سیاست‌های شفاف مدیریت کنیم — تا “انتظارات تورمی” شکل نگیرد.
۵. از تجربه ۱۳۹۸-۱۴۰۳ استفاده کنیم — ایران ثابت کرد که می‌تواند بدون برجام و تحت تحریم، صادرات نفت را احیا کند.

وقتی واقعیت را بفهمیم، ترس از بین می‌رود

به گزارش راه داناگزلرش تفضیلی مرکز پژوهش های مجلس نشان می‌دهد؛ بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت، یک “بحران” نیست، یک “فرصت آموزشی” است.
فرصتی برای آموزش به مردم که “ترس از کلمه تحریم”، خطرناک‌تر از خود تحریم است.
فرصتی برای ثابت کردن اینکه اقتصاد ایران دیگر وابسته به “مجوز غرب” نیست.
فرصتی برای تقویت روابط با کشورهای غیرغربی، و ساختن اقتصادی مستقل و مقاوم.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه