فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی گفت: موضوع دانشگاه تهران و شهادت دانش آموزان و دانشجویان که در 13 آبان 57 در دانشگاه پیش آمد مدارس بیرجند و خراسان هم تعطیل شد در نتیجه مبارزات دانش آموزان شدیدتر و همچنین شعارها کوبندهتر گردید.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سرهنگ علی قاسمی فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی و یکی از فعالان انقلابی، در گفتگو با خاورستان، با بیان اینکه در زمان انقلاب، 17 سال سن داشتم و دانش آموز سوم دبیرستان بودم، گفت: مبارزه در انقلاب شامل دو بخش خواص و عام بود که خواص متشکل از علمای بزرگی ازجمله امام خمینی رحمت الله علیه، آیت الله خزعلی و آیت الله طالقانی که از سالهای 1342 و 1343 مبارزه را انجام میدادند و همچنین یکسری از افراد آگاه در بازار، اساتید دانشگاه ازجمله شهید مطهری و شهید مفتح که مخفیانه کار می کردند بود.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, خاورستان,
وی ادامه داد: در سالهای قبل از انقلاب، شاه که بویی از اسلام نبرده بود، به مردم ستم میکرد و مسائل غیراسلامی و غیراخلاقی چون کشف حجاب و کشتن روحانیت به شدت ادامه داشت اما عموم مردم نمیدانستند چه خبر است چراکه شاه را بسیار قدرتمند معرفی کرده بودند و آمریکا نیز از شاه بسیار پشتیبانی میکرد.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی خاطرنشان کرد: در تابستان 1356 به مشهد مقدس رفتم و دور تا دور حرم و خیابان نادری پر از توپ، تانک، نیروی نظامی و ارتش بود و برایم سؤال شد که چه خبر است؛ بعد متوجه شدم که نیروهای رژیم از تظاهرات مردم جلوگیری میکنند.
قاسمی یادآور شد: مردم کلان شهرهایی چون مشهد، تهران، شیراز و اصفهان از شهرهای کوچک تر جلوتر بودند، زودتر در تظاهرات ضد نظام و این موارد شرکت میکردند؛ در آن ایام در بیرجند هنوز خبری نبود و نارضایتی مردم از شاه کاملاً مشخص میشد و شاه هم برای نابودی مردم توپ و تانک به خیابان آورده بود.
وی افزود: پس از بازگشتم به بیرجند، مرتب بحث میشد که چرا مردم تظاهرات میکنند؛ متأسفانه دولت آن زمان، این افراد تظاهرکننده را آشوب گر معرفی کرده بود و با آنها برخورد میکرد و در همان ایام تازه فهمیدیم که در کشور انقلابی هم است و افرادی که علیه شاه قیام کردند مردم هستند؛ خراب کار نیستند چراکه اسلام خواهی و دادخواهی دارند.
انقلابی بیرجندی یادآور شد: ما از شهریور 1356 با جریان انقلاب و مبارزات امام آشنا و متوجه شدیم که مردم شاه را نمیخواهند و تظاهرات مردمی نیز در شهرهای خراسان جنوبی تقریباً از شهریور 57 شروع شد.
قاسمی با اشاره به اینکه دقیقاً بعد از 17 شهریور 57 در تهران که عدهای از مردم را به گلوله بستند؛ شهرهای خراسان هم قیام کردند؛ گفت: با بازشدن مدارس در مهر 57، اطلاع رسانی بسیار شدید و تحصنها آغاز شد و کلاسها نیمه تعطیل بود.
وی ادامه داد: موضوع دانشگاه تهران و شهادت دانش آموزان و دانشجویان که در 13 آبان 57 در دانشگاه پیش آمد مدارس بیرجند و خراسان هم تعطیل شد در نتیجه مبارزات دانش آموزان شدیدتر و همچنین شعارها کوبندهتر گردید.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی با بیان اینکه مردم با دادن شعارهایی چون مرگ بر آمریکا، مرگ بر دولت بختیار، شاه خائن باید اعدام گردد ابراز ناراحتی خود از رژیم پهلوی اعلام کردند؛ گفت: در این مدت نیز در تظاهرات شرکت میکردیم که 7 ساعتی هم بازداشت بودیم.
قاسمی افزود: آن روزها مصادف با محرم و صفر بود و شاه اجازه نمیداد که جلسات روضه خوانی در مساجد برگزار شود و علما اکثراً به جلسات روضههای خانگی میرفتند؛ یکی از کارهای ما در آن دوران، همراهی علمایی بود که از قم میآمدند.
وی خاطرنشان کرد: برای شناسایی نشدن علما، آنها را شبانه همراهی کرده و به جلساتی در حاشیه شهر و روستاها میبردیم که همه این کارها در جهت افزایش بصیرت مردم بود.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی ادامه داد: تک تک روستاها را میرفتیم اطلاع رسانی میکردیم و قراری می گذاشتیم برای آنها روحانی میبردیم و حتی برای اینکه شناسایی نشوند آنها با لباس مبدل جابه جا میکردیم و بعضاً روحانیها را با چادر به سر جابه جا میکردیم.
قاسمی تصریح کرد: بچههای انقلابی روزها را در تظاهرات بودند و شبها، علما را جابه جا می کردند چراکه علما نقش بیدادگری در انقلاب داشتند و در بهمن و دی ماه با ضعیف شدن حکومت، بعضی از سران آن فرار کردند.
وی خاطرنشان کرد: 26 دی که شاه فرار کرد آزادی بیشتری بود به راحتی میتوانستیم شعار مرگ بر آمریکا بگوییم اما بسیاری از افراد را شکنجه و دستگیر میکردند با توجه به هیمنهای که ساواک و ارتش رژیم طاغوت داشت حتی بچههای انقلاب راه میرفتند آنها را دستگیر میکردند.
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس خراسان جنوبی با اشاره به اینکه نیروهای رژیم از ما میخواستند تا ما سر صبحگاه مدرسه جاوید شاه بگوییم و سرود شاهنشاهی را بخوانیم که بچهها هم اکثراً آن را اجرا نمیکردند؛ گفت: برخلاف میل آنها به در و دیوار مدارس علیه رژیم شاه، شعار مینوشتیم.
قاسمی در خصوص ماجرای زندانی شدن 7 ساعته خود گفت: ابتدای اول سال تحصیلی 57، حکومت نظامی بود ما نیز مدارس شبانه روزی بودیم دانش آموزان بزرگتر نگهبانی میدادند یک شب، اطلاعیههای زیادی داخل مدرسه ریختند که از جنایات شاه در تبریز، شیراز و آبادن نوشته بود؛ این اطلاعیه پس از جمع آوری، فردای آن روز در بین دانش آموزان مدرسه توزیع کردیم مسئولین مدرسه که انتظار داشتند این اطلاعیهها را به آن ها بدهیم اما ندادیم چراکه یکی از دانش آموزان ما را لو داد.
این انقلابی بیرجندی یادآور شد: پس از اینکه مسئولین قضایا را فهمیدند ما را از صبح تا بعد از ظهر در دستشوییهای مدرسه زندانی کردند برای اینکه ما را به کلانتری نبرند از ما خواستند تا در دفعات بعد با آنها همکاری کنیم و به این امید،من و دوستم را آزاد کردند.
قاسمی با بیان اینکه با قطعی شدن ورود امام به ایران در 12 بهمن 57، سران ساواک فرار کردند و حتی پاسگاههای روستایی و مرزی خالی شد؛ گفت: با خالی شدن پاسگاهها، کار نگهبانی و امنیت شهرهای به دست جوانان افتاد و شهربانی بیرجند در 10 تا 12 روز قبل انقلاب، دست جوانان و نوجوانان انقلابی بود.
وی افزود: یکی از جوانانی که در ایام انقلاب، بسیار برنامه ریزی میکرد و ما را نیز با خود می برد شهید حسین یوسفی بود روزهای حکومت نظامی کار امنیت محلات را خود جوانان بر عهده داشتند که من و دوستانم نیز در امنیت محلات نقش داشتیم.
این انقلابی بیرجندی تصریح کرد: انقلاب اسلامی که پیروز شد همه فکر میکردند آزادی است و هیچ قید و شرطی وجود ندارد؛ گروههای زیادی مانند منافقین، خلق تودهها میگفتند ما انقلاب کردیم در حالی که انقلاب به همه مردم، تعلق داشت و هنوز از دست رژیم شاه راحت نشده بودیم که با این گروهها بحث و مجادله داشتیم.
قاسمی با بیان اینکه از 24 یا 25 بهمن ماه بحث، مجادله فکری و مذاکره با گروهکهایی چون نهضت آزادی، حزب توده بود و میخواستند انقلاب را به انحراف بکشند چراکه همه وابسته کشورهای غرب بودند، گفت: هیچ کدام انقلاب اسلامی را نمیخواستند بلکه مجاهدین دنبال انقلاب خلق و تودهها دنبال انقلاب لائیک یا کمونیستی بودند.
وی خاطرنشان کرد: بحث مذاکراتی با این افراد، حدود یک سالی به طول انجامید حتی، منافقین نمایشگاه سلاح در مدارس میگذاشتند و ما باید ثابت میکردیم که کمونیست و خلق چین حکومت خوبی نیست.
این انقلابی بیرجندی افزود: سال 59، این گروهکها دست به ترور زدند و حزب اللهیها و افراد ریش دار را ترور میکردند تا اینکه بحثهای بسیج پیش آمد و به مجموع سپاه پیوستیم.
قاسمی با بیان اینکه ما تحت فرمان ولایت فقیه امام رحمت الله علیه بودیم؛ گفت: آن زمان، عدهای پیرو نظام دشمن و عدهای پیرو نظام رهبری و امام (ره) بودند افراد پیرو نظام دشمن، به غرب دلخوش کرده بودند و غرب و امکانات آن را آب و تاب میدادند و شاه و روحانیت را نمیخواستند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه از راههای قانونی و مذاکره نتوانستند کاری کنند اسلحه به دست گرفتند و منافقین اولین گروهی بودند در شهرها درگیری درست کردند.
انتهای پیام/
وی ادامه داد: در سالهای قبل از انقلاب، شاه که بویی از اسلام نبرده بود، به مردم ستم میکرد و مسائل غیراسلامی و غیراخلاقی چون کشف حجاب و کشتن روحانیت به شدت ادامه داشت اما عموم مردم نمیدانستند چه خبر است چراکه شاه را بسیار قدرتمند معرفی کرده بودند و آمریکا نیز از شاه بسیار پشتیبانی میکرد.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی خاطرنشان کرد: در تابستان 1356 به مشهد مقدس رفتم و دور تا دور حرم و خیابان نادری پر از توپ، تانک، نیروی نظامی و ارتش بود و برایم سؤال شد که چه خبر است؛ بعد متوجه شدم که نیروهای رژیم از تظاهرات مردم جلوگیری میکنند.
قاسمی یادآور شد: مردم کلان شهرهایی چون مشهد، تهران، شیراز و اصفهان از شهرهای کوچک تر جلوتر بودند، زودتر در تظاهرات ضد نظام و این موارد شرکت میکردند؛ در آن ایام در بیرجند هنوز خبری نبود و نارضایتی مردم از شاه کاملاً مشخص میشد و شاه هم برای نابودی مردم توپ و تانک به خیابان آورده بود.
وی افزود: پس از بازگشتم به بیرجند، مرتب بحث میشد که چرا مردم تظاهرات میکنند؛ متأسفانه دولت آن زمان، این افراد تظاهرکننده را آشوب گر معرفی کرده بود و با آنها برخورد میکرد و در همان ایام تازه فهمیدیم که در کشور انقلابی هم است و افرادی که علیه شاه قیام کردند مردم هستند؛ خراب کار نیستند چراکه اسلام خواهی و دادخواهی دارند.
انقلابی بیرجندی یادآور شد: ما از شهریور 1356 با جریان انقلاب و مبارزات امام آشنا و متوجه شدیم که مردم شاه را نمیخواهند و تظاهرات مردمی نیز در شهرهای خراسان جنوبی تقریباً از شهریور 57 شروع شد.
قاسمی با اشاره به اینکه دقیقاً بعد از 17 شهریور 57 در تهران که عدهای از مردم را به گلوله بستند؛ شهرهای خراسان هم قیام کردند؛ گفت: با بازشدن مدارس در مهر 57، اطلاع رسانی بسیار شدید و تحصنها آغاز شد و کلاسها نیمه تعطیل بود.
وی ادامه داد: موضوع دانشگاه تهران و شهادت دانش آموزان و دانشجویان که در 13 آبان 57 در دانشگاه پیش آمد مدارس بیرجند و خراسان هم تعطیل شد در نتیجه مبارزات دانش آموزان شدیدتر و همچنین شعارها کوبندهتر گردید.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی با بیان اینکه مردم با دادن شعارهایی چون مرگ بر آمریکا، مرگ بر دولت بختیار، شاه خائن باید اعدام گردد ابراز ناراحتی خود از رژیم پهلوی اعلام کردند؛ گفت: در این مدت نیز در تظاهرات شرکت میکردیم که 7 ساعتی هم بازداشت بودیم.
قاسمی افزود: آن روزها مصادف با محرم و صفر بود و شاه اجازه نمیداد که جلسات روضه خوانی در مساجد برگزار شود و علما اکثراً به جلسات روضههای خانگی میرفتند؛ یکی از کارهای ما در آن دوران، همراهی علمایی بود که از قم میآمدند.
وی خاطرنشان کرد: برای شناسایی نشدن علما، آنها را شبانه همراهی کرده و به جلساتی در حاشیه شهر و روستاها میبردیم که همه این کارها در جهت افزایش بصیرت مردم بود.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی ادامه داد: تک تک روستاها را میرفتیم اطلاع رسانی میکردیم و قراری می گذاشتیم برای آنها روحانی میبردیم و حتی برای اینکه شناسایی نشوند آنها با لباس مبدل جابه جا میکردیم و بعضاً روحانیها را با چادر به سر جابه جا میکردیم.
قاسمی تصریح کرد: بچههای انقلابی روزها را در تظاهرات بودند و شبها، علما را جابه جا می کردند چراکه علما نقش بیدادگری در انقلاب داشتند و در بهمن و دی ماه با ضعیف شدن حکومت، بعضی از سران آن فرار کردند.
وی خاطرنشان کرد: 26 دی که شاه فرار کرد آزادی بیشتری بود به راحتی میتوانستیم شعار مرگ بر آمریکا بگوییم اما بسیاری از افراد را شکنجه و دستگیر میکردند با توجه به هیمنهای که ساواک و ارتش رژیم طاغوت داشت حتی بچههای انقلاب راه میرفتند آنها را دستگیر میکردند.
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس خراسان جنوبی با اشاره به اینکه نیروهای رژیم از ما میخواستند تا ما سر صبحگاه مدرسه جاوید شاه بگوییم و سرود شاهنشاهی را بخوانیم که بچهها هم اکثراً آن را اجرا نمیکردند؛ گفت: برخلاف میل آنها به در و دیوار مدارس علیه رژیم شاه، شعار مینوشتیم.
قاسمی در خصوص ماجرای زندانی شدن 7 ساعته خود گفت: ابتدای اول سال تحصیلی 57، حکومت نظامی بود ما نیز مدارس شبانه روزی بودیم دانش آموزان بزرگتر نگهبانی میدادند یک شب، اطلاعیههای زیادی داخل مدرسه ریختند که از جنایات شاه در تبریز، شیراز و آبادن نوشته بود؛ این اطلاعیه پس از جمع آوری، فردای آن روز در بین دانش آموزان مدرسه توزیع کردیم مسئولین مدرسه که انتظار داشتند این اطلاعیهها را به آن ها بدهیم اما ندادیم چراکه یکی از دانش آموزان ما را لو داد.
این انقلابی بیرجندی یادآور شد: پس از اینکه مسئولین قضایا را فهمیدند ما را از صبح تا بعد از ظهر در دستشوییهای مدرسه زندانی کردند برای اینکه ما را به کلانتری نبرند از ما خواستند تا در دفعات بعد با آنها همکاری کنیم و به این امید،من و دوستم را آزاد کردند.
قاسمی با بیان اینکه با قطعی شدن ورود امام به ایران در 12 بهمن 57، سران ساواک فرار کردند و حتی پاسگاههای روستایی و مرزی خالی شد؛ گفت: با خالی شدن پاسگاهها، کار نگهبانی و امنیت شهرهای به دست جوانان افتاد و شهربانی بیرجند در 10 تا 12 روز قبل انقلاب، دست جوانان و نوجوانان انقلابی بود.
وی افزود: یکی از جوانانی که در ایام انقلاب، بسیار برنامه ریزی میکرد و ما را نیز با خود می برد شهید حسین یوسفی بود روزهای حکومت نظامی کار امنیت محلات را خود جوانان بر عهده داشتند که من و دوستانم نیز در امنیت محلات نقش داشتیم.
این انقلابی بیرجندی تصریح کرد: انقلاب اسلامی که پیروز شد همه فکر میکردند آزادی است و هیچ قید و شرطی وجود ندارد؛ گروههای زیادی مانند منافقین، خلق تودهها میگفتند ما انقلاب کردیم در حالی که انقلاب به همه مردم، تعلق داشت و هنوز از دست رژیم شاه راحت نشده بودیم که با این گروهها بحث و مجادله داشتیم.
قاسمی با بیان اینکه از 24 یا 25 بهمن ماه بحث، مجادله فکری و مذاکره با گروهکهایی چون نهضت آزادی، حزب توده بود و میخواستند انقلاب را به انحراف بکشند چراکه همه وابسته کشورهای غرب بودند، گفت: هیچ کدام انقلاب اسلامی را نمیخواستند بلکه مجاهدین دنبال انقلاب خلق و تودهها دنبال انقلاب لائیک یا کمونیستی بودند.
وی خاطرنشان کرد: بحث مذاکراتی با این افراد، حدود یک سالی به طول انجامید حتی، منافقین نمایشگاه سلاح در مدارس میگذاشتند و ما باید ثابت میکردیم که کمونیست و خلق چین حکومت خوبی نیست.
این انقلابی بیرجندی افزود: سال 59، این گروهکها دست به ترور زدند و حزب اللهیها و افراد ریش دار را ترور میکردند تا اینکه بحثهای بسیج پیش آمد و به مجموع سپاه پیوستیم.
قاسمی با بیان اینکه ما تحت فرمان ولایت فقیه امام رحمت الله علیه بودیم؛ گفت: آن زمان، عدهای پیرو نظام دشمن و عدهای پیرو نظام رهبری و امام (ره) بودند افراد پیرو نظام دشمن، به غرب دلخوش کرده بودند و غرب و امکانات آن را آب و تاب میدادند و شاه و روحانیت را نمیخواستند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه از راههای قانونی و مذاکره نتوانستند کاری کنند اسلحه به دست گرفتند و منافقین اولین گروهی بودند در شهرها درگیری درست کردند.
انتهای پیام/
وی ادامه داد: در سالهای قبل از انقلاب، شاه که بویی از اسلام نبرده بود، به مردم ستم میکرد و مسائل غیراسلامی و غیراخلاقی چون کشف حجاب و کشتن روحانیت به شدت ادامه داشت اما عموم مردم نمیدانستند چه خبر است چراکه شاه را بسیار قدرتمند معرفی کرده بودند و آمریکا نیز از شاه بسیار پشتیبانی میکرد.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی خاطرنشان کرد: در تابستان 1356 به مشهد مقدس رفتم و دور تا دور حرم و خیابان نادری پر از توپ، تانک، نیروی نظامی و ارتش بود و برایم سؤال شد که چه خبر است؛ بعد متوجه شدم که نیروهای رژیم از تظاهرات مردم جلوگیری میکنند.
قاسمی یادآور شد: مردم کلان شهرهایی چون مشهد، تهران، شیراز و اصفهان از شهرهای کوچک تر جلوتر بودند، زودتر در تظاهرات ضد نظام و این موارد شرکت میکردند؛ در آن ایام در بیرجند هنوز خبری نبود و نارضایتی مردم از شاه کاملاً مشخص میشد و شاه هم برای نابودی مردم توپ و تانک به خیابان آورده بود.
وی افزود: پس از بازگشتم به بیرجند، مرتب بحث میشد که چرا مردم تظاهرات میکنند؛ متأسفانه دولت آن زمان، این افراد تظاهرکننده را آشوب گر معرفی کرده بود و با آنها برخورد میکرد و در همان ایام تازه فهمیدیم که در کشور انقلابی هم است و افرادی که علیه شاه قیام کردند مردم هستند؛ خراب کار نیستند چراکه اسلام خواهی و دادخواهی دارند.
انقلابی بیرجندی یادآور شد: ما از شهریور 1356 با جریان انقلاب و مبارزات امام آشنا و متوجه شدیم که مردم شاه را نمیخواهند و تظاهرات مردمی نیز در شهرهای خراسان جنوبی تقریباً از شهریور 57 شروع شد.
قاسمی با اشاره به اینکه دقیقاً بعد از 17 شهریور 57 در تهران که عدهای از مردم را به گلوله بستند؛ شهرهای خراسان هم قیام کردند؛ گفت: با بازشدن مدارس در مهر 57، اطلاع رسانی بسیار شدید و تحصنها آغاز شد و کلاسها نیمه تعطیل بود.
وی ادامه داد: موضوع دانشگاه تهران و شهادت دانش آموزان و دانشجویان که در 13 آبان 57 در دانشگاه پیش آمد مدارس بیرجند و خراسان هم تعطیل شد در نتیجه مبارزات دانش آموزان شدیدتر و همچنین شعارها کوبندهتر گردید.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی با بیان اینکه مردم با دادن شعارهایی چون مرگ بر آمریکا، مرگ بر دولت بختیار، شاه خائن باید اعدام گردد ابراز ناراحتی خود از رژیم پهلوی اعلام کردند؛ گفت: در این مدت نیز در تظاهرات شرکت میکردیم که 7 ساعتی هم بازداشت بودیم.
قاسمی افزود: آن روزها مصادف با محرم و صفر بود و شاه اجازه نمیداد که جلسات روضه خوانی در مساجد برگزار شود و علما اکثراً به جلسات روضههای خانگی میرفتند؛ یکی از کارهای ما در آن دوران، همراهی علمایی بود که از قم میآمدند.
وی خاطرنشان کرد: برای شناسایی نشدن علما، آنها را شبانه همراهی کرده و به جلساتی در حاشیه شهر و روستاها میبردیم که همه این کارها در جهت افزایش بصیرت مردم بود.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی ادامه داد: تک تک روستاها را میرفتیم اطلاع رسانی میکردیم و قراری می گذاشتیم برای آنها روحانی میبردیم و حتی برای اینکه شناسایی نشوند آنها با لباس مبدل جابه جا میکردیم و بعضاً روحانیها را با چادر به سر جابه جا میکردیم.
قاسمی تصریح کرد: بچههای انقلابی روزها را در تظاهرات بودند و شبها، علما را جابه جا می کردند چراکه علما نقش بیدادگری در انقلاب داشتند و در بهمن و دی ماه با ضعیف شدن حکومت، بعضی از سران آن فرار کردند.
وی خاطرنشان کرد: 26 دی که شاه فرار کرد آزادی بیشتری بود به راحتی میتوانستیم شعار مرگ بر آمریکا بگوییم اما بسیاری از افراد را شکنجه و دستگیر میکردند با توجه به هیمنهای که ساواک و ارتش رژیم طاغوت داشت حتی بچههای انقلاب راه میرفتند آنها را دستگیر میکردند.
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس خراسان جنوبی با اشاره به اینکه نیروهای رژیم از ما میخواستند تا ما سر صبحگاه مدرسه جاوید شاه بگوییم و سرود شاهنشاهی را بخوانیم که بچهها هم اکثراً آن را اجرا نمیکردند؛ گفت: برخلاف میل آنها به در و دیوار مدارس علیه رژیم شاه، شعار مینوشتیم.
قاسمی در خصوص ماجرای زندانی شدن 7 ساعته خود گفت: ابتدای اول سال تحصیلی 57، حکومت نظامی بود ما نیز مدارس شبانه روزی بودیم دانش آموزان بزرگتر نگهبانی میدادند یک شب، اطلاعیههای زیادی داخل مدرسه ریختند که از جنایات شاه در تبریز، شیراز و آبادن نوشته بود؛ این اطلاعیه پس از جمع آوری، فردای آن روز در بین دانش آموزان مدرسه توزیع کردیم مسئولین مدرسه که انتظار داشتند این اطلاعیهها را به آن ها بدهیم اما ندادیم چراکه یکی از دانش آموزان ما را لو داد.
این انقلابی بیرجندی یادآور شد: پس از اینکه مسئولین قضایا را فهمیدند ما را از صبح تا بعد از ظهر در دستشوییهای مدرسه زندانی کردند برای اینکه ما را به کلانتری نبرند از ما خواستند تا در دفعات بعد با آنها همکاری کنیم و به این امید،من و دوستم را آزاد کردند.
قاسمی با بیان اینکه با قطعی شدن ورود امام به ایران در 12 بهمن 57، سران ساواک فرار کردند و حتی پاسگاههای روستایی و مرزی خالی شد؛ گفت: با خالی شدن پاسگاهها، کار نگهبانی و امنیت شهرهای به دست جوانان افتاد و شهربانی بیرجند در 10 تا 12 روز قبل انقلاب، دست جوانان و نوجوانان انقلابی بود.
وی افزود: یکی از جوانانی که در ایام انقلاب، بسیار برنامه ریزی میکرد و ما را نیز با خود می برد شهید حسین یوسفی بود روزهای حکومت نظامی کار امنیت محلات را خود جوانان بر عهده داشتند که من و دوستانم نیز در امنیت محلات نقش داشتیم.
این انقلابی بیرجندی تصریح کرد: انقلاب اسلامی که پیروز شد همه فکر میکردند آزادی است و هیچ قید و شرطی وجود ندارد؛ گروههای زیادی مانند منافقین، خلق تودهها میگفتند ما انقلاب کردیم در حالی که انقلاب به همه مردم، تعلق داشت و هنوز از دست رژیم شاه راحت نشده بودیم که با این گروهها بحث و مجادله داشتیم.
قاسمی با بیان اینکه از 24 یا 25 بهمن ماه بحث، مجادله فکری و مذاکره با گروهکهایی چون نهضت آزادی، حزب توده بود و میخواستند انقلاب را به انحراف بکشند چراکه همه وابسته کشورهای غرب بودند، گفت: هیچ کدام انقلاب اسلامی را نمیخواستند بلکه مجاهدین دنبال انقلاب خلق و تودهها دنبال انقلاب لائیک یا کمونیستی بودند.
وی خاطرنشان کرد: بحث مذاکراتی با این افراد، حدود یک سالی به طول انجامید حتی، منافقین نمایشگاه سلاح در مدارس میگذاشتند و ما باید ثابت میکردیم که کمونیست و خلق چین حکومت خوبی نیست.
این انقلابی بیرجندی افزود: سال 59، این گروهکها دست به ترور زدند و حزب اللهیها و افراد ریش دار را ترور میکردند تا اینکه بحثهای بسیج پیش آمد و به مجموع سپاه پیوستیم.
قاسمی با بیان اینکه ما تحت فرمان ولایت فقیه امام رحمت الله علیه بودیم؛ گفت: آن زمان، عدهای پیرو نظام دشمن و عدهای پیرو نظام رهبری و امام (ره) بودند افراد پیرو نظام دشمن، به غرب دلخوش کرده بودند و غرب و امکانات آن را آب و تاب میدادند و شاه و روحانیت را نمیخواستند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه از راههای قانونی و مذاکره نتوانستند کاری کنند اسلحه به دست گرفتند و منافقین اولین گروهی بودند در شهرها درگیری درست کردند.
انتهای پیام/
وی ادامه داد: در سالهای قبل از انقلاب، شاه که بویی از اسلام نبرده بود، به مردم ستم میکرد و مسائل غیراسلامی و غیراخلاقی چون کشف حجاب و کشتن روحانیت به شدت ادامه داشت اما عموم مردم نمیدانستند چه خبر است چراکه شاه را بسیار قدرتمند معرفی کرده بودند و آمریکا نیز از شاه بسیار پشتیبانی میکرد.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی خاطرنشان کرد: در تابستان 1356 به مشهد مقدس رفتم و دور تا دور حرم و خیابان نادری پر از توپ، تانک، نیروی نظامی و ارتش بود و برایم سؤال شد که چه خبر است؛ بعد متوجه شدم که نیروهای رژیم از تظاهرات مردم جلوگیری میکنند.
قاسمی یادآور شد: مردم کلان شهرهایی چون مشهد، تهران، شیراز و اصفهان از شهرهای کوچک تر جلوتر بودند، زودتر در تظاهرات ضد نظام و این موارد شرکت میکردند؛ در آن ایام در بیرجند هنوز خبری نبود و نارضایتی مردم از شاه کاملاً مشخص میشد و شاه هم برای نابودی مردم توپ و تانک به خیابان آورده بود.
وی افزود: پس از بازگشتم به بیرجند، مرتب بحث میشد که چرا مردم تظاهرات میکنند؛ متأسفانه دولت آن زمان، این افراد تظاهرکننده را آشوب گر معرفی کرده بود و با آنها برخورد میکرد و در همان ایام تازه فهمیدیم که در کشور انقلابی هم است و افرادی که علیه شاه قیام کردند مردم هستند؛ خراب کار نیستند چراکه اسلام خواهی و دادخواهی دارند.
انقلابی بیرجندی یادآور شد: ما از شهریور 1356 با جریان انقلاب و مبارزات امام آشنا و متوجه شدیم که مردم شاه را نمیخواهند و تظاهرات مردمی نیز در شهرهای خراسان جنوبی تقریباً از شهریور 57 شروع شد.
قاسمی با اشاره به اینکه دقیقاً بعد از 17 شهریور 57 در تهران که عدهای از مردم را به گلوله بستند؛ شهرهای خراسان هم قیام کردند؛ گفت: با بازشدن مدارس در مهر 57، اطلاع رسانی بسیار شدید و تحصنها آغاز شد و کلاسها نیمه تعطیل بود.
وی ادامه داد: موضوع دانشگاه تهران و شهادت دانش آموزان و دانشجویان که در 13 آبان 57 در دانشگاه پیش آمد مدارس بیرجند و خراسان هم تعطیل شد در نتیجه مبارزات دانش آموزان شدیدتر و همچنین شعارها کوبندهتر گردید.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی با بیان اینکه مردم با دادن شعارهایی چون مرگ بر آمریکا، مرگ بر دولت بختیار، شاه خائن باید اعدام گردد ابراز ناراحتی خود از رژیم پهلوی اعلام کردند؛ گفت: در این مدت نیز در تظاهرات شرکت میکردیم که 7 ساعتی هم بازداشت بودیم.
قاسمی افزود: آن روزها مصادف با محرم و صفر بود و شاه اجازه نمیداد که جلسات روضه خوانی در مساجد برگزار شود و علما اکثراً به جلسات روضههای خانگی میرفتند؛ یکی از کارهای ما در آن دوران، همراهی علمایی بود که از قم میآمدند.
وی خاطرنشان کرد: برای شناسایی نشدن علما، آنها را شبانه همراهی کرده و به جلساتی در حاشیه شهر و روستاها میبردیم که همه این کارها در جهت افزایش بصیرت مردم بود.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی ادامه داد: تک تک روستاها را میرفتیم اطلاع رسانی میکردیم و قراری می گذاشتیم برای آنها روحانی میبردیم و حتی برای اینکه شناسایی نشوند آنها با لباس مبدل جابه جا میکردیم و بعضاً روحانیها را با چادر به سر جابه جا میکردیم.
قاسمی تصریح کرد: بچههای انقلابی روزها را در تظاهرات بودند و شبها، علما را جابه جا می کردند چراکه علما نقش بیدادگری در انقلاب داشتند و در بهمن و دی ماه با ضعیف شدن حکومت، بعضی از سران آن فرار کردند.
وی خاطرنشان کرد: 26 دی که شاه فرار کرد آزادی بیشتری بود به راحتی میتوانستیم شعار مرگ بر آمریکا بگوییم اما بسیاری از افراد را شکنجه و دستگیر میکردند با توجه به هیمنهای که ساواک و ارتش رژیم طاغوت داشت حتی بچههای انقلاب راه میرفتند آنها را دستگیر میکردند.
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس خراسان جنوبی با اشاره به اینکه نیروهای رژیم از ما میخواستند تا ما سر صبحگاه مدرسه جاوید شاه بگوییم و سرود شاهنشاهی را بخوانیم که بچهها هم اکثراً آن را اجرا نمیکردند؛ گفت: برخلاف میل آنها به در و دیوار مدارس علیه رژیم شاه، شعار مینوشتیم.
قاسمی در خصوص ماجرای زندانی شدن 7 ساعته خود گفت: ابتدای اول سال تحصیلی 57، حکومت نظامی بود ما نیز مدارس شبانه روزی بودیم دانش آموزان بزرگتر نگهبانی میدادند یک شب، اطلاعیههای زیادی داخل مدرسه ریختند که از جنایات شاه در تبریز، شیراز و آبادن نوشته بود؛ این اطلاعیه پس از جمع آوری، فردای آن روز در بین دانش آموزان مدرسه توزیع کردیم مسئولین مدرسه که انتظار داشتند این اطلاعیهها را به آن ها بدهیم اما ندادیم چراکه یکی از دانش آموزان ما را لو داد.
این انقلابی بیرجندی یادآور شد: پس از اینکه مسئولین قضایا را فهمیدند ما را از صبح تا بعد از ظهر در دستشوییهای مدرسه زندانی کردند برای اینکه ما را به کلانتری نبرند از ما خواستند تا در دفعات بعد با آنها همکاری کنیم و به این امید،من و دوستم را آزاد کردند.
قاسمی با بیان اینکه با قطعی شدن ورود امام به ایران در 12 بهمن 57، سران ساواک فرار کردند و حتی پاسگاههای روستایی و مرزی خالی شد؛ گفت: با خالی شدن پاسگاهها، کار نگهبانی و امنیت شهرهای به دست جوانان افتاد و شهربانی بیرجند در 10 تا 12 روز قبل انقلاب، دست جوانان و نوجوانان انقلابی بود.
وی افزود: یکی از جوانانی که در ایام انقلاب، بسیار برنامه ریزی میکرد و ما را نیز با خود می برد شهید حسین یوسفی بود روزهای حکومت نظامی کار امنیت محلات را خود جوانان بر عهده داشتند که من و دوستانم نیز در امنیت محلات نقش داشتیم.
این انقلابی بیرجندی تصریح کرد: انقلاب اسلامی که پیروز شد همه فکر میکردند آزادی است و هیچ قید و شرطی وجود ندارد؛ گروههای زیادی مانند منافقین، خلق تودهها میگفتند ما انقلاب کردیم در حالی که انقلاب به همه مردم، تعلق داشت و هنوز از دست رژیم شاه راحت نشده بودیم که با این گروهها بحث و مجادله داشتیم.
قاسمی با بیان اینکه از 24 یا 25 بهمن ماه بحث، مجادله فکری و مذاکره با گروهکهایی چون نهضت آزادی، حزب توده بود و میخواستند انقلاب را به انحراف بکشند چراکه همه وابسته کشورهای غرب بودند، گفت: هیچ کدام انقلاب اسلامی را نمیخواستند بلکه مجاهدین دنبال انقلاب خلق و تودهها دنبال انقلاب لائیک یا کمونیستی بودند.
وی خاطرنشان کرد: بحث مذاکراتی با این افراد، حدود یک سالی به طول انجامید حتی، منافقین نمایشگاه سلاح در مدارس میگذاشتند و ما باید ثابت میکردیم که کمونیست و خلق چین حکومت خوبی نیست.
این انقلابی بیرجندی افزود: سال 59، این گروهکها دست به ترور زدند و حزب اللهیها و افراد ریش دار را ترور میکردند تا اینکه بحثهای بسیج پیش آمد و به مجموع سپاه پیوستیم.
قاسمی با بیان اینکه ما تحت فرمان ولایت فقیه امام رحمت الله علیه بودیم؛ گفت: آن زمان، عدهای پیرو نظام دشمن و عدهای پیرو نظام رهبری و امام (ره) بودند افراد پیرو نظام دشمن، به غرب دلخوش کرده بودند و غرب و امکانات آن را آب و تاب میدادند و شاه و روحانیت را نمیخواستند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه از راههای قانونی و مذاکره نتوانستند کاری کنند اسلحه به دست گرفتند و منافقین اولین گروهی بودند در شهرها درگیری درست کردند.
انتهای پیام/
وی ادامه داد: در سالهای قبل از انقلاب، شاه که بویی از اسلام نبرده بود، به مردم ستم میکرد و مسائل غیراسلامی و غیراخلاقی چون کشف حجاب و کشتن روحانیت به شدت ادامه داشت اما عموم مردم نمیدانستند چه خبر است چراکه شاه را بسیار قدرتمند معرفی کرده بودند و آمریکا نیز از شاه بسیار پشتیبانی میکرد.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی خاطرنشان کرد: در تابستان 1356 به مشهد مقدس رفتم و دور تا دور حرم و خیابان نادری پر از توپ، تانک، نیروی نظامی و ارتش بود و برایم سؤال شد که چه خبر است؛ بعد متوجه شدم که نیروهای رژیم از تظاهرات مردم جلوگیری میکنند.
قاسمی یادآور شد: مردم کلان شهرهایی چون مشهد، تهران، شیراز و اصفهان از شهرهای کوچک تر جلوتر بودند، زودتر در تظاهرات ضد نظام و این موارد شرکت میکردند؛ در آن ایام در بیرجند هنوز خبری نبود و نارضایتی مردم از شاه کاملاً مشخص میشد و شاه هم برای نابودی مردم توپ و تانک به خیابان آورده بود.
وی افزود: پس از بازگشتم به بیرجند، مرتب بحث میشد که چرا مردم تظاهرات میکنند؛ متأسفانه دولت آن زمان، این افراد تظاهرکننده را آشوب گر معرفی کرده بود و با آنها برخورد میکرد و در همان ایام تازه فهمیدیم که در کشور انقلابی هم است و افرادی که علیه شاه قیام کردند مردم هستند؛ خراب کار نیستند چراکه اسلام خواهی و دادخواهی دارند.
انقلابی بیرجندی یادآور شد: ما از شهریور 1356 با جریان انقلاب و مبارزات امام آشنا و متوجه شدیم که مردم شاه را نمیخواهند و تظاهرات مردمی نیز در شهرهای خراسان جنوبی تقریباً از شهریور 57 شروع شد.
قاسمی با اشاره به اینکه دقیقاً بعد از 17 شهریور 57 در تهران که عدهای از مردم را به گلوله بستند؛ شهرهای خراسان هم قیام کردند؛ گفت: با بازشدن مدارس در مهر 57، اطلاع رسانی بسیار شدید و تحصنها آغاز شد و کلاسها نیمه تعطیل بود.
وی ادامه داد: موضوع دانشگاه تهران و شهادت دانش آموزان و دانشجویان که در 13 آبان 57 در دانشگاه پیش آمد مدارس بیرجند و خراسان هم تعطیل شد در نتیجه مبارزات دانش آموزان شدیدتر و همچنین شعارها کوبندهتر گردید.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی با بیان اینکه مردم با دادن شعارهایی چون مرگ بر آمریکا، مرگ بر دولت بختیار، شاه خائن باید اعدام گردد ابراز ناراحتی خود از رژیم پهلوی اعلام کردند؛ گفت: در این مدت نیز در تظاهرات شرکت میکردیم که 7 ساعتی هم بازداشت بودیم.
قاسمی افزود: آن روزها مصادف با محرم و صفر بود و شاه اجازه نمیداد که جلسات روضه خوانی در مساجد برگزار شود و علما اکثراً به جلسات روضههای خانگی میرفتند؛ یکی از کارهای ما در آن دوران، همراهی علمایی بود که از قم میآمدند.
وی خاطرنشان کرد: برای شناسایی نشدن علما، آنها را شبانه همراهی کرده و به جلساتی در حاشیه شهر و روستاها میبردیم که همه این کارها در جهت افزایش بصیرت مردم بود.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی ادامه داد: تک تک روستاها را میرفتیم اطلاع رسانی میکردیم و قراری می گذاشتیم برای آنها روحانی میبردیم و حتی برای اینکه شناسایی نشوند آنها با لباس مبدل جابه جا میکردیم و بعضاً روحانیها را با چادر به سر جابه جا میکردیم.
قاسمی تصریح کرد: بچههای انقلابی روزها را در تظاهرات بودند و شبها، علما را جابه جا می کردند چراکه علما نقش بیدادگری در انقلاب داشتند و در بهمن و دی ماه با ضعیف شدن حکومت، بعضی از سران آن فرار کردند.
وی خاطرنشان کرد: 26 دی که شاه فرار کرد آزادی بیشتری بود به راحتی میتوانستیم شعار مرگ بر آمریکا بگوییم اما بسیاری از افراد را شکنجه و دستگیر میکردند با توجه به هیمنهای که ساواک و ارتش رژیم طاغوت داشت حتی بچههای انقلاب راه میرفتند آنها را دستگیر میکردند.
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس خراسان جنوبی با اشاره به اینکه نیروهای رژیم از ما میخواستند تا ما سر صبحگاه مدرسه جاوید شاه بگوییم و سرود شاهنشاهی را بخوانیم که بچهها هم اکثراً آن را اجرا نمیکردند؛ گفت: برخلاف میل آنها به در و دیوار مدارس علیه رژیم شاه، شعار مینوشتیم.
قاسمی در خصوص ماجرای زندانی شدن 7 ساعته خود گفت: ابتدای اول سال تحصیلی 57، حکومت نظامی بود ما نیز مدارس شبانه روزی بودیم دانش آموزان بزرگتر نگهبانی میدادند یک شب، اطلاعیههای زیادی داخل مدرسه ریختند که از جنایات شاه در تبریز، شیراز و آبادن نوشته بود؛ این اطلاعیه پس از جمع آوری، فردای آن روز در بین دانش آموزان مدرسه توزیع کردیم مسئولین مدرسه که انتظار داشتند این اطلاعیهها را به آن ها بدهیم اما ندادیم چراکه یکی از دانش آموزان ما را لو داد.
این انقلابی بیرجندی یادآور شد: پس از اینکه مسئولین قضایا را فهمیدند ما را از صبح تا بعد از ظهر در دستشوییهای مدرسه زندانی کردند برای اینکه ما را به کلانتری نبرند از ما خواستند تا در دفعات بعد با آنها همکاری کنیم و به این امید،من و دوستم را آزاد کردند.
قاسمی با بیان اینکه با قطعی شدن ورود امام به ایران در 12 بهمن 57، سران ساواک فرار کردند و حتی پاسگاههای روستایی و مرزی خالی شد؛ گفت: با خالی شدن پاسگاهها، کار نگهبانی و امنیت شهرهای به دست جوانان افتاد و شهربانی بیرجند در 10 تا 12 روز قبل انقلاب، دست جوانان و نوجوانان انقلابی بود.
وی افزود: یکی از جوانانی که در ایام انقلاب، بسیار برنامه ریزی میکرد و ما را نیز با خود می برد شهید حسین یوسفی بود روزهای حکومت نظامی کار امنیت محلات را خود جوانان بر عهده داشتند که من و دوستانم نیز در امنیت محلات نقش داشتیم.
این انقلابی بیرجندی تصریح کرد: انقلاب اسلامی که پیروز شد همه فکر میکردند آزادی است و هیچ قید و شرطی وجود ندارد؛ گروههای زیادی مانند منافقین، خلق تودهها میگفتند ما انقلاب کردیم در حالی که انقلاب به همه مردم، تعلق داشت و هنوز از دست رژیم شاه راحت نشده بودیم که با این گروهها بحث و مجادله داشتیم.
قاسمی با بیان اینکه از 24 یا 25 بهمن ماه بحث، مجادله فکری و مذاکره با گروهکهایی چون نهضت آزادی، حزب توده بود و میخواستند انقلاب را به انحراف بکشند چراکه همه وابسته کشورهای غرب بودند، گفت: هیچ کدام انقلاب اسلامی را نمیخواستند بلکه مجاهدین دنبال انقلاب خلق و تودهها دنبال انقلاب لائیک یا کمونیستی بودند.
وی خاطرنشان کرد: بحث مذاکراتی با این افراد، حدود یک سالی به طول انجامید حتی، منافقین نمایشگاه سلاح در مدارس میگذاشتند و ما باید ثابت میکردیم که کمونیست و خلق چین حکومت خوبی نیست.
این انقلابی بیرجندی افزود: سال 59، این گروهکها دست به ترور زدند و حزب اللهیها و افراد ریش دار را ترور میکردند تا اینکه بحثهای بسیج پیش آمد و به مجموع سپاه پیوستیم.
قاسمی با بیان اینکه ما تحت فرمان ولایت فقیه امام رحمت الله علیه بودیم؛ گفت: آن زمان، عدهای پیرو نظام دشمن و عدهای پیرو نظام رهبری و امام (ره) بودند افراد پیرو نظام دشمن، به غرب دلخوش کرده بودند و غرب و امکانات آن را آب و تاب میدادند و شاه و روحانیت را نمیخواستند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه از راههای قانونی و مذاکره نتوانستند کاری کنند اسلحه به دست گرفتند و منافقین اولین گروهی بودند در شهرها درگیری درست کردند.
انتهای پیام/
وی ادامه داد: در سالهای قبل از انقلاب، شاه که بویی از اسلام نبرده بود، به مردم ستم میکرد و مسائل غیراسلامی و غیراخلاقی چون کشف حجاب و کشتن روحانیت به شدت ادامه داشت اما عموم مردم نمیدانستند چه خبر است چراکه شاه را بسیار قدرتمند معرفی کرده بودند و آمریکا نیز از شاه بسیار پشتیبانی میکرد.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی خاطرنشان کرد: در تابستان 1356 به مشهد مقدس رفتم و دور تا دور حرم و خیابان نادری پر از توپ، تانک، نیروی نظامی و ارتش بود و برایم سؤال شد که چه خبر است؛ بعد متوجه شدم که نیروهای رژیم از تظاهرات مردم جلوگیری میکنند.
قاسمی یادآور شد: مردم کلان شهرهایی چون مشهد، تهران، شیراز و اصفهان از شهرهای کوچک تر جلوتر بودند، زودتر در تظاهرات ضد نظام و این موارد شرکت میکردند؛ در آن ایام در بیرجند هنوز خبری نبود و نارضایتی مردم از شاه کاملاً مشخص میشد و شاه هم برای نابودی مردم توپ و تانک به خیابان آورده بود.
وی افزود: پس از بازگشتم به بیرجند، مرتب بحث میشد که چرا مردم تظاهرات میکنند؛ متأسفانه دولت آن زمان، این افراد تظاهرکننده را آشوب گر معرفی کرده بود و با آنها برخورد میکرد و در همان ایام تازه فهمیدیم که در کشور انقلابی هم است و افرادی که علیه شاه قیام کردند مردم هستند؛ خراب کار نیستند چراکه اسلام خواهی و دادخواهی دارند.
انقلابی بیرجندی یادآور شد: ما از شهریور 1356 با جریان انقلاب و مبارزات امام آشنا و متوجه شدیم که مردم شاه را نمیخواهند و تظاهرات مردمی نیز در شهرهای خراسان جنوبی تقریباً از شهریور 57 شروع شد.
قاسمی با اشاره به اینکه دقیقاً بعد از 17 شهریور 57 در تهران که عدهای از مردم را به گلوله بستند؛ شهرهای خراسان هم قیام کردند؛ گفت: با بازشدن مدارس در مهر 57، اطلاع رسانی بسیار شدید و تحصنها آغاز شد و کلاسها نیمه تعطیل بود.
وی ادامه داد: موضوع دانشگاه تهران و شهادت دانش آموزان و دانشجویان که در 13 آبان 57 در دانشگاه پیش آمد مدارس بیرجند و خراسان هم تعطیل شد در نتیجه مبارزات دانش آموزان شدیدتر و همچنین شعارها کوبندهتر گردید.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی با بیان اینکه مردم با دادن شعارهایی چون مرگ بر آمریکا، مرگ بر دولت بختیار، شاه خائن باید اعدام گردد ابراز ناراحتی خود از رژیم پهلوی اعلام کردند؛ گفت: در این مدت نیز در تظاهرات شرکت میکردیم که 7 ساعتی هم بازداشت بودیم.
قاسمی افزود: آن روزها مصادف با محرم و صفر بود و شاه اجازه نمیداد که جلسات روضه خوانی در مساجد برگزار شود و علما اکثراً به جلسات روضههای خانگی میرفتند؛ یکی از کارهای ما در آن دوران، همراهی علمایی بود که از قم میآمدند.
وی خاطرنشان کرد: برای شناسایی نشدن علما، آنها را شبانه همراهی کرده و به جلساتی در حاشیه شهر و روستاها میبردیم که همه این کارها در جهت افزایش بصیرت مردم بود.
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی ادامه داد: تک تک روستاها را میرفتیم اطلاع رسانی میکردیم و قراری می گذاشتیم برای آنها روحانی میبردیم و حتی برای اینکه شناسایی نشوند آنها با لباس مبدل جابه جا میکردیم و بعضاً روحانیها را با چادر به سر جابه جا میکردیم.
قاسمی تصریح کرد: بچههای انقلابی روزها را در تظاهرات بودند و شبها، علما را جابه جا می کردند چراکه علما نقش بیدادگری در انقلاب داشتند و در بهمن و دی ماه با ضعیف شدن حکومت، بعضی از سران آن فرار کردند.
وی خاطرنشان کرد: 26 دی که شاه فرار کرد آزادی بیشتری بود به راحتی میتوانستیم شعار مرگ بر آمریکا بگوییم اما بسیاری از افراد را شکنجه و دستگیر میکردند با توجه به هیمنهای که ساواک و ارتش رژیم طاغوت داشت حتی بچههای انقلاب راه میرفتند آنها را دستگیر میکردند.
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس خراسان جنوبی با اشاره به اینکه نیروهای رژیم از ما میخواستند تا ما سر صبحگاه مدرسه جاوید شاه بگوییم و سرود شاهنشاهی را بخوانیم که بچهها هم اکثراً آن را اجرا نمیکردند؛ گفت: برخلاف میل آنها به در و دیوار مدارس علیه رژیم شاه، شعار مینوشتیم.
قاسمی در خصوص ماجرای زندانی شدن 7 ساعته خود گفت: ابتدای اول سال تحصیلی 57، حکومت نظامی بود ما نیز مدارس شبانه روزی بودیم دانش آموزان بزرگتر نگهبانی میدادند یک شب، اطلاعیههای زیادی داخل مدرسه ریختند که از جنایات شاه در تبریز، شیراز و آبادن نوشته بود؛ این اطلاعیه پس از جمع آوری، فردای آن روز در بین دانش آموزان مدرسه توزیع کردیم مسئولین مدرسه که انتظار داشتند این اطلاعیهها را به آن ها بدهیم اما ندادیم چراکه یکی از دانش آموزان ما را لو داد.
این انقلابی بیرجندی یادآور شد: پس از اینکه مسئولین قضایا را فهمیدند ما را از صبح تا بعد از ظهر در دستشوییهای مدرسه زندانی کردند برای اینکه ما را به کلانتری نبرند از ما خواستند تا در دفعات بعد با آنها همکاری کنیم و به این امید،من و دوستم را آزاد کردند.
قاسمی با بیان اینکه با قطعی شدن ورود امام به ایران در 12 بهمن 57، سران ساواک فرار کردند و حتی پاسگاههای روستایی و مرزی خالی شد؛ گفت: با خالی شدن پاسگاهها، کار نگهبانی و امنیت شهرهای به دست جوانان افتاد و شهربانی بیرجند در 10 تا 12 روز قبل انقلاب، دست جوانان و نوجوانان انقلابی بود.
وی افزود: یکی از جوانانی که در ایام انقلاب، بسیار برنامه ریزی میکرد و ما را نیز با خود می برد شهید حسین یوسفی بود روزهای حکومت نظامی کار امنیت محلات را خود جوانان بر عهده داشتند که من و دوستانم نیز در امنیت محلات نقش داشتیم.
این انقلابی بیرجندی تصریح کرد: انقلاب اسلامی که پیروز شد همه فکر میکردند آزادی است و هیچ قید و شرطی وجود ندارد؛ گروههای زیادی مانند منافقین، خلق تودهها میگفتند ما انقلاب کردیم در حالی که انقلاب به همه مردم، تعلق داشت و هنوز از دست رژیم شاه راحت نشده بودیم که با این گروهها بحث و مجادله داشتیم.
قاسمی با بیان اینکه از 24 یا 25 بهمن ماه بحث، مجادله فکری و مذاکره با گروهکهایی چون نهضت آزادی، حزب توده بود و میخواستند انقلاب را به انحراف بکشند چراکه همه وابسته کشورهای غرب بودند، گفت: هیچ کدام انقلاب اسلامی را نمیخواستند بلکه مجاهدین دنبال انقلاب خلق و تودهها دنبال انقلاب لائیک یا کمونیستی بودند.
وی خاطرنشان کرد: بحث مذاکراتی با این افراد، حدود یک سالی به طول انجامید حتی، منافقین نمایشگاه سلاح در مدارس میگذاشتند و ما باید ثابت میکردیم که کمونیست و خلق چین حکومت خوبی نیست.
این انقلابی بیرجندی افزود: سال 59، این گروهکها دست به ترور زدند و حزب اللهیها و افراد ریش دار را ترور میکردند تا اینکه بحثهای بسیج پیش آمد و به مجموع سپاه پیوستیم.
قاسمی با بیان اینکه ما تحت فرمان ولایت فقیه امام رحمت الله علیه بودیم؛ گفت: آن زمان، عدهای پیرو نظام دشمن و عدهای پیرو نظام رهبری و امام (ره) بودند افراد پیرو نظام دشمن، به غرب دلخوش کرده بودند و غرب و امکانات آن را آب و تاب میدادند و شاه و روحانیت را نمیخواستند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه از راههای قانونی و مذاکره نتوانستند کاری کنند اسلحه به دست گرفتند و منافقین اولین گروهی بودند در شهرها درگیری درست کردند.
انتهای پیام/
,
وی ادامه داد: در سالهای قبل از انقلاب، شاه که بویی از اسلام نبرده بود، به مردم ستم میکرد و مسائل غیراسلامی و غیراخلاقی چون کشف حجاب و کشتن روحانیت به شدت ادامه داشت اما عموم مردم نمیدانستند چه خبر است چراکه شاه را بسیار قدرتمند معرفی کرده بودند و آمریکا نیز از شاه بسیار پشتیبانی میکرد.
,,
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی خاطرنشان کرد: در تابستان 1356 به مشهد مقدس رفتم و دور تا دور حرم و خیابان نادری پر از توپ، تانک، نیروی نظامی و ارتش بود و برایم سؤال شد که چه خبر است؛ بعد متوجه شدم که نیروهای رژیم از تظاهرات مردم جلوگیری میکنند.
,,
قاسمی یادآور شد: مردم کلان شهرهایی چون مشهد، تهران، شیراز و اصفهان از شهرهای کوچک تر جلوتر بودند، زودتر در تظاهرات ضد نظام و این موارد شرکت میکردند؛ در آن ایام در بیرجند هنوز خبری نبود و نارضایتی مردم از شاه کاملاً مشخص میشد و شاه هم برای نابودی مردم توپ و تانک به خیابان آورده بود.
,,
وی افزود: پس از بازگشتم به بیرجند، مرتب بحث میشد که چرا مردم تظاهرات میکنند؛ متأسفانه دولت آن زمان، این افراد تظاهرکننده را آشوب گر معرفی کرده بود و با آنها برخورد میکرد و در همان ایام تازه فهمیدیم که در کشور انقلابی هم است و افرادی که علیه شاه قیام کردند مردم هستند؛ خراب کار نیستند چراکه اسلام خواهی و دادخواهی دارند.
,,
انقلابی بیرجندی یادآور شد: ما از شهریور 1356 با جریان انقلاب و مبارزات امام آشنا و متوجه شدیم که مردم شاه را نمیخواهند و تظاهرات مردمی نیز در شهرهای خراسان جنوبی تقریباً از شهریور 57 شروع شد.
,,
قاسمی با اشاره به اینکه دقیقاً بعد از 17 شهریور 57 در تهران که عدهای از مردم را به گلوله بستند؛ شهرهای خراسان هم قیام کردند؛ گفت: با بازشدن مدارس در مهر 57، اطلاع رسانی بسیار شدید و تحصنها آغاز شد و کلاسها نیمه تعطیل بود.
,,
وی ادامه داد: موضوع دانشگاه تهران و شهادت دانش آموزان و دانشجویان که در 13 آبان 57 در دانشگاه پیش آمد مدارس بیرجند و خراسان هم تعطیل شد در نتیجه مبارزات دانش آموزان شدیدتر و همچنین شعارها کوبندهتر گردید.
,,
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی با بیان اینکه مردم با دادن شعارهایی چون مرگ بر آمریکا، مرگ بر دولت بختیار، شاه خائن باید اعدام گردد ابراز ناراحتی خود از رژیم پهلوی اعلام کردند؛ گفت: در این مدت نیز در تظاهرات شرکت میکردیم که 7 ساعتی هم بازداشت بودیم.
,,
قاسمی افزود: آن روزها مصادف با محرم و صفر بود و شاه اجازه نمیداد که جلسات روضه خوانی در مساجد برگزار شود و علما اکثراً به جلسات روضههای خانگی میرفتند؛ یکی از کارهای ما در آن دوران، همراهی علمایی بود که از قم میآمدند.
,,
وی خاطرنشان کرد: برای شناسایی نشدن علما، آنها را شبانه همراهی کرده و به جلساتی در حاشیه شهر و روستاها میبردیم که همه این کارها در جهت افزایش بصیرت مردم بود.
,,
فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی ادامه داد: تک تک روستاها را میرفتیم اطلاع رسانی میکردیم و قراری می گذاشتیم برای آنها روحانی میبردیم و حتی برای اینکه شناسایی نشوند آنها با لباس مبدل جابه جا میکردیم و بعضاً روحانیها را با چادر به سر جابه جا میکردیم.
,,
قاسمی تصریح کرد: بچههای انقلابی روزها را در تظاهرات بودند و شبها، علما را جابه جا می کردند چراکه علما نقش بیدادگری در انقلاب داشتند و در بهمن و دی ماه با ضعیف شدن حکومت، بعضی از سران آن فرار کردند.
,,
وی خاطرنشان کرد: 26 دی که شاه فرار کرد آزادی بیشتری بود به راحتی میتوانستیم شعار مرگ بر آمریکا بگوییم اما بسیاری از افراد را شکنجه و دستگیر میکردند با توجه به هیمنهای که ساواک و ارتش رژیم طاغوت داشت حتی بچههای انقلاب راه میرفتند آنها را دستگیر میکردند.
,,
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس خراسان جنوبی با اشاره به اینکه نیروهای رژیم از ما میخواستند تا ما سر صبحگاه مدرسه جاوید شاه بگوییم و سرود شاهنشاهی را بخوانیم که بچهها هم اکثراً آن را اجرا نمیکردند؛ گفت: برخلاف میل آنها به در و دیوار مدارس علیه رژیم شاه، شعار مینوشتیم.
,,
قاسمی در خصوص ماجرای زندانی شدن 7 ساعته خود گفت: ابتدای اول سال تحصیلی 57، حکومت نظامی بود ما نیز مدارس شبانه روزی بودیم دانش آموزان بزرگتر نگهبانی میدادند یک شب، اطلاعیههای زیادی داخل مدرسه ریختند که از جنایات شاه در تبریز، شیراز و آبادن نوشته بود؛ این اطلاعیه پس از جمع آوری، فردای آن روز در بین دانش آموزان مدرسه توزیع کردیم مسئولین مدرسه که انتظار داشتند این اطلاعیهها را به آن ها بدهیم اما ندادیم چراکه یکی از دانش آموزان ما را لو داد.
,,
این انقلابی بیرجندی یادآور شد: پس از اینکه مسئولین قضایا را فهمیدند ما را از صبح تا بعد از ظهر در دستشوییهای مدرسه زندانی کردند برای اینکه ما را به کلانتری نبرند از ما خواستند تا در دفعات بعد با آنها همکاری کنیم و به این امید،من و دوستم را آزاد کردند.
,,
قاسمی با بیان اینکه با قطعی شدن ورود امام به ایران در 12 بهمن 57، سران ساواک فرار کردند و حتی پاسگاههای روستایی و مرزی خالی شد؛ گفت: با خالی شدن پاسگاهها، کار نگهبانی و امنیت شهرهای به دست جوانان افتاد و شهربانی بیرجند در 10 تا 12 روز قبل انقلاب، دست جوانان و نوجوانان انقلابی بود.
,,
وی افزود: یکی از جوانانی که در ایام انقلاب، بسیار برنامه ریزی میکرد و ما را نیز با خود می برد شهید حسین یوسفی بود روزهای حکومت نظامی کار امنیت محلات را خود جوانان بر عهده داشتند که من و دوستانم نیز در امنیت محلات نقش داشتیم.
,,
این انقلابی بیرجندی تصریح کرد: انقلاب اسلامی که پیروز شد همه فکر میکردند آزادی است و هیچ قید و شرطی وجود ندارد؛ گروههای زیادی مانند منافقین، خلق تودهها میگفتند ما انقلاب کردیم در حالی که انقلاب به همه مردم، تعلق داشت و هنوز از دست رژیم شاه راحت نشده بودیم که با این گروهها بحث و مجادله داشتیم.
,,
قاسمی با بیان اینکه از 24 یا 25 بهمن ماه بحث، مجادله فکری و مذاکره با گروهکهایی چون نهضت آزادی، حزب توده بود و میخواستند انقلاب را به انحراف بکشند چراکه همه وابسته کشورهای غرب بودند، گفت: هیچ کدام انقلاب اسلامی را نمیخواستند بلکه مجاهدین دنبال انقلاب خلق و تودهها دنبال انقلاب لائیک یا کمونیستی بودند.
,,
وی خاطرنشان کرد: بحث مذاکراتی با این افراد، حدود یک سالی به طول انجامید حتی، منافقین نمایشگاه سلاح در مدارس میگذاشتند و ما باید ثابت میکردیم که کمونیست و خلق چین حکومت خوبی نیست.
,,
این انقلابی بیرجندی افزود: سال 59، این گروهکها دست به ترور زدند و حزب اللهیها و افراد ریش دار را ترور میکردند تا اینکه بحثهای بسیج پیش آمد و به مجموع سپاه پیوستیم.
,,
قاسمی با بیان اینکه ما تحت فرمان ولایت فقیه امام رحمت الله علیه بودیم؛ گفت: آن زمان، عدهای پیرو نظام دشمن و عدهای پیرو نظام رهبری و امام (ره) بودند افراد پیرو نظام دشمن، به غرب دلخوش کرده بودند و غرب و امکانات آن را آب و تاب میدادند و شاه و روحانیت را نمیخواستند.
,,
وی ادامه داد: بعد از اینکه از راههای قانونی و مذاکره نتوانستند کاری کنند اسلحه به دست گرفتند و منافقین اولین گروهی بودند در شهرها درگیری درست کردند.
,,
انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه