یادداشت؛ جلال چراغپور–مربی و مدرس فوتبال
نگاه ریزبینانه به تیم قلعه نویی؛ تیم فرسوده، ادعاهای بزرگ، آینده تاریک
جلال چراغپور مربی و مدرس فوتبال ایران در یک یادداشت مفصل و ریزبینانه به بررسی شرایط تیم ملی با هدایت امیر قلعه نویی پرداخته است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جلال چراغپور مربی و مدرس فوتبال ایران تحلیل جالبی از شرایط تیم ملی با هدایت امیر قلعه نویی دارد. او در یک نگاه ریزبینانه و آنالیز مفصل وضعیت تیم ملی را در 3 بخش متفاوت زیر ذره بین برده. نگاه اول به وضعیت نیمکت تیم ملی و اشکالات فنی درون زمین، نگاه دوم به شرایط اسکواد تیم ملی و پروسه تیم سازی و نگاه سوم پیش بینی وضعیت تیم ملی در جام ملت های آسیاست. تحلیل ریزبینانه و جزئی نگر چراغپور تصویر روشنتری از تیم ملی با هدایت امیر قلعه نویی و آینده آن به ویژه در جام ملتهای آسیا پیش روی ما قرار می دهد.
1
به نظرم قبل از اینکه بخواهیم درباره اسمها و ادعاها صحبت کنیم، باید شرایط تیم ملی را مورد بررسی قرار دهیم. باید بدانیم چه چیزهایی میخواهیم. برای همین خواستههایمان هم چه چیزهایی کم داریم و نیاز است دنبال نداشته هایمان برویم. آن وقت میتوانیم دنبال افراد برای حل مشکلات و مدیریت آنها بگردیم. اهداف هستند که میتوانند افراد را تعیین کنند نه اینکه با انتخاب یک نفر بخواهیم هدف گذاری داشته باشیم. متأسفانه در گام اول اتاق فکر در فدراسیون نداشتیم. متخصصان فوتبال در چند سال اخیر نادیده گرفته شدند. فکر میکنم آنها دلسوزترین افرادی باشند که بتوانند بدون هیچ گونه حب و بغض بهترین انتخاب را داشته باشند.
ما در عمق دفاع مشکل داریم. فاصله بین دو مدافع میانی بسیار عجیب است. کارلوس کی روش ۱۰ سال روی این مشکل کار کرد اما نتوانست آن را برطرف کند. در دیدار با کنیا هم روی همین موضوع گل خوردیم. فاصله بین دو بازیکن میانی در قلب دفاع را نه زوج خلیل زاده - کنعانی زادگان و نه زوج پورعلی گنجی - مجید حسینی برطرف کردند.
هافبک دفاعی تیم ملی پر از ایراد است. چرا دنبال بازیکن قلدر برای این بخش از زمین هستیم؟ ما باید هافبک خلاق و کاملاً آگاه از جریان بازی را انتخاب کنیم. نمیتوانیم با بازیکنانی که سالهاست توان هافبک دفاعی بودن ندارند، به جنگ بهترینهای آسیا رفت.
ما باید در تیم ملی یک مهاجم داشته باشیم. قلعه نویی به درستی گفت باید 5، 6 گل به کنیا میزدیم اما حواسش نبود که در ۱۱ موقعیت گلی که داشتیم 3 بازیکن توپها را خراب کردند. اگر یک نفر در رأس خط حمله باشد، قطعا از بین ۱۱ موقعیت میتواند 3 گل به ثمر برساند. ما خلق موقعیت داریم. پس یک مهاجم کافی است.
با وضعیت فعلی تیم ملی ایران نیاز به تغییر ساختار فنی و جابجایی بازیکنان در لیست تیم ملی داریم. مربی خارجی زمان زیادی میخواست تا با فوتبال ایرانی آشنا شود اما قلعه نویی ثمره ۲۵ سال تجربه خالص است. قلعه نویی چشم مرکب دارد. او گزینه خیلی خوبی بود اما نیاز دارد یک مدیر فنی درجه یک خارجی کنارش باشد تا دیدگاههایش را بگوید و قلعه نویی با توجه به همان دیدگاهها ساختار تیم ملی را مشخص کند.
2
فوتبال عصر جدید یک پروسه هوشمندانه دارد. این پروسه اجازه نمیدهد تیمهای ملی از لحاظ پیری به نوار قرمز برسند. اگر تیمهای ملی با یک برنامه هوشمندانه مدیریت نشوند، به سرعت آن تیم پیر میشود. سالهاست میبینیم تیمهایی همچون آلمان یا باشگاههایی نظیر رئال مادرید با استفاده از همین شیوه برای آینده خود برنامهریزی دقیق میکنند. به طور مثال اگر رئال مادرید را نگاه کنید متوجه میشوید آنها چرا تصمیم به فروش بازیکنانی نظیر رافائل واران یا کاسمیرو میگیرند. رئال مادرید کاسمیرو و واران را قبل از ۳۰ سالگی داد. این بازیکنها هنوز در اوج هستند اما رئال مادرید نمیخواهد پیر شود. کاسمیرو یکی از بهترین هافبکهای دفاعی دنیا است اما رئال برای رشد و پرورش بازیکن خود در کنار امور تجاری و ترانسفرهای قابل توجه چنین اقدامی میکند. همین موضوع مانع از فرسودگی و درجه کیفی تیمها در سطح ملی و باشگاهی میشود.
به تیم ملی امیر قلعهنویی میرسیم. قلعهنویی با یک تیم فرسوده مواجه است و یک زمان 8 ماهه دارد. من متوجه هستم نمیتوان یک شبه تیم ملی را تغییر داد اما نکته مهمتر این است که بدانیم تیم ملی دیگر جایی برای پیرمردها نیست. واقعا تعجب میکنم چطور ۱۴ بازیکن در حوالی 30 سالگی همچنان در تیم ملی هستند. آنها پیر هستند و نباید مهمترین تیم ملی جایی برای پیرمردها باشد. از سوی دیگر تیم ملی برای بعضی از بازیکنان هم همین نگاه پیر و بدون اعتبار را پیدا کرده. ۱۴ نفر در تیم ملی کنونی که قلعهنویی مربی است، خارج از فایده هستند. خارج از فایده، نه اینکه فوتبالشان تمام شده باشد بلکه کسانی هستند که تیم ملی برای آنها تمام شده. هنوز هم برای برخی رسیدن به تیم ملی انگیزه بخش است و برای برخی هم مزاحمت است. برخی ممکن است با حضور در تیم ملی پست و تیم باشگاهی خود را از دست بدهند. برخی ممکن است 3 بازی باشگاهی انجام ندهند. مثلا طارمی و سردار آزمون گاهی بعد از اردوی تیم ملی نیمکتنشین میشوند. عدهای هم برای تیم ملی و تیم باشگاهی خود متفاوت بازی میکنند. جهانبخش در تیم ملی و فاینورد متفاوت است. ما سالهای دور هم بازیکنانی داشتیم در آلمان یک طور و در ایران طور دیگر و در آلمان هلیکوپتر و تانک بودند و در تیم ملی شکل دیگر. باید شفاف بود. شما سامان قدوس را نگاه کنید. او خیلی حرفهای رفتار کرده و میگوید فعلا به تیم ملی ایران نمیآید. دلایل خاص خودش را هم دارد اما تکلیف را روشن کرده. در بین کسانی که تیم ملی نیامدند، مواردی میبینیم که باورنکردنی است و از مشکلات خانوادگی حرف می زنند. این نشان می دهد برای این دست از بازیکنان تیم ملی دیگر برای آنها مهم نیست و انگیزه کافی ندارند.
بدون شک یکی از بدترین تیمها را نسبت به یک دهه اخیر داریم. تیم ملی پیر شده و ما ملتمسانه دنبال پیرمردهایی میرویم که بتوانند یک ربع دیگر هم بازی کنند. نمیتوان از چنین تیمی انتظار خوبی داشت. باید بپذیریم ۱۴ نفر تاریخ گذشته هستند.
3
جام ملتهای آسیا مهمترین برنامه تیم ملی فوتبال در سال جاریست و قطعا امیر قلعه نویی برای این رویداد مهم برنامه دارد. بستگی دارد که نگرش قلعهنویی در جام ملتهای آسیا چه باشد. دو راه و دو نقشه پیش روی امیر قلعه نویی برای جام ملتهاست.
نقشه اول این است که جام ملتهای آسیا را کمیتی نگاه کنند. دنبال نتیجه باشد و پیرمردها را ببرد و بازنشسته نکند و نتیجه بگیرد و بگوید 3 سال فرصت دارم تیم را درست کنم. این خیلی حرف قشنگی است. اما خود صاحب تیم یعنی کارلوس کیروش هم نتوانست بعد از جام جهانی تیم را قهرمان جام ملتهای آسیا کند. کی روش 8 سال با این تیم بود و 8 سال در جام جهانی بازی کرده بود. همه کارها را انجام داده بود و خودش نتوانست قهرمان کند. ما چطوری بعد از 4 سال فاصله با تیمی که در وضعیت نامناسب از جام جهانی بیرون آمده، میخواهیم قهرمان جام ملتها شویم؟
نقشه دوم نسلسازی در جام ملتها است. کره جنوبی بیشر از ۳، ۴ دوره است که در جام ملتها با نسل جدید خود وارد میشود تا در جام جهانی نتیجه بگیرد. اگر قلعهنویی جام ملتهای آسیا را پلهای کند برای تیم سازی، ۱۰ سال تیم ملی را مدیریت میکند. این یک برنامه کاربردی است. او میتواند با افکار عمومی صحبت کند و برنامهاش را بگوید. 3 سال فرصت داریم و سعی کنیم نسل جدیدی را بسازیم که شاید ترانسفر هم شدند. نسل گذشته را رها کنیم بروند به فوتبالشان در اروپا برسند. 8 سال است از ایران بیرون رفتهاند و تیم ملی برای آنها انگیزه نیست.
در این ۴۰ سال با این امید به جام ملتها رفتیم که اگر بازیکنان مسن را به این مسابقات ببریم، بهتر است. یک بار هم به عنوان پله ترقی نگاه کنیم. کاری که کره جنوبی در این سالها انجام داده. من یک سوال میکنم. به نظر شما مراکش از ۴ سال گذشته که در گروه ما چهارم شد، تا جام جهانی ۲۰۲۲ که چهارم شد، چه کرده بود؟ آیا جز این بود که نسل جدید را ساخت و بازیکنان جوان 4 سال قبل باتجربه شده بودند؟
به نسل جدید اعتماد کنید. اگر شما جام ملتهای آسیا را پله موفقیت در جام جهانی کنید، ۱۰ سال مربی تیم ملی ایران خواهید بود. اگر نوع قرارداد و نوع نگرش این باشد که با باقی مانده 3 مربی یعنی کیروش، ویلموتس و اسکوچیچ و باز هم کیروش قهرمان جام ملتها شویم، واقعا کار بزرگی است! اگر بشود چه میشود!
میتوانیم کمک کنیم بازیهای جام ملتهای آسیا پله ساختمان سازی شود. نه اینکه هدف و آجری برای بقای یک سری شود. اکنون برهه حساسی است. کادر فنی تیم ملی را نترسانید.
اگر قرار است جام ملتهای آسیا پله باشد، چرا لیستی که امیر قلعه نویی در گام نخست اعلام کرد، باید با ادعاهای او 100 درجه تفاوت داشته باشد؟ شما ترکیب اصلی ایران را بچین و ببین بازیکن جوانی در آن جای دارد؟ باید تغییر سبک بدهیم. باید تیم ملی را نو کنیم. این فوتبال نشان داد که به عراق هم میبازیم.
جلال چراغپور – مربی و مدرس فوتبال
ارسال دیدگاه